eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
332 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
367 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ورودیه اسرا به شهر شام روضه سوزناک حسینیه شهدای بسیج متن روضه ✍⬇️ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ عیسی شدی که اینهمه بالا ببینمت بالای دست مردم دنیا ببینمت بعداز گذشت چند شب از روز رفتنت راضی نمی شود دلم الا ببینمت اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟۲ چرا نشناسه آخه این سر تو تنور خولی رفته ...آخه این سر بارها از نیزه افتاده آخه این سر دیر راهب رفته آخه روزی چند بار این سر ر ونیزه جدا کردن دوباره به نیزه زدن حسین ُ امروز که شلوغی مردم امان نداد کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت این ناله ها مادر گریست زنگ دل رو‌میبره گفت حسین من شبها چه دیر می گذرد ای حسین من ای کاش زود صبح شود تا ببینمت این شعر یه بیتی داره هر وقت خوندم همه بی تاب شدن کم طاغتا طاغت بیارن یابن الحسن اگه نباید بگم قفل به دهانم بزن آقا صدا زد داداش گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند۲ چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت عزیز دلم... تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود امام صادق فرمود رحمت خدا بر فریادی که بخاطر ما بلند شه من یه برداشت دارم میدونی چرا؟ آخه از کربلا تا کوفه تا شام هر جا این زن وبچه گریه کردن دشمن هلهله کرد دشمن میخندید اما بیاید ما همه با هم ناله بزنیم حسین ... تو سنگ میخوری و سرت پرت میشوی انصاف نیست بین گذرها ببینمت اما بیت آخر این شعر به کنایه گفته فقط کنایه فهما خیلی از شماها وقتی یه کنایه رو مداح میگه روضه ها تو ذهنتون همه مجسم میشه اینم برا کنایه فهما گفت داداش: فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
‍ ورودیه اسرا به شهر شام روضه سوزناک حسینیه شهدای بسیج متن روضه ✍⬇️ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ عیسی شدی که اینهمه بالا ببینمت بالای دست مردم دنیا ببینمت بعداز گذشت چند شب از روز رفتنت راضی نمی شود دلم الا ببینمت اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟۲ چرا نشناسه آخه این سر تو تنور خولی رفته ...آخه این سر بارها از نیزه افتاده آخه این سر دیر راهب رفته آخه روزی چند بار این سر ر ونیزه جدا کردن دوباره به نیزه زدن حسین ُ امروز که شلوغی مردم امان نداد کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت این ناله ها مادر گریست زنگ دل رو‌میبره گفت حسین من شبها چه دیر می گذرد ای حسین من ای کاش زود صبح شود تا ببینمت این شعر یه بیتی داره هر وقت خوندم همه بی تاب شدن کم طاغتا طاغت بیارن یابن الحسن اگه نباید بگم قفل به دهانم بزن آقا صدا زد داداش گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند۲ چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت عزیز دلم... تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود امام صادق فرمود رحمت خدا بر فریادی که بخاطر ما بلند شه من یه برداشت دارم میدونی چرا؟ آخه از کربلا تا کوفه تا شام هر جا این زن وبچه گریه کردن دشمن هلهله کرد دشمن میخندید اما بیاید ما همه با هم ناله بزنیم حسین ... تو سنگ میخوری و سرت پرت میشوی انصاف نیست بین گذرها ببینمت اما بیت آخر این شعر به کنایه گفته فقط کنایه فهما خیلی از شماها وقتی یه کنایه رو مداح میگه روضه ها تو ذهنتون همه مجسم میشه اینم برا کنایه فهما گفت داداش: فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کربلا کارگاهِ زینب بود تازه آغاز راه زینب بود اینکه شد دودمانِ ظلم سیاه اثر دودِ آهِ زینب بود مُهرِ خون زد به دفترِ عشقش چوب محمل گواه زینب بود گرچه چل روز سر پناه نداشت یک جهان در پناه زینب بود و اذالشمسُ کورت شرحِ روزگار سیاه زینب بود قتلگاهِ حسین، کرب و بلا شام هم قتلگاه زینب بود آن تن تکه تکه تکه شده بخدا تکیه‌گاه زینب بود بدنی که سپاه رویش رفت روزگاری سپاه زینب بود زنده زنده تنی که عریان شد آبرو‌ دار و شاه زینب بود قطره قطره ز دیده دُر می‌سُفت با برادر چنین سخن می‌گفت: پای هر پنج تن بلا دیدم من تورا روی نیزه‌ها دیدم سر یک نیزه‌ی بلند، حسین گیسوان تورا رها دیدم بین جمعیتی که سنگ زدند چهره‌ی چند آشنا دیدم به غذا لب نمی‌زنم دیگر سرِ سفره سرِ تورا دیدم کوچه گردیت کوچه گردم کرد بین این کوچه‌ها چه‌ها دیدم ذره‌ای از بلای کوفه نشد هربلایی که کربلا دیدم آه از آن لحظه که زمین خوردی روی جسمت بروبیا دیدم روی تل دست و پای من گم شد تا تورا زیر دست و پا دیدم دور گودال غیرِ سرنیزه چندتا تکه‌ی عصا دیدم بعد از آنكه جدايمان كردند بدنت را جدا جدا ديدم از لباس تنت نمانده نخی تن غارت شده! أَ اَنتَ اَخی؟! سروده گروه ادبی