#روضه_حضرت_زهرا_س(آموزشی)
السلام علیکم یااهل بیت النبوه
ایام فاطمیه بی بی زهراست دلهاروروانه خانه امیرالمومنین کنیم،چه خبره امشب خانه مولا
آن شب که شب ازصبح محشرتیره تربود
آن شب که مرغ شب ازآن هم بی خبربود
می شست درتاریکی شب مخفیانه
گه جای سیلی گاه جای تازیانه
اسماء میگه من آب میریختم امیرالمومنین از زیر پیراهن بدن زهراشوغسل میداد
میگه یه وقت دیدم اقاامیرالمومنین دست ازغسل دادن برداشت سربه دیوارگذاشته بلندبلندگریه میکنه ،عرض کردم آقاجان شماروچه شد،شماکه خودتون ماروسفارش به صبرمیکردین فرموداسماء دست ازدلم بردارهمین الان دستم رسیدبه پهلوی کبودفاطمه . .
زهرا جان زهراجان
آه طفلی گرفته آستین دائم به دندان
تا ناله خود را کند در سینه پنهان
وضعیت خانه امیرالمونین روتجسم کن این بچه هامادرازدست دادن امانمیتونن بلندبلندگریه کنن،
قربان مظلومیت شماخانواده بشم.
امیرالمومنین بدن زهراشوع
غسل دادکفن کردهنوزبندهای کفن رونبسته یه وقت صدازد یتیمای فاطمه بیایدبرای بارآخربا مادر وداع کنید.
بچه هااومدن زینب خودش رو روبدن مادرانداخته ،حسن بالاسرمادر،حسین صورت به کف پای مادرگذاشته، مادربلندشومن حسینتم مادربلندشوجواب منوبده مادر
آی مادرازدست داده ها
چه غوغایی شدخانه امیرالمومنین خودآقاامیرالمومنین میفرماید،دیدم دودستان زهراازکفن بیرون آمدیه دست گردن حسن یه دست گردن حسین یتیمانشودرآغوش گرفت یه وقت منادی بین زمین وآسمان ندادردادعلی یتیمان فاطمه روازمادرجداکن . چرا ؟
آخه ملائکه بین زمین وآسمان منقلب شدن
#گریز
آی کربلائیهاامام حسینی ها میخوام بگم کجابودکربلااین منادی اون زمانی که دردانه ابی عبدلله خودرو روی بدن باباانداخته
چه کردن انقدرباکعب نی وتازیانه بربدن این دخترسه ساله زدن
هرکجاکه نشستی ناله توآزادکن
حسین حسین
میخوای بهترصداش بزنی بهتربگو
حسین آرام جانم حسین روح وروانم
التماس دعا
@Heyda122
❣﷽❣
⭕️ #روضه_حضرت_زهرا_س
⭕️ #آقای_میرداماد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
اَلسَّلامُ عَلَیڪِ اَیتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،اَلسَّلامُ عَلَیڪِ اَیتُهَا الْحَوْرآءُ الْأِنْسِیه،اَلسَّلامُ عَلَیڪِ اَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّڪیه..."
⚫تو زهرایے، تو زهرایِ پیمبر پرورے، زهرا
⚫رسول الله را هم مادرے، هم دختری،زهرا
⚫نبے را پاره ے تن، روحِ مابینِ دو پهلویی
⚫امیرالمومنین را، رُڪن و ڪُفو و همسری،زهرا
⚫گهے گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو
⚫گهے بینم تو از او در جلالت برتری،زهرا
⚫تو والفجری،تو والشمسے، تو والعصرے، تو واللیلی،
⚫تو نورے، هل اتایی،و الضحایے، ڪوثری،زهرا
ڪجایِ قرآن رو نگاه ڪنیم اسمے از تو نباشه...حالا مے فهمے چه ڪسے رو از علے گرفتن؟ ڪه چند روز دیگه وقتے سنگِ لحد رو گذاشت،دستاش رو زد به هم،یعنے علے همه دار و ندارت زیرِ خاک رفت...چه ڪسے رو از علے جدا ڪردن؟...
⚫️تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از سارا
⚫️نه، تو از انبیا، جز احمدِ مُرسل سَری،زهرا
⚫️امیدِ رحمة للعالمین، محبوبه ے داور
⚫️ پناه انبیا در گیر و دارِ محشرے، زهرا
روز قیامت رو یه پرده رو ڪنار بزنم،بے بے واردِ محشر میشه،الله اڪبر،قیامتِ اصلے وقتے است ڪه فاطمه وارد میشه،وقتے منادے میگه: "غُضُّوا اَبْصَارَڪُمْ " سرهارو بندازید پایین،چشم ها رو ببندید،چه خبره؟ میگن: زهرا میخواد رد بشه...
این ندا مے رسد از جانبِ ذاتِ الله
فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه
منادے ندا میده:فاطمه! حرف و حاجت و خواسته ات رو مطرح ڪن، خدا میخواد ڪارے ڪنه همه ے قیامت قدرِ تو رو بفهمند،مقامِ تو رو ببینند،الان حاجتت رو بخواه...
⚫️من خدایم، ولے امروز خدایے با توست
⚫️حُڪمِ آغاز ز تو، حُڪمِ نهایے با توست
⚫️تو بگو تا همگان را به حُسِینت بخشم
⚫️تو بخواه تا همه را بر حَسَنینت بخشم
⚫️در ڪنارِ پدر و شوهر و مام و پسرت
⚫️تو روے سوے جنان،خلق به دنبال سرت
⚫️همه در وحشت میزانند و حسابند و ڪتاب
⚫️همه گویند ڪه یا فاطمه ما را دریاب
⚫️بس ڪه از چادر خاڪیت ڪَرَم مے بارد
⚫️قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد
⚫️به شرارِ جگر و ناله و سوزت سوگند
⚫️به مناجاتِ شب و گریه ے روزت سوگند
⚫️ڪه به آن جانیِّ قَدار، محبت نڪنی
⚫️قاتلت را به صفِ حشر شفاعت نڪنی
⚫️ظلم و جور و ستمِ بے عددش یادت هست
⚫️جایِ دست و ضرباتِ لگدش یادت هست
⚫️یاد دارے ڪه چگونه پسرت مے لرزید
⚫️نَفَسِ شوهر خونین جگرت مے لرزید
⚫️خاطرت هست ڪه سوزاند دلِ مولا را
⚫️خاطرت هست ڪه مے گفت بزن زهرا را
مدینه ڪار گره خورد،ورق داشت بر میگشت،همه چے داشت عوض میشد،یه مرتبه نانجیب دید اینجوریِ،سریع گفت: بزن قنفذ...بزن زهرا رو...ڪربلا هم یه جایے دیدن ڪار گره خورد...جنگ داره عوض میشه،شمشیرهارو انداختن،ورق داره بر میگرده،نانجیب گفت: بزن حرمله...مدینه با غلاف زدن...ڪربلا با سه شعبه زدن...اے خدا! به اون لحظه اے ڪه...امام باقر فرمود: ضربه هاے غلاف، مادرِ ما فاطمه رو به شهادت رسوند...به اون لحظه...خدایا! فرجِ امام زمانِ
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
🔘 #روضه_حضرت_زهرا_س
🔘 #ترکی
🔘 #حاج_مهدی_علیزاده
🔘 #پیشنهادم 👌👌
از آن دو چشم کبودت مرا تماشا کن
عصای دست علی هست ذولفقاری تو
رسیده صبح بیا تا به خانه برگردیم
به کودکان و دل من مزن شرار اینجا
کیم سن کیمی آفاقیده محتادیدی صبره
دوزدون ئوز عمواوغلونان اوتور سن هامی جبره
گتدیم ئوز الیمله گئجه قویدوم سنی قبره
راحت گئجه لر یاتمازدون بو گئجه یاتدون
بو قبریده اما یارالیدون نجه یاتدون
بیجا یره من آغلامرام واردی دلیلی
ثانی ال آچوب وردی یول اوسته سنه سیلی
گل صورتیوی سیلی یری ایلدی نیلی
بنذردون اوگونن سارالان یاپراقا زهرا
قویدوم او گورمیش یوزوی تپراقا زهرا
(خانمی قویدی قبره باخدی بیر او ارین بدنه زهرا زهرا)
قولوون سینماقی سیندردی منیمده بیلیمی
قسم اولسون یارالی جانیوه زهرا یانارام
غسل ایدن وقته سنه اولموشم الله بولوری
آگه اولدوم غم پنهانیوه زهرا یانارام
ای عمواوغلونان همیشه ناگران
ای منه خاطر اودان بیر عمرقان
ای ئوزونن چوخ منه جان یاندران
یاندی جان سنسیز
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_یازهرا_س
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
4_5845915832382655111.mp3
9.95M
⚜#روضه_حضرت_زهرا_س
🔳#زمزمه_امام_زمان_عج
⚜#فاطمیه
🔳#آقای_میرداماد
هوای تو کرده دل زارم امشب
مثه ابر تیره چه میبارم امشب
سفر کرده یارم بگو کی میایی
بیا ای طبیبم که بیمارم امشب
بیا ای بهارم بیا ای نگارم
یه عمره سیاهه بی تو روزگارم
بیاصاحب من مه غایب من
بدونت آقا جون دل خوش ندارم
من عاشق شدم بی تو دنیا نمیخوام
یه مجنونم وغیر لیلا نمیخوام
⚜بیا یوسف فاطمه العجل
صدات میزنم تا بدی توجوابم
چی میشه یه امشب بیایی به خوابم
گذشت زمان وشب و روزم آقا
بدون حضور تو میده عذابم
بیا عشق زهرا بیا یابن طاها
جدابودن ازتو برام سخته آقا
میترسم بمیرم و روتو نبینم
منی که ندارم امیدی به فردا
بیاحق مادر تا رو توببینم
بذارتا نمردم کنارت بشینم
⚜بیا یوسف فاطمه العجل
سحرخیز شهر مدینه کجایی
آقای بی مثل وقرینه کجایی
کجا روضه میخونی و بیقراری
الا مرهم زخم سینه کجایی
مادرحال نداره علی بیقراره
حسن سر به دیوارگذاشته میباره
حسینش گرفته سرش رو به زانو
شبای وداعه مادر حال نداره
داره سایش از خونه کم میشه آروم
یه دختر گرفتار غم میشه آروم
⚜مرو مادرم وای مرو
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
❣﷽❣
⭕️ #روضه_حضرت_زهرا_س
⭕️ #آقای_میرداماد
اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیتُهَا الْحَوْرآءُ الْأِنْسِیه،اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیه..."
⚫تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا
⚫رسول الله را هم مادری، هم دختری،زهرا
⚫نبی را پاره ی تن، روحِ مابینِ دو پهلویی
⚫امیرالمومنین را، رُکن و کُفو و همسری،زهرا
⚫گهی گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو
⚫گهی بینم تو از او در جلالت برتری،زهرا
⚫تو والفجری،تو والشمسی، تو والعصری، تو واللیلی،
⚫تو نوری، هل اتایی،و الضحایی، کوثری،زهرا
کجایِ قرآن رو نگاه کنیم اسمی از تو نباشه...حالا می فهمی چه کسی رو از علی گرفتن؟ که چند روز دیگه وقتی سنگِ لحد رو گذاشت،دستاش رو زد به هم،یعنی علی همه دار و ندارت زیرِ خاک رفت...چه کسی رو از علی جدا کردن؟...
⚫️تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از سارا
⚫️نه، تو از انبیا، جز احمدِ مُرسل سَری،زهرا
⚫️امیدِ رحمة للعالمین، محبوبه ی داور
⚫️ پناه انبیا در گیر و دارِ محشری، زهرا
روز قیامت رو یه پرده رو کنار بزنم،بی بی واردِ محشر میشه،الله اکبر،قیامتِ اصلی وقتی است که فاطمه وارد میشه،وقتی منادی میگه: "غُضُّوا اَبْصَارَکُمْ " سرهارو بندازید پایین،چشم ها رو ببندید،چه خبره؟ میگن: زهرا میخواد رد بشه...
این ندا می رسد از جانبِ ذاتِ الله
فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه
منادی ندا میده:فاطمه! حرف و حاجت و خواسته ات رو مطرح کن، خدا میخواد کاری کنه همه ی قیامت قدرِ تو رو بفهمند،مقامِ تو رو ببینند،الان حاجتت رو بخواه...
⚫️من خدایم، ولی امروز خدایی با توست
⚫️حُکمِ آغاز ز تو، حُکمِ نهایی با توست
⚫️تو بگو تا همگان را به حُسِینت بخشم
⚫️تو بخواه تا همه را بر حَسَنینت بخشم
⚫️در کنارِ پدر و شوهر و مام و پسرت
⚫️تو روی سوی جنان،خلق به دنبال سرت
⚫️همه در وحشت میزانند و حسابند و کتاب
⚫️همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب
⚫️بس که از چادر خاکیت کَرَم می بارد
⚫️قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد
⚫️به شرارِ جگر و ناله و سوزت سوگند
⚫️به مناجاتِ شب و گریه ی روزت سوگند
⚫️که به آن جانیِّ قَدار، محبت نکنی
⚫️قاتلت را به صفِ حشر شفاعت نکنی
⚫️ظلم و جور و ستمِ بی عددش یادت هست
⚫️جایِ دست و ضرباتِ لگدش یادت هست
⚫️یاد داری که چگونه پسرت می لرزید
⚫️نَفَسِ شوهر خونین جگرت می لرزید
⚫️خاطرت هست که سوزاند دلِ مولا را
⚫️خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را
مدینه کار گره خورد،ورق داشت بر میگشت،همه چی داشت عوض میشد،یه مرتبه نانجیب دید اینجوریِ،سریع گفت: بزن قنفذ...بزن زهرا رو...کربلا هم یه جایی دیدن کار گره خورد...جنگ داره عوض میشه،شمشیرهارو انداختن،ورق داره بر میگرده،نانجیب گفت: بزن حرمله...مدینه با غلاف زدن...کربلا با سه شعبه زدن...ای خدا! به اون لحظه ای که...امام باقر فرمود: ضربه های غلاف، مادرِ ما فاطمه رو به شهادت رسوند...به اون لحظه...خدایا! فرجِ امام زمانِ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Haj Amir Kermanshahi-3.mp3
1.83M
❣﷽❣
⏺#روضه_حضرت_زهرا_س
⏺#آقای_کرمانشاهی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
قدم مثه هلاله
شفام دیگه محاله
دلم تنگ ِ دلم تنگه
یه اذون ِ بلاله
اذون بگو یاد ِ پیمبر
بلند بگو الله اكبر
بلند بگو اشهد ان علی ً حجةُ الله
خیلی غریب ِ حیدر
وای بلال حرمتم و شكستن
وای بلال دست ِ علی رو بستن
پشت ِ در خونه ی ما اومدن،نبودی ببینی
دختر ِ پیغمبرتو می زدند، نبودی ببینی
پیچید تو كوچه فریاد
آخه آتیش به جونم افتاد
یه كاری كردن این دستم
دیگه بالا نمیآد
یه جوری زد رفته توونم
بعیده كه زنده بمونم
با هر نفس لكه ی خون میشه پیدا
رو لباسم وقتی نماز می خونم
دردمو من به علی نگفتم
هر قدم راه كه میرم می افتم
پشت ِ در خونه ی ما اومدن،نبودی ببینی
دختر ِ پیغمبرتو می زدند نبودی ببینی
⏺*تا صدای اذان بلندشد،اسم ِ باباتو شنیدی با صورت زمین خوردی غش كردی،امیرالمؤمنین كنارت بود،حسنین كنارت بودند، زینبین كنارت بودند، من نمیدونم چه حالی داشت اون نازدونه ای كه دید صدای قرآن خوندن باباش داره میآد، بین این صدای قران خوندن دید صدای تقُ تق داره میآد، هرچی اومد نگاه كنه ببینه چه خبره،عمه هی می اومد سپر می شد، یه وقت یه نگاه به عمه كرد، عمه: مگه این صدا صدای ِ قرآن خوندن بابای ِ من نیست عمه؟چرا عزیز دلم.پس عمه بگو چرا این صدا اینقدر تغییر كرده؟وقتی سر رو آوردن خرابه،جواب ِ سئوالش رو گرفت، تا نگاش به سر بریده افتاد، گفت:بابا دیدم یه صدایی داشت می اومد تو مجلس اون ولد الزنا.*سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت كوبیدند
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
➖ #روضه_حضرت_زهرا_س
➖ #آقای_پویانفر
✨یا حضرتِ صدّیقه کبری مددی کن
✨اُم الحسنین اُم ابیها مددی کن
✨یا راضیه یا مرضیه یا بنت محمد
✨ریحانِ نبی،اِنسیه،حوراء مددی کن
یا حضرت زهرا...
✨ما کشتی طوفان زده و غرق گناهیم
✨فریاد برس حضرت دریا مددی کن
*گرفتار بلا شدیم،این مریضی جز با توسل و تضرع برطرف نمیشه بی بی جانم...به داد اُمتت برس...یا زهرا...فاطمیه هم رسید...*
✨ما کشتی طوفان زده و غرق گناهیم
✨فریاد برس حضرتِ دریا مددی کن
✨نومید مکن مشتعل عشق علی را
✨خواهیم بسوزیم سراپا،مددی کن
*فاطمیه ات شروع شد مادر...هر وقت مُحرم شروع میشه،خودت که میدونی ما شب اول به خودت سلام میدیم...صدا می زنیم:بی بی سلام ماه محرم شروع شد...
✨طومار عمل یکسره نقطه سر خط است
*من همه ش توبه می کنم دوباره به کارای بدم برمی گردم...*
✨طومار عمل یکسره نقطه سر خط است
✨حبط است چنین دفتر رسوا،مددی کن
*یه مددی کن ما رو...به یاری تو محتاجیم ای مادر...روز به روز داریم از شما دورتر میشیم ای مادر...*
✨ره توشه نبستیم جز از عشقِ تو در گور
✨ای گنج گران مایه گدا را مددی کن
✨یارب سببی ساز به گرداب قیامت
✨یا فاطمه یا حضرت زهرا مددی کن...
*ابوهاشم عسکری از شاگردان و صحابی امام عسکری علیه السلام هست.
میگه از آقای خودم یا سوالی کردم چه جوابی شنیدم..."سَاَلتُ صاحِبَ العسکر لماذا سُمَّیَت فاطِمَه،الزهرا"سوال کردم آقا چرا به مادر شما فاطمه،زهرا میگن؟
چه جوابی داد؟خودش روضه هست...
فرمود: "یَظهَرُ وَجهَها لِامیرالمومنین مِن اَوّلِ النَّهار کَالشَّمسِ الضّاحیَه..."چهره نورانی و مبارکش از اول روز برای علی مثل خورشید می درخشید..."وَ عِندَالزَّوال کَالقمر..."موقع مغرب که میشد،صورت مبارکش برای امیرالمومنین مثل ماه میدرخشید..."َوَ عِندَ غروبِ الشَّمس کَالکَوکَبِ الدُّرّی..."خورشید که غروب می کرد مثلِ ستاره ی درخشانی میشد....
"اما زهرای من چرا چندوقته صورتِ مبارکت مثل ماه کبود شده....بمیرم برات..."*
✨چندیست که آن چهره چون ماه گرفته
✨یارب به دل زخمیِ مولا مددی کن
*امیدوارم اونایی که مریض دارند مریضشون شفا بگیره... اونایی که حاجت دارند امشب دست خالی برنگردند...*
✨در کوچه چه آمد به سَرِ همسر مولا
✨میگفت حسن، آه خدایا مددی کن...
*خدا کمک کن مادرم رو ببرم خونه...
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊
⚫️#روضه_حضرت_زهرا_س
🔘#دفتری_حضرت_زهرا _1
#روضه
#مادر
🔹بر نورخدا عصمت کبری صلوات
🔸بر دخت نبی ام ابیها صلوات
🔹بر آن که بود شفیعه در روز جزا
🔸همتای علی حضرت زهراصلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یافاطمه_الزهرا_یابنت_محمد_یاقرة_عین_الرسول_یاسیدتنا_ومولاتنا.....
✨گر نگاهی به ما كند زهرا
✨درد ها را دوا كند زهرا
✨بر دل و جان ما صفا بخشد
✨گوشه چشمی به ما کند زهرا
✨كم مخواه از عطای بسيارش
✨آنچه خواهی عطا كند زهرا
✨روز محشر كه ازشفاعت خويش
✨حشر ديگر به پا كند زهرا
✨همچو مرغی كه دانه بر چيند
✨دوستان را جدا كند زهرا...2
یازهرا3
⬅️دلارو روونه کنیم مدینه ...
کنار قبر مخفی حضرت زهرا ...
کنار قبر بی زائر زهرا...
الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه....
داغ مادر سنگینه....
مخصوصا اگه جوون باشه..
آرزو به دل باشه....
(آی اونایی که اولاد دارید
(خدا سایه تونو از سر اولادتون کم نکنه....)
مادر دوست داره بچه شو بزرگ کنه قدوبالاشو ببینه....
یه دل سیر خنده و شادی بچه شو ببینه ....
آخ دختر داره عروسش بکنه...
پسر داره دامادش بکنه....
اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا....
من بمیرم برا اون خانومی که جوون بود ..
خودشم ناز مادرو ندید...
سایه مادر ندید
💔💔امان امان
⬅️مجلس مجلس جوونِ ..
تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند...
⬅️دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ...
خواهرش کجاست....
( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....)
اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر...
امروز تو مجلس خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ...
هم خواهری کن..
با زینبش هم ناله شو...دلتو بزار کنار دل زینب
کدوم لحظه..
◾️آخ خدا مادرم را کجا میبرند
◾️گمانم برای شفا میبرند
◾️کجا می برندش کجا میبرند
◾️چسان زیر تابوتُ گیرد پدر
◾️خدا یا کمک کن نمیرد پدر
◾️کجا میبرندش کجا میبرند2
✨روضه برات بخونمو التماس دعا
وقتی بدن مادر رو به خاک میسپارند....
میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم.....
اما من بمیرم برای بانوی غریب مدینه زهرا ....
من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد...
«يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل..
ولا تَُعْلِن اَحَداً»
⬅️ علی جان شبانه بدنمو غسل بده...
علی جان شبانه بدنمو کفن کن...
علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار....
🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده)
🍂 اسما بریز آب روان..
🍂 بر روی گلبرگ گلم...
🍂 ولی آهسته آهسته ..2
🍂آخ ببین بشکسته پهلویش...
🍂سیه گردیده بازویش ...
🍂بریز آب روان رویش...
🍂ولی آهسته آهسته...
(اسما میگه...)
💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند...
زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته
💔آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
💔وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد
💔الهی بشکنه دست مغیره
💔میوون کوچه ها بی مادرم کرد
⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...
(سردار بدر و حُنینه علی ...)
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
(گریز..)
⬅️(ناله داری دلتو ببرم کربلا )..
آی کربلائیا...
⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان ...
تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی....
⬅️آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا...
اون لحظه ای دیدن حسین اوند کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره...
راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده ..
اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله....
💔به ناله های دل یتیمان زهرا ...
به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای پلت ناله بزن بگو یا زهرا.....💔
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
@roze_daftari
❣﷽❣
🔘 #روضه_حضرت_زهرا_س
🔘 #ترکی
🔘 #حاج_مهدی_علیزاده
از آن دو چشم کبودت مرا تماشا کن
عصای دست علی هست ذولفقاری تو
رسیده صبح بیا تا به خانه برگردیم
به کودکان و دل من مزن شرار اینجا
کیم سن کیمی آفاقیده محتادیدی صبره
دوزدون ئوز عمواوغلونان اوتور سن هامی جبره
گتدیم ئوز الیمله گئجه قویدوم سنی قبره
راحت گئجه لر یاتمازدون بو گئجه یاتدون
بو قبریده اما یارالیدون نجه یاتدون
بیجا یره من آغلامرام واردی دلیلی
ثانی ال آچوب وردی یول اوسته سنه سیلی
گل صورتیوی سیلی یری ایلدی نیلی
بنذردون اوگونن سارالان یاپراقا زهرا
قویدوم او گورمیش یوزوی تپراقا زهرا
(خانمی قویدی قبره باخدی بیر او ارین بدنه زهرا زهرا)
قولوون سینماقی سیندردی منیمده بیلیمی
قسم اولسون یارالی جانیوه زهرا یانارام
غسل ایدن وقته سنه اولموشم الله بولوری
آگه اولدوم غم پنهانیوه زهرا یانارام
ای عمواوغلونان همیشه ناگران
ای منه خاطر اودان بیر عمرقان
ای ئوزونن چوخ منه جان یاندران
یاندی جان سنسیز
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_یازهرا_س
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها صلوات
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🎴#روضه_حضرت_زهرا_س
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
🥀دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🥀سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🥀چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🥀دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند...
حضرت داره گریه میکنه...
عرضه داشتند...
چی شده یا رسول الله...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید))
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🥀در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🥀گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🥀وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🥀مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🥀از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🥀کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🥀دنبال حیدر میدوید
🥀از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🥀قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🥀بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🥀با همان دستی كه زهرا را زدند
🥀در كنار پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_زهرا_س
🎤 #حاج_حسن_خلج
⚫️✅⚫️✅⚫️
🥀پاشو دخترت يه گوشه ذكر ِ ربنا گرفته
🥀اولين بار ِ كه اين طور دستش و بالا گرفته
🥀براي خوب شدن تو ، به خدا رو زده زينب
🥀با همين قد كوچيكش، خونه جارو زده زينب
🥀براي اينكه يه لحظه ديده وا كني بخندي
🥀نمي دوني با چه عشقي شونه بر مو زده زينب
🥀اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
*علي داره التماس ميكنه*
اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
گريه كن يه كم سبك شي
*فاطمه جان، هفتاد و پنج روز ِ بغضات رو نگه داشتي،هي گفتي علي خبر دار نشه،علي ناراحت نشه، علي ندونه چي شده به سر من*
🥀گريه كن يه كم سبك شي بغضت و نذار تو سينه
🥀گريه كن گريه عزيزم با علي بودن همينه
🥀تو كه گفتي تو هميشه تو اميرالمؤمنيني
🥀چرا چند وقت ِ كه ديگه روبرويم نميشيني
🥀پاشو راه برو يه خورده دل من آروم بگيره
🥀نور چشمم نكنه از بعد كوچه نمي بيني
🥀اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
*داره نماز مي خونه،همين كه نمازش تموم شد،ديد حسن اين طرف،حسين اين طرف ايستاده،شستش خبر دار شد يه اتفاقي افتاده، سرش رو بلند كرد،اينجا چيكار مي كنيد،چه خبره؟ديد هردو آقازاده سرشون رو انداختن پايين،بابا به دادمون برس،اگه دير كني مي ترسم مادرمون رو ديگه نبيني،
🔳چه جوري اومد بماند،چند بار تو راه زمين خورد،هي عبا پيچيد دور پاش تا مي اومد بلند شه،يازهرا،
خدا برا هيچ كي نياره، از بيرون بياي ببيني عزيزت از دست رفته، از چهارچوب در وارد شد، ديد يه ملافه رو صورت فاطمه كشيده شده،
يه گوشه زينب كز كرده،خيره خيره داره نگاه ميكنه،
ام الكلثوم ِ دوساله هي دور اين بستر مي گرده، هي زير لب ميگه: وا اُما، وا اُما.
⚫️اومد نشست كنار بستر، روضه ي من همين چند جمله،همتون رو به خدا سپردم،ان شاء الله يه روزي همين جا تو روضه ي مادرمون،همه ي ما دق كنيم و بميريم، روزنامه ها بنويسن يه جايي چندين نفر همه با هم دق كردن،بعد همه ميپرسن چي شده؟بعد توي تيتردرشت روزنامه ها مي نويسن،اينها همه بي مادر بودن،اينها همشون مادراشون رو از دست دادن،كجا؟مدينه. چرا؟ تو كوچه يه بي حيا، يه نامرد،جلو مادرشون رو گرفته بود....يازهرا....
⚫️علي از چهارچوب در اومد تو نشست كنار بدن فاطمه ملافه رو كنار زد،ديد هر دو درهاي بهشت بسته شده،صدا زد مادر حسن! ديد جواب نمياد،مادر حسين!،ديد خبري نيست،دختر رسول الله! كليد قلب زهرا رو علي ميدونه، صدا زد:فاطمه من علي ام،من علي ام،چشماتو باز كن، من علي ام...
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈