.
|⇦•فکرشو بکن دخترت...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی
●━━━━━━───────
فکرشو بکن دخترت
تنها یه گوشه بشینه
پیرْهنی که مال تو بود
دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیهای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد
که آخرش نَفَس گرفت
با گریه از غریبهها
سر باباشو پس گرفت
فکرشو بکن دردونهت
زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید
آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود
توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون
سری که از تنور اومد
فکرشو بکن دخترِ
ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به
موهای رقیه خندید
با خنده میگفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟
با طعنه میگفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری!
میبینی کار دنیا رو
سه سالشه قدش خمید
آخه رقیهی حسین
کجا و مجلس یزید
#شاعر:صادق نجم و داود رحیمی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#حجت_الاسلام_سید_حسین_موسوی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
زمینه شب سوم
فکرشو بکن دخترت، تنها یه گوشه بشینه
پیرهنی که مال تو بود، دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیه ای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد، که آخرش نفس گرفت
با گریه از غریبه ها، سر باباشو پس گرفت
###
فکرشو بکن دردونهت، زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید، آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود، توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون، سری که از تنور اومد
###
فکرشو بکن دختره، ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به، موهای رقیه خندید
با خنده می گفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری
با طعنه میگفت ، تو چندسالته؟ چقد موی سفید داری؟
میبینی کار دنیا رو، سه سالشه قدش خمید
آخه رقیه ی حسین ، کجا و مجلس یزید
#صادق_نجم
#داود_رحیمی
🏴واحد اربعین زبانحال زائران حسینی علیه السلام
🏴بند اول
قدم قدم
روی دوشمونه پرچم و علم
ستونارو میشماریم تا به حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
قدم قدم
میگیریم ذکر حسین شاه کرم
به نیابت از شهیدان حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
اگه زخمی بشه پا،فدای سر حسین
اگه رو خارا بریم،فدا دختر حسین
همه ی رنج مسیر و تحمل میکنیم
جونمونو هم میدیم،واسه خواهر حسین
(لک لبیک یاثارالله یاثارالله یاثارالله)
🏴بند دوم
قدم قدم
شبیه بانویی با قامت خم
به نیابت از شهیدان حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
قدم قدم
با یه قلب غصه دار و پر غم
به نیابت از شهیدان حرم
(سوی کربلا می آییم)۲
اگه تکه تکه شیم،فدا پیکر حسین
سرمونو هم میدیم، واسه خواهر حسین
روی لب شعارمون،اینه تا کرب و بلا
جوونیمون فدای،علی اکبر حسین
(لک لبیک یاثارالله یاثارالله یاثارالله)
🏴بند سوم
شکر خدا
روزیمون شده بریم کرب و بلا
همگی ممنونیم از امام رضا
(که زائر حسینیم)۲
شکر خدا
کم شده فاصلمون تا کربلا
اینو مدیونیم به خون شهدا
(ما ارتش حسینیم)۲
دشمن اینو بدونه،راهمون راه خداست
پایگاهه عشقمون،سرزمین کربلاست
زیر بار ظلم و جور،نمیریم مثل حسین
اربعین بیعت ما،با امیر سر جداست
(لک لبیک یاثارالله یاثارالله یاثارالله)
#شاعر:
کربلایی امیرحسین سلطانی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴 #شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
*میگه: آقا امام حسن عسکری غلامش رو صدا زد: یه کم آب برام بیار، آقا! چشم، جوشانده ای رو آماده کرد، گذاشت خُنَک شد، درظرف آبی ریخت، داد دست امام حسن عسکری، آقا ظرف رو گرفت، روایت میگه: اینقدر رعشه بر بدنِ امام عسکری بود، از شدتِ لرزش و رعشه این ظرف توی دستِ آقا تکون میخورد، آقا ظرف رو آوُرد جلو لب و دندانش، میگه: اینقدر این ظرف به لب و دندان خورد، نتونست آب رو بخوره...
غصه نخورید آی نوکرا! پسرش مهدی اومد ظرفِ آب رو برداشت، لحظه های آخر به آقا آب داد، امام زمان شاید چهار یا پنج ساله بوده ولی ظرفِ آب رو برداشت به لب های باباش امام حسن رسوند...
یه دختر سه ساله ای رو هم من سراغ دارم، همچین که آب آزاد شد، دیدن دارن میدوه، یه نفر گرفتش، چی میخوای اینقدر میدوی؟ گفت: شنیدم آب آزاد شده، میشه یه ظرف آب به من بدید؟ ظرف آبی دادم دستِ این دختر، تشنه است، میخواد آب بخوره حتماً؟ ظرف آب رو که دستش دادم، گفت: آقا! یه سئوال دارم، چیه؟ میشه به من بگی راه گودال از کدوم طرفِ؟
این تا خرابه تو ذهنِ رقیه موند، که نتونست به باباش آب بده...*
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدای دو تا حسن هستیم
نام ما را که از قدیم نوشت
از گدایانِ این حریم نوشت
تا خدا حال و روز ما را دید
بعدِ نام حسن، کریم نوشت
تا که پیشِ تو درد دل کردیم
نام ما را خدا کلیم نوشت
دلِ ما را اسیر کرد آنکه
بال جبریل را گلیم نوشت
رفته بودیم مشهد و آقا
باز هم روزیِ عظیم نوشت
سامرا واجبیم، امام رضا!
نه کبوتر که یا کریم نوشت
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدای دو تا حسن هستیم
این طرف صحن صاحبِ کَرَم است
آن طرف یک غریب بی حرم است
این طرف هرچه هست زائر هست
آن طرف بی چراغ بی عَلَم است
این طرف احترام میبینی
آن طرف ناسزا که دَمبهَدم است
سامرا شد خراب فهمیدم
چقدر روضهها شبیه هم است
مادری اند هر دوتا آقا
مو سپید است هرکه غرقِ غم است
پیش هر دو به گریه میشنوی
روضهی پهلویی که محترم است
کاش پلکت کمی تکان بخورد
به زمین وَرنه آسمان بخورد
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
ظرفِ آبی به دستهایش تا
پدر آبی نفس زنان بخورد
میخورد ظرف هِی به دندانت
چه کند آب نیمه جان بخورد
خوب شد کودکت ندیده لبت
ضربه از چوبِ خیزران بخورد
روی پیشانیات فقط چین است
آه اگر سنگِ بی امان بخورد
عمه مانده است زیر هر ضربه
که مبادا به دختران بخورد
دختران تشنهاند و با خنده
لقمهی خویش را سنان بخورد
#شاعر حسن لطفی
پاشو حال و روزِ ما رو ببین
ببین بازم مادر خورده زمین
برا خیمه ات یه عده درکمین
ای لب تشنه توی گودال
شمر وخولی به رقابت افتادن
توی گودال سر فرصت
به جسارت افتادن
توی گودال رو تنِ تو
برا غارت افتادن
انگار اومد بر قلبِ من فرود
خنجری که سر تو رو از پیکرت ربود
اونی که سر از تنت برید
فکری به حالِ دلِ زینبت نکرده بود
رگاتو می بوسم
تو رو خدا دست و پا نزن
نذار که ببینه
اینقده مادر و صدا نزن
*ای حسین!...*
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🌹#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🌹#مدح
🎤مداح :حاج محمدرضا بذری
💫💫💫💫💫💫💫💫
کنج تنهاییِ سرماکده میلرزیدیم
که دَمِ گرم تو با سوزِ زمستان آمد
دهنم شیرین شد؛ با دَمِ حلوا حلوا
بر لبم تا عسلِ ذکرِ «حسن جان» آمد
تا هَرَس شد دلم از خارِ هوسآلوده
گلِ عشق تو به مهمانیِ گلدان آمد
مردگی؛ زندگیام بود، که با آمدنت
با دَمی از نفست در تنِ من جان آمد
افتخار است، که در خانهی تو پادریام
همه جا جار زدم خاک درِ عسکریام
ای که با نام تو دل میشود آرام، سلام
با غزل میدهد این شاعرِ بینام، سلام
به شکار آمدی و صید نکرده دیدی
میدهد صید، به صیادِ خود از دام، سلام
مِیِ میخانهی ما بردنِ نامِ ساقیست
همنوا با لبمان داده به تو جام، سلام
جای آنان که تو را در قفس انداختهاند
میدهد محضرت آن شیر، که شد رام، سلام
حسرتت روی دلش ماند، ولی در شب و روز
داد کعبه به تو با جامهی احرام، سلام
زندگی پای قدومِ تو سر انداختن است
چارهام پیشِ نگاهت سپر انداختن است
حاضرم نذر نگاهت بدهم دنیا را
اگر از پنجرهی عرش ببینی دل ما را
برگهی نوکریام مثل خودم تا شده است
دارم امّید، که پایش بزنی امضا را
آرزوی لبم این است، به پایت بچشد
بوسهبارانیِ ششگوشهی سامرّا را
به غبارِ حرمت فرصتِ پرواز، بده
تا که جارو بزند جادهی زائرها را
کاشکی حاجتِ امروزِ مرا دریابی
شاید اصلا نکشیدم نفسِ فردا را
با نفسهای دعای تو و لطف پدرت
کاش یک روز، بیایم حرمت با پسرت
تو دعا کن که دعاها به ثریّا برسد
تا که امرِ فرج از عالمِ بالا برسد
داستانِ شبِ هجران چقدَر طول کشید
نورِ خورشیدِ تو ای کاش، به یلدا برسد
رحم کن حضرت یعقوب، به کنعانیها
تو دعا کن که مگر یوسفِ زهرا برسد
مُردهها چشم به راه قدمِ زندگیاند
کاش بر پیکر این قوم، مسیحا برسد
تو دعا کن که به تقویمِ شبآلود، شده
صبحِ موعودِ خدا؛ روزِ خوشِ ما برسد
بانی اصلی میلادِ گلِ لبخندت
سال آینده شود کاش، خودِ فرزندت
#شاعر :رضا قاسمی
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
*بریم دَرِ خونه ی بی بی حضرت معصومه سلام الله علیهما، شبِ رحلتِ شهادت گونه ی این بی بی است، به عشقِ برادرش یه مسیرِ طولانی رو راه افتاد و اومد تا برادرش رو ببینه، بریم ان شاالله حرمش، هر جوری میتونی برا این خانُم گریه کن...*
بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند
از من تمام روزگارم را گرفتند
از این جدایی جانِ من بر لب رسیده
هستیِ من، تاب و قرارم را گرفتند
انگار قسمت نیست وصل ما دوباره
در ساوه شوقِ بی شمارم را گرفتند
اما خیالت تخت هر جایی رسیدم
خویشان و نزدیکان کنارم را گرفتند
حالم بد است اما خدا را شکر در قم
با مهربانی حال زارم را گرفتند
با احترام و عزت و شوکت کمی از
این بار غم هایی که دارم را گرفتند
حتی زمان پر زدن از این قبیله
مردم همه دور مزارم را گرفتند
در شام اما خواهری مضطر چنین گفت:
یارب! ببین دار و ندارم را گرفتند
بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است
وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند
*یه زن وقتی بخواد سوارِ مرکبی بشه، وقتی ببینه نامحرم ها دارن نگاهش میکنن، خیلی خجالت میکِشه، همچین که میخواد پاش رو بالای رکاب بذاره، دور و برش رو نگاه میکنه نامحرما نبیننش... حالا حضرت زینب سلام الله علیها داره میگه: حسین جان!...*
بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است
وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند
نیمی ز معجر سوخت، نیمی را کِشیدند
اصلا تمام اعتبارم را گرفتند
در گوش من مانده صدای ذوالجناحش
میگفت: با نیزه سوارم را گرفتند
*شنیدم نیزه به پهلوت زدن، همچین که شنیدم یهو دلم رفت مدینه، برا مادرم گریه کردم...*
یک یادگاری بود، اما در خرابه
بِنتُ الحُسِین آن یادگارم را گرفتند
#شاعر محمد جواد شیرازی
یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
دیدم تنت را زنده زنده چال کردند
دیر آمدم کاری زدستم بر نیآمد
سر نیزه ی شمر از سَرِ تو در نیآمد
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
گوشواره دخترت دست کسی رفت
عمامۀ پیغمبرت دست کسی رفت
هم نازنین انگشترت دست کسی رفت
هم یادگار مادرت دست کسی رفت
هم روسریِ دخترت دست کسی رفت
دیر آمدم اول تو را نشناختم من
خود را کنارِ پیکرت انداختم من
ضجه زدن هایم مرا راضی نمی کرد
ای کاش خولی با سرت بازی نمی کرد!
#شاعر محمد جواد پرچمی
ای مادر! من بمیرم، میکِشی آه با فرودِ هر نیزه
من بمیرم پشتِ هم زد، رو تنت با سر نیزه
من بمیرم، دیگه جا نیست، شده نیزه در نیزه
من بمیرم پشتِ هم زد، رو تنت با سر نیزه
نیزه رو نیزه، چشای هرزه، آه ای مادر
من بمیرم می کِشی آه با فرود هر نیزه
انگار اومد بر قلبِ من فرود
خنجری که سرِ تو از پیکرت ربود
اونی که سر از پیکرت برید
فکری به حالِ دلِ زینب نکرده بود؟
گلوتو می بوسم، رگاتو می بوسم
تو رو خدا دست و پا نزن، اینقده مادر رو صدا نزن
*ای حسین...*
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج سید مهدی سماواتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّه"
ای دائم از خدا و نَبییّن تو را سلام
وی روی عالمی به حریمِ تو صبح و شام
اِبنالرّضای دومی و چارمین علی
جدِّ امامِ منتظرّی و دهم امام
مِهر جهان فروزِ سپهرِ هدایتی
هادی است کُنیهات، به تو و کُنیهات سلام
ای بابِ عسکری، پسرِ حضرتِ جواد
ای نورِ چشم فاطمه و سیّدِ اَنام
ما آروزیِ سامره داریم، رحمتی
تا خاکِ زائرِ تو ببوسیم، گام گام
*ان شاءالله به زودی از نزدیک عرضِ ادب کنیم، سامرا و عَسْکَریَّیْن علیهم السلام، قبرِ شش گوشه رو در بر بگیریم...*
دردا که چرخ بر تو جفا کرد روز و شب
آوَخ که خصم، خون به دلت کرد صبح و شام
دشمن تو را به زور به بزمِ شراب برد
کرد از تو و رسول خدا، هتکِ احترام
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
*ریختن تویِ خونه آقارو بردن، واردِ اون مجلس شد، حجتِ خدا، پسرِ پیغمبرِ خدا، به ایشان شراب تعارف کردن، فرمود: پوست و گوشتِ ما از اینها بیگانه است...نانجیب گفت: برام شعر بخوان، حضرت ابیاتی رو فرمود،دیدن اون ملعون داره گریه میکنه، بساط اون ملعون رو بهم ریخت...
اما دلا برِ کنارِ دلِ زینبِ کبری، لحظه ای که واردِ مجلسِ یزید ملعون شد، صدا زد:" أمِنَ العَدلِ یَابنَ الطّـُلَقاˈءِ تَخدیرُکَ حَراˈئِرَکَ وَ إماˈءَکَ وَ سَوقُکَ بَناˈتِ رَسولِ اللهِ، سَباˈیاˈ؟!" یعنی: آی ای پسرِ آزاد شده، آیا این از عدالتِ، زنها و دخترانِ تو پشتِ پرده، اما دخترانِ رسولِ خدا تو کوچه و بازار، اسیرِ تو...*
گه بر فروش حکم کنی، گه به قتلِ ما
ظالم مگر تو، آلِ علی را خریده ای؟
* دید سَرِ بریده هم به یاریِ خواهر اومده، صدا میزنه:" وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون"...یه وقت دیدن اون نانجیب، چوب خیزران برداشت...حسین...
یه پیرمردِ شامی از جا بلند شد، صدا زد: یزید! چوبت رو از رویِ این لبها بردار، خودم دیدم، رسولِ خدا این لبها رو می بوسید، حسین..."صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه..."
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
|⇦•بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
#روضه موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان ✍
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
#روضه_امام_کاظم
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_کاظم
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
#روضه موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان ✍
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
#روضه_امام_کاظم
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_کاظم
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🌹#ولادت_حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
🌹#مدح
🎤مداح :حاج مهدی رسولی
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
💫💫💫💫💫💫💫💫
عُشّاق چون به درگه معشوق، رو کنند
از آب دیدگان تنِ خود شستوشو کنند
اوّل قدم ز جان و سر خویش بگْذرند
در خون دل، تهیهی غسل و وضو کنند
قربانِ عاشقی که شهیدان کوی عشق
در روز حشر رتبهی او آرزو کنند
عبّاس نامدار که مردان روزگار
از خاک کوی او طلب آبرو کنند
بیدست مانْد و داد خدادست خود به او
آنان که منکرندبگو روبهرو کنند
گر دست او، نه دست خدایی است پس چرا
از شاه تا گدا همه رو سوی او کنند؟
درگاه او چو قبلهی ارباب حاجت است
بابالحوائجش همه جا گفتوگو کنند
#شاعر: سیدعباس جوهری
در هم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته
بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته
این صدا اصلا صدای گریهی یک طفل نیست
در حسینیه کسی انگار دم برداشته
من که باور میکنم این طفل وقت بازیاش
ماه را از آسمان ها دستِ کم، برداشته
من که باور میکنم این طفل از روز نُخست
گفته یا مولا و در خانه قدم برداشته
حلقه های اشک در چشمان بیتاب علی
پرده ها از رازِ دستانِ قلم برداشته
دست از قنداق وا کرده است، یعنی یا حسین
از همین امشب اباالفضلت علم برداشته
مشکیلد قالاسا هر کیم، دنیاده یا اباالفضل
سسلر آدین اورکدن، امیداد یا ابا الفضل
بابَ المُراد ابالفضل، بابَ نیجات ابالفضل
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🌹#ولادت_حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
🌹#مدح
🎤مداح :کربلایی حنیف طاهری
✍شاعر:احسان نرگسی
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
💫💫💫💫💫💫💫💫
به دوشت می کِشی بار امانت را تک و تنها
به دامانت پناه آورده ام یا "عُروُةُ الوُثقی"
جهان جامِ می اش را پیش تو می آورد بالا
"اَلا یا اَیُّها السّاقی اَدِر کأساً وَ ناوِلها"
شگفتا! شرح و توصیف مقامت کار انسان نیست
به چشمت هر کسی ایمان نیاورده مسلمان نیست
به جرئت می نویسم با خدایت هم نشینی تو
علم بر دوشی و دست خدا در آستینی تو
بنازم هیبتت را تک یل ام البنینی تو
به حق فرزند بی باک امیر المومنینی تو
یقین دارم که دنیا در کف اقبال من باشد
اگر مُهر تو در پرونده ی اعمال من باشد
ملائک بوسه می چینند از خاک کف پایت
دل از ارباب ما برده ست لبخند دل آرایت
به وقت جنگ زینب می شود محو تماشایت
جهان پیش تو و تو سر به زیری پیش مولایت
بدون دست، آری دستگیر عالمینی تو
چه باید گفت در مدحت؟ علمدار حسینی تو
شبیه کوه ها ثابت قدم می ایستی عباس
هزاران سال قبل از خلق ما می زیستی عباس
گرفتار کسی غیر از حسینت نیستی عباس
خودت باید بیایی و بگویی کیستی عباس
به دَرکِ جایگاهت هیچکس نائل نخواهد شد
که دین هیچکس بی عشق تو کامل نخواهد شد
#شاعر احسان نرگسی
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🌹#ولادت_حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
🌹#مدح
🎤مداح :کربلایی حنیف طاهری
✍شاعر:احسان نرگسی
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
💫💫💫💫💫💫💫💫
به دوشت می کِشی بار امانت را تک و تنها
به دامانت پناه آورده ام یا "عُروُةُ الوُثقی"
جهان جامِ می اش را پیش تو می آورد بالا
"اَلا یا اَیُّها السّاقی اَدِر کأساً وَ ناوِلها"
شگفتا! شرح و توصیف مقامت کار انسان نیست
به چشمت هر کسی ایمان نیاورده مسلمان نیست
به جرئت می نویسم با خدایت هم نشینی تو
علم بر دوشی و دست خدا در آستینی تو
بنازم هیبتت را تک یل ام البنینی تو
به حق فرزند بی باک امیر المومنینی تو
یقین دارم که دنیا در کف اقبال من باشد
اگر مُهر تو در پرونده ی اعمال من باشد
ملائک بوسه می چینند از خاک کف پایت
دل از ارباب ما برده ست لبخند دل آرایت
به وقت جنگ زینب می شود محو تماشایت
جهان پیش تو و تو سر به زیری پیش مولایت
بدون دست، آری دستگیر عالمینی تو
چه باید گفت در مدحت؟ علمدار حسینی تو
شبیه کوه ها ثابت قدم می ایستی عباس
هزاران سال قبل از خلق ما می زیستی عباس
گرفتار کسی غیر از حسینت نیستی عباس
خودت باید بیایی و بگویی کیستی عباس
به دَرکِ جایگاهت هیچکس نائل نخواهد شد
که دین هیچکس بی عشق تو کامل نخواهد شد
#شاعر احسان نرگسی
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
مدح ابالفضل.ع..۲.mp3
1.65M
(سرودکردی ولادت ابالفضل)
هاتیه ،نورگی ماه شعبان
شادمان بیه قلب محبان
هاتیه له ،جهان روح احساس
له ری،هاتیه ساقیم، عباس
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
بی مدینه پره شادی و شور
دسته ی گل دره، دست هر حور
مرتضی شادمان بیه امشب
هاتیه هستی و گیان زینب
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
کردیه، یا ابوالفضل تو احسان
باره تر، بیمه ،م له تو میوان
درده، م تودوا که ابوالفضل
حاجت م روا که ابوالفضل
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
دایده له عشق وشورت شکستم
بی حریم تو عباس بهشتم
عاشقم عاشق ناوه عباس
نیشتیه له سرم،خاوه عباس
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
له هوای ابالفضل اسرم
شو وروژ،م سراغ توگیرم
شکر حق سینه،بی رام عباس
وه لب م بیه، نام عباس
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
له میان ملل بیه رایج
بیده عباس تو باب الحوائج
عیسوی موسوی بی گدای تو
چاوه کم بیههر،وه عطای تو
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
له حسینی علمدار لایق
سمت وسوی تو ،چاوه خلایق
کردیه،قلب وگیانم هوایی
هر،له عالمتو مشکل گشایی
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
ای گل باصفا یا ابوالفضل
عیدی ام که عطا یا ابوالفضل
یه نظر قلب ایمه،جلا ده
عیدی امشو، تو یه کربلا ده
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل٢
#شاعر/آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#سبک_ای_قلم_سوزلرینده
#ولادت_حضرت_ابوالفضل_ع