#حضرت_زینب_شهادت
«یک سال و نیم دوری و هجران چه سخت بود»
بعـــد از تو یا اخا غــم دوران چــه سخـت بود
رفتی حسین زینـب تو بی پنـــاه شــــد
با شمر و زجر راه بیابان چه سخت بود
یعقوب یک پســـر ز بـرش ناپدید شــد...
در نصف روز داغ عزیزان چه سخت بود
«من را به سخت جانیِ خود این گمان نبود»
شـب های بعــد شام غــریبان چه سخت بود
زین العبــاد گفـت «عَلَیکُنَّ بِالْـفِــــــرار»
پای برهنه روی مغیلان چه سخت بود
پنجــاه سال سایهی مـن را کسی ندید
بر ناقه ها مقابل مردان چه سخت بود
مــن که میــان هـــودجی از نور آمـــــدم
تا شام روی ناقهی عریان چه سخت بود
گفتــم میان مجلس مستی که «ما رَأَیْتْ...»
اما حسین از تو چه پنهان...چه سخت بود...
دیـدی چگـونه حرمـت تو پایـمـال شـــد...؟
دور ســر تو رقص کنیــزان چه سخت بود
آیـات کـهـف بود و لب و خـیـــزران و می
در طشت رأس قاری قرآن چه سخت بود
پستِ کنیز زاده ای از ما کنیز خواست...
آن شب نگاهداری طفلان چه سخت بود
میگفت عمه کی ز سفر میرسد پدر؟...
اما جواب طفل پریشان چه سخت بود!
میکَنْد قبر طفل ، به سر پنجه اش رباب
دفن رقیه گوشهی ویران چه سخت بود
دارم هنــــوز بیـن دلــم غـــمکده حسین
داغش شرر به سینهی زینب زده حسین
#محمدعلی_انصاری
4_5834909785413127281.mp3
زمان:
حجم:
674.2K
#امام_رضا_سرود
جواب:
از آسمون میریزه گل رو سر همه
به خنده ی پسرش میخنده فاطمه
بند اول:
مُهر بندگی و ایمان اومد
خادما حضرت سلطان اومد
ولی نعمت کل ایران
مژده که شاه خراسان اومد
هلهله میکشه از اوج جنان ملک
چراغونی شده تو سرتاسر فلک
بند دوم:
وقتی سر به خاک قبر میزارم
میدونم رضا میاد دیدارم
غم ندارم توی قبرم وقتی...
حضرت ضامن آهو دارم...
گفته میاد تو سه جا دیدار زائراش
میشه تو قبر و قیامت یار زائراش
بند سوم:
عمریه ساکن گوهر شادم
غم تو میخورم و دلشادم
اهل هر کجای ایران باشم
آخرش اهل رضا آبادم
دلم شبیه کبوتر پر میگیره تا
کنار گنبد و سقا خونه ی رضا
بند چهارم:
دل به سقا خونه ی تو دادم
با تو از هر دو جهان آزادم
از زمانی که حرم رو دیدم
من اسیر پنجره فولادم
پنجره فولاد تو دل رو جلا میده
پنجره فولاد تو کرب و بلا میده
#محمدعلی_انصاری
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
4_5897645311848877168.mp3
زمان:
حجم:
619.5K
#امام_جواد_واحد
جواب
جسم جواد بن الرضا در حجره بی جان است
زهرا پریشان است
حیدر ز جنت آمده در آه و افغان است
زهرا پریشان است
______
قاتل نشسته پشت در ، حجره درش بسته
ابن الرضا خسته
بیرون حجره قاتلش مسرور و خندان است
زهرا پریشان است
______
با ناله هایش میکنند از هلهله غوغا
جان میدهد تنها
خونین دلش از کینه و ظلم کنیزان است
زهرا پریشان است
______
سنگین شده پایش ز زهر کینه ی قاتل
دارد شرر در دل
حجره برایَش گوشه ی تاریک زندان است
زهرا پریشان است
______
دیده به در دارد ببیند روی بابا را
ماه دل آرا را
این لحظه ی آخر نصیبش دردِ هجران است
زهرا پریشان است
______
لب تشنه میگوید: حسین! ، -در حجره ی غربت-
بر قاتلت لعنت
یاد شهید سر جدا با کام عطشان است
زهرا پریشان است
______
گرچه تنش را میبرند از حجره روی بام
-ای وای از آن هنگام-
کِیْ پیکرش فردا به زیر سمِّ اسبان است؟
زهرا پریشان است
#محمدعلی_انصاری
#مسجدی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#فاطمیه_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_زمینه
خونمون پر از داغ و درده
جسم مادرم سرده سرده
روی نیلیِ زهرا رو تا
میبینه علی برمیگرده
چشماشو رو هم گذاشته مادر علی تنهاست علی تنهاست
میلرزه دل یل خیبر علی تنهاست علی تنهاست
میسوزه با دیدن بستر علی تنهاست علی تنهاست
بند ۲
تاریکه شب سردِ خونه
از غصه حسن نیمه جونه
بالای سر جسم مادر
زینب داره قرآن میخونه
روپوشه ، رو مادرم زهرا ، بمیرم من بمیرم من
میزاره با دیده ی دریا ، بمیرم من بمیرم من
مادر رو ، رو مغتسل بابا ، بمیرم من بمیرم من
بند ۳
با تابوت دلم زیر و رو شد
با تابوت...تمام هستم رفت
ای سلمان...بیا یاریمون کن
دیدی مادرم از دستم رفت
بابای غریب ما تنهاست، بیا سلمان بیا سلمان
غربت از حال علی پیداست بیا سلمان بیا سلمان
وقت دفن مادرم زهراست، بیا سلمان بیا سلمان
بند ۴
چشم مردم یثرب در خواب
با اشک و غم و قلب بی تاب
رو زخمای پر خونِ مادر
آهسته میریزه حیدر آب
زیر پیرهن به اشک و آه ، بسم الله و بالله
میده غسلْ زیر نور ماه ، بسم الله و بالله
«عَلَی مِلِّةِ رَسُولِ الله ، بسم الله و بالله»
بند ۵
یادِ من نرفته تا حالا
پشت در که افتادی از پا
با کینه لگد بر در خورد و
در افتاد روی جسمت زهرا
افتادی راه نفس سد شد ، حلالم کن حلالم کن
افتادی زیر در و بد شد ، حلالم کن حلالم کن
از رو در چهل نفر رد شد ، حلالم کن حلالم کن
بند ۶
قلبم رو سقیفه آزردن
یاسَم رو کوچه پژمردن
اونهایی که زهرامو کشتن
تو گودال حسینم رو بردن
خولی از راه که آمد میزد سنان میزد سنان میزد
جای هرکس که نمیزد میزد سنان میزد سنان میزد
قرآن منُ لگد میزد سنان میزد سنان میزد
#محمدعلی_انصاری
#فاطمیه_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_زمینه
خونمون پر از داغ و درده
جسم مادرم سرده سرده
روی نیلیِ زهرا رو تا
میبینه علی برمیگرده
چشماشو رو هم گذاشته مادر علی تنهاست علی تنهاست
میلرزه دل یل خیبر علی تنهاست علی تنهاست
میسوزه با دیدن بستر علی تنهاست علی تنهاست
بند ۲
تاریکه شب سردِ خونه
از غصه حسن نیمه جونه
بالای سر جسم مادر
زینب داره قرآن میخونه
روپوشه ، رو مادرم زهرا ، بمیرم من بمیرم من
میزاره با دیده ی دریا ، بمیرم من بمیرم من
مادر رو ، رو مغتسل بابا ، بمیرم من بمیرم من
بند ۳
با تابوت دلم زیر و رو شد
با تابوت...تمام هستم رفت
ای سلمان...بیا یاریمون کن
دیدی مادرم از دستم رفت
بابای غریب ما تنهاست، بیا سلمان بیا سلمان
غربت از حال علی پیداست بیا سلمان بیا سلمان
وقت دفن مادرم زهراست، بیا سلمان بیا سلمان
بند ۴
چشم مردم یثرب در خواب
با اشک و غم و قلب بی تاب
رو زخمای پر خونِ مادر
آهسته میریزه حیدر آب
زیر پیرهن به اشک و آه ، بسم الله و بالله
میده غسلْ زیر نور ماه ، بسم الله و بالله
«عَلَی مِلِّةِ رَسُولِ الله ، بسم الله و بالله»
بند ۵
یادِ من نرفته تا حالا
پشت در که افتادی از پا
با کینه لگد بر در خورد و
در افتاد روی جسمت زهرا
افتادی راه نفس سد شد ، حلالم کن حلالم کن
افتادی زیر در و بد شد ، حلالم کن حلالم کن
از رو در چهل نفر رد شد ، حلالم کن حلالم کن
بند ۶
قلبم رو سقیفه آزردن
یاسَم رو کوچه پژمردن
اونهایی که زهرامو کشتن
تو گودال حسینم رو بردن
خولی از راه که آمد میزد سنان میزد سنان میزد
جای هرکس که نمیزد میزد سنان میزد سنان میزد
قرآن منُ لگد میزد سنان میزد سنان میزد
#محمدعلی_انصاری