. دومین سالگرد #حاج_قاسم سلیمانی خدا بدست تو بنهاد باغ رضوان را بهار کرد، گل روی تو،   زمستان را چه عاشقانه به دیدار دوستان رفتی و صادقانه چشیدی  شکوه ایمان را عقاب وار گرفتی به زیر بال و پرت  فضای غزه و شام و عراق و لبنان را در آنزمان که هوای بهشت زد به سرت به خاک غصه  نشاندی تمام ایران را به سنگ کینه شکستند جام عمر ترا زدند بر دل ما داغ تلخ  هجران را  لوای عزت  تو بر زمین نخواهد ماند که نیست واهمه از مرگ سربداران را تو شیر بیشه عشقی ، که دست همت تو شکسته هیمنه و  فتنه های شیطان را به دام  دشمن صد چهره ما نمی افتیم دوباره گر بزند روی نیزه قران را فدای پیکر  صدپاره  ای که در دستش نشانده دست قضا خاتم سلیمان را ز یاد و نام تو دل می شود  چنین مدهوش  چگونه رام کنم این دل پریشان را #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی #محمد_هوشمند #مدهوش✍ #ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی‌_هاست

اربعین دور عالمی بیر یولدا حیران ائیلروخ وار حسینه عشقمیز دونیایه اعلان ائیلروخ اولسا گر مین جانیمز اولشاهه قوربان ائیلروخ قطره قطره بیر له شیب بیر قانلی طوفان ائیلروخ کیم حسینه چپ باخا والله پشیمان ائیلروخ . . اربعیندور باخ حسین عاشقلرینده وحدته عشق ائله زهرا بالاسیندا مقام و عزته یاحسین سسله حسینین دوشمنین سال وحشته گورسون عالملر حسین عشقی بیزه ارزنده دی تا جهان واردی مقدس نهضتی پاینده دی . . شیعه نین وار مکتبینده منطق و اندیشه سی ریشه کفر و نفاقی سیندیرار حق تیشه سی قانیله سیراب اولوب دی نخل دینین ریشه سی هر قدر شیطان صفت لرائلییه مکر و جفا تا جهان وار کعبه اهل ولادی کربلا . . بو حسین کیمدیر کی دهری دولدوروب آوازه سی بو حسین کیمیدیر گلیر اوندان همیشه حق سسی بوحسین کیمدیر اولوب هر یئرده بی کس لر کسی بو حسین دور هر زمان اهل ولانین رهبری شیعه نین هم عشقیدی ، هم سروری، هم دلبری . . اربعین دیر شیعه لر الده علم آماده دی هاردا وار انسان حسینه عاشق و دلداده دی عالمین چشم امیدی بیر بئله مولاده دی قطره قطره بیرله شیب اهل وفا دوندی سله کاش ائله بو اربعین قان صاحبی مهدی گله . . چوخ زمان چکمز محبت اهلی غمدن دینجلر شیعه نین دشمن لری حقه اوزی اقرار ائلر کعبه دن ظاهر اولار بیر گون آقام مهدی گلر گورسدر اهل ولانین دردینین درمانینی ذوالفقاریله آلار مظلوم امامین قانینی . . اربعین دیر کربلاده شور عاشورایه باخ قطره اول بین الحرمده موجلی دریایه باخ عزت آختارسان اگر دونیا بویی سقایه باخ گور نجه اولدی حسینین نوکری تاپدی مقام گور نجه الله او مولایه وئریب عزت مدام . . اربعین دیر کربلایه یوز قویوب اهل ولا یا حسین دیلده گلیب دیر نالیه ارض و سما حضرت مهدی دوتوب شاه شهیدانه عزا یاده سالدوقجا او مظلومی پریشان آغلییور عمه سی زینب کیمی گوزدن توکور قان آغلییور . . اربعین دیر قوزانیر هر سمت دن انسان سسی کربلانی دولدوروب دی ناله و افغان سسی بیر کسیک باشدان گلور گویا گنه قرآن سسی بیر مزار اوسته گلیب زینب حسینم وای دئیور بیر طرفده خردا قیزلار اصغره لالای دئیور . . باخدی شش گوشه مزاره عترت خیرالانام جذبه جانانیده محو وصال اولدی تمام قارداشا دلخسته باجی عرض ائدیب اول سلام عرض ائدیر ای زینبه روح و وران ای باوفا زینبین جانی اولار بو قبریوه قارداش فدا . . ای منی اوز هجرینه بو قرخ گونی آغلار قویان آیریلیقدان بو نئچه مدت ده باغریم اولدی قان ای یارالار یورقونی قربان سنه یاتما اویان دور حسیینم بیرده دیندیر بو پریشان قیزلاری خوش صفا ایله یوروب یوللاردا عدوان قیزلاری . . غصه دن نازلی قیزین بیر لحظه ده دینجلمدی دردی گیزیلن اولدی هیچ بیر کیمسه دردین بیلمدی عذریمی قارداش قبول ایله رقیَّن گلمدی قمچی لر یولاردا یوردی دوشدی دیلدن ناز بالام گل کیمی سولدی جفاییله او عمری آز بالام . . دور حسین پیشوازیمه هجرینده نالان گلمیشم آیریلیقدان اولدی قلبیم قرخ گونی قان گلمیشم کوفه و شاماته گئتدیم چوخ پریشان گلمیشم گر چی قارداش بو سفرده چاتمیشام آمالیمه زینبین سنسیز قوجالدی قیل نظر احوالیمه . . ای یارالی جسمینی تاراج ائدن قوم عدو ای مقدس نهضتی قرآن و دینه آبرو وئرمه دی دشمن سنه جان اوسته ده بیر قطره سو ائیلدین دنیالری حیران وفا و صبریوه دولدوروب گوز کاسه سین اشگیله سپدیم قبریوه . . قوردی زینب آلتی گوشه قبرین اوسته بزم غم آچدی دیل شرح فراقه بیر به بیر اهل حرم شرح هجرانه قلم #مدهوش اولوب دی دمبدم گه خانیم زینب دیلیجه وای حسینیم وای دئدی گه ربابین محنتین یازدی بالام ایوای دئدی . .#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

🏴#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان 🎤مداح :حاج مهدی رسولی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رمضان می آید مژده ای دل که دوباره رمضان می آید مژده مغفرت و بوی جنان می آید بهترین ماه خدا بار دگر در راه است کز ره لطف و کرم، نورفشان می آید کوله بارش شده سرشار ز احسان و امید سوی هر سائل بی نام و نشان می آید تشنگان را خبر از جام شرافت بدهید ابر رحمت بسوی مزرع جان می آید نیست شایسته که نومید شود بنده حق که زحق رحمت بی حدّ و کران می آید وقت افطار امان می دهد از نار فراق بوی جنّت سحر از صوت اذان می آید خواب عشاق عبادت، نفسش تسبیح است توبه مقبول و به دل روح و روان می آید هر که یک جرعه بنوشد ز می لیله قدر فارغ از غصه و اندوه جهان می آید هر که با اشک ندامت شب خود سر بکند صبحدم شاد و خرامان و جوان می آید هر که شد بنده حق مزد خود از حق گیرد روز محشر که شود خنده کنان می آید ✍#مدهوش ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @majmaozakerine #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

پیامبر خوبی ها تو آمدی که به دلهای مرده جان بدهی به ذهن خفته ی نسل بشر تکان بدهی تو آمدی برهانی ز قید انسان را به هر شکسته دلی ، طاقت و توان بدهی تو آمدی که بجای غرور و جهل و عناد هر آنچه لایق تحسین بُوَد، همان بدهی تو آمدی به جهان ناز دختران بکشی شکوه تازه به دامان بانوان بدهی تو آمدی که کرامت دهی به انسان ها به هر ستاره و مه سهم آسمان بدهی میان انجم و خورشید وماه و لات و عزی تو آمدی که خداوند را نشان بدهی میان آتش جهل آمدی چو ابراهیم نوید چشمه و گلزار و گلستان بدهی بدست توست کلید تمام خوبی ها تو آمدی همه را دست دوستان بدهی ز فیض عشق تو مدهوش می شود عالم خوشا دلی که به ان وعده جنان بدهی #مدهوش #هوشمند #حضرت_پیامبر #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین

ولادت شبیه مصطفی شده امشب جهان روشن به ماه انوری دیگر خدا آورده بر دنیای خاکی دلبری دیگر به حسن و جلوه اش شد آسمان زندگی روشن رسید الله اکبر را ، نشان اکبری دیگر ملائک تهنیت گویند بر پیغمبر خاتم که نخل عصمت آورده کنون بار‌ و بری دیگر عیان گشته به دستان ظریفش قدرت اللهی گشوده چشم در آغوش مادر حیدری دیگر عجب حسنی، عجب نوری، عجب روی دل انگیزی رسید از جانب حق آیه و پیغمبری دیگر چنان مژگان او در باغ چشمانش مسلح بود که گویی آمده بر فتح خیبر لشگری دیگر خدا منت نهاده بار دیگر امت حق را نموده خلق از بهر هدایت رهبری دیگری مقدر بود از روز ازل اوضاع عاشورا به اردوی حسین امشب رسیده یاوری دیگر به دشت کربلا دیدند اعدا ضرب شستش را که جاری بود در لبهای تیغ اش آذری دیگر ز درد تشنگی تا بر امام خویش حاجت برد عیان شد بر جهان اعجاز با انگشتری دیگر امان از لحظه ای که کرد منشق فرق حیدر را میان معرکه با تیغ کینه کافری دیگر غلامی هستم و بر خوان احسانش طمع دارم آگر چه نیستم در کوی وصلش قنبری دیگر بیاد خال رویش می شوم مدهوش هر لحظه رسیده بر سرای شاه خوبان نوکری دیگر #محمد_هوشمند #مدهوش #حضرت _علی_اکبر_ع

#راه_شام درد دل عاشقانه با راس برادر تا شد دلم به شور تولایت آشنا در نای نی، به نغمه ی تو گشتم همنوا از محنت و جفا و ستم ناله کی کنم وقتی که بر صفای دلم کرده ای دعا چون سایه با تو می روم هر جا که می روی یک لحظه سایه ات نشود از سرم جدا چون شمع سوزم از غم و دم بر نیاورم کُشتند پیش چشم من ای با وفا ترا این راه شام و کوفه به پایان نمی رسد هر لحظه داغ می زند به دلم قوم اشقیا با لطف حق عدوی ترا خوار می کنم هر چند گشته قامتم از بار غم دوتا مرغ دلم هوای زیارت گرفته است از قید ظلم می شود اخر دلم رها .. شاید به اربعین نرسم بسکه در دلم گل کرده زخم طعنه و شمشیر و نیزه ها هر لحظه داغ محنت من تازه می شود از یاد کی رود غم و اندوه کربلا دیدم بچشم خویش ترا من به بروی خاک صد پاره بود پیکر و سر از بدن جدا دیدم چگونه گلشن زهرا گلاب شد تا روز حشر نالم از این ظلم اشقیا بر من کسی نگفت گناه حسین چیست کاو بود نور چشم فاطمه و جان مصطفی دیدم تمام حادثه ها را بچشم خویش دیدم خلیل من که به قران شدی فدا قدم اگر چه از غم و محنت کمان شده سر خم نمی کنم به عدو جان تو اخا با سعی خویش نام ترا زنده می کنم تا بر تو اهل عشق نمایند اقتدا دل را صفای عشق تو مدهوش می کند مستم ز جام چشم تو روحی لک الفدا #محمدهوشمند #مدهوش

#راه_شام درد دل عاشقانه با راس برادر تا شد دلم به شور تولایت آشنا در نای نی، به نغمه ی تو گشتم همنوا از محنت و جفا و ستم ناله کی کنم وقتی که بر صفای دلم کرده ای دعا چون سایه با تو می روم هر جا که می روی یک لحظه سایه ات نشود از سرم جدا چون شمع سوزم از غم و دم بر نیاورم کُشتند پیش چشم من ای با وفا ترا این راه شام و کوفه به پایان نمی رسد هر لحظه داغ می زند به دلم قوم اشقیا با لطف حق عدوی ترا خوار می کنم هر چند گشته قامتم از بار غم دوتا مرغ دلم هوای زیارت گرفته است از قید ظلم می شود اخر دلم رها .. شاید به اربعین نرسم بسکه در دلم گل کرده زخم طعنه و شمشیر و نیزه ها هر لحظه داغ محنت من تازه می شود از یاد کی رود غم و اندوه کربلا دیدم بچشم خویش ترا من به بروی خاک صد پاره بود پیکر و سر از بدن جدا دیدم چگونه گلشن زهرا گلاب شد تا روز حشر نالم از این ظلم اشقیا بر من کسی نگفت گناه حسین چیست کاو بود نور چشم فاطمه و جان مصطفی دیدم تمام حادثه ها را بچشم خویش دیدم خلیل من که به قران شدی فدا قدم اگر چه از غم و محنت کمان شده سر خم نمی کنم به عدو جان تو اخا با سعی خویش نام ترا زنده می کنم تا بر تو اهل عشق نمایند اقتدا دل را صفای عشق تو مدهوش می کند مستم ز جام چشم تو روحی لک الفدا #محمدهوشمند #مدهوش