eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
386 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه   جوانی است زمان رسیدن به خدا جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه   رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه   رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه   حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!   دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه    گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه   چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه   محمد جواد شیرازی
شده کارم پیاپی و مادام  ذکر یاذالجلال والاکرام طلب عفو دارم این ایام  مِن جمیع الذنوبِ والآثام   یا من أرجوه ، عشق حیدر را واصرف از اعتقاد من شر را  أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام   گر غریبم گر آشنا هستم  گر اسیرم اگر گدا هستم از یتیمان مرتضی هستم کیست غیر از علی ابوالایتام   بت اگر چوب با تبر بهتر ضربه را گاه بیشتر بهتر بت شکن حیدر است اگر بهتر بشکند از سر قریش اصنام   بی علی در گلو فغانی نیست  در گلوی مناره جانی نیست  بی علی هیچ جا اذانی نیست  گر صداها رها شود بر بام   أشهدُ أنَّ از علی دینم چون علی دیده ام خدابینم أشهدُ أنَّ حیدر آیینم  أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام   در جزا بی علی عبوری نیست  بی علی شادی و سروری نیست تا نخواهد شراب و حوری نیست بی علی جنت است بی إِنعام   هستِ حیدر به هستِ فاطمه است تا علی پای بست فاطمه است نار و جنت به دست فاطمه است  او نخواهد نمی کند اقدام   محسن ناصجی  
آنکه یک عمر زمین خورده منم پایبند گُنه خویشتنم پُر ِ لغو است کلام و سخنم شده فرسوده ز عصیان بدنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم من که در چاهِ هوس افتادم عمر و فرصت همه از کف دادم غیر تو کس نکند امدادم رحم کن بر من و بر ضعف تنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم من که از عمر گذشته خجلم از عقب ماندگی خود کسلم از هوس ها شده آلوده دلم هان بر درگه تو داد زنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم تا به کی فرصت ماندن دارم دِین مردم چو به گردن دارم ترس از لحظه ی مردن دارم این عیان است ز قبر و کفنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم من که خسران زده در دنیایم غرق حسرت به صف عقبایم گر نیاید به مدد مولایم می شود در دل دوزخ وطنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم الهی العفو ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 🏴 ✍شاعر:محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم   قساوت آمد و روزی گریه ام را برد  شبیه مرده شدم یک کنار افتادم   فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم   گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم   هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم   خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم   هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم   فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم   دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم ** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم   هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم   چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم
🏴 🏴 ✍شاعر:سید هاشم وفایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بس که دارد رحمت بی حد، خدا در اعتکاف میزند عفو خدا ما را صلا در اعتکاف معتکف شو، در حریم دوست تا خود بشنوی نغمه ایمان و عطر ربنّا در اعتکاف می توان عهد موّدت بست با یزدان، اگر سنّت اسلام را آری به جا در اعتکاف فرصتی زیبا تو را دادند تا پیدا کنی راه گم گردیده ات را تا خدا در اعتکاف با نماز و روزه و ذکر و دعای روز و شب می کنی پرواز تا اوج سما در اعتکاف خلوتت را پُر ز قرآن و ز عترت می کنند نغمه پردازان عرش کبریا در اعتکاف دل به صاحب دل سپُردن کار مردان خداست گر که مرد عرصه عشقی بیا در اعتکاف در جهادی سخت باید بر زمین زد نفس را تا شوی از بند نفس خود رها در اعتکاف می درخشی پیش چشم قدسیان وقتی خدا نور خود را می کند بر تو عطا در اعتکاف چون توّسل می کنی، مثل کبوترهای عشق گه مدینه می روی، گه کربلا در اعتکاف کاش چشمان خدابین شما روشن شود با فروغ آخرین نور هُدا در اعتکاف می شود عمری دعاگوی شما ای اهل نور! گروفائی را کنید از جان دعا در اعتکاف
گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه   جوانی است زمان رسیدن به خدا جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه   رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه   رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه   حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!   دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه    گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه   چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه   محمد جواد شیرازی
شده کارم پیاپی و مادام  ذکر یاذالجلال والاکرام طلب عفو دارم این ایام  مِن جمیع الذنوبِ والآثام   یا من أرجوه ، عشق حیدر را واصرف از اعتقاد من شر را  أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام   گر غریبم گر آشنا هستم  گر اسیرم اگر گدا هستم از یتیمان مرتضی هستم کیست غیر از علی ابوالایتام   بت اگر چوب با تبر بهتر ضربه را گاه بیشتر بهتر بت شکن حیدر است اگر بهتر بشکند از سر قریش اصنام   بی علی در گلو فغانی نیست  در گلوی مناره جانی نیست  بی علی هیچ جا اذانی نیست  گر صداها رها شود بر بام   أشهدُ أنَّ از علی دینم چون علی دیده ام خدابینم أشهدُ أنَّ حیدر آیینم  أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام   در جزا بی علی عبوری نیست  بی علی شادی و سروری نیست تا نخواهد شراب و حوری نیست بی علی جنت است بی إِنعام   هستِ حیدر به هستِ فاطمه است تا علی پای بست فاطمه است نار و جنت به دست فاطمه است  او نخواهد نمی کند اقدام   محسن ناصجی  
آنکه یک عمر زمین خورده منم پایبند گُنه خویشتنم پُر ِ لغو است کلام و سخنم شده فرسوده ز عصیان بدنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم من که در چاهِ هوس افتادم عمر و فرصت همه از کف دادم غیر تو کس نکند امدادم رحم کن بر من و بر ضعف تنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم من که از عمر گذشته خجلم از عقب ماندگی خود کسلم از هوس ها شده آلوده دلم هان بر درگه تو داد زنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم تا به کی فرصت ماندن دارم دِین مردم چو به گردن دارم ترس از لحظه ی مردن دارم این عیان است ز قبر و کفنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم من که خسران زده در دنیایم غرق حسرت به صف عقبایم گر نیاید به مدد مولایم می شود در دل دوزخ وطنم انَّ الِانسان لَفی خُسر منم الهی العفو ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 🏴 ✍شاعر:محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم   قساوت آمد و روزی گریه ام را برد  شبیه مرده شدم یک کنار افتادم   فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم   گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم   هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم   خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم   هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم   فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم   دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم ** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم   هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم   چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم
🏴 🏴 ✍شاعر:سید هاشم وفایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بس که دارد رحمت بی حد، خدا در اعتکاف میزند عفو خدا ما را صلا در اعتکاف معتکف شو، در حریم دوست تا خود بشنوی نغمه ایمان و عطر ربنّا در اعتکاف می توان عهد موّدت بست با یزدان، اگر سنّت اسلام را آری به جا در اعتکاف فرصتی زیبا تو را دادند تا پیدا کنی راه گم گردیده ات را تا خدا در اعتکاف با نماز و روزه و ذکر و دعای روز و شب می کنی پرواز تا اوج سما در اعتکاف خلوتت را پُر ز قرآن و ز عترت می کنند نغمه پردازان عرش کبریا در اعتکاف دل به صاحب دل سپُردن کار مردان خداست گر که مرد عرصه عشقی بیا در اعتکاف در جهادی سخت باید بر زمین زد نفس را تا شوی از بند نفس خود رها در اعتکاف می درخشی پیش چشم قدسیان وقتی خدا نور خود را می کند بر تو عطا در اعتکاف چون توّسل می کنی، مثل کبوترهای عشق گه مدینه می روی، گه کربلا در اعتکاف کاش چشمان خدابین شما روشن شود با فروغ آخرین نور هُدا در اعتکاف می شود عمری دعاگوی شما ای اهل نور! گروفائی را کنید از جان دعا در اعتکاف