#من_کیستم
#شب_شهادت_امام_باقر "علیهالسلام"
#هیئت_روضة_العباس "علیهالسلام"
من کیستم غبار تو یا باقرالعلوم
جان و تنم نثار تو یا باقرالعلوم
این روضه ها که دلخوشی ما فقیرهاست
هستم یادگار تو یا باقرالعلوم
کم گریه کرده ایم برایت حلال کن
عرش است داغدار تو یا باقرالعلوم
جانم فدای غربت زهراییت شود
جز غصه چیست کار تو یا باقرالعلوم
از خاطرات کودکی بیشتر بگو
ای با رقیه همسفر از آن سفر بگو
از ماجرای مجلس اغیار بردنت
از خاطرات کوچه و از سنگخوردنت
از نعل های تازه و از سینه ها بگو
برخیز و از شکستن آیینه ها بگو
با ما بگو که عاقبت کاروان چه شد
با ما بگو پیراهن آسمان چه شد
کار جهان و خلق جهان جمله در هماست
سرهای قدسیان همه بر .....
حـــســـین حـــســـیـن
روضه خوان ها آنچه میخوانند را من دیده ام
آنچه کس را نیست یارای شنیدن دیده ام
کودکی بودم میان کاروان کربلا
ظلم ها با همرهان از دست دشمن دیده ام
من کنار جسم صد چاک جوان کربلا
جد مظلومم به حال گریه کردن دیده ام
پیکر اکبر روی دست جوانان غرق خون
عمه زینب را در آن دم غرق شیون دیده ام
کودکان را تشنه در خیمه به حال اهتزار
دست سقا جدا افتاده از تن دیده ام
من تن صد چاک جدم را میان خاک و خون
زیر شمشیر و سنان و سنگ و آهن دیده ام