❃﷽❃
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
چهـــارشنبه هـوای سـرم خراسانیست
نگــاه ملتمـسم پر خروش و بارانیست
ســلام می دهـــم از دور بر امیــن الله
که زیر سایهٔ امنش جهان چراغانیست
پر از تلاطم موج است اشک چشمانم
دلم به وسعت دریا دوباره توفانیست
به پای پنــجره فولاد می رسم با اشک
برای شستن قلبی که تار و ظلمانیست
برای عــرض نیـــازم دخیـل می بنـدم
به آن دریچه که در آن امید پنهانیست
مگر به روی سیــاهم نظر کند سلطان
که زائـرش به هوای گنـاه ، زندانیست
دلم شکــسته ، امام الرئوف ! دریــابم
کرم نمـا به دلی که پر از پریشانیست
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۲/۲۰
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
#شعر_انتظار
#امام_زمان_عج
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
در شهـر عشـق ، شاه ترین شهـریار ، تو
بر خلقــت زمیـن و زمـان ، اعتبــار ، تو
روشن بنام توست دلِ کوچه های شهر
با چتـر نور ، بر سـرِ ما ، سـایه سار ، تو
آیینــــهٔ تمــــام نمــــایِ تمــــامِ عشــــق
تصــویرِ قـابِ آینـــه را خـوش نگار ، تو
بر قامت بلنـد غـزل ،خوش نشسـته ای
بر شاخه های خشکِ غزل،برگ وبار ، تو
هر چشمه قطره ایست فقط، از یَمِ شما
ای مایـهٔ زلالـــیِ هر چشمـــه ســـار ، تو
باران تـریـن ! اسیــر غم خشکســالی ام
بر این کویــر ، نـم نـمِ بـاران ! ببــار ، تو
بر صورتِ سیــاهِ زمیــن خـو گرفته ایم
ای مَــه ! بتـاب بر دلِ این شــامِ تار ، تو
افســرده در کنارِ زمستـان نشســته ایم
بر انجمــاد قلب زمیـــن ، نـو بهــار ، تو
غـــم ، خانه کرده است به قلب زمینیان
ما غصّــه پروریم ، ولــی غمگســـار ، تو
در بیقــراری و غـمِ هجـرانت ای عــزیـز!
از دست رفتــه ایم ولــی ، برقـرار ، تو
فیــروزه ایست رنگ دلم رو به جمکران
هستی به پنج گنبــد خود ، آشـکار ، تو
از سیــزده ستــاره سرشتـه ست نورتان
مــاه شـبِ چهـــــاردهِ ایـن تبــــار ، تو
از بغــض کوچه و در و دیوار و فاطمـه
تا کربـــلا و شــــام بـلا ، داغـــدار ، تو
دسـتت گرفته قبضــهٔ شمشیـر حیدری
شایستـهٔ صیـانت از این ذوالفقـار ، تو
پایان هفتــه ، غــرق تماشـای حسرتیم
در ندبه های جمعــه ، غـمِ انتــظار ، تو
چون "کیمیا"، به پای شمـا خاکسار ، من
بر بیت بیتِ هــر غــزلـم ، اعتبــار ، تو
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
✍رقیه سعیدی
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حرمش جلــوه ای از عــرش معـــلّا دارد
دل صد قافله ، سرگشتــه و شــیدا دارد
می رسد رایحهٔ سیب از آن باغ بهــشت
بی جهت نیست دلم میــل به آنجــا دارد
شب جمعه حرمش در تب و تاب دگریست
چون در آن بزم عزا ، حضرت زهــرا دارد
حرم محترمش حِصن حَصین است، حسین
عَلَـمــش ســـایهٔ امنــــی به ســـرِ مـــا دارد
جلوهٔ زمـزم اشک است در آن کعبهٔ جان
به طــواف آمـده هــر دل که تمنـــا دارد
حــج مقبـــولِ دلِ زائرِ بیـن الحـرمیــن
بستگـــی بر کـــرمِ حضــــرت سقــا دارد
موجی از آه ،مرا باز به هم ریخته است
ساحل چشـــم من اندیشـــهٔ دریــا دارد
ابر در چشـــم ترم می شکنــد بغض مرا
نم نم اشک گهــــر بـــار ، تمــاشـــا دارد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیـــه کیمیا
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
به نام خدا
#مدح
#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
••••••••••••••••••••••••
کرامــت ، نقــشِ دستــان خدیجه
سخاوت ، محـــوِ احسان خدیجه
نجابــت ، رسمِ اُمُّ المومنین است
محبـــت ، مِهـــرِ شـــایان خدیجه
از آن روزی که شــد همـراه طاها
وفــا خیـــزد ، ز پیمــــان خدیجه
زنــی در شــأن پیغــمبـــر نبـــوده
به غیـــر از او به دوران خدیجه
خدیــجه مَحـــرمِ قــرآنِ طــاهــا
مـحمـّــــد ، روحِ قـــرآنِ خدیجه
برای رویــش بــاغ گـــل یــاس
ســـزاوار است ، دامــان خدیجه
بهشــت آمـــد پــدیــد از دامـــن او
جهـان شد مستِ ریحــان خدیجه
مـــدال اولیــن بانــوی اســلام
به عــالَـــم گشــت از آنِ خدیجه
یقیـــن آورد بر وحـــــی و نبـــوت
یقین شــد رمـــزِ ایمـــانِ خدیجه
فرستادش ســلام از عــرش اعــلا
به سویش ، ربّ سبحــان خدیجه
چو شـد همسنـگر دین ، مصطفـی را
تکــامل یــافت عـــرفــــان خدیجــه
به راه دین و پیغمـــر فــدا شــــد
تمــام مــال بـا جـــان خدیجـــه
غمی دیگر به عامُ الحزنِ طــاهـا
رقـــم زد داغ هجــــران خدیجـه
ز داغ یــاور و همسنگـــرِ دیــن
محمــد شــد ، پریشــانِ خدیجه
هـــزاران غصـــهٔ ناگفــتــه دارد
حدیثِ چشــم گریــان خدیجه
عزادارِ در و دیــوار و زهــراست
دلِ لبـــریزِ تـــوفــانِ خدیجه
چو پـروانه به دورِ شمـــعِ مادر
شده زهــرا نوا خـــوانِ خدیجه
سـزاوار است در مدحش بگوییم
همه جـانها به قـــربــان خدیجه
و اُمّ المومنیـــن جز او نبـــاشـــد
که این نام است عنــوان خدیجه
•••••••••••••••••••••••••
✍#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ