#متن_روضه_شهادت_امام_ع #شب21رمضان
#میرداماد
اُم البنین و زینبین خدانگهدار،
حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار
اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار
دارم میرم شب وصاله
دارم میرم شب وصاله،ندیدمش این همه ساله
پیر شدی علی،خیلی زمین گیر شدی علی،از زندگی سیر شدی علی
بهش می گم راست میگی ولی،
سی ساله پیش مرده بود علی،
من و ببر بی مُعطلی
پیر و خسته امُّ،بیار بگیر دیگه دستمُّ
بار سفر هم که بسته امُّ
نگاه نکن فرق شکسته امُّ
رفتی بی خبر،بدون همراه و همسفر
حالا چشام خشک شده به در،بیا من و با خودت ببر
اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار
تو نبودی اُم البنین بود،وقتی علی خونه نشین بود
فاطمه می خوای یه ذره از این سی سال رو برات بگم؟
نبودی فضه می دونه،خونه ی قبرم شد این خونه،
چشام هنوز خیس بارونه
کاش می اومد بارون اون روزی،
که می دیدم داری می سوزی،
مغیره کرد فتنه افروزی
حرمت ها شکست،غرور من زیر پا شکست
وقتی که در بی هوا شکست
زینب تو کوه پر غرور باش،
بودی همش بازم صبور باش
از بعد من سخت ِ می دونم،حرفی نزن سختِ می دونم،داغ حسن سخت ِ می دونم
سختر از اون کربلا زینب،قتلگاه از قفا زینب،سری که میشه جدا زینب
بدترش کجاست،گم میکنی پیکرش کجاست
#متن_روضه_شهادت_امام_علی #شب21رمضان
مورَم و رو به سلیمان میکنم.mp3
15.34M
مهدی رسولی
مناجات باخدا
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ماأحاط به علمک.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#امام_زمان
⚘اَݪٰلــّہُـمَّ؏َجِــِّلݪِوَلیـِّڪَالفَرَجـــ
.
⇦•مراسم #احیا..
#قسمت_اول توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده #شب_بیست_و_یکم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی
●━━━━━━───────
قرآن هاتون رو باز کنید
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ* قرآن هارو بذارید روی سر، هر کسی تو حالِ خودش باشه*اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ* ابی عبدالله روایت میکنه، میگه: جدم رسول الله رو می دیدم چه جوری دَرِ خونۀ خدا تضرع میکنه، گریه میکنه، میگه: پیغمبر اینقدر دستش رو بالا می آوُرد، یه جوری ناله میزد، مثل فقیری که برا گرسنگیش داره طلب میکنه...
اُم سلمه میگه: اومدم تویِ خونه دیدم پیغمبر نشسته، تویِ دلِ سحر، دستش رو آوُرده بالا، داره ناله میزنه، اشک میریزه به پهنایِ صورت، اومدم توی اتاق منم شروع کردم گریه کردن، پیغمبر صدایِ گریه ی من رو شنید، گفت: اُم السلمه چی شده؟ چرا گریه میکنی؟ گفتم: آقا! شما که پیغمبرِ خدایید اینجوری دارید گریه می کنید، ما چیکار کنیم؟ فرمود: اُم السلمه! چرا گریه نکنم، وقتی میدونم خدا یه لحظه ازم چشم برداره مثل یونس که خدا یه لحظه به خودش واگذارش کرد، رفت تو دلِ ماهی...
قرآن ها رو بذارید رویِ سر، خدایا! ببین کی اومده دَرِ خونه ات، یه سال دور بودم ازت، یه سالِ از این قرآنی که رویِ سرم هست دور بودم، حالا پیدام شده...*
_
ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ ..
_
ده مرتبه:الهی! بمُحَمَّدٍ ..
_
میخوام اسمِ مولام رو ببرم، امشب شبِ شهادتشِ، دیگه این لحظه ها رمقی نداشت، دیگه رنگش زرد شده بود، دیگه نمی تونست حرف بزنه، مثلِ روزایِ آخرِ مادر، اما خدارو شکر خیلی ها اومدن عیادتِ علی، بچه های کوفه اومدن شیر آوُردن، بمیرم برا اون خانومی که هیچ کس نیومد عیادتش... چرا یه نفر اومد عیادت، سلمان اومد، گفت: سلمان! تو هم به ما سر نمیزنی؟ باشه...گفت: بی بی جان! حالتون خوب نبود نیومدم، نمیخواستم مزاحم بشم، گفت: سلمان! تو هم انگار مارو یادت رفته... سلمان سئوال کرد: بی بی جان! حالتون چطوره؟ گفت: سلمان! شب ها از دردِ پهلو خوابم نمی بره...یه چیزِ دیگه ای هم گفت، گفت: سلمان! علیم خیلی غریبِ...
این آقایی که الان میخواهیم اسمش رو ببریم خیلی غریبه، میگه: دیدم پیغمبر توی مسجد نشسته داره خدارو به علی قسم میده، خدایا! بحقِ علی، بحقِ علی...جلویِ همه، امیرالمؤمنین سئوال کرد: آقا جان! شما پیغمبر خدایید، چرا به اسمِ من خدارو قسم میدید؟ پیغمبر فرمود: علی جان! محبوب تر از تو پیشِ خدا پیدا نمیشه..."محبوبِ خدا بودی اینجوری زدنت؟"
الهی!بعَلِیٍّ ..
_
الهی بفاطِمَهَ ...
_
میخوای اسمِ اون کسی رو ببری که تویِ کوچه ها مادرش رو از رویِ زمین بلند کرد، خاکایِ چادرِ مادرش رو تکوند، می گفت: مادر پاشو، پاشو...بلند شو نامحرما دارن نگاه میکنن...
الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ ..
_
اسم ارباب رو میخواهیم ببریم، نوکر ادب میکنه وقتی میخواد اسمِ اربابش رو ببره...ابی عبدالله تا اومد بالا سَرِ عباسش، روایت میگه: داد میزد، گریه میکرد، قبلش به همه ی اهلِ خیمه ها گفته بود، بلند بلند گریه نکنید، ولی خودش تا اومد بالا سَرِ عباس داد میزد گریه می کرد، ناله میزد میگفت: عباس!، عباس!... صداش رو زینب شنید، گفت: حسین جان! تو خودت میگی گریه نکنید، حالا بلند بلند داری گریه میکنی؟ گفت: زینب جان! آخه من دیدم دستاش رو قطع کردن، پاهاش رو بریدن، چشمش رو دریدن، قلبش رو زدن، برا همین ناله میزنم...
اینجا ابی عبدالله ناله میزد، یه جایی هم مدینه داداشش توی کوچه وقتی تابوتِ مادرشون رو بلند کردن، علی گفت: بچه ها بلند بلند گریه نکنید، اما حسن بلند گریه می کرد، می گفت: مادر! مادر!... حسن جان! چرا گریه میکنی؟ گفت: حسین جان! من چیزی دیدم که تو ندیدی، همین جا دیدم مادرم افتاد، با دست دنبال من میگشت...*
الهی! بالْحُسَیْنِ ..
_
الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ..
_
بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ..
_
الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ..
ــــــــــــــــــ
#قرآن_برسر_گرفتن
#سید_رضا_نریمانی
#ماه_مبارک_رمضان
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#قسمت_پایانی توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده #شب_بیست_و_یکم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی
●━━━━━━───────
یا باب الحوائج!...خیلی گرفتاری هازیاد شده، خیلی ها نگران دینِ بچه هاشونن، خیلی ها سفارش میکنن دعاشون کنیم، خوب امشب خودت به باب الحوائج بگو... یا باب الحوائج! امشب میشه واسطه ی ما هم بشی؟...
الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر ..
_
خدارو شکر یه آقایی داریم پیشِ خودمونِ، کیف میکنیم امام رضا داریم...
حرفِ من حرفِ دلایِ بی کَسه
یه امام رضا دارم برام بسه
میدونم صدام به آقام میرسه
یه امام رضا دارم واسم بسه
الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى ..
_
الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی ..
_
الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد ..
_
روایت میگه: قیامت بی بیِ دو عالم، وقتی وارد میشه، ندایی از طرفِ خدا میاد: " اُدْخُلنی جَنَّتي" برو بهشت، بی بی حرکت میکنه به طرفِ بهشت، تو دهنۀ بهشت می ایسته، قدم از قدم بر نمیداره، پشتِ سر رو هی نگاه مینه...خداوند میگه: چی شده حبیبۀ من!؟ تو همه کارۀ محشری، بهشت رو آذین بستن، چرا وارد نمیشی؟ یهو بی بی می فرمایند: خدایا! یه عده ای تو دنیا برا حسینم گریه کردن، برا حسنم اشک ریختن، برا همسرم، برا اولادم گریه کردن، میشه اینهارو قبل از من واردِ بهشت کنی؟... حالا با گریه و حالِ خوشت بگو:...*
الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ..
_
حالا رسیدیم به اسمِ صاحبمون، آقاجان! کاش می دونستم کجایی....
میخانه دگر جای منه بی سر و پا نیست
بگذار به پشت دَرِ میخانه بمیرم
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم
ای کاش که من خاکِ سر راه تو باشم
هر کس به کسی نازد من به تو نازم
ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازم
*امشب امام زمانت داره دعات میکنه، اما ما خیلی به امام زمانمون ظلم کردیم، سید بن طاووس میگه:مشرف شدم سردابِ مقدس، همچین که واردِ سرداب مقدس شدم، صدایی به گوشم رسید آشنا، دیدم داره دعا میکنه، خوب گوش دادم دیدم صدایِ امام زمانِ، گوش دادم ببینم چی داره دعا میکنه، دیدم داره قسم میده: خدایا! بحقِ منِ امام زمان، این شیعیانِ مارو ببخش، خدایا! اینها بواسطه ی محبتِ ما خطاهایی کردن، اینها رو ببخش، اینها کسی به غیر ما ندارن....
یا صاحب الزمان! امشب کجایی؟ کربلایی؟ نجفی؟ هر جا هستید برا ما هم دعا کنید، خدا خودش فرمود: از زبونِ کسی که گناه نکرده دعا کنید دعا مستجاب میشه، چه بهتر اززبان شما برا ما دعا بشه...
ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ ..
-
"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا..."
-
"دعای فرجِ امام زمان رو هم بخونیم، ان شاءالله این بلاها و گرفتاری ها از همه ی شیعیانِ امیرالمؤمنین دفع بشه..."إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ."
ــــــــــــــــــ
#بیست_و_یکم_رمضان
#شب_قدر
#سید_رضا_نریمانی
#ماه_مبارک_رمضان
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#راهکارهای_شبهای_احیا
اگر میخواهید حقیقت #شب_قدر را درک کنید فرمودهاند حقیقتش شناخت امام است.
شب قدر باید احیا شوی،
آنچه که انسان را احیا میکند، ولایت امیرالمومنین علی علیهالسلام است.
قرار گرفتن پشت سر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام؛ که آن هم شعاری و زبانی نیست، به این است که ما در وادی عمل قدم برداریم. عملمان را با عمل امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام تطبیق دهیم، عقیده و فکرمان را با اهلبیت علیهمالسّلام تنظیم کنیم.
ولایت که همان آب حیاتبخش است از دو بخش تشکیل شده است:
١- حبّ اهلبیت علیهمالصّلاةوالسّلام؛
٢- اطاعت و تسلیمشدن در برابر ایشان.
💠استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
1_1562442444.mp3
6.95M
⇦•آه ای نفس بمان...
#روضه و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
قسمت اول توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر ...
😢😢😢😢
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّل فَرَجَهُم»
لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ ، أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُو ، الحیُ القَیوم الرَحمانُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
«اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ،*همه خجالتم از آقام اینه من نتونستم یه روزه درست بگیرم، بی گناه ..* صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم»
اِلٰهی العفو ..
آمدم با همه پشیمانی
با دو چشم ذلیل و بارانی
معصیت کرده ام به آسانی
میتوانی که رو بگردانی
ولی عبدت خیال کن من را
جان زهرا حلال کن من را
یاالهی و ربی احسان کن
دل من بتکده است ویران کن
باز رحمی به غرق عصیان کن
روزیام یک سفر، خراسان کن
حق همسایهام به گردنم است
بی پناهم! پناهِ من حرم است
*یا امام رضا .. اول با شما شروع کردیم آقاجان ..*
وسط گریه ام تبلور کن
خودت این سنگ تیره را دُر کن
نان به نرخ تو نیست، آجر کن
سفرۀ خالی مرا پُر کن
درد خود را نگفتهام به کسی
آمدم تا به داد من برسی
توبه کردم نخست آمدهام
همهاش کار توست آمدهام
با همین پای سست آمدهام
اتفاقاً درست آمدهام
اتفاقاً حسین گفته بیا
سجده کن روی خاک کرببلا
پای صحبت بده خدای کلیم
وقت درمان بده به حال وخیم
با علی آمدم به پیشِ کریم
بغلم کن تو با تمام بدیم
شب قدر است آه و ناله بده
نجفم دیر شد حواله بده
*از غروب که اومد خونۀ دخترش هی گریه میکرد، هی میومد تو صحنِ حیاط آسمان رو نگاه میکرد ..*
حیدر از بسکه بیقرار همه است
فکر خود نیست، فکر کار همه است
آن شهیدی که رفت و یار همه است
با مناجات خود کنار همه است
در دعاها که گریه لازم هست
ذکر آمین حاج قاسم هست
زینب امشب به فکر تنهایی است
زینبی که عجیب بابایی است
سفرهاش پهن شد چه غوغایی است
گفت بابا عجب تماشایی است
فکر مرحم به زخم یاس کنید
تا نرفته است التماس کنید
چشم حیدر به دلبر افتاده
به روی زخم کوثر افتاده
فاطمه دید حیدر افتاده
شب قرآن به سر، سر افتاده
کاش این غم به آخرش نرسد
خبر او به دخترش نرسد
کاش محزون و خون جگر نشود
اینهمه گریه بی اثر نشود
کوچه بازار کوفه شر نشود
سر زینب شکسته تر نشود
کاش راه عقیله سد نشود
معجرش زیر پا لگد نشود
شاعر: رضا دین پرور
سَيدي اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ قَلْبي وَاجْمَعْ بَيني وَبَينَ الْمُصْطَفي وَآلِهِ خِيرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خاتَمِ النَّبِيينَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَانْقُلْني اِلي دَرَجَةِ الَّتوْبَةِ إلَيكَ وَاَعِنّي بِالْبُكآءِ عَلي نَفْسي *منو کمک کن یکم برا خودم گریه کنم* فَقَدْ اَفْنَيتُ بِالتَّسْويفِ وَالاْمالِ عُمْري*دارم غصه و افسوس میخورم برا عمری که خرج آرزوهام شد* وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الاْيسينَ مِنْ خَيري *دیگه از خودمم ناامید شدم* فَمَنْ يكوُنُ اَسْوَءَ حالاً مِنّي*واقعا اگر منو با این بد حالی ببرن تو خاک چیکار کنم* اِنْ اَنَا نُقِلْتُ عَلي مِثْلِ حالي اِلي قَبْري لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتي *
وَمَا لِى لَاأَبْكِى وَلَا أَدْرِى إِلىٰ مَا يَكُونُ مَصِيرِى،* منو میخوان کجا ببرن ..* وَأَرىٰ نَفْسِى تُخادِعُنِى،*نفسم هی به من میگه حالا عمر داری ..* وَأَيَّامِى تُخاتِلُنِى *روزگار هم با من درست تا نمیکنه ..* وَقَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَأْسِى أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ ؟ *عقاب مرگ بالاسرمِ .. امشب نشد، فردا .. خلاصه این مرگ یهو یقهم رو میگیره ..* فَما لِى لَاأَبْكِى ؟ *به من نگید چرا گریه میکنی ..*ادامه👇👇👇
14000213-narimani-doa2.mp3
7.7M
⇦•مراسم احیا..
#توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده #شب_بیست_و_یکم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی•✾•
قسمت پایانی توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر
😢😢😢😢😢
اگه با این وضعیت تو قبر برم ..! من هنوز آماده نشدم ..* وَلَمْ اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصّالِحِ لِضَجْعَتي *با عمل صالحم قبرم رو آماده نکردم ..*أَبْكِى لِخُرُوجِ نَفْسِى،*گریه میکنم برا اون ساعتی که نفسِ آخرم رو میکشم .. دیگه کسی کاری ازش بر نمیاد ..* أَبْكِى لِظُلْمَةِ قَبْرِى، * یا نورُ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلْمِ .. امام علیه السلام میفرماید چنان تاریکی قبر وحشت مینداره به دلِ میت .. اصلا زبانش لال میشه .. امام داره گریه میکنه ..!! * أَبْكِى لِضِيقِ لَحْدِى،*خیلی قبرم تنگِ .. حضرت فرمود فشار قبر همه دارن الاّ چند دسته ..* أَبْكِى لِسُؤالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ إِيَّاىَ* آن دو ملک نکیر و منکر میان تا میرسن صداشون یه جوریه خیلی میت میترسه .. تا میگه من ربک؟! کسی نیست جواب بده ..
أَبْكِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْياناً ذَلِيلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى *وقتی منو از قبر بیرون میارن، عریانم .. فقط بالِ اعمالم رو دوشمِ .. الهی العفو ..*
کوفه قحطی آب شد حیوانات میمیردن، دیگه آب کم شد همه اومدن درِ خونۀ علی (ع) گفتن آقا دعا کن .. فرمود من دعا میکنم ولی اگر میخواد دعا سریعتر مستجاب بشه برید پیشه حسینم .. اومدن خدمت ابی عبدالله، حضرت دعا کرد بارونِ شدید اومد .. همهشون گفتن ما تلافی میکنیم .. ای حسین .. بابا مگه بچه چقدر آب میخواست .. بچه شیرخواره دو تا قطره سیرابش میکرد .. چه تلافی کردن .. ای حسین ..
قرآن هاتون رو باز کنید
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ *آقامون رو به ما برسون ما دیگه حاجتی نمیخوایم .. قرآنهاتون رو به سر بگذارید*
اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
_
ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ .. جل جلاله و عظم شأنه
_
الهی! بمُحَمَّدٍ .. صل الله علیه و آله و سلَّم
_
الهی!بعَلِیٍّ .. صلوات الله و سلامه علیه
_
الهی بفاطِمَهَ سلام الله علیها ..* بی بی جان برا ما و ملت و رهبرمون دعا کن خانم
_
الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ .. صلوات الله و سلامه علیه ..
_
الهی! بالْحُسَیْنِ .. صلوات الله و سلامه علیه .. *قربونِ لبِ تشنهت برم من ..*
_
الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. صلوات الله و سلامه علیه
_
بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. صلوات الله و سلامه علیه
_
الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. صلوات الله و سلامه علیه
_
الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. صلوات الله و سلامه علیه
_
الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. صلوات الله و سلامه علیه
_
الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. صلوات الله و سلامه علیه
_
الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. صلوات الله و سلامه علیه ..
_
الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ..
_
يَا أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا " تو برامون دست به دعا بردار،ای بابایِ مهربون...هر کجا هستی اول آقاتون رو صدا بزنید: یابن الحسن ..
ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ .. صلوات الله وسلامه علیه
پدری پیر شده دل نگرانِ زینب
همه دلشورهی او اشکِ روانِ زینب
خواست با پای خودش وارد خانه بشود
تا که بازی نکند با دل و جانه زینب
دومین بار علی پیش همه خورد زمین
ذکر یا فاطمه را روی لبانِ زینب
گریه کردن همه شهر، بزرگ و کوچک
به دل سوخته و مرثیه خوانِ زینب
گریه میکرد ولی معجر او دست نخورد
مثل عباس یکی گشته امانِ زینب
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
نوحه و زمزمه حضرت امیرالمومنین(ع)
سبک: شبهای جمعه میگیرم هواتو....
سردار خیبر فدایی دین شد
غرق عزا آسمان و زمین شد
از داغ مظلوم عالم چه غوغا
محراب مولا علی غرق خون شد
آه، خداحافظ ای سرور ما(۲)
آه، تویی جان پیغمبر ما(۲)
یا، علی جان علی جان علی جان(۲)
دل های ما شد پریشان کوفه
ای چاه و دشت و بیابان کوفه
حیدر کجایی بیایی ببینی
این گریه های یتیمان کوفه
آه، چه شد ناله های شب تو
آه، امان از دل زینب تو
یا، علی جان علی جان علی جان
عمری که هستم همه زیر دینش
سینه زدم بهر نور دو عینش
یک بار دیگر خدایا به زهرا
ما را رسان کربلای حسینش
آه، خدایا ببین دل غمینم
آه، که دلتنگ آن اربعینم
یا، علی جان علی جان علی جان
یوسف حق پرست غریب
سبک با نفس
#حاج_امامی
╭