eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
379 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج‌سيدمجید_بنی‌فاطمه_امشب_شهادت_نامۀ_عشاق_امضا_می‌شود_.mp3
5.49M
⬆️⬆️⬆️ 🏴شب عاشورا 📝 امشب شهادت نامۀ عشاق امضا می‌شود... 👤 حاج‌سیدمجید بنی فاطمه @majmaozakerine
Shab10Moharram1390[01].mp3
38.3M
⬆️⬆️⬆️ 🏴شب دهم محرم 🏴عاشورا حسینی 📝مهر تو را به عالم امکان نمی دهم (روضه) 🎙️با نوای میثم مطیعی @majmaozakerine
4_5931412860126103236.m4a
3.12M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شبِ عاشورا سبک رویِ نیزه‌ها مهتابه.... هر شب شبِ عاشورامه یاحسین دَمِ لبهامه شکرِ خدا که حسین آقامه آخر یه روزی می‌میرم میون این روضه خواهر حتی وقتی فقط می‌شنوه می‌لرزه فردا غروب سرِ تو سنگ می‌خوره رو نیزه آخر یه روزی نوکرت برا تو جون میده خواهر دیده خنجرِ کُند سرِتو بریده فردا پیشِ پاش از رویِ نِی خون می‌ریزه امشب میونِ خیمه‌ها حسین فردا سری به نیزه‌ها حسین اِی وای زینب و بچّه‌ها حسین امان از دل زینب وای /۴/ کاش منم بودم عاشورا واسه‌َت می‌دادم جون آقا قبل از حسین می‌زدم دست وُ پا ارباب یا لَیْتَناٰ کُنّا مَعَک حسین ارباب روحی جسمی قلبی لَدَیک حسین ارباب دَمِ جون دادنم صلّی اللّه علیک حسین ارباب نگو برا زینب فردا چیا می‌شه ارباب نگو رو معجرِ دخترت آتیشه ارباب نگو همسفرِ حرمله و زَجرن زینبین امشب مناجات و دعا حسین فردا می‌مونه تو صحرا حسین بی‌سر پیکرِ شما حسین امان......
زمینه؛ عزیزِ مادرم.mp3
1.12M
علیهاالسلام 🔹عزیز مادرم🔹 دلم می‌گیره وقتی که می‌بینم دیگه هیچ‌کس واسه یاری نمونده دلم می‌سوزه واسۀ تنهاییت غمت بدجوری قلبمو سوزونده گفتی، صبوری کن مگه می‌تونم ای عزیزِ جونم گفتی، صبوری کن نگفتی آخه چه‌جوری می‌تونم گفتی، صبوری کن، نمی‌تونم تو می‌خوای راهی بشی، نمی‌گی من چه کنم؟ یه زن تنها آخه، بین دشمن چه کنم؟ «عزیزِ مادرم، عزیزبرادرم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سکینه دل تو دلش نیست تو خیمه رقیه از عطش بی‌جون‌تر از تو می‌دونم که تو محزون‌تری از من می‌دونی که منم دلخون‌تر از تو مهلاً برادر جان زمین نمونه صحبت مادرت مهلاً برادر جان یه بوسه طلب دارم از حنجرت مهلاً برادر جان، برادر جان می‌ری آرومِ دلم! می‌ره از دل‌ها قرار می‌ری خورشید حرم! منم و این شب تار «عزیزِ مادرم، عزیزبرادرم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم می‌گیره وقتی که می‌بینم جواب هَل مِن ناصِرِت شمشیره دلم آتیشه وقتی که می‌شنوم بازم هلهله صحرا رو می‌گیره حتماً تو افتادی که خیمۀ تو پرچمش افتاده حتماً تو افتادی که قلب زینب از تپش افتاده حتماً تو افتادی، تو افتادی می‌بینم از روی تل، نفس آخرته کیه فریاد می‌زنه؟ کیه بالا سرته؟ «عزیزِ مادرم، عزیزبرادرم» شاعر و نغمه‌پرداز:
aleyasinhusainie-۲۰۲۱۰۸۱۸-0003_44.mp3
2.78M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ بنی قتلوک و من الماء منعوک 🎧 حاج علی برادران علیه السلام @majmaozakerine
✅واحد شب دهم محرم 🔻علی صالحی 1️⃣بنداول سلم لمن سالمكم ، ابي عبد الله حرب لمن حاربكم ، ابي عبد الله يا ثار الله ، و ابن ثاره در وادي عشقت ، منم آواره 2️⃣بند دوم خون تو احياگر دين ، ابي عبد الله منت داري بر سر دين ، ابي عبد الله تا اين دنيا ، بر جا باشد فرهنگ عاشورا ، سر پا باشد 3️⃣بند سوم ارباب احباب عالم ، ابي عبد الله اصحابت ارباب عالم ، ابي عبد الله يك دم بيا ، با انصارت اين نوكر را ببر ، سر بازارت @
4_5942641953337246133.mp3
401.6K
دلتنگ حرم اربابم: ✅نوحه سنتی شب دهم محرم (شب عاشورا) 🔻 شاعر: میثم مومنی‌نژاد 1️⃣ بند اول دشت و صحرا پر از صوت قرآن شده مژده ای حاجیان عید قربان شده یا حسین یا حسین 2️⃣ بند دوم امشبی‌ را حسین در نمازو دعاست عصر فردا سرش بر روی نیزه‌هاست یا حسین یاحسین 3️⃣ بند سوم ساقی امشب بود گرد خیمه چو ماه عصر فردا شود علقمه قتلگاه یا حسین یا حسین
روضه و توسل شب عاشورا 97سید مهدی میرداماد *چند تا وداع کرد ابی عبدالله،یه بار با امامِ سجاد،یه بار با اهلِ حرم،یه بار با بچه ها،با علی اصغر،اما من یکی دو تا وداع رو نمی تونم بگذرم،بعضی وداع ها خیلی دل رو زیر و رو میکنه،شاید یه جایی دلت وصل بشه.... همه رو که خداحافظی کرد،سوار بر ذوالجناح شد،یه نگاه کرد دید سکینه دستای اسب رو بغل گرفته،بابا! بیا پایین یه بار دیگه بغلت کنم.."دختر داری تو خونه ات؟ با همه خداحافظی کنی دختر می مونه آخرِ سر میاد...." نشت تو بغلِ باباش،بابا داری میری؟* اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد *دخترای شهید منو ببخشن،دخترایی که بابا ندارن منو ببخشن...* اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد بزرگی کن، ببوس این دخترِ کوچکترِ خود را به دنبال مسافر آب می پاشند،کو آبی؟ کنون ریزم به پایت اشکِ چشمانِ تَرِ خود را *دختر دارها میدونن،دختر کنجکاوِ،ریزبینِ،نکته سنجِ،صدا زد:بابا! من یه چیزی دیدم،خیلی بِهَم ریختم،گفت:بابا! آدم میخواد با کسی وداع کنه،پیشونیش رو میبوسه،گونه هاشو میبوسه،اما بابا از دور یه چیزی دیدم..* ز دورادور، می دیدم گلویت عمه می بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر ، حنجر خود را؟ *اینجا آخرین نفر با حسین خداحافظی کرد،آخرین نفر دستای اسب رو گرفت،اینجا آخرین نفر سکینه بابا رو بدرقه کرد،همین سکینه،همین دختر،یه جایی هم اولین نفر بود،کجا؟ اون وقتی که صدایِ ذوالجناح اومد" وَاَسْرَعَ فَرَسُكَ شارِداً اِلى خِيامِكَ" ذوالجناح با یالِ غرق خون،زینِ واژگون،اومد جلو خیمه ها،اولین کسی که از خیمه اومد سکینه بود،تا نگاش افتاد،نوشتن: یه ضجه زد،هی می گفت:"وا اَبَتاه" حسین.... سکینه یه جوری گریه کرد،زن و بچه ریختن بیرون..همه ازخیمه ها بیرون دویدن...اومدن دورِ ذوالجناح،هر کی یه حرفی میزنه،یکی میگه:ذوالجناح! بابام رو چرا نیاوردی؟ یکی گفت: بابام که می رفت لباش تشنه بود،آیا سیرابش کردن یا نه؟ هر کی یه حرفی زد،ذوالجناح برگشت به طرف مقتل،زن و بچه هم پشت سر این اسب،اومدن بالای گودال،نوشتن ذوالجناح اینقدر سرش رو زد به زمین... * دوباره روضه ی آخر خدا به خیر بکند دوباره داغ برادر خدا به خیر کند دوباره خاطره ی بوسه گاه پیغمبر دوباره شمر ستمگر خدا به خیر کند *مادرش فاطمه داره این صحنه رو میبینه،هی میگه: "بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا.." شمر همچین که رسید تو گودال،مرحوم طُرِیحی،مرحوم مجلسی آورده:شمر تارسید تو گودال،اول کاری که کرد،" وَ رَكَلَ بِرِجْلِهِ" یه لگد به پهلو زد... مرحوم مجلسی نقل میکنه،اینجا زینب خودش اومد تو گودال،کنارِ ابی عبدالله،هی به شمر می گفت:بلند شو،بچه هاش دارن می بینن،بلند شو، اینجا جایِ پیغمبرِ،بلند شو... مرحوم سیدبن طاووس تو لهوف که نقلش معتبر ترِ میگه: اینجا ابی عبدالله یه نگاه به خواهر کرد،" إِرجِعِی اُخَیَّ إِلَی الفُسطَاط» ابی عبدالله میدونه زینب ببینه، جون میده،گفت:خواهرم برگرد،زینب برگشت،اَمرِ امامِ،اطاعتش واجبِ،برگشت... بعضی مقاتل نوشته:هی رقیه می دوید نگاه می کرد،عمه با آستین جلوش رو می گرفت،نبینه توی گودال چه خبرِ.....عمه! بابامِ،بابام رو خاک بود... زینب برگشت،شمر مونده بود و حسین،" وَ الشِّمْرُ جالِسٌ" از سر ارباب ما،عمامه برداشتن،...حسین تو گودال،شمر نشست رو سینه اش،محاسنِ حسین رو تو دست گرفت..... ابی عبدالله چشمش رو باز کرد،نیمه رمق،نیمه جون،آسمون رو دود می بینه،حسینی که این همه زخم،هزار و نهصد وپنجاه زخم،تشنگی،داغ،زخم رو زخم،یه نگاه کرد،صدا زد:"مَن أنتَ" کی هستی رو سینه ی منی؟ نانجیب گفت: من رو نمیشناسی؟"أنَا شمر بن ذالجوشن"ابی عبدالله گفت:" هَل تُعَرِّفْنِی ؟" آیا منو میشناسی؟میدونی کجا اومدی؟گفت: میشناسمت،بابات رو میشناسم،مادرت رو میشناسم،جدت رو میشناسم،تو پسرِ فاطمه ای.... گفت:شنیدم بابات ساقیِ کوثر بوده،شنیدم بابات تشنه هارو سیراب می کرد،الان بابات کجاست بیاد یه قطره آب بهت بده....؟گفت:اسم بابای منو نبر" صَدَقَ جَدِّي رسول الله صلي الله عليه و آله" راست گفت جدم... نانجیب گفت:جدت چی گفت:جدم بهم گفته بود کی منو میکشه،چه نشونه ای،چه چهره ای داره... نانجب بلند شد،گفت:حسین یه کاری می کنم،دیگه منو نبینی....بدن رو برگردوند...امام رضا میگه: جد ما رو به سختی کشتن،سر جدا نمی شد...تو زیارت ناحیه است:"السلام عَلَی مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا..."هر چی می برید،نمی برید،یه ضربه،دو ضربه....
ای عصمتِ الهی، ای خواهرم کجایی شد وقتِ بینوایی، داد از غم جدایی شد موسم وصالم، بینی که شرحِ حالم این تو وُ این بلاها، خواهر نما حلالم ای دربدر ای خون جگر، امُ المصائب خواهرم یکدم بیا سیرم ببین، آمد وداعِ آخرم از بعدِ قتلم خواهرم، جانِ تو وُ طفلانِ من جان رقیه دخترِ بی معجر و نالان من خواهر مبادا دشمنم سیلی زند بر روی او یا از سرِ جور و غضب هر سو کشد گیسوی او "اِصبِر علی کلٌِ البلا، قَد یقتُلُونِی الاَشقیا اَلصٌَبرَ مُختارُ لَنا لا تَندُبی فی غَمٌَنا" وقت هجوم اشقیا، آتش رسد بر خیمه ها  جان تو و زین العباد آن بضعه ی خیرالنٌَساء خواهر ز بعدِ من بُوَد این حجٌتِ دینِ خدا یاری کند دین مرا در امتدادِ کربلا چندی دِگر جسمِ مرا درمانده ی میدان ببین در بین تیر و نیزه ها زیرِ سُمِ اسبان ببین  در خاک و خون کربلا، بی معجر و عریان ببین این خیمه هایم را همه در آتش سوزان ببین "اِصبِرعلی کلٌِ البلا، قَد یقتُلُونِی الاَشقیا الصٌَبرَ مُختارُ لَنا، لا تَندُبی فی غَمٌَنا" چندی دگر رأسِ مرا خواهر سرِ پیکان ببین از حنجرِ بُبریده ام تو صوتی از قرآن ببین چندی دگر خود را میانِ دشتِ خون جولان ببین آماده شو خود را اسیرِ فرقه ی عدوان ببین ای عصمتِ الهی، ای خواهرم کجایی شد وقتِ بینوایی، داد از غمِ جدایی! "اِصبِرعلی کلٌِ البلا، قَد یقتُلُونِی الاَشقیا الصٌَبرَ مُختارُ لَنا، لا تَندُبی فی غَمٌَنا" معنی متن عربی۱_صبور باش بر همه بلاها ۲_دشمنان سنگدل مرا کشتند۳_بخاطر ما شکیبایی برگزین۴_وقتی اندوه گروه ما را فرا گرفت برای من فریاد مکن،
روضه و توسل جانسوز _ شب عاشورا محرم سید مهدی میرداماد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بیا تا صبح بشینیم به پای هم سر بزاریم روی شونه های هم تو شهید میشی و من اسیر میشم پس بیا گریه کنیم برای هم ... *حالا چی بگیم به هم .... مکن ای صبح طلوع ... مکن ای صبح طلوع ...* بیا تا برای هم دعا کنیم شب آخری خدا خدا کنیم حالا که آخر راه من و توست بیا خوب همدیگر و نگاه کنیم ... چرا امشب خوب نگاه کنیم ؟! مگه فردا چیه ؟! مگه فردا چه خبره؟! فردا خیلی سرمون شلوغ میشه ... دور بال و پرمون شلوغ میشه ... تور و میزنن منو هم میزنن ببخشید تو رو خدا اگه میتونی بزنی بزن ... اما حسین جان تو مردی اگه میزننت تیر میزنن ، من زنم منو سیلی میزنن ... آخ حسین جان منو بجای همه میزنن .. بجا بچهات میزنن ...* مکن ای صبح طلوع ... مکن ای صبح طلوع ... فردا خیلی سرمون شلوغ میشه ... دور بال و پرمون شلوغ میشه ... تور و میزنن منو هم میزنن فردا دور برمون .... حرف رفتنو بزار کنار حسین کفن منو بزار کنار حسین ... *من بعد تو زنده نمیمونم خیلی بمونم یکسال حسین جان ...* بزار انگشترتو در بیارم بیا گوشوارمو در بیار حسین ... وای ... داد بزن .... بزار انگشترتو در بیارم بیا گوشوارمو در بیار حسین ... ای حسین ... تو بزار آفتاب رو تو ببوسم پیشونی تو یا که موتو ببوسم فردا که برات گلو نمیزارن بزار امشب این گلوتو ببوسم .... ای حسین ... *همه وداع کردن ، دختر ، طفل شیر خواره، زن و بچه، اما حسین داره کم کم جدا میشه، این خیلی عجیبه مقتل مینویسه دیدن ... سادات منو ببخشن مقتل نوشته وقتی حسین جدا شد ، دیدن زینب پا برهنه میدوه ... هی میخوره زمین ... هی میگه مهلا مهلا ... حسین وایسا داداش ... حسین صدای زینبُ شنید، ایستاد تا خواهر و دید یاد مدینه افتاد ، الله اکبر عبارت اینه من امشبُ میخام برات مقتل بخونم، از زبان امام زمان روضه میخونیم ، سلام میدیم ، امشب دیگه خودش روضه خونه تا خواهر و دید صدا زد: یا اختاه ایتینی بثوب خلق عتیق ... اون پیراهن کهنه قدیمی را به من بده ... تا این حرفو زد بی بی یاد مادرش افتاد ... آخه این پیرهنو مادر با دست شکسته بافته بود ... داداشی پیرهن کهنه رو میخوای چه کنی؟! گفت میخام زیر لباسام بپوشم ، کسی منو برهنه نکنه ... کسی رغبت نکنه اینو از تنم در بیاره .... آخ بمیرم برات پیراهنو تنش کرد رفت میدان رفت میدان ... چه میدان رفتنی ... دیگه از اینجا به بعد میخام برات از زبان امام زمان روضه بخونم هیچی نمیگم هر کی مرد روضه س دو زانو بشینه و حقشو ادا کنه ... شب عاشورایی گریه کنی عاشورا تو همه زندگیت جریان پیدا میکنه ... امشب شب ضجه ست هیچکی با صدای سالم نره خونه ما که چیزی نداریم برا حسین از دست بدیم لااقل صدامونو از دست بدیم لااقل توانمونو از دست بدیم ... حسین جان شنیدم تو دعای عرفه با تک تک اعضا و جوارحت به حقیقت خدا شهادت دادی به وحدانیت خدا ، همه را دادی با خطهای پیشانییت ... حالا من و تو امشب یکم داد زدیم و گریه کردیم .....