مداحی - ای علمِ روی شونم ، تو هستی نِشونم .mp3
6.74M
دانلود صوتی نوحه ای علم روی شونم
ای علم روی شونم توهستی نشونم
بمون تا بمونم نیافتی از روی دوشم
توپاسدار امامی نشون قیامی
عمود خیامی نیافتی از روی دوشم
متن نوحه ای علم روی شونم
ای علم روی شونم توهستی نشونم
بمون تا بمونم نیافتی از روی دوشم
توپاسدار امامی نشون قیامی
عمود خیامی نیافتی از روی دوشم
تو بادبان کشتی نجاتی
علامت سر پل صراطی
وَ اللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی
اِنی اُحامی ابداً عَن دینی
واحد
مهدی رسولی
vahidshokri-337.mp3
6.51M
❣﷽❣
◾️#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
◾️#آقای_وحید_شکری
یل دلاور اباالفضل، یه تنه لشکر اباالفضل
پسر امالبنینی و، نفس حیدر اباالفضل
مردانه میزنی قدم، حامیِ حرم
حافظ عَلَم، یاعباس
دشمن رو میکوبی زمین، شیر در کمین
غیرتو ببین، یاعباس
هم تک یل ام البنین
هم مه لقا و مهجبین
هم ضربههایش آتشین
نقش روی سربند تو
جانم امیرالمؤمنین
◾️حیدر حیدر
یل علمدار اباالفضل، پسر کرار اباالفضل
جا داره نازل بشه واست، سورهٔ ایثار اباالفضل
از هیبتت یاللعجب، هاشمینسب
قتال العرب، یاعباس
وارث تیغ ذوالفقار، حیدری تبار
شیر لافرار، یاعباس
این کربلا یا، خیبره
از میمنه تا، میسره
لشکر، رو داره، میدره
اینکه به سر، داره گره
دستمال زردِ، حیدره
◾️حیدر حیدر
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5805646064396537986.mp3
7.15M
🕊﷽🕊
🍁 #سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
🍂 #آقای_کریمی
🍁#پیشنهادم👌👌
تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه
از تو نخلا، می رسید رایحه ی فاطمه
از میون، گرد و خاک سمت حرم می رسید
بابا گریون، قده خم روی لباش زمزمه
🍁با این که غم داشتیم
صاحب علم داشتیم
عمومونو کشتن
همینو کم داشتیم
عمو جونم، تا تو بودی
سر و سامونی داشتیم
تو که رفتی، چش گریونی داشتیم
بعد تو بیچاره شدیم
دنبال زینب، همه آواره شدیم
بی هوش و گوشواره شدیم
🍁با اینکه غم داشتیم...
رفتیو رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف
ناله ها و زجه ها می رسید از هر طرف
تا عمود خیمتو، دستای بابا کشید
عمه میزد بر سرش، دستشو رو به نجف
عمه هزار بار مُرد
خیمه گرفت آتیش
همه میگن بابا
چرا نیاوردیش؟
عمو جونم، تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن
تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن
ماها گریون بودیم و، اونا همش می خندیدن
🍁با اینکه غم داشتیم...
اشک باباس، که نشوند ما رو به روز سیاه
بی قرار و، تشنه و بی کسه و بی پناه
جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش
اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه..
چشمت و دور دیدن
غارتمون کردن
سر بسته باید گفت
همه چیو بردن
عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم
کی لباس، پاره داشتیم!
تو که رفتی سر به صحراها گذاشتیم
پا برهنه، روی خارا پا گذاشتیم
🍁با اینکه غم داشتیم...
🍂هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍂
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شبِ عاشورا غزل مدح و مرثیهیِ حضرت زینب سلام اللّه علیها
راضی به مَشِیَتِ خدا بوده و هستم
هر چند شکسته شدم امّا نَشِکستم
سر رشتهیِ قلبم گِره بر مویِ تو خورده
صد شکر گِره خورده گرفتارِ تو هستم
هرگز نَشدم از تو جدا در همهیِ عمر
هرگز دل از این عشقِ الهی نَگُسَستم
گفتی که خدا خواسته داغِ تو ببینم
گفتی که قرار است شود بسته دو دستم
گفتی که ببینم تنِ صد چاکِ عزیزان
وَ همسفرِ قاتل و این لشکرِ پَستم
زینب جبلُالصّبرِ حرم بوده ولی آه
بیچارهیِ لبهایِ تَرَک خوردهات هستم
این کربوبلا اوّلِ روضهَست به وَاللّه
دلواپسِ دندان و لب و ضربهیِ مَستم
از شام نگو کعبِ نِی و کعبه بمیرم
من منتظرِ منتقمِ روضه نشستم
#حسین_ایمانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
Poyanfar - Hame Donya Ro Nemidam (128).mp3
2.93M
دلتنگ حرم اربابم:
❣﷽❣
🕊#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🕊#آقای_پویانفر
همه دنیا رو نمیدم
به یه لحظه حرمت آقا
گره خورده این دل من
به پرای علمت آقا
منو به محرّم رسوندی ازت ممنونم
نه محرّم تموم سال برات گریونم
به اباالفضل که تا زنده م به پات می مونم
.
ای آب حیات
عالی درجات
کشتی نجات ارباب
جونم به فدات
🕊جونم به فدات
به خدا سر شد تموم
شب و روزم به هوای تو
می دونم محتاجم آقا
همه عمرم به دعای تو
همه می دونن تویی شمع شبای تارم
یه روزی میاد که سر زیر پاهات میذارم
می دونی که بیشتر از هرکی تو رو دوست دارم
ای آب حیات
عالی درجات
کشتی نجات ارباب
جونم به فدات
🕊جونم به فدات
همه دنیا رو نمـیدم
به یه لحظه حرمت آقا
گره خورده این دل من
به پرای علمت آقا
منو به محرّم رسوندی ازت ممنونم
نه محرّم تموم سال برات گریونم
به اباالفضل که تا زنده م به پات می مونم
ای آب حیات
عالی درجات
کشتی نجات
ارباب جونم به فدات
🕊جونم به فدات
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_حضرت_عباس_ع
یا عباس خودم منتتو میکشم اینبار
نکش منت این مشک رو علمدار
فدای سرت انگار نه انگار
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲 #استوری_حضرت_عباس_ع
🔳 #آقای_کریمی
کنارم بشین بده جان بابا یه قولی به من
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#واحد
#امام_حسین ع
عالم محرم است و سلام علی الحسین
این ذکر عالم است و سلام علی الحسین
این جمله واجب است بگوئیم و بشنویم
هرجا که پرچم است و سلام علی الحسین
بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلام علی الحسین
هر ثانیه اگر چه بگویم این سلام
نه؛ باز هم کم است سلام علی الحسین
هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلام علی الحسین
بر زخمهای پیکر آقای تشنگان
این ذکرُ مرهم است سلام علی الحسین
هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلام علی الحسین
واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلام علی الحسین
وقتی خدا نوشته به عرش غم تو پس
این اسم اعظم است سلام علی الحسین
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#واحد
#زنجیرزنی
#امام_حسین ع
من که آئینه ام گرفته رنگ حسین و (۲)
میزنم به سینه همیشه سنگ حسین و (۲)
امن یجیبی _ شاه غریبی ۲
تنها حبیبی_ حبیبی
قلبمون غرق شور و غوغاست
اسمت آرامش روح ماست
توی طوفان این زمونه
هیئتت کشتی نوح ماست
سالار زینب ۳ حسین ۳
توی پرواز دل به سوی حرم می آئیم (۲)
کربلا کربلا ما داریم بازم می آئیم (۲)
خون خدایی _ بی انتهایی ۲
سعی و صفایی _ آقایی
از ازل تا همیشه شادم
به خداوند غم دلدادم
من اسیر عشق حسینم
بنده عشقم و آزادم
سالار زینب ۳ حسین ۳
شبهای محرم تو هیئت خروش و طوفان (۲)
به پا میشه محرمای آقام حسین جان (۲)
تو شور و شینی _ تو نور عینی ۲
ارباب حسینی _ حسینی
علم و پرچمات و عشقه
بیرق روضه هات و عشقه
به خدا تو تموم عالم
آقاجون کربلاتو عشقه
سالار زینب ۳ حسین ۳
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔳#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
🔳 #سبک سلام علی ساکن کربلا
🔳 #سبک امیری حسین و نعم الامیر
منم نوکرِ پادشاه وفا
به حقِّ علی ابن موسی الرضا
به این اشک و این بیرق و روضه ها
الهی بیام اربعین کربلا
سلامٌ علی ساکن کربلا(۴)
اجازه بده صاف و ساده بیام
بده تو توان و اِراده بیام
بذار از نجفِ علی یاحسین
تا صحن تو پای پیاده بیام
حسین...
ندای تمام جهان یاحسین
نوای لب عاشقانه یاحسین
الهی بیام تا حرم اربعین
با مهدی صاحب زمان یاحسین
حسین....
(حضرت عباس)
تو بی دستی و می گیری دستمو
می ذاری توی دستای شاه دین
شنیدم که روضه یِ تو اینه که...
با صورت آقا افتادی رو زمین
علمدار من ای علمدار من(۴)
کمر حسینو شکسته غمت
پاشو نذار زینب آواره شه
پاشو غیرتی و نذار گوشایِ....
یه دختر با چنگ کسی پاره شه
علمدار من....
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
◼️ ای پسرم! راه برو تا قد و بالایت را ببینم...
وقتی که حضرت علی اکبر علیه السلام از سیدالشهدا علیه السلام اجازه رفتن به میدان طلبید، امام علیه السلام آهی از دل کشیدند و فرمودند:
یا وَلَدی و یا قُرّة عینی! اِمشِ و أنا أَنظُرُ إلیک
▪️ای پسرم و ای نور چشمم! لااقل کمی راه برو تا من یک دل سیر، نظاره ات کنم.
سپس فرمودند:
چه آرزوها که در دلم ماند! خدا روی ابن سعد را سیاه کُند...
📚 ریاض المصائب (خطی) ورقه ٢٢١
📚بحرالمصائب ج۴ص٢٩٧
◼️"لهوف" می نویسد:
فاستأذن أباه في القتال، فأذن له، ثمّ نظر إليه نظر آئس منه، و أرخى عينه و بكى
▪️علی اکبر علیه السلام آمد تا اذن میدان از پدرش بگیرد. امام علیه السلام به او اذن میدان داد.
سپس نگاهی از روی یأس و ناامیدی به علی اکبر انداخت.
اشک، چشمانش را پُر کرد و شروع کرد به گریه نمودن.
▪️"مقتل الحسين" بحرالعلوم اضافه میکند:
مُحترقاً قلبُهُ، مُظهراً حزنُه الی الله تعالی و رَفعَ شیبتُه الی السماء
▪️قلب حسین(علیه السلام) آتش گرفته بود، اندوهش را به خدا نشان میداد، دست بُرد زیر محاسن شریفش و به آسمان بلند کردو فرمود:
اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَی هَؤُلَاءِالْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَی نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَی وَجْهِهِ
▪️خدایا! تو شاهد باش بر این جماعت؛ جوانی که از همه مردم، خُلقاً، خَلقاً و منطقاً شبیه به رسولت بود، به مبارزه آنان رفت.
هر وقت دل ما مشتاق دیدن روی رسولت میشد به او نظر میکردیم.
📚لهوف ص١۶٣
📚مقتل الحسين عليه السّلام (بحرالعلوم) ص٣٣٧
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
◼️ عمامه رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر سر علی اکبر نهاد و کفن بر تن او کرد...
نوشته اند:
وقتی که علی اکبر میخواست عازم میدان شود، امام حسین علیه السلام خواهر خود حضرت زینب کبری علیها السلام طلبید و فرمود:
ای خواهر! لباسی از برای علی اکبرم بیاور.
زینب کبری علیها السلام بقچه ای پیش امام علیه السلام نهادند. چون که سیدالشهدا علیه السلام آن بقچه را باز کردند، چشمشان بر عمامه رسول خدا صلی الله علیه و آله افتاد؛آه سردی از سینه پر درد خود کشیدند و فرمودند:
*یا رسول الله! از حال فرزندت خبر داری يانه؟!*
سپس حضرت إن عمامه را برداشتند و بر سر علی اکبر گذاشت و کمربند اَدیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بر کمرش بست و سپر حمزه عمویش را به دست او داد.
و بعد فرمود:
ای خواهر! کفنی را برای علی اکبرم بیاور.
زینب کبری علیها السلام کفنی را خدمت برادر آورد و عرضه داشت:
کدام مادر و خواهر صبر دارد که این چنین جوانش را کفن پوش ببیند؟!
حضرت او را به صبر و شکیبایی امر فرمود.
📚 ریاض المصائب (خطی) ورقه٢٢٢
📚بحرالمصائب ج۴ص٣٠٢