روضه (میخواهم از مدینه خداحافظی کنم) - حاج محمود کریمی.mp3
19.28M
📌 عزاداری روزپنجمفاطمیهاوّل ١٤٤۳
🎙 با مــدّاحی: #حاج_محمود_کریمی
🕌 هیـــــئت رایةالعبّاس (علیهالسّلام)
.
📃 میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
🎙 #فاطمیه #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #روز_پنجم_فاطمیه_اول_۱۴۰۰
📍 #روضه_حضرت_زهرا "ع"
🏷 #حضرت_زهرا "سلاماللهعلیها"
میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظی كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته ی من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفتهام
از همسر غریب خودم رو گرفتهام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط...
سه ماه و نیم پیکر افتاده میبرم
خود را کشان کشان سر سجاده میبرم
خود را برای پر زدن آماده کردهام
جوشن نوشتهام، کفن آماده کردهام
میخواهم از حبيب، خداحافظی كنم
از حيدر غريب خداحافظی كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علی
آماده سفر شده ام الوداع علی
نُه سال سايهات به سرم بود ياعلی
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بیغروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نُه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگیام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بودهام
خانوم خانه تو، عروس تو بودهام
من را ببخش میروم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا میسپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمندهام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدی حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدی حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدی ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوختهاست وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت میکشی
خود را کنار من روی زانوت میکشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع، بند کفن را تو باز کن
آرام، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بیکفنم را صدا بزن
بالا سر جنازهام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی✍
.
#زمزمه #فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سبک_گلپونه_ها من مانده ام تنهای تنها
بند۱
ای روی تو از ارغوان نیلوفری تر
ای یار حیدر
حال دل و روز مرا برخیز و بنگر
ای یار حیدر
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غم ها
چه کنم بی تو زهرا
زهرای من رویِ کبودت ، کرده پیرم کرده پیرم
زخمیِ سینه ، شستشویت ، کرده پیرم کرده پیرم
فهمیدم الآن از چه قدت ، شد خمیده
نیلوفرم ، ای یاورم ، قامت کمانم
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان
نظری بر محبان
بند ۲
ای هر نگاهت آسمان آرزویم
از غم چه گویم
ای ماه نیلی کن نظر یک دم برویم
از غم چه گویم
ای غصه و محنت کشیده
ای در جوانی در جهان خیری ندیده
ای گل قد خمیده
زهرای من آشوب و کینه قاتلت شد قاتلت شد
بعد از نبی بغض و عداوت حاصلت شد حاصلت شد
یا فاطمه از داغ تو خون شد دل سنگ
نیلوفرم ، ای یاورم ، قامت کمانم
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان
نظری بر محبان
#محمد_مبشری ✍
#غسل_شبانه
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
می سوخت حریم دل مولا ، چه حریمی !
دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی
حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه ، چه قرآن کریمی
در خانه ی زهرا همه معراج نشینند
آن جا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
می سوخت حریم دل مولا ، چه حریمی !
آتش مزن آتش ، در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لاله ی زخمی به نسیمی
شاعر: سید حمید رضا برقعی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📃 میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
🎙 #روضه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #روز_پنجم_فاطمیه_اول_۱۴۰۰
📍 #هیئت_رایة_العباس "ع"
🏷 #حضرت_زهرا "سلاماللهعلیها"
میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظی كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفتهام
از همسر غریب خودم رو گرفتهام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط...
سه ماه و نیم پیکر افتاده میبرم
خود را کشان کشان سر سجاده میبرم
خود را برای پر زدن آماده کردهام
جوشن نوشتهام، کفن آماده کردهام
میخواهم از حبيب، خداحافظی كنم
از حيدر غريب خداحافظی كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علی
آماده سفر شده ام الوداع علی
نُه سال سايهات به سرم بود ياعلی
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بیغروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نُه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگیام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بودهام
خانوم خانه تو، عروس تو بودهام
من را ببخش میروم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا میسپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمندهام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدی حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدی حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدی ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوختهاست وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت میکشی
خود را کنار من روی زانوت میکشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع، بند کفن را تو باز کن
آرام، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بیکفنم را صدا بزن
بالا سر جنازهام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بانوای حاج
#محمود_کریمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در کنار بسترت مینالم ای یار
مُردم از نالههات، وقتی که گفتی خدانگهدار
میمیرم از این درد و غم، تو زندگی، یه بار ازم
من رو خجالت دادی و، چیزی ازم نخواستی
نشو رفیق نیمه راه، جون علی تو جون بخواه
جونم و هدیه کردم و روم و زمین گذاشتی
باغبون با رفتنت میسوزه این باغ
من یل خیبرم، امّا نمیشم حریف این داغ
از روزی که کنج حیاط، تابوتت و ساختم برات
کنار اون گهوارهای، که مال محسنت بود
زینب ازم ناراحته، دل خودم قیامته
ای مهربون ای باوفا، چه وقت رفتنت بود
"کفنها رو دادی به زینب ولی
داری دخترت رو کفن میکنی
حسینم بدون کفن مونده و
من و خوش به این پیرهن میکنی
همش زیر لب گفتی از تشنگی
همش رفتی از حال و گفتی حسین
بمیرم برات این شب آخری
همش گفتی گودال و گفتی حسین..."¹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@majmaozakerine
اشعار توسل به آقا امام زمان عج
دنيا چه زیبا می شود وقتی بیایی
خوشحال زهرا می شود وقتی بیایی
نور تو می تابد به عالم با ظهورت
خورشید رسوا می شود وقتی بیایی
فصل خزان زندگی پایان بگیرد
هر غنچه ای وا می شود وقتی بیایی
وقت نمازت از ملازم هایت آقا
هر روز عیسی می شود وقتی بیایی
با ذوالفقاری که به دست خود بگیری
حیدر تماشا می شود وقتی بیایی
زخمی که روی سینه ی مادر نشسته
حتما مداوا می شود وقتی بیایی
گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان
دلها مصفا می شود وقتی بیایی
در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی
هر دیده دریا می شود وقتی بیایی
شب های جمعه روضه در صحن اباالفضل
هر هفته بر پا می شود وقتی بیایی
=========
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#گریزبه_قتلگاه
جانِ نبی ،به جانِ پیمبر بلند شو
زهرای من ؛ به خاطر حیدر بلند شو
در مشکلات، ذکر نبی بود ؛ یاعلی
تو یاعلی بگو و ز بستر بلند شو
کار درون خانه که با مرد خانه نیست
ای خانه دارِ خانه ام ، آخر بلند شو
گفتم که رو نگیر، نگفتم دگر برو
بیتو علی است بیکس و یاور بلند شو
صورت نهاده بر کف پایت حسین تو
هی دارد التماس که مادر بلند شو
تا خانه اینقدر به زمین خوردهام، نپرس
از پا فتاد فاتح خیبر بلند شو
من شوهر تواَم ،علیم، دیده باز کن
کوثر، به پیش ساقی کوثر بلند شو
باشد قرار بعدی ما "مقتل الحسین"
آندم زخواب ناز تو دیگر بلند شو
بنشین به قتلگاه و سرش را بغل بگیر
وقتی رسید شمرِ ستمگر ،بلند شو
هر چه زدند سنگ ز گودال پا نشو
وقتی کشید کار به خنجر بلند شو
وقتی که نعل تازه به اسبان خود زدند
تو از کنار آن تن بیسر بلند شو
در قتلگه به شام غریبان بیا ولی
تا ساربان رسید تو دیگر بلند شو
#عبدالحسین_میرزایی ✍
#فاطمیه #گریز_بکربلا
....._________________________/f
.#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین