سلامنا حسین امامنا حسین
حیاتنا حسین مماتنا حسین
ما نباشیم بقیه هستن
کار تو لنگ نمیمونه
همه کربلاتو میبینن
هیچکی دلتنگ نمیمونه
دور و برت شلوغه همیشه ماشاالله
دور و بر تو خلوت نمیشه ماشاالله
ماشاالله اباعبدالله راه اباعبدالله
ماه اباعبدالله پناه اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای یار که به دل داری عشق کربلا
ای یار نکند دیر بیایی به منا
ای یار الوعده وفا
اگر دلت امید میخواهد
بیا حسین شهید میخواهد
حبیب زهیر سعید میخواهد
الوعده وفا با خونِ خدا
راهی میشویم مقصد کربلا
ای جانم حسین
****
باید که شوی راهی سوی آسمان
باید برسانی خود را به کاروان
جمع است جمع عاشقان
نفس نفس بخوان با مولا
قدم قدم بمان با مولا
بُوَد جهان جنان با مولا
حُر باش و بمان در بند حسین
نور عالم است لبخند حسین
ای جانم حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمینه
#شب_پنجم_محرم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
عمه روزمون سیاهه
عمو بین قتلگاهه
پناه عالم بی پناهه
تو گوداله گودال جنجاله
پیکر پاماله
خستم از این دنیای دو رو
داره دلم میشه زیر و رو
انگار بابامه تو گوشم میگه
برو عبدالله پیش عمو
****
زیر دست و پا دویدم
تا به مقتلت رسیدم
تو دست قاتل موتو دیدم
تو تنهایی رو خاکایی
آه یا عَماه آه بابایی
چی اومده آخه سرت عمو
کاشکی نبینه خواهرت عمو
سه شعبه ی آخر حرمله
دوخته منو به پیکرت عمو
آه وا عَماه آه وا اُماه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
خدا کنه که عمه جون نبینه
◾️◾️◾️◾️
خدا کنه که عمه جون نبینه
که صورت عمو روی زمینه
◾️◾️
ببین که راه نفسش رو بستی
بی حیا پاتو وردار از رو سینه
◾️◾️
تو معرکه هلهله بود و فریاد
تیر سه شعبه که به سمتت افتاد
◾️◾️
اونی که عمامه رو از تو دزدید
برا چی وایساده دیگه چی می خواد
◾️◾️
عجب قیامتی
تو قتلگاهته جماعتی
◾️◾️
هنوز تو زنده ای
ولی شروع شده چه غارتی
◾️◾️
هوا نمونده که نفس بگیرم
باید تنت رو روی دست بگیرم
◾️◾️
عمو اجازه بده تا از اینا
عبای پیغمبرو پس بگیرم
◾️◾️
به سمت خیمه هاست هنوز نگاهت
آخه کجا بره خواهر بی پناهت
◾️◾️
گفتی که تشنه ای ولی یه نامرد
آبو می ریزه دور قتلگاهت
◾️◾️
رسیده مادرت
نشسته بالا سر پیکرت
◾️◾️
رسیده قاتلت
می خواد چیکار کنه با حنجرت
◾️◾️
دعوا شده برا
بریدن سرت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#ورود_به_ماه_محرم
نی، ناله کرد و باز ترنّم، شروع شد
فصلِ هبوطِ آدم و گندم، شروع شد
دریای بیکران شهادت، که موج زد
طوفان نوح بود و تلاطم شروع شد
از بِرکهٔ غدیر، مُحرّم طلوع کرد
سرمستی حبیب هم از خُم شروع شد
باران اشک شیفتگان غم حسین
«تا گفتم: اَلسَّلامُ عَلیکُم شروع شد»
روح دعا، به نام اباالفضل چون رسید
غوغایی از توسّلِ مردم شروع شد
وقتی گلوی نازک گل، شد نشانِ تیر
لبخند باغبان و تبسم شروع شد
از اشک و خون، اگرچه وضو میگرفت عشق
از تربتِ شهید، تیمّم شروع شد
ای آسمان! مصیبت عظمایِ اهلبیت
از قتلگاهِ عصمتِ پنجم شروع شد
فصل به خون نشستنِ گلهای باغ وحی
از آیهٔ «لِیُذهِبَ عَنکُم» شروع شد
با آنکه باغِ گل به محبت نیاز داشت
با تازیانه، ناز و تنعّم شروع شد
وقتی دلِ ستارهٔ محملنشین شکست
با ماه رویِ نیزه، تکلم شروع شد
✍ #محمدجواد_غفورزاده
#ورود_به_ماه_محرم
حال و هوای کوچه، غمآلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است
میگرید آسمان و زمین، در محرّمت
طوفانی از حماسه به پا میکند غمت
ابلاغ میکنند به یاران، سلام تو
قد میکشند باز علمها، به نام تو
هر جا که نام توست، مکان فرشته است
بر هر کتیبهای که ببینی، نوشته است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم
باید در این مقام، شبی را سحر کنیم
با کاروان گریه، مسافر شدم تو را
امشب در این حسینیه زائر شدم تو را
تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست
نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست
دیدم که ابرهای جهان، گریه میکنند
در ماتمت زمین و زمان، گریه میکنند
دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است»
دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است»
رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم
چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم
خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود
ای تشنهکام! بود و نبود تو را چه شد؟
سقّایِ یاسهای کبودِ تو را چه شد؟
بر اوج نیزهها، کلمات تو جاری است
این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است
ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام
آیین من تویی، که تویی دین راستین
بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین
آن بحر پر خروش، دگر بیخروش بود
خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود
✍ #عباس_شاهزیدی