eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
360 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
• ﷽ • سبک:شور حضرت متن:بسم الله به نام عشق ناب زینب... ➖➖➖➖➖➖ بسم الله به نام عشق ناب زینب مدیونه شیعه به انقلاب زینب هر نخ از چادر او یه انقلابه میترسه دشمن از حجاب زینب عصمتت والله مُسَلَّمه زینب شما اکرام المکرمه زینب هستی تو صاحب رساله و فتوا آیت الله المعظمه زینب زن بی پروا الله الله الله الله رجز سقا الله الله الله الله مست لا یعقل شوم ز مدح تو شور عاشورا الله الله الله الله یا زینب یا زینب ➖➖➖➖➖➖ بسم الله به وسعت کلام زینب قرآن آیه آیه مقام زینب همچو حیدر خطبه خوانده و دشمن گشته مورد انهدام زینب سیرتاً حیدر و صورتاً مادر اسوهٔ یک زن عفیفهٔ برتر هر کلام او لرزه به شهر شام با دو سه جمله به هم زند لشکر پرچمت بالا الله الله الله الله دختر مولا الله الله الله الله مست لا یعقل شوم ز مدح تو آیت العظمی الله الله الله الله یا زینب یا زینب ➖➖➖➖➖➖ بسم الله به صوت داودی زینب یا زینب بگو به خشنودی زینب منکر عزا و هیئت حسین است مورد لعن و نابودی زینب بنت کرار و مفسر قرآن سورهٔ صبر است و سورهٔ ایمان هر دو فرزندش شهید راه دین العجب یا حق به مادر شیران دُرّ بی همتا الله الله الله الله حاکم یکتا الله الله الله الله مست لا یعقل شوم ز مدح تو محشر عقبی الله الله الله الله یا زینب یا زینب ➖➖➖➖➖➖
مصائب راه شام -( چه مصیبت های عظمایی کشیدم بین راه) چه مصیبت های عظمایی کشیدم بین راه هربلایی را به جان خود خریدم بین راه می رود منزل به منزل کاروان با اضطراب هیچ می دانی گل زهرا چه دیدم بین راه داخل هر شهر از بهر تماشا آمدند مثل یک شمعی خدایی که چکیدم بین راه از من بی خانمان چیزی نمانده غیر پوست بس که الفاظ رکیکی را شنیدم بین راه این اسارت هم بلای خانمان سوزی شده گاه گاهی جامه ی صبری دریدم بین راه دخترت افتاد از ناقه به صحرای مخوف در نبود او زجان خود بریدم بین راه زجر خیلی زد گلت را با قساوت یا حسین گرچه که من ناز او خیلی کشیدم بین راه دل شکسته بود این زهرای کوچک از همه از غم این دخترت آخر خمیدم بین راه راه شامات است دارد ماجراهایی عجیب غیر زیبایی در این وادی ندیدم بین راه شاعر:
مناجات محرمی امام حسین(ع) داغ حسینی بین دل ها سر گرفته عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته هر کس که در کشتی امنش می نشیند اذن ورود از ساحت مادر گرفته حتی خدا نزد تمام انبیایش روضه برای سبط پیغمبر گرفته شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم ما را حسین بن علی در بر گرفته از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟! نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته تا روز محشر هر کسی شد کربلایی برگ برات از جانب خواهر گرفته آن قدر شأن زینب کبری عظیم است عمری رکابش را علی اکبر گرفته گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل زینب دو دستش را به روی سر گرفته خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته شاعر:
یک منبر روضه بازار کوفه و شام ◾️یک منبر روضه ◾️در بازارکوفه و شام سر بازار به ما خندیدند دست بسته همه ما را دیدند کوفه در هلهله و شادی بود کوفیان طبل ظفر کوبیدند صورتی که شبه پیغمبر بود بر سر نیزه سر اکبر بود ماه در روز به نیزه عجب است سر عباس که آب آور بود قمر هاشمیان بدر تمام داده بر عمه ی سادات سلام خون تازه ز جبینش جاری سربلند است از این سر اسلام سر ششماهه به نی دیده کسی؟ نیست در شهر مرا همنفسی! تازیانه به سکینه زده اند رنج بردم در این راه بسی غصه ی درد یتیمان خوردم مجلس ابن زیاد....آزردم تاجسارت به سرت گشت عیان همچنان لاله و گل پژمردم قد علم کردم و خطبه خواندم پای عشق تو حسین جان ماندم همه گفتند علی زنده شده... عطر حیدر همه جا افشاندم دادی از عشق چنان بر بادم غصه‌های پدر آمد یادم به سر نیزه سرت را دیدم پیش چشمان تو جان میدادم آخر روضه چقدر سنگین است کنج ویرانه رخت رنگین است خیزران خوردی و قرآن خواندی خاک ویرانه مرا بالین است شاعر:
گریز به شهادت حضرت سجاد علیه السلام داری میان ناله ی ما ناله می زنی با روضه های کربوبلا ناله می زنی حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی حتما کنار قبر امامی که مانده است عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز از طعنه های قوم ریا ناله می زنی هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی وقت نگاه بر علم و مشک آب هم با یاد دست های جدا ناله می زنی یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی تا کی همین که لب به دعا باز می کنی با یاد خیزران و عصا ناله می زنی در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر (کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حضرت سجاد شد مسموم با زهر جفا/ یا اباصالح بیا دیگر او راحت شده از داغ های کربلا/ یا اباصالح بیا ➖➖➖➖➖ راوی کربوبلا با زهر کینه داده جان/ العجل صاحب زمان در حقیقت کشته شد از داغ چوب خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
سبک راس تو می رود بالای نیزه ها ( بی دست کربلا دست مرا بگیر) ای ماه نیزه و خورشید کاروان بر محملم شدی با سر تو سایبان ای جان من شدم بعد از تو نیمه جان تا همسفر شدم با شمر و با سنان 🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم ای گیسویت رها در پنجه ی نسیم قرآن بخوان بگو از "کهف" و از "رقیم" آه ای هلال من قربان روی تو خاکستری چرا گردیده موی تو 🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم زد این فراق تو آتش به خرمنم نیزه نشین تو و محمل نشین منم بعد از تو گشته است روزم زغصه شام پرده نشین کجا رفتن به بزم عام 🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم () ➖➖➖➖➖➖➖
▪️ ▪️ چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه ببین تن زینب ، زخمی شلاقه تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه سنگا شده روونه سوی نیزه خون گلوت میریزه روی نیزه ▪️وای حسین وای حسین حسینم لبات ترک داره ، سرت پر از خونه چقد روی نیزه، موهات پریشونه چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه چقد روی نیزه ، موهات پریشونه یادش بخیر روزای خوبه باتو مادرمون شونه می کرد موهاتو ▪️وای حسین وای حسین حسینم نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی خیلی دل خواهرتو آزردن برای زینب صدقه آوردن ▪️وای حسین وای حسین حسینم نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش فکری به طفل بی ، پناه کن داداش رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش ببین که هق هق میکنه رقیه حرف نزنی دق میکنه رقیه ▪️وای حسین وای حسین حسینم () ➖➖➖➖➖➖
گریز به شهادت حضرت سجاد علیه السلام داری میان ناله ی ما ناله می زنی با روضه های کربوبلا ناله می زنی حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی حتما کنار قبر امامی که مانده است عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز از طعنه های قوم ریا ناله می زنی هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی وقت نگاه بر علم و مشک آب هم با یاد دست های جدا ناله می زنی یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی تا کی همین که لب به دعا باز می کنی با یاد خیزران و عصا ناله می زنی در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر (کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا دف می زنید در جلوی قافله چرا پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند پایان نمی دهید به این غائله چرا در کربلاست جسم حسین و سرش به شام افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید با خنده های دم به دم حرمله چرا بوسه زده به پای رقیه لب حسین حالا نشسته است به آن آبله چرا بستید در میانه ی رقاصه های شام بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا بردید دختران علی را به بغض او در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم سر برده اید از دل ما حوصله چرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ➖➖➖➖➖➖➖
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم از چه اسیر ظالمان شهر شامیم در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد در بند ظلم و کینه های شمر نامرد بوی طعام شامیان پیچیده امّا خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا خاک بیابان بالش زیر سر ماست اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را دیگر چرا بستید دست عمّه ها را ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید ما را میان ازدحام شام بردید بین عزای ما شراب تازه خوردید از چه لباس نو به تن دارید مردم از آه ما دارید روی لب تبسّم ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما زخم زبان و طعنه شد جای تسلی' افتاد سرهای بریده بین کوچه هم لاله های قد خمیده بین کوچه خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای ما را میان کینه و آزار بردید از چه شبیه برده تا بازار بردید بزم می دشمن دل ما را شکسته حق می دهم زینب دگر از پا نشسته در مجلس نامحرمان شام رفتیم پیش سر ببریده با ایتام رفتیم طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه هم خیزران هم دست ما می رفت بالا می خورد آن روی لب و این بر سر ما روضه همین بس که میان بزم باده زینب گریبان خودش را چاک داده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ➖➖➖➖➖➖➖➖