eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
333 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
367 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می خوام یه کم روضه بخونم برات می خوام بگم چیکار کردن باهات رد زنجیر موند آقا روی پاهات کنج زندانی چه بلایی سرت آوردن خیلی تورو آزردن کفن برات آوردن و غصه برات خوردن با احترام بردن روی تنت نعلای تازه که نرفت آقا ای آه و واویلا ناموس تو نرفت میون گله ی گرگا ای آه و واویلا آقا غریبی اما به یاد شه بی حبیبی آقا غریبی اما همش یاد شیب الخضیبی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه خواهری روضه میخونه برات میخواد بگه از خشکی لبات بگه چیکار کردن با بچه هات خوش غیرتم بردن ماها رو میون اغیار آره بی علمدار هم صحبتم با خولی و شمر و سنان ناچار ای وای از اون بازار این دخترا با کتکِ زجر میشدن بیدار دادن مارو آزار چقد میبارید سنگ داداش از رو در و دیوار از مردم و انظار کوتاه نیومد،گفتم با ما راه بیا راه نیومد کوتاه نیومد،می گفت رقیه که بابا نیومد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روی لبات جای چیه خیرزان؟ انگشترت هست تو دست ساربان؟ سرت برای نیزه دار سایه بان من اومدم بالا سرت ای وای دیگه دیره شمر موتو میگیره یکی جلوی خولی نامرد و بگیره ای وای دیگه دیره پایین قتلگاه اخه شمر چقد آب میخورد خولی شراب میخورد از پیرمردا سنگ واسه کسب ثواب می خورد خولی شراب می خورد کار دعا نیست،این شمر از اینجا که بیرون بیا نیست کار دعا نیست،خولی هنوز ول کن ماجرا نیست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایشالا دست جمع،به شوروشین قرار ما یه شب تو کاظمین عمریه که هستیم ما به زیر دینت پر زده دلامون سوی کاظمینت خیلی دلامون شده تنگت،آقا آقا آقا آقا قربون او صحن قشنگت،آقا آقا آقا آقا باب الحوائج،موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زمون رفتنم،شده خدا کجایی پسرم،بیا رضا کنج زندون غم دست و پام و بستن با جسارت اینا قلبم و شکستن ذکر لبم خلصنی یارب،شده شده شده شده قرعه بنامم دیگه امشب،شده شده شده شده باب الحوائج،موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا جونم همه،آورده ان برای تو کفن،پشت کفن اما من بمیرم واسه اون آقایی که کفن نداشتش غیر بورایی وقتی که رو سینه ی تو،نشست نشست دل تموم گریه کن ها،شکست شکست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی بمیرم برات که تموم عمر تو تو زندون گذشت روزات پریشون گذشت با یه دل پر خون گذشت امان از این سرگذشت الهی بمیرم برات که دیگه به آخرین نفس میرسی تو اوج دلواپسی امان از این بی کسی امان از این سرگذشت غریبونه اوردنت،الهی،بمیرم غلام ها تو رو بردنت،الهی بمیرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی بمیرم برات که کسی نشد بمونه بالا سرت تو لحظه ی آخرت شکسته بال و پرت امام از سرگذشت الهی بمیرم برات تو رو تازیونه میزدن بی هوا دلت میره کربلا که بالای اون نیزه ها چه ها به این سرگذشت نمیمونه انگشتری،الهی،بمیرم داره میخونه مادری،الهی،بمیرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(ع) 🎤 حاج سید رضا نریمانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ نیمه جونم / ناتوونم / دیگه خسته‌م بعد چند سال شب و روزام / ماه و سالم / یه جورن توو این سیاه‌چال می‌خونم با / دل پُر خون / روز و شب روضه‌ی گودال به گلوی جد ما، بوسه زد نیزه و تیر سخته گفتنش ولی، عمه‌ی ما شد اسیر مردم کوفه و شام، زدنش از روی بام شیعه‌ها گریه کنید، بردنش بزم حرام « من غریبم ای خدا، من غریبم ای خدا» غمِ غربت / غمِ دوری / غم تنهایی و پیری غمِ شیعه / غمِ زندون / غل و زنجیر و اسیری جز تو یا رب / کیو دارم / اگه دستم و نگیری ابن شابِک اومد و، روضه شد زندونِ من یا علی گفتم و اون، تشنه شد به خون من ای خدا زندان بسه، درد بی‌پایان بسه کاشکی بود پیشم رضا، این همه هجران بسه « من غریبم ای خدا، من غریبم ای خدا» کنج زندون / می‌سازم با / غم تلخ این اسارت منو هرچی / بزنی باز / راضی‌ام به این مصیبت اما ای کاش / نمیکردی / تو به مادرم جسارت مگه نشنیدی یه روز، جلو چشمای حسن وسط کوچه‌ی تنگ، مادرم رو بد زدن دست به بازو می‌گرفت، دست به پهلو میگرفت بعد اون روز مادرم، از علی رو می‌گرفت « من غریبم ای خدا، من غریبم ای خدا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@babolharam_net4_5816860039322798986.mp3
زمان: حجم: 1.99M
‍ ‍ • میون غل و زنجیر .. و توسل ویژۀ شهادت علیه السلام _حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── حُرمتمُ شکستن بال و پرم رو بستن میون این سیه چال خدا خودش میدونه که زیر تازیونه دارم میرم من از حال میسوزم من با این ساق شکسته میون غل و زنجیر با این دستای بسته، اما ناموسم نیست اما میون اغیار خواهرمُ ندیدم میون‌ِ کوچه‌ بازار ای‌وای ای‌وای، امون از این غریبی .. با دست بسته بیشتر برای حال حیدر این شبا گریه‌ کردم شبا با درد پهلو با کبودی بازو بی صدا گریه کردم میسوزم من، تو اوج روضه هرشب پیکر من نرفته، به زیر سم مرکب حُرمتم رو اگه نگه نداشتن بعد شهادتم اما برام‌ کفن‌ گذاشتن *آری گرون ترین کفنها، قیمتی ترین کفن‌ها را آوردن بدن‌ موسی بن‌جعفر علیه السلام رو با احترام‌ کفن کردن و دفن‌ کردن .. بمیرم برا اون آقایی که هنوز مادرش زهرا مثل یه همچین شب جمعه ای اگه میره کربلا اولین سؤالش از پسر اینه : حسینم؛* اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاکت نکردن اگر کشتن چرا آبت ندادن تو را زان دُّر نایابت ندادن السلام علیک یا سیدنا المظلوم یا ابا عبدالله .. ــــــــــــــــــ @majmaozakerine
شور ــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 ای باب حوائج بنی هاشم هستی به جهان مدبر و ناظم نام تو کلید حل مشکلهاست یا سیدنا الکاظم صاحب عالمینی _ واسه ما نور عینی شاهنشه ملک کاظمینی ۲ خدا منظر ، به دین یاور تو از سرتا ، به پا حیدر تویی اصل دین ، موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 ( یا باب الحوائج ) 💢 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 میگرده ملک دور سرت دائم شد ولایت تو بر همه لازم نام تو شفای همه‌ی درداست یا سیدنا الکاظم کظم غیض شده خاکه،پای تو بوالله که مدح تو ماورای افلاکه ۲ به پیغمبر ، تویی مظهر من الاول الی الآخر تویی اصل دین _ موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا باب الحوائج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
. |⇦•بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست چیزی نمانده از تمام پیکر تو انگار که یک پوستی بر استخوانی است زنجیر ها راه گلویت را گرفتند در این نفس بالا که می آید صدا نیست زخم گلویِ تو پذیرفته است اما زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست این ایستادن با زمین خوردن مساوی است از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست اصلا رها کن این پلید بد دهان را از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست *خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن... نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..* نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست *اما یا موسی بن جعفر!...* اما تو را با نیزه ها بالا نبردند پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست علی اکبر لطیفیان ✍ *یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇