تهدمت والله ارکان الهدی
چون تیغ کین به فرق امام مبین رسید
فریاد درد و غم به سپهر برین رسید
در سجدهگاهِ حق به سر خانه زاد عشق
تیغ پلید و زاده ی ملجم، ز کین رسید
شمشیر کفر و ظلم چو فرق علی شکافت
پژواک «قَد قُتِل» ز فلک بر زمین رسید
نبوَد عجب که زخم جگرسوز آن خبیث
بر قلب پاک رَحمة لِلعالمین رسید
مضروب شد تمامیِ اعضای کاینات
زآن ضربتی که بر سر سلطان دین رسید
شهباز عرش را چو شکستند بال و پر
مرغان عشق را نفَس واپسین رسید
از انقلاب ضایعه ی قتل شیر حق ...
گرد عزا به دیده ی روح الامین رسید
از خون سر مُحاسن خود را خضاب کرد
چون روز وصل حیّ جهان آفرین رسید
ارکان قلعه ی فلک از هم گسیخت چون
ضربت به بام قُبّهٔ حِصن حَصین رسید
شمع فروغ بخش شبستان علم و دین...
خاموشیاش ز فرقهٔ بی علم و دین رسید
آه و فغانِ جنّ و مَلَک در غم بشر
گویا فراتر از فلکِ هفتمین رسید
مُنشق شد آن جبین که بشوق وصال حق
روز ازل ، به رتبه ی حق الیقین رسید
شال عزا ، به گردن اولاد مرتضیٰ ...
از فتنه ی معاویه، خصم لعین رسید
تنها نه در عزا ، حَسنینند و زینبین
کاین غم به جنّ و انس و نبات و نبین رسید
ای روزگار ! اُف به تو کز دست جور تو
این زخم جانگزا به دل مسلمین رسید
از بهر صیدِ شیر خداوند ذوالجلال ...
روباه شرک و زندقه اندر کمین رسید
دون پرور است دهر، که سنگ جفای او
گه گه، پی شکستن دُرّی ثمین رسید
دردا ز خرمن غم آن شاه لافتیٰ....
(شمس قمی) به مرثیهاش خوشه چین رسید
✋
✍سید علیرضا شمس قمی
#شعر
اللهم العن الجبت و الطاغوت و اتباعهما
@Heydar_ali_moola
پیشکش به محضر مولانا امیرالمومنین
بنده باید ز شما ضرب العجل بنویسم
جای مِهر تو به دل خیرالعمل بنویسم
واژه در واژه چو کندوی عسل بنویسم
مانده ام از چه صفاتِ تو غزل بنویسم!
بردنِ نامِ "علی" کام مرا شیرین کرد
سِمَت شاعریام را خودِ او تعیین کرد...
شعر باید برسد از ید اکرامِ علی
پُر شده سفرهء این نظم ز اطعام علی
کفترِ قافیه پر زد به سرِ بام علی
جرعهای نوش نموده ز لب جام علی
مستِ مستم ، دو چهل مرتبه حد بنویسید
نه که هشتاد ، که بی حد و عدد بنویسید...
بسته ام زلفِ دلم بر کرَم دستانش
من فدای نجف و گرمیِ تابستانش
مشتری کرده مرا بر درِ تاکستانش
تا لبی تر بکنم همچو لب مستانش
از لبِ بام حرم خوشه عنب میریزد
شهدِ انگور ز هر گوشهء لب میریزد...
قلب در سینه به دنبال هدف میگردد
بی ولای شهِ لولاک تلف میگردد
با نگاهِ پدرِ خاک خلف میگردد
گشته دیوانه! ، حَرَج نیست! ، رهایش بکنید
حال راضی شده دیوانه صدایش بکنید...
سجده آرید همه پورِ ابیطالب را
سجده آرید همه این اسدِ غالب را
دور ریزید صنمهای تهی قالب را
گوش گیرید به جان این مَثَل جالب را
کعبه یک سنگِ نشانهست که ره گم نشود
کشتیِ مِهرِ علی غرقِ تلاطم نشود...
هر کسی عبد تو شد بندهء این دنیا نیست
دیگر او دل نگرانِ خوشیِ فردا نیست
غیر روی تو برایش احدی زیبا نیست
دلگشا تر ز حریم تو دگر آقا نیست
"بده در راه خدا ، من به خدا محتاجم"
افسرِ بندگیِ توست به سر چون تاجم...
مجنونِ تو با کعبه دگر کار ندارد
بی حضرتتان گرمیِ بازار ندارد
"این سلسله یک حلقهء بیکار ندارد"
یک مشت ز خروارِ مجانین تو سلمان
آن کس که نشد کلبِ درت نیست مسلمان...
عالمی گرد تو و نقطهء پرگار خودت
مشتری کون و مکان ، گرمیِ بازار خودت
اختیار همه در دستِ تو ، مختار خودت
سینهء من هدف و مرد کماندار خودت
تیرِ خود از چلهء مژه بزن بر هدفت
تا که صیدت بشوم نیمه شبی در نجفت...
تو خودت اصل و بقیه فروعی از تو
شمس هم منتظرِ اذن طلوعی از تو
بینِ محراب ، خدا محوِ خضوعی از تو
صبر کن تا برسم من به رکوعی از تو
من گدای تو و دستِ تو و انگشتریام
تا ابد بر در میخانهء تو مشتریام...
فن رزمآوریات بی مثل و مانند است
در دلِ جنگ ، عدو قبر خودش را کندهست
پسِ هر ضربه سرِ خصم به مویی بند است
چرخشِ تیغ تو در ثانیه مولا چند است؟!؟
ذوالفقارت به خدا لرزه به جانش افتاد
بس که در دست تو چرخید فشارش افتاد...
اُحُد و بَدر بوَد شاهدِ جنگاوریات
تکیه میکرد پیَمبر به تو و یاوریات
شد زبانزد به عرب فَرِّ تو و سروریات
دشمنت دیده به صفین اسَد پَروَریات
بینِ این بیشه دمی شیر نرت را دیدند
جمله رفتند ، چو آنی پسرت را دیدند!...
پای بر دوش نبی کس نگذارد جز تو
به محمد که کسی جان نسپارد جز تو
خویش را بندهء اویش نشمارد جز تو
دست او را به اخوت نفشارد جز تو
بی سبب نیست تو را از همه برتر خوانده
رهبر قافله و بر همه سرور خوانده...
تو خودت زینتِ این عالم و مافیهایی
انت مولا و انا العبد و شهِ دلهایی
نَفسِ پیغمبری و همسفر زهرایی
پدرِ محترمِ زینِ أبِ کبرایی
وجههء کاملی از صبر و رضا زینب توست
جانشینِ تو به طوفان بلا زینب توست...
#شعر
@Heydar_aki_moola
"غزلی بخوان بشود عیان
که امیرِ روزجزا علیست
که حسابِ ما که عقابِ ما
که عذابِ ما همه با علیست
نشد از غم ضُعَفا جدا
و کسی که در پیِ هر گدا
برَوَد شبانه و بی صدا
ببَرَد لباس و غذا علیست
همه رمز و راز جهان بدان
شده در عبای علی نهان
شد اگر کسی یَل و پهلوان
به یقین که از دَمِ یاعلیست
همه دم بگو بِکَ یاعلی
که نفس علی که هوا علی
که دوا علی که شفا علی
که دعای دفعِ بلا علیست
ز علی کسی که جدا شود
و َاگرچه از خُلفا شود
تو بِدان که یک شَبه "لا"شود
بخدا که نونِ "لَنا" علیست
بوَد اولین، بوَد آخرین
شَهِ مسلمین، شَهِ مومنین
برو در صفاتِ خدا ببین
نه علی خدا که خدا علیست
بروَد فراتَر از آن چه که
نرسیده بالِ ملائکه
قَدَری که در دلِ معرکه
درِ قلعه کنده ز جا علیست
چه صلابتی و چه شوکتی
چه شجاعتی و چه هیبتی
به صفاومروه چه حاجتی
به صفا قَسم که صفا علیست
نجف است و ساغَرِ تا لبه...
نجف است و مستی هرشَبّ
نجف است و گیجی عقربه
تب و لرزِ قبله نما علیست
وَ به لطفِ پاکی مادرم
نشدم حرامی و از سَرم
نرود که بنده ی حیدرم
سَنَد شرافتِ ما علیست"
#شعر
#ارسالی
@Heydar_ali_moola
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست
دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست
وابسته است گردش هفت آسمان به او
بعد از خدای اول بی انتها علی ست
چشم تمام خلق قیامت به دست اوست
زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست
در های و هوی سخت تمامی غزوه ها
روی لبِ رسول خداوند یا علی ست
آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش
بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست
ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان
تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست
صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند
"لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست
ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار
شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست
فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست
فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست
✋
✍حسن کردی
#شعر
اللهم عجل لولیک الفرج
@Heydar_ali_moola
جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِینَ مِنَّا إِمَاما...😍
خدا هم بینهایت بیش از آن هم بیش از این دارد
ولی تنها در عالم یک اميرالمؤمنين دارد
خدایی خلقت مولا خدایا آفرین دارد
که عالم یک خدا و یک اميرالمؤمنين دارد
نجف اینجاست پس قلبِ جهانها را زمین دارد
که این منظومه تنها یک اميرالمؤمنين دارد
خدا در عرش تصویرِ علی را رویِ زین دارد
پیمبر بوسه بر تیغِ اميرالمؤمنين دارد😍
پیمبر گفت علی این است ازآنچه هست بالاتر
از این دستی که رو کردم نباشد دست بالاتر
محمد گفت بعد از من جهان حَبلُالمَتین دارد
خدا را شُکر این اُمَّت اميرالمؤمنين دارد
*┅••༻⃕✿یاعلی¹¹⁰༻⃕✿•┅*
#شعر
@Heydar_ali_moola
#یا_امیرالمؤمنین
از پیمبر یا خدا دربارهٔ حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان،قیمتِ گوهر بپرس
معنیِ مردِ خدا را نیمه شب از نخل ها
معنیِ شیرِ خدا را روز از لشکر بپرس
هیچ دیواری نمی شد مانعِ راهِ علی
از شکافِ کعبه و دروازهٔ خیبر بپرس
نه! فرار از جنگ هرگز در مرامِ شیر نیست
قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس
در دلِ تاریخ، آوایِ "سلونی" زنده است
مشکلاتِ سخت را از صاحبِ منبر بپرس
گاه برتر می شود یک نوکر از صد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس
در جهنم با علی یا در بهشتِ بی علی؟
شوقِ آتش را از ابراهیمِ پیغمبر بپرس
جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟
ما نمی فهمیم این را از "علی اکبر" بپرس
#شعر
@Heydar_ali_moola
یاورِ بی ضرر و یارِ وفادار نداشت
داشت شاگردانِ خِبره؛ ولی یار نداشت
بود از نسل علی(علیه السلام)...حیف ولی دور و برش
قنبر و مالک و سلمانِ وفادار نداشت
هر چه از نقشهٔ دشمن-شکنی ها میگفت
برملا میشد و یک راز-نگهدار نداشت
حضرتِ شیخ الائمه(علیه السلام) چقدَر بود غریب
هیچکس با خودش و دغدغه اش کار نداشت
غیرِ هارونِ عزیزِ مکّی...آنکه سریع-
رفت در آتش عشقش! غمی انگار نداشت
شعله ها سرد شد و ذره ای آسیب ندید
قلبِ او بود سلیم و دل بیمار نداشت
نیمه شب بود که شد قصدِ جسارت آغاز
کوچه غوغا شد و جز فتنهٔ اشرار نداشت
خانهٔ امنِ امام ِ صادق(علیه السلام) شد ناامن
دشمنش آمد و جز نیتِ آزار نداشت
آنقدَر با تشر و با عجله می بردند
وقتِ برداشتن و بستنِ دستار نداشت
می دوید و نفَسَش سوخت و میخورد زمین
کاش مرکَب به سرآسیمگی اجبار نداشت
عرقِ پیشانی رویِ محاسن میریخت
حالش آشفته شد و رنگ به رخسار نداشت
کوچه، دستِ بسته، پای برهنه، دشنام...
غربتش فرقی با حیدر کرار(علیه السلام) نداشت
عضو عضوِ بدنش یکسره از کار افتاد
کاش زهر آن همه بر کشتنَش اصرار نداشت
*
پیرهن بر تنش و ماند عقیقش در دست
پیکرش زخم نشد! نیزهٔ بسیار نداشت
تشنه جان داد ولی بود سرش بر بدنش
تنش عریان نشد و خندهٔ انظار نداشت!
🏴أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ الْـفَـرَج🏴
#شعر
#امام_صادق
#شهادت_امام_صادق
@Heydar_ali_moola
فی الیل و النهار بگو یا علی مدد
با ابرها ببار...بگو یا علی مدد
دلداده گی به «میثم تمار» بودن است
یک بار روی دار بگو یا علی مدد
گاهی به جای نافله و گریه ی سحر
هر شب هزار بار بگو یا علی مدد
سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز
یعنی به افتخار بگو یا علی مدد
اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن
از قولِ شهریار بگو یا علی مدد
هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست
همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد
وقتی دلت برای نجف تنگ می شود
از جورِ روزگار بگو یا علی مدد
آنجا که جز علی احدی نیست پای تو
هنگام احتضار بگو یا علی مدد
#احسان_نرگسی
#شعر
@Heydar_ali_moola
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست
دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست
وابسته است گردش هفت آسمان به او
بعد از خدای اول بی انتها علی ست
چشم تمام خلق قیامت به دست اوست
زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست
در های و هوی سخت تمامی غزوه ها
روی لبِ رسول خداوند یا علی ست
آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش
بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست
ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان
تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست
صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند
"لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست
ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار
شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست
فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست
فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست
✋
✍حسن کردی
#شعر
اللهم عجل لولیک الفرج
@Heydar_ali_moola
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی، شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
گوارای وجودتون
#شعر
@Heydar_ali_moola
سپاه پلکهایش چند لشکر را تکان می داد
علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد
به وقت زُهد سلمان را کرم می کرد و حاتم را
عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد
خودش نه پلک بر هم می زد و اینگونه بی پیکار
دل هر مالکی مانند اشتر را تکان می داد
به یک ضربه سرش را می بُرید از تن به آسانی
به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد
و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد
علی بن ابیطالب فقط سر را تکان می داد
همیشه بعد دیدار علی از بس تحیُر داشت
یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد
میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم
علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد
نه در دنیا دل ما را که نام مرتضی قطعاً
به وقت مرگ هم اعضای نوکر را تکان میداد
مهدی رحیمی
#شعر
@Heydar_ali_moola
محبت ابوتراب را که جار می کشم
قلوب بی قرار را سر قرار می کشم
.
هر آنچه بوی مرتضی دهد به چشم می نهم
هر آنچه بوی او نداد را به دار می کشم
.
من از دقایق نخست بازگشت از نجف
برای دیدن دوباره انتظار می کشم
.
ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است
اگر که منتی کشم از این تبار می کشم
.
به شاعران او خدا مقام ویژه داده است
به حشر چشم خود به پای شهریار می کشم
.
اگر مرا نخواست زحمتی نمی دهم به او
خودم گلوی خویش را به ذوالفقار می کشم
.
به عشق دیدن علی بهشت را نظر کنم
بدون او من از بهشت هم کنار می کشم
.
گناه من اگر دلیل خجلت علی شود
به روز حشر خویش را به سوی نار می کشم
.
غریب دهر هم شوم به سوی هر که می روم
غریبی ابوتراب را هوار می کشم
.
نوشته اند وقت مرگ وقت دیدن علی ست
برای مرگ انتظار بی شمار می کشم …
#شعر
@Heydar_ali_moola
🍇🍇🍇دیوان اشعار 🍇🍇🍇
#غدیر
#بسیار_زیبا
اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست
اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست
اینکه در پایِ تنورِ خانهاش زهراست کیست
اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست
کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
باز تکلیفِ مرا این جام روشن میکند
این شرابِ کهنه من را فارغ از من میکند
این جنون آوارهام در کوی و برزن میکند
مدحِ او من را نه ، حافظ را هم اَلکَن میکند
از ازل تا تا ابد...حقحق و هوهو... یاعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
آسمان اینقدر پُر باران مگر هم میشود
ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم میشود
جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم میشود
در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم میشود
مصطفی شد مرتضی یعنی که شد زهرا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
حضرت اردیبهشت سالها و ماهها
روزها با نخلها و شب انیسِ چاهها
پیشِ تو همسُفره میگردد گدا با شاهها
میشود پیدا پس از تو چاهها از راهها
از علی نازل شدیم و رفتنِ ما تا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
حق علی و او حق و این دو تسلسل میشود
حق بده جبریل هم در محضرش هُل میشود
او صراطُالله او راهِ تکامل میشود
شانی از وَالعادیاتش مدحِ دُلدُل میشود
درکِ ما گُم شد وَ ما اَدراکَ ما مولا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد
تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد
تا گرفتی از درَش خیبر نفهمیدم چه شد
آنچنان کَندی در از جا در نفهمیدم چه شد
آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
ذوالفقارت آمد و بسیارها جا ماندهاند
چشمها از ضربِ تندت بارها جا ماندهاند
زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جا ماندهاند
عَمرو عاصان رفته و شلوارها جاماندهاند
گفت عزائیلِ حیران بینِ این غوغا: علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
تیر بر پایِ تو خورد و از نمازت فیض برد
در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد
آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد
عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد
شد کُمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
پیرزن چشم انتظارت بارِ نانش را بِبَر
مرکبِ طفلان ، به پشتت کودکانش را بِبَر
با جُزامی نان بخور غم از گریبانش بِبَر
یک تبسم کن به زهرا باز جانش را بِبَر
با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
هرکجا که میرسد انگار محشر میرسد
زودتر از هر گدا آقا دَمِ در میرسد
هرچه دارد سُفرهاش نصفش به نوکر میرسد
بیش از خود او به حال و روزِ قنبر میرسد
کارِ ما با قنبر است و کارِ قنبر باعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
باده از اللهاکبر تا علیکم میخورَد
حسرتِ نانِ جواَش را سخت گندم میخورد
زخمها و زخمها از جهلِ مردم میخورد
ناسزاها را بجای هر تبسم میخورد
این نماز عشق باشد شد سجودِ ماعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
اینکه بر دوشِ پیمبر از شرافت پا گذاشت
رویِ دوشِ خویش عمری کیسهی خرما گذاشت
اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت
لقمه لقمه نان دهانِ مردِ نابینا گذاشت
میخورَد اما همیشه خونِ دلها را علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
کربلا او آمد و در پیشِ آبآور نشست
کربلا او بود و بالایِ سرِ اکبر نشست
کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست
کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست
میدود دنبالِ زینب عصرِ عاشورا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
#حسن_لطفی
#شعر
@Heydar_ali_moola
ارث قبیله است که هرکس جوانتر است
مویش سفید گشته و قدش کمانتر است
این بیست و پنج سال که سنی نمیشود
اما بهار عمر شما پر خزانتر است
تو مجتبای خانهی موسی بن جعفری
با همسری که از همه نامهربانتر است
زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد
زهری که چوب نیست؛ ولی خیزرانتر است...
#محسن_ناصحی
#شعر
#شهادت_امام_جواد
@Heydar_ali_moola
گوشها باز که امروز هزاران خبر است
خبری خوبتر از خوبتر از خوبتر است
صف ببندید که هنگام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است
همگی عید بگیرید که عید آمده است
این همان عید خدای احد دادگر است
سورۀ مائده خوانید که صد مائده نور
از خدا در دل هر آیۀ آن مستتر است
هر طرف مینگرم قافله در قافله دل
هر دلی بالزنان سوی علی رهسپر است
این همان عید غدیر است که در خم غدیر
گوشها یکسره بر خطبۀ پیغامبر است
خطبۀ ختم رسل حکم خدا مدح علیست
خطبهای که سندش مستند و معتبر است
ایها الناس هر آنکس که منم مولایش
این علی (برهمه)تا روز جزا راهبر است
این علی بعد نبی رهبر و مولای شماست
این علی منجی یک خلق به موج خطر است...
من همان شهر علومم همه باشید گواه
که علی تا ابدالدهر بر این شهر، در است...
گر دو صد کوه طلا در ره معبود دهید
بی تولّای علی جمله هبا و هدر است...
به سر دوش رسول و به کف پای علی
بنویسید علی بتشکن بیتبر است...
بی تولّای علی نیست رسالت کامل
ثمر باغ نبوّت همه از این شجر است
نخلها جمله گواهند خدا میداند
که #علی تشنه، ولی تشنۀ اشک سحر است...
#عیدسعیدغدیرخم
#عیداللهاکبر
#شعر
حاج غلامرضاسازگار
@Heydar_ali_moola
صاحب اسرارِ «سُبْحانَ الّذي أَسْرى» علیست...
بین آیات الهی، آیتِ کبری علیست
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی، یکتای بیهمتا علیست
حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا»
حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علیست
آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان! به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علیست...
سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علیست...
«اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُود»
در مقام قافِ قرآن، جنت الاعلی علیست
از «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَم» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق، «اَوْفی» علیست
آسمانِ «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه»
سفرهدارِ «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین»، مولا علیست
نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است
«عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علیست
لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب»
در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علیست
در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل»
رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علیست
اخترِ تابندهی «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى»
ماهِ ظلمتسوزِ «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى» علیست...
نوح، ایمن ماند از طوفان به یُمن نام او
باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علیست
روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نَفْس فجر
صاحب قدر و معارج، شاهد أسری علیست
عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام
زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علیست
«يَا عَلِىُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيم»
یا الهی! مظهر «اَسْمائِکَ الحُسْنی» علیست
یاد او «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند
در نماز قُرب، «ذِکرُ اللهِ أَکبَر» یا علیست
سجده، راز سَر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدارِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علیست
بشنو از احمد حدیثِ «حَیثُما دار» علی
تا ببینی هر طرف رو آوَرَد «حَق» با علیست
تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد»
بهترین توصیف فتحش «لافَتَی اِلَّا عَلِی»ست
ذوالفقار، اثبات حق و نفیِ باطل میکند
بیگمان فاروق اعظم در جهان، تنها علیست...
سیدمحمدرضا یعقوبی آل
#شعر
@Heydar_ali_moola
#یا_زین_العابدین
ای که در سلسله سر سلسلهی اهل خدایی
شمع این حلقه و سر حلقهی جمع اُسرایی
نه علیلی که دلیلی نه مریضی که طبیبی
نه طبیبی که دوایی نه دوایی که شفایی
تو کریم ابن کریم ابن کریم آیت حقّی
تو علی این حسین ابن علی نور خدایی
پسر مکه و حلّ و حرم و مشعر و میقات
قمر چارم منظومهی والشمس ضُحایی
پسر دختر شاهنشه ایرانی و الحق
که سزاوار ولیعهدی شاه شهدایی
لقبت سید ساجد ، شرف مردم عابد
که به زوّار مشاهد ادب آموز دعایی
زآنچه در کرب و بلا رفت به ما نیز خبر ده
ای که پروانهی پر سوختهی شمع هُدایی
تو چه دیدی که همه عمر تو با گریه سر آمد
هر کسی دید تو را ، دید که در حال بُکایی
مثل آن شمع که از سوختناش چاره نباشد
همه تن سوخته از داغی زنجیر جفایی
به فدای تن تبدار تو ای لالهی زهرا
که دل افروختهی داغ ذبیحاً بِقَفایی
مگر از فاطمه آموختهای خطبهی سوزان
کآتش انداخته در مجلس اِبنُ الطُّلَقایی
به "یتیم" از سر احسان چه شود دست بگیری
تو که گیرندهی دست همه از شاه و گدایی
#مرتضی_جام_آبادی
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد
#شعر
@Heydar_ali_moola
#یا_امیرالمؤمنین
از پیمبر یا خدا دربارهٔ حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان،قیمتِ گوهر بپرس
معنیِ مردِ خدا را نیمه شب از نخل ها
معنیِ شیرِ خدا را روز از لشکر بپرس
هیچ دیواری نمی شد مانعِ راهِ علی
از شکافِ کعبه و دروازهٔ خیبر بپرس
نه! فرار از جنگ هرگز در مرامِ شیر نیست
قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس
در دلِ تاریخ، آوایِ "سلونی" زنده است
مشکلاتِ سخت را از صاحبِ منبر بپرس
گاه برتر می شود یک نوکر از صد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس
در جهنم با علی یا در بهشتِ بی علی؟
شوقِ آتش را از ابراهیمِ پیغمبر بپرس
جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟
ما نمی فهمیم این را از "علی اکبر" بپرس
#شعر
@Heydar_ali_moola
السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام
امان از این و آن بردهاست امن عشق دلخواهش
«امین الله» میخوانند مردم کنج درگاهش
نمیدانم چه باید خواند از معبود و عبد او را
که قرآن هم به سمت اوست مایل قل هو اللهش
بلند آوازهی عالم که حتی عرش اعلی هم
به دامانش تمسک جسته با دستان کوتاهش
علی را هر کسی با چشم جان دیدهاست میداند
که جبرائیل و میکائیل میآیند همراهش
اگر برّندهتر از ذوالفقارش نیست در دنیا
تعجب نیست، تیزش میکند مظلوم با آهش
نمیدانم چه حرفی داشت در عمق دلش اما
نشد در کوفه پیدا محرمی جز خلوت چاهش
دل عشاق او در بین دلها سر برآورده
که هر مُلکی بزرگی میکند با حشمت شاهش..
✋
✍سیده تکتم حسینی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعداءهم
#شعر
@Heydar_ali_moola
گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط
هر چه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط
یک «علی» گفتم و عمریست، دهانم عسلیست
ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَلهاست فقط
احترامِ همهی خلق، به جایش؛ اما
نوکر خانهی آقاست، که آقاست فقط
همهی جاذبهها روی زمین معترفند
نجفِ اشرفِ مولاست، که زیباست فقط
هر که دنبال طلا رفته خبردار شود
هر چه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط
آی سائل به کجا رو زدهای غیرِ حرم ؟!
زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط
نه فقط در نجفش؛ در همه جای عالم
دستِ گلدستهی مولاست، که بالاست فقط
بسکه بر سینهی خود سنگِ علی را زدهایم
ذکر «حیدر» دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط
کاش میشد قلم عفو، بگیرد دستش
برگهی نوکریام گیر یک امضاست فقط
#شعر
@Heydar_ali_moola
.
لَم یَمُت گفتی که ترس مرگ از دلها رود
عاشقانش صف به صف اماده ی دیدارها
جز خدا هر کس نویسد از علی تحقیر اوست
شبه و مانندی برایش نیست در افکارها
اصلا بزار این دفعه رو اینجوری بگم :
سجده بر این نام چرا واجب است
قبله على بن ابی طالب است
تا پدر خاک نظر میکند
ذره به خورشید شدن راغب است
من سگ کوی نجفش میشوم
جمله مگویید که بی صاحب است
آنچه که پایان نپذیرد علیست
آنکه نمرده است نمیرد علیست
کعبه مستور جَلَ جَلال
فلسفه ی نور جَلَ جَلال
نام تو را عربده باید کشید
حضرت انگور جَلَ جلال
نام تو شیرینی قرآن ماست
سوره ی زنبور جَلَ جلال
ما همه در دام تو افتاده ایم
جاذبه ی طور جَلَ جلال
ای نمک سفری ایجاد ما
ای شکر شور جَلَ جلال
علت هر بود و نبودی مگر
خالق این سقف کبودی مگر
رو به رویت آینه ای داشتی
رو به خودت گرم سجودی مگر؟!
در همه ادیان تو پرستش شدی
جای خدا را تو ربودی مگر؟!
حضرت جبرییل که آمد زمین
گفت که بالا تو نبودی مگر
جان خودم را به علی میدهم
ای ملک الموت حسودی مگر
آنچه که پایان نپذیرد علیست
آنکه نمردست و نمیرد علیست...
#شعر
@Heydar_ali_moola
.
به نامت می شود خوشبو دهانم یا علی مولا
جهنم می شود بی تو جهانم یا علی مولا
دو عالم را تو رزاقی همیشه گرم انفاقی
رسید از سفره تو آب و نانم یا علی مولا
نمازم هیچ فرقی با گناه من نخواهد داشت
اگر نامت نباشد در اذانم یا علی مولا
اگر در نسل من بی حب تو طفلی تولد یافت
الهی که بسوزد دودمانم یا علی مولا
نمی دانم چرا حس کلیم الله را دارم
زمان هایی که با تو هم زبانم یا علی مولا
سگی آلوده را دیدم که می آمد به درگاهت
اگر قابل بدانی من همانم یا علی مولا
چنان حال خوشی را در نجف دارم که می خواهم
کنارت تا نفس دارم بمانم یا علی مولا
نجف را بیشتر از هر بهشتی دوست دارم من
چرا که در نجف جنت مکانم یا علی مولا
مرا آسیبی از خورشید سوزان قیامت نیست
اگر مهر تو باشد سایبانم یا علی مولا
در این دنیا که مهمان تو بودم کاش فرداهم
میان قبر باشی میزبانم یا علی مولا
#شعر
@Heydar_ali_moola
#حضرت_زهرا
نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است
علت خلق دوعالَم، عَلَمِ فاطمه است
ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی
یاعلی ذکر دم و بازدم فاطمه است
به دفاع از ولی و شأن ولایت برخاست
خطبهی فاطمه تیغِ دودم فاطمه است
روی این نام همه اهلِ کرم حساساند
استجابت به خدا در قَسَم فاطمه است
دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟!
تا اماننامهی ما با قلم فاطمه است
ظاهراً خلوت و خاکیست، ولی در باطن
دل هرشیعه ضریحِ حرم فاطمه است
پسر فاطمه یکروز میآید از راه
ای خوش آنروز که پایانِ غم فاطمه است
#مجتبی_خرسندی
#شعر
@Heydar_ali_moola
☄ نفرین بر آنكه شعله در این آشیانه كرد...
نقلِ زَمَخشَریست كه روزی ابولهب
یک سنگریزه جانبِ احمد، روانه كرد
ریگی به طولوعرضِ نخود در كَفَش گرفت
از روی كین، نبیّ خدا را نشانه كرد
"تَبَّت یَدَا أبيلَهَب" از آسمان رسید
فوراً لهیبِ خشمِ الهی زبانه كرد
فرمود: هر دو دستِ وی از تن بریده باد
نفرین بر آنكه این عملِ ظالمانه كرد
یک دستِ او فقط به كمینِ نبی نشست
خشم خدا به دستِ دگر هم كمانه كرد!
با این حساب، كیفرِ اهل سقیفه چیست؟!
حقّ كسی كه حمله بر این آستانه كرد
قرآن اگر هنوز میآمد، چه مینوشت؟
در وصف آنكه خون به دل اهلِ خانه كرد؟!
با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هر آنچه كه اهلِ زمانه كرد
دشمن، تقاصِ لات و هُبَل را ازو گرفت
كارِ علی و باغِ فدک را بهانه كرد!
با هر دو دست، بَستوشكست و كشیدوكُشت
جانِ بتول را هدفِ تازیانه كرد
آتش به آشیانۀ مرغی نمیزنند
نفرین بر آنكه شعله در این آشیانه كرد.
📝 وصال شیرازی
#شعر
@Heydar_ali_moola
صاحب اسرارِ «سُبْحانَ الّذي أَسْرى» علیست...
بین آیات الهی، آیتِ کبری علیست
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی، یکتای بیهمتا علیست
حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا»
حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علیست
آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان! به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علیست...
سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علیست...
«اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُود»
در مقام قافِ قرآن، جنت الاعلی علیست
از «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَم» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق، «اَوْفی» علیست
آسمانِ «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه»
سفرهدارِ «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین»، مولا علیست
نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است
«عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علیست
لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب»
در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علیست
در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل»
رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علیست
اخترِ تابندهی «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى»
ماهِ ظلمتسوزِ «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى» علیست...
نوح، ایمن ماند از طوفان به یُمن نام او
باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علیست
روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نَفْس فجر
صاحب قدر و معارج، شاهد أسری علیست
عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام
زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علیست
«يَا عَلِىُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيم»
یا الهی! مظهر «اَسْمائِکَ الحُسْنی» علیست
یاد او «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند
در نماز قُرب، «ذِکرُ اللهِ أَکبَر» یا علیست
سجده، راز سَر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدارِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علیست
بشنو از احمد حدیثِ «حَیثُما دار» علی
تا ببینی هر طرف رو آوَرَد «حَق» با علیست
تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد»
بهترین توصیف فتحش «لافَتَی اِلَّا عَلِی»ست
ذوالفقار، اثبات حق و نفیِ باطل میکند
بیگمان فاروق اعظم در جهان، تنها علیست...
🔸شاعر:
سید محمدرضا یعقوبی آل
#شعر
@Heydar_ali_moola