eitaa logo
رضا حیدری
593 دنبال‌کننده
164 عکس
51 ویدیو
26 فایل
https://eitaa.com/H878787 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اخبار‌«مَن بَلغ» و خبر لیلة الرغائب 🎙اگر کسی اخبار «مَن بَلغ» را مفید حجیت دانست و گفت؛ اخبار « » جعل حجیت میکنند برای خبر ضعیفی که مؤدای آن، استحباب یا ثواب فلان عمل باشد... آنگاه شاید بتواند فتوا به استحبابِ شرعی عمل بدهد. اینکه میگوییم « شاید » به این دلیل است که ما معتقدیم باید اطلاق این حجیت، ثابت شود یعنی معلوم شود که آیا این جعلِ حجیت، مطلق است یا صرفا در مواردی جعلِ حجیت شده است که سند متصل صحیح نباشد ( به شکل سالبه محصله). اگر اطلاق ثابت نشود مواردی که سند مرسل مخدوش باشد( به شکل موجبه معدوله) اساسا موضوعِ این جعلِ حجیت نیست. توضیح اینکه : یک وقت میگوییم سندِ متصل صحیح نداریم یا به هر دلیل وثاقت احراز نشد و یک وقت میگوییم سندی داریم که مخدوش است و ادعای جعل شده درباره آن، نه اینکه فقط وثاقت احراز نشده باشد. به عنوان مثال به نظر میرسد خبر واحدی که درباره اعمال رسیده است از نوع دوم باشد لذا مشمول اخبار «من بلغ» نمیشود حتی بر مبنای کسانی که قائل به حجیتِ خبرِ ضعیف در باب سنن هستند مگر اینکه خبر لیلة الرغائب را از نوع اول بدانند یا اطلاق را اثبات کنند که البته ما مبنای جعل حجیت را نپذیرفتیم لذا از بحث اطلاق گیری بی نیازیم. اگر کسی اخبار «من بلغ» را مفیدِ ترتبِ ثواب دانست نه حجیت، و گفت؛ مفاد اخبار «من بلغ» این است که خدا به انجام دهنده ى عمل که به قصدِ درکِ ثواب، عمل را انجام میدهد «التماس ذلک الثواب» پاداش میدهد (پاداش تفضلی میدهد نه استحقاقی) هرچند آن روایتی که مؤدای آن، ثواب بود به خطا رفته باشد... آنگاه میتواند فتوا دهد به ترتبِ ثوابِ عملِ ذکر شده در آن روایت ضعیف. بدون اینکه فتوا به استحباب شرعی دهد لذا تصریح میکنند به اینکه مکلف آن عمل را «به قصد رجاء» و اميدِ دریافتِ ثواب انجام دهد نه به قصدِ ورودِ شرعی و استحباب. با این تصریح تلاش میکنند تا از بدعت گذاری، دور شوند چون بدعت به «إدخال ما لیس فی الدین فی الدین» معنی شده است یا ««إدخال مالم یُعلَم أنّه من الدین فی الدین ». حالا بیاییم سراغ تطبیق این مبنا بر خبر ضعیف رسیده درباره لیلة الرغائب. به نظر میرسد عمل به خبر واحدی که درباره لیله الرغائب رسیده است با اخبار «من بلغ» درست نمیشود حتی بر مبنای ترتب ثواب که ما آن را پذیرفته ایم. توضیح اینکه: مواردی که علم یا ظن غالب به مخدوش بودنِ سند باشد( به شکل موجبه معدوله) قصد رجاء، متمشی نمیشود و این یک امر تکوینی است و با دستور شرعی محقق نمیشود. چگونه «التماس ذلک الثواب» محقق میشود؟ وقتی مکلفِ مجتهد میداند «ذلک الثواب » مخدوش است و برخی آن را غیر قابل اعتماد و یا مجعول و موضوع دانسته اند آیا قصد رجاء پا میگیرد؟ بالوجدان پا نمیگیرد اگر نگوییم خوفِ «إدخال مالیس فی الدین» یا دست «کم مالم یعلم انه من الدین» در نفسِ مجتهد بوجود می آید. بله مکلفی که بیخبر است از این دقائق، قصدش متمشی میشود اما سخن در این است که مجتهد چطور میتواند قصد رجاء را فتوا دهد در حالیکه باید خود را نازل منزله مکلف کند. البته اگر مجتهد از کسانی باشد که در نفسش، جعل و وضعِ خبر لیلة الرغائب بوجود نیامده باشد یعنی آن را مجعول و موضوع نداند بلکه صرفا آن را خبری ضعیف و مرسل از سید بن طاوس و دیگر بزرگان بداند او از این ناحیه مشکلی ندارد برای فتوادادن به ترتب ثواب زيرا ضعف را فقط از ناحيه ارسال ميبیند نه جعل. 🔺برگرفته از درس آزاد قواعد الفقهیه حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۲۸. http://eitaa.com/Heydari_org
هدایت شده از رضا حیدری
🔸اخبار‌«مَن بَلغ» و خبر لیلة الرغائب 🎙اگر کسی اخبار «مَن بَلغ» را مفید حجیت دانست و گفت؛ اخبار « » جعل حجیت میکنند برای خبر ضعیفی که مؤدای آن، استحباب یا ثواب فلان عمل باشد... آنگاه شاید بتواند فتوا به استحبابِ شرعی عمل بدهد. اینکه میگوییم « شاید » به این دلیل است که ما معتقدیم باید اطلاق این حجیت، ثابت شود یعنی معلوم شود که آیا این جعلِ حجیت، مطلق است یا صرفا در مواردی جعلِ حجیت شده است که سند متصل صحیح نباشد ( به شکل سالبه محصله). اگر اطلاق ثابت نشود مواردی که سند مرسل مخدوش باشد( به شکل موجبه معدوله) اساسا موضوعِ این جعلِ حجیت نیست. توضیح اینکه : یک وقت میگوییم سندِ متصل صحیح نداریم یا به هر دلیل وثاقت احراز نشد و یک وقت میگوییم سندی داریم که مخدوش است و ادعای جعل شده درباره آن، نه اینکه فقط وثاقت احراز نشده باشد. به عنوان مثال به نظر میرسد خبر واحدی که درباره اعمال رسیده است از نوع دوم باشد لذا مشمول اخبار «من بلغ» نمیشود حتی بر مبنای کسانی که قائل به حجیتِ خبرِ ضعیف در باب سنن هستند مگر اینکه خبر لیلة الرغائب را از نوع اول بدانند یا اطلاق را اثبات کنند که البته ما مبنای جعل حجیت را نپذیرفتیم لذا از بحث اطلاق گیری بی نیازیم. اگر کسی اخبار «من بلغ» را مفیدِ ترتبِ ثواب دانست نه حجیت، و گفت؛ مفاد اخبار «من بلغ» این است که خدا به انجام دهنده ى عمل که به قصدِ درکِ ثواب، عمل را انجام میدهد «التماس ذلک الثواب» پاداش میدهد (پاداش تفضلی میدهد نه استحقاقی) هرچند آن روایتی که مؤدای آن، ثواب بود به خطا رفته باشد... آنگاه میتواند فتوا دهد به ترتبِ ثوابِ عملِ ذکر شده در آن روایت ضعیف. بدون اینکه فتوا به استحباب شرعی دهد لذا تصریح میکنند به اینکه مکلف آن عمل را «به قصد رجاء» و اميدِ دریافتِ ثواب انجام دهد نه به قصدِ ورودِ شرعی و استحباب. با این تصریح تلاش میکنند تا از بدعت گذاری، دور شوند چون بدعت به «إدخال ما لیس فی الدین فی الدین» معنی شده است یا ««إدخال مالم یُعلَم أنّه من الدین فی الدین ». حالا بیاییم سراغ تطبیق این مبنا بر خبر ضعیف رسیده درباره لیلة الرغائب. به نظر میرسد عمل به خبر واحدی که درباره لیله الرغائب رسیده است با اخبار «من بلغ» درست نمیشود حتی بر مبنای ترتب ثواب که ما آن را پذیرفته ایم. توضیح اینکه: مواردی که علم یا ظن غالب به مخدوش بودنِ سند باشد( به شکل موجبه معدوله) قصد رجاء، متمشی نمیشود و این یک امر تکوینی است و با دستور شرعی محقق نمیشود. چگونه «التماس ذلک الثواب» محقق میشود؟ وقتی مکلفِ مجتهد میداند «ذلک الثواب » مخدوش است و برخی آن را غیر قابل اعتماد و یا مجعول و موضوع دانسته اند آیا قصد رجاء پا میگیرد؟ بالوجدان پا نمیگیرد اگر نگوییم خوفِ «إدخال مالیس فی الدین» یا دست «کم مالم یعلم انه من الدین» در نفسِ مجتهد بوجود می آید. بله مکلفی که بیخبر است از این دقائق، قصدش متمشی میشود اما سخن در این است که مجتهد چطور میتواند قصد رجاء را فتوا دهد در حالیکه باید خود را نازل منزله مکلف کند. البته اگر مجتهد از کسانی باشد که در نفسش، جعل و وضعِ خبر لیلة الرغائب بوجود نیامده باشد یعنی آن را مجعول و موضوع نداند بلکه صرفا آن را خبری ضعیف و مرسل از سید بن طاوس و دیگر بزرگان بداند او از این ناحیه مشکلی ندارد برای فتوادادن به ترتب ثواب زيرا ضعف را فقط از ناحيه ارسال ميبیند نه جعل. 🔺برگرفته از درس آزاد قواعد الفقهیه حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۲۸. http://eitaa.com/Heydari_org