🔰با یک نو اخباری گری مواجه هستیم!
اینکه بالاخره اخباریین به طور کلی درست می گویند یا اصولیین (که در آن زمان به آنها مجتهدین می گفتند)!؟ پرسشی است که نباید برای یافتن پاسخ آن عجله کنید چون شما در بدایت فهم اندیشه اصولیها و اخباریها هستید. اگر از حالا بخواهید سوگیری قطعی و کلی به نفع یکطرف داشته باشید حتماً در فهم ظرایف و دقایق اندیشه و نظرات طرف دیگر بازخواهید ماند. فعلا شما بخوانید اینها را و تحلیل کنید و مقایسه تطبیقی و مقارَن داشته باشید. کسی چه می داند شاید شما در آینده روش سومی را پیدا کردید که میانه این دو روش یا اساسا متباین از اینها باشد اما این منوط است به اینکه شما خوب دو طرف را فهم کنید به ویژه وقتی هر طرف هم تقریرهای متفاوتی داد.
نکته دیگر اینکه؛ اخباریگری در مقابل اجتهاد یا اصولیگری اینها مشرب و منهج یا مکتب هستند. ما با یک مشرب یا مکتب فکری که انحرافی هم نیست بلکه اصیل است نمی توانیم برخورد گزینشی دو گانه بسیط داشته باشیم که این درست است و آن غلط، این حق است و آن باطل. این نیازمند تحلیل است به ویژه وقتی بدانیم اخباریگری و اصولیگری در دو طرف یک طیف هستند که ذومراتب است و شدت و ضعف دارد.
اما نکته سوم؛ مهمتر از اینکه بپرسیم کدام درست و حق و کدام غلط و باطل است؟ این است که بپرسیم و بررسی کنیم و بدانیم که جریان اخباریگری چرا و چگونه به وجود آمد؟ خاستگاه آن چه بود؟ آیا یک کنش بود یا واکنش به یک جو رایج و منهج دارج در حوزه علوم دینی و تفقه آن روز!؟ چه بستر و زمینه هایی موجب شد که چنین جریانی در قرن دهم و یازدهم سربر آورد؟ و متقابلا چه عواملی موجب افول آن شد.
به بیان دیگر تا خاستگاه این روش استنباطی را ندانیم خاستگاه معرفتی، اجتماعی و سیاسی و غیر اینها، تا ندانیم مبانی و بنیانهای فکری این روش و مشرب چیست و تا لوازم آن فکر را ندانیم و تا آثار و نتایج آن را ندانیم نخواهیم توانست درباره آن مکتب و مشرب اظهار نظر کنیم.
اجازه بفرمایید با یک توضیح دیگری سعی کنم ذهن شما را به مقصود خودم نزدیکتر کنم: اگر شما آمدید و به روش گزینش دوگانه حق و باطل، صحیح و غلط، دست به داوری زدید و نرفتید سراغ این سه چهار امری که عرض کردم احتمال این وجود دارد که خود شما در آینده در کسوت اصولی حرف اخباری بزنی! یعنی در مسند و کسوت اصولی بنشینی ولی به روش اخباری تفقه کنی! تعجب نکنید! من مصادیقی از این مواد در صدساله اخیر و خصوصا در زمان حاضر سراغ دارم که اگر از آنها بپرسی اخباری هستی یا اصولی می گوید اصولی هستم اما اگر خروجی استنباطات و فتاوی او را نگاه کنید و کوله بار اندیشه های او را وارسی کنید و نوع ورود و خروج های او را به بحثها بررسی کنید می بینید که در برخی موارد شباهت تام دارد به اخباریها و گاهی شباهت ناقص. این بخاطر این است که به حد کافی فهم نکرده اند اخباری گری را و همچنین به مقدار کافی فهم نکرده اند اصولیگری و اجتهاد را بلکه در این میان خواسته اند با یک جواب چکشی صریح شفاف قاطع بگویند ما اخباری هستیم یا اصولی هستیم.
یعنی نتیجه این کار این است که می بینیم یک اخباری گری جدیدی سر بر آورده است. بیتعارف ما با یک #نو_اخباری_گری مواجه هستیم که تصریح به اخباری بودن هم نمی کنند بلکه تصریح به خلاف می کنند اما رفتار تفقهی و اجتهادی آنها، روش تفسیری آنها در خوانش متون مقدس مانند قرآن فرقی با اخباریها ندارد.
🔻تقریری از پاسخ استاد رضا حیدری به پرسش یکی از طلاب در حاشیه تدریس /مدرسه علمیه امام جعفر صادق ع اهواز ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
@Heydari_org