📙 خوانش کتاب دکل
#قسمت_نوزدهم
خب بچه ها مثالهایی را که زدم شما با مقیاس وسیع تر برای یک گروه
و جمع بزرگی مثل شهر و کشور و جامعه تصوّر کنید. یقیناً تفکر دینداری و اخلاق اسلامی مدیران و مسئولین و سبک زندگی آنها ناخودآگاه بر روان جامعه و مردم اثر میگذارد. لذا در روایت داریم: «النّاسُ عَلى دينِ مُلوكِهِم»؛ یعنی مردم یک جامعه طبق دین مسئولین خود زندگی میکنند. حالا گاه با اختیار خود مسیر غلط را انتخاب میکنند؛ مثلاً با این توجیه نادرست میگویند وقتی مسئول ما دزدی میکند پس ما هم میتوانیم دزدی کنیم مثل فرزندی که میگوید چون پدرم سیگار میکشد، پس من هم مجاز هستم سیگار بکشم.
و گاه مردم یک جامعه با اجبار، کار غیرقانونی یا خلاف شرع را مرتکب میشوند و یا یک کار نیک و خوب را ترک میکنند مثل رانندهی اتوبوسی که به هیچ وجه در جاده توقف نمیکند تا شما نماز بخوانید یا مثلاً وقتی صنف خیاطان، مدل غربی را طراحی میکند و در سطح شهر و بازار توزیع میشود شما مجبورید همین مدل را بخرید و بپوشید یا وقتی صدا و سیما فیلم و پیامهای بازرگانی مروّج سبک زندگی غربی پخش میکند، شما ناچارید یک جاهایی با ذائقه ای که صدا وسیما در اهل خانه ایجاد کرده، پیش بروید. البته اینجا باید کوتاه عرض کنم که متأسفانه تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است. یکی از ترفندهای دشمن این است که سبک زندگی مسئول ما را غربی میکند تا سبک زندگی مردم نیز تحت تأثیر آن، تغییر کند. آن دوستتان که گفت درست شدن جامعه اسلامی چه ربطی به مسئولین دارد این حرف درستی نیست تأثیر اجباری افکار و نگرش غلط مسئولین برمردم جامعه واقعیتی انکار ناپذیر است سعدی در باب اول گلستان میگوید:
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورند غلامان او درخت از بیخ
- شما فرض کنید در بحث استقلال و آزادی که دو ارزش اسلامی هستند برخی مسئولین ما با فکر غلط و کج اندیشی و بد اندیشی خود نسبت به این دو ارزش، جامعه را به سمتی هدایت میکنند که با آرمانهای انقلاب زاویه دارد این ثمر شجره طیبهی انقلاب را با تأویل و توجیههای ساده لوحانه و بعضاً مغرضانه نمیتوان در معرض خطر قرار داد. به این معنا که «استقلال» نباید به معنای زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود و آزادی نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود؛ که اگر مسئول تصمیم ساز ما چنین اندیشهی غلطی داشته باشد نتیجهاش این میشود که در بحث استقلال بجای این که به ظرفیتهای درون کشور توجه کند به فکر مذاکره با دشمن و آمریکا است تا ثابت کند که ما سیاست و اقتصاد خود را در میان مرزهای خود زندانی نکرده ایم و افتخار هم میکند که با دنیا در ارتباط است در حالی که این مسئول چون اندیشه اش اسلامی نیست با مذاکرهی با دشمن راه نفوذ و ضربه زدن بدخواهان نظام به جامعه اسلامی را باز کرده است و یا در بحث آزادی باعث ایجاد یک ولنگاری فرهنگی در جامعه میشود و گاه مشاهده میکنیم برخی از مسئولین غرب گرای ما در انتخابات از این شعار دینی یعنی آزادی، سوء استفاده کرده و طوری از آزادی میگویند که از آن برداشت ولنگاری میشود.
مثال دیگری برایتان میزنم تا تمام ابعاد این قضیه به خوبی برایتان روشن شود. اگر مسئولین ما مانور اشرافیگری داشته باشند، قهراً این کار، تعلیم دهندهی اشرافی گری در جامعه خواهد بود یعنی هم زیردستهای خود و هم آحاد مردم به این کار تشویق میشوند.
زمانی که ولید بن عبدالملک خلیفه شده بود، چون خیلی اهل جمع کردن ثروت و جواهرات و اشیاء قیمتی بود مردم کوچه و بازار وقتی به همدیگر میرسیدند مکالماتشان از این قبیل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟ آقا فلان نِگین را فلان کس آورده، شما خریدید؟ یعنی مردم همهاش راجع به خرید و فروش وسایل و اشیاء زینتی و امثال اینها حرف میزدند بعد از ولید، سلیمان بن عبدالملک خلیفه شد. او اهل ساختمان سازی بود و به کاخ سازی و ساختمان سازی خیلی عشق میورزید. مردم حتی وقتی برای نماز به مسجد میآمدند یکی میگفت: آقا شما کار ساختمانی منزلتان را تمام کردید؟ دیگری میگفت آقا! شما فلان خانه یا زمین را خریدید؟ دیگری میگفت آقا شما آن دو اتاق را اضافه کردید؟ حرف هایشان همه از این قبیل بود بعد از این دو نفر، عمر بن عبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود مردم کوچه و بازار وقتی به هم میرسیدند، یکی میگفت: آقا راستی شما دیروز دعای ماه رجب را خواندید؟ دیگری میگفت: آن دو رکعت نماز را خواندید؟ پس ببینید تفکر و رفتار مسئولین و سبک زندگی آنها تاثیر گذار بر سبک زندگی مردم و افکار آنهاست.
#دکل
ادامه دارد...🍃
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
⚡️@HidajeNoo ⚡️