ای پرودگار ما!
ما از تو "حسین" را میخواهیم،
از تو میخواهیم
"هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْكَ شَوْقُهُ"
قلب و عشقی عطا کنی
که بوسیله اش به خودت میل کنیم،
به ما عطا کن "حبّ الحسین" را که
"وسیلة السعداء" موجب عاقبت بخیری ست،
ما را به حسین(ع) برسان!(:
_ناراحت کردن و شکستن دل یه آدم
مثل پرت کردن یه تیر به آسمونه
که نمیدونی کجای زندگیت
قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره!
امام موسی کاظم(علیهالسلام):
به هنگام ظهر بخوابید؛
زیرا الله انسان روزهدار را در حالی که
آرمیده است، غذایش میدهد و سیرابش میکند.
-شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا/ج۲/ص۸۳
- هــيوأ - 🇵🇸
" جَريحٌ وَلكنْ إنْ أتاكَ الجُرح بِجُرحِه إلتَئَم رِضا . . "
آقای امام رضا ..
تو تنها غمی هستی که آدمیزاد ؛
برای به سینه کشیدنش مشتاق است:)💔
- هــيوأ - 🇵🇸
_
همیشه اصرار داشت نماز رو اول
وقت بخونه ، حتی اگر سر جلسه
میبودیم تعطیلی میزد تا بعد نماز ...🤍؛
- شهید مهدی باکری
- جوانم ؛
بریدهام ..
به ته خط رسیدهام!
+ فرو الی الحسین :)
به سوی حسین فرار کن ..
من ؛
کارد به استخوان دلم که میرسد تمام وجودم
ناخداگاه شما را صدا میزند یاحسین. .
این چند روزه یه خاطره ای از راهیان نور خیلی تو ذهنم پر رنگه .
اواخر مهر ماه بود راهیان نور غرب بودیم .
روز اول رفته بودیم یادمان بازی دراز .
آقا ما کفشارو در آوردیم و وایسادیم به عکاسی ، سنگاب بازی دراز ریز بودن و تیز به هر سختی ای بود رسیدیم بالا ی یادمان و نشستیم یه گوشه .
روایتگری که تموم شد برا پراکنده کردن بچه ها و واقعی تر کردن جو دود زا زدن .
ما که نرسیده بودیم مزار شهدارو زیارت کنیم تازه نشستیم کنار مزار .
دیدیم بچه ها تک و توک به سرفه افتادن ، یه نگاه به هم کردیم به ثانیه نکشید که سرفه ی ماهم بلند شد .
اولش گفتیم لابد بخاطر دودزاست و عادیه .
راه افتادیم برگردیم که تو کسری از ثانیه سرفه های ما زیاد شد ، همون اول مسیر نشستم رو زمین و شروع کردم سرفه کردن . آسم یقمو گرفته بود .
دوستان و بعدش مربیان دور مارو شلوغ کردن هرکی یه تجویزی میداد .
صدای مسئول بسیجو که شنیدم دیدم بیشتر بخوام بشینم زشته .
به هر ضرب و زوری بود نفسای عمیق کشیدم که ریه هام آروم بگیرن .
- فلانیه ؟ فلانی تویی ؟
نفسم بالا نمیومد که بگم خود بدبختمم .
- بابا فلانی تو مرد جنگی پاشو شهید میشی الان .
نمیدونستم بخندم یا سرفه کنم.
همون روز و روز بعدش و هفته ی بعدش و ماه بعدش نقل زبون بچه ها شده بود که من مرد جنگم !
اوایل میگفتیم و میخندیدیم ، ولی الان . .
واقعا مرد جنگم ؟!