این آقایون در هر صورت نامحرمن🚫
از هر طرف بری نامحرمه🚫
نامرحم🚫
پس احکام محرم و نامحرم چه حضوری وو چه مجازی تفاوتی نداره...😐
اگه شما اون آقا رو از نزدیک ببینی بازم اینطوری قربونصدقه اش میری؟🤫😲
جالب شد نه😱
من کاری با خود این آقایون ندارم چون ظاهرا براشون محرم نامحرم تفاوتی نداره...😔
از عکس هایی که با خانمها می گیرن این موضوع واضحه😰😔😔
حالا بعضیاشون کمتر بعضیا بیشتر....
اما دقت کنید⁉️
من در مورد شخصیت این آقایون صحبت نکردم😶
بی احترامی هم نکردم😶
اتفاقا یه بار سر قضیه بمباران مدرسه دخترانشیعه(مدرسهامامحسینع) وقتی دیدم آقای اکبری چندین بار استوری گذاشتن و تقاضا داشتن که این موضوع گسترده بشه
کلی کیف کردم🤩
گفتم خداخیرت بده 🙂
اما دلیل نمیشه پاشم قربونصدقهاش برم....
یا..............
تامل...
#خط_شکن
『حـَلـٓیڣؖ❥』
این آقایون در هر صورت نامحرمن🚫 از هر طرف بری نامحرمه🚫 نامرحم🚫 پس احکام محرم و نامحرم چه حضوری وو چه
یا برگشتن آقای رهبانی از کانادا
و ارزشی که برای ایران قائل بودن😎
نمیشه منکر این قضایا شد
(همونطور که بعضی از این آقایون که اسم نمی برم چقدر حرصمون رو دراوردن😤مثلا سر قضیه محرم و....)
بماند...
اما
اگه دقت کرده باشید
محمد و اعضای تیمش برای خانمها خیلی ارزش قائل بودن😍 و با خانمها خــیـــــلی مؤدب رفتار میکردند.
من هم براشون کمال احترام رو قائلم....
و هیچوقت شخصیتم اجازه نمیده که اهانت کنم✋🏻
کسی هم اگر بی حرمتی کنه نشون دهنده شخصیت خودشه😐
پس لطفا درخواست استوری های این آقایون رو نکنید....
و همچنین ادیت....
که اکثرا عاشقانه هستن🤢
اینو دقت کنید
ما که استوری محمد رو نگاه نمیکنیم😅
یا استوری رسول 😅
این ها فقط #نقشبازیمیکنند
و عملکرد این کاراکتر ها دست آقایون نیست...
دست آقای قادری و افشار هست‼️
#خط_شکن
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_بیست_و_سه #محمد ▪︎ اولین جلسه دادگاه برسی پرونده آقا
به نام خدا
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_دویست_و_بیست_و_چهار
#محمد
وارد خونه شدم..
€ صاحب خونه ها سلام...
□ آقا سلام..
€ علیکسلام .. چه خبر.. رسول بهتره؟؟
□ والا چه عرض کنم.. از وقتی که تماس گرفتن ..
داوود که ول کرد رفت.. نمیدونم کجا رفت..
رسولم که خیره شده به دیوار ..
لام تا کام حرف نمیزنه..
ن چیزی میخوره...
ن حرف میزنه..
ن دو قدم راه میره..
ن تلفوناش تلفناش رو جواب میده..
همش یا سرش تو لپ تاپ.. یا خوابه..
€ عه.. خیلی خوب.. من دیگه هستم.. تو برو سایت.. کمک دست فرشید و سعید وایستا دست تنهان.. اگه داوود اومد سایت بهم خبر بده..
سعید بگو بالا سر بچه ها وایسته..
حواسش به کار باشه..
یه گزارش کامل.. امیر.. تاکید میکنم..
کامل از اتفاقات مربوط به پرونده..
می نویسی.. فایلش رو میفرستی برای معاونت..
یه نسخه اش رو هم روی یه USB میزاری رو میز من..
□ چشم آقا.. با اجازه...
مثل همیشه اول دست و صورتم رو کنار حوض آب شستم..
خیلی خسته بودم..
عطیه هم که ۱ هفته برای بررسی صلاحیت یه سفیر ماموریت گرفته ..
دقیقا به خودم هم نگفت کجا قرار بره...
€ سلام استاد رسول..
$ سلام..
خودش رو جمع و جور کرد..
€ خسته نباشید..
پاسخ؟؟؟
€ امیر گفت .. کز کردی یه گوشه..
با یه تماس ساده بهم ریختی؟؟
$ 🙂نگرانشم... میترسم کار داده باشه دست خودش..
€ یعنی چی رسول..
$ آقا.. رها طاقت نداره.. از بچگی.. ن بابام.. ن من ن علی.. هیچ کدوم نداشتیم از گل نازک تر بشنوه...
میترسم نتونه دووم بیاره..
بیشرف ها معلوم نیست چه بلائی سرش بیارن..
اگه نتونه..
€ نگران نباش..
من رهای شما رو از وقتی خیلی کوچیک بود دیدم..
اره.. نخورده دل نازک...
لطیف..
ظریف..
ولی مطمئن باش قوی ..
مطمئن باش دشمن شاد نمیشه!!
تماس گرفته..
این نشونه خوبیه..
حداقل میدونیم زندس..
سالمه...
$ من تا کی باید اینجا دست رو دست بزارم..
€ ت... رسول جان.. من اگه گفتم اینجا بمونی به خاطر خودت گفتم.. راحتی خودت..
$ راحتی خودم...؟؟!!!
امانت بابام معلوم نیست الان زیر دست چه گرگایی...
گرگایی که به خون من و شما تشنن..
به خون هم تیپای ما تشنه ان..
به خون هم وطناشون تشنه ان..
وای..
وقتی فک میکنم رها الان زیر دست اون سینا راد...
و مردای بیشرف..
وقتی میفهمم زیر دست اون اشغالای ...
مغزم متلاشی میشه...
€ آروم باش... خیلی خوب.. باشه.. قبوله...
فردا بیا سایت...
پاشدم ..
وضو گرفتم ..
اگه با خودش حرف میزدم..
آرامش به خودم و خونه برگرده...
الله اکبر....
$ قبول باشه..
€ قبول حق رسول جان...
$ آقا محمد... به نظرتون... میشه یه روزی دوباره رها برگرده...
بعد من برم سایت..
بعد هی غر بزنه چرا به من اهمیت نمیدی..
بعد .. من جرش رو در بیارم🙂..
بعد باهام قهر کنه...
بعد .. من برای منت کشی.. شیرینی بخرم..
ب.... هی...
€ نگران نباش... روزای خوب برمیگرده...
یه خوابی دیدم.. که.. خدا کنه تعبیر بشه ..
$ ایشالا که خیره..
€ ایشالا..
هدایت شده از مرکز آموزش غیر حضوری اداره ملک
🍃🌹اهمیت نماز اولوقت
🔰رسول الله صلی الله علیه و آله می فرماید:
🤲شفاعتم فردای قیامت نصیب کسی نمی شود که نماز واجبش را به تاخیر می اندازد.
❣حضرت عزرائیلشبانه روز پنج بار به هر خانه نگاه میکند، پیامبر اکرم فرمودند: این پنج بار در اوقات پنجگانه نماز است تا ببیند آنها در موقع نماز، چه میکنند. هر خانه که در آن به نماز، در پنج وقت خود اهمیت داده شود، حضرت عزرائیل شهادتین را تلقین صاحب آن خانه میکند!
📚 امالی طوسی ،ج ۱، ص ۴۴۰
#نماز
هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
🔹نماز تو شرایط سخت
سر تا پاش خاکی بود
چشماش سرخ شده بود از سوز سرما
دو ماه بود ندیده بودمش
از چهره اش معلوم بود خیلی حالش ناجوره😓
اما رفت و وضو گرفت تا نماز بخونه
گفتم: شما حالت خوب نیست
لااقل یه دوش بگیر ، یه غذایی بخور ، بعد نماز بخون
سر سجاده ایستاد،نگاهی بهم کرد و گفت:
من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نمازاولوقت بخونم
کنارش ایستادم،حس می کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین😰
تا آخر نماز ایستادم تا اگه خواست بیفته بگیرمش
حتی تو اون شرایط سخت هم حاضر نشد نماز اول وقتش ترک بشه
نمازاولوقت
#شهیدمحمدابراهیمهمت
⚠️ شـــــــهادت شوخی نیست، چقد نماز هامون رو اولوقت میخونیم⁉️
راوی: همسر شهید
📚منبع: یادگاران " کتاب همت " ، صفحه ۵۶
🖤 @chamran 🖤
هدایت شده از بانو هاشمی
📿🍃
🌺
❇️ قبولی نماز
💠 آیت الله مجتهدی:
✍ از فواید نماز اولوقت این است که
به برکت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نمازهای ما قبول میشود
چون حضرت، اولوقت نمازمیخواند
و نماز ما با نمازحضرت بالا میرود.
هدایت شده از بانو هاشمی
📿🌺🍃
🌺
❇️ نقش نماز در درمان بیماریها
💠 آیت الله بهجت رحمتاللهعلیه:
✍ شخصی میگفت: من بیمار شده و به دکتر مراجعه کردم.
دکتر گفت: شما باید ورزش کنید، اگر چه به زیاد نماز خواندن!
من هم زیاد نماز خواندم و بیماری ام که سردرد بود خوب شد.
✍ نقش نماز در سلامتی جسم انکار ناپذیر می باشد. خم شدن مکرر سر به پایین در هنگام رکوع و سجود، سپس بالا آمدن سر هنگام ایستادن و نشستن کمک می کند که خون بیشتری به مغز برسد.
👌 سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد میشود و عصبانیت را کاهش می دهد.
مدت زمان ذکر رکوع باعث تقویت عضلات صورت و گردن و ساق پا و ران ها می شود
و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن کمک می کند.
📚 توصیههای پزشکی عارفان،
آیت الله بهجت،ص ۳۷
هدایت شده از پاتوق شیعه
#سخنبزرگـان🦋
هرقدر که نمازهایت منظم
و اولوقت باشد, امور زندگیت
هم تنظیم خواهدشد👌
مگر نمیدانی که رستگاری
و سعادت با نماز قرین شده است🙃
"آیتالله العظمی بهجت (ره)"
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_بیست_و_چهار #محمد وارد خونه شدم.. € صاحب خونه ها سلا
به نام خدا
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_دویست_و_بیست_و_پنج
# رها
٪ حههه..حهههه..
♧ صبح به خیر..
صدای جیغم رفت بالا...
با صدای بلند شروع کرد به خندیدن..🙂
با خودم گفتم رها..
تو جواب همه رو دادی..
به همه تیکه انداختی..
جرئت تیکه انداختن و زبون درازی به اینو داری..
این فرق داره..
هر کی رو نشناسی اینو خوب میشناسی..
بد جوری از علی و رسول زخم خورده..
بد جوری کینه داره!!
زورش به اونا نمیرسه..
ولی به تو .. آره...
واقعا ترسیده بودم..
هوای خیلی سردی داشت..
شاید اگه طناب پیچیده نبودم..
از سرما یخ میزدم..
همه با لباس گرم بودن..
خود شهرزاد... یا یه لباس پشمی ..
شالگردن..
و کلاه وارد میشد..
اما..
من چی؟؟
یه لباس ساده..
چندان نازک..
هه... خدایا.. حکمتت رو شکر...
♧ یه وقتی من زیر مشت و لگد برادرای الدنگت بودم...
دنیا رو میبینی ..
الان تو مشت منی!!!
٪ حتی دلم نمیخواد جوابتو بدم...
گمشوووووووووو
برو بیرون...
برو عوضییییییییییی
ولم کن... ولم کنننننن... ولم کنننننن..
خدااااااااااااااااا
خدایااااااااااااااااا😭
نمیخوام ریخت رو ببینم...
عوضی هاااا..
بی غیرتا...
بیشرف هااااااااااا
صدای جیغم هر لحظه بالا تر میرفت...
دلم شکسته بود...
خیلی عصبی بود..
شاید اگه دستام باز بود.. میتونستم یه آدم بکشم..
😔🖤 چهار نفر ریختن سرم...
♡ چه خبره؟؟ چرا جیغ میکشه..
♧ چمیدونم.. روانیه...
داشتم حرف میزدم یهو شروع کرد جیغ کشیدن..
٪ میخوای بکشی.. بکش... زجر بدی... بده...
فقط تورو به هرکی میپرستی...
این اشغال رو از کنارم ببر..
من ازش متنفرمگمممممممممممممم
از همه تون متنفرم.....
از همه توننننن...
🙂😭😫
رئوف اومد به طرفم دستش رو برد بالا...
یکی از این طرف..
یکی از طرف دیگه...
با تمام توان میزد..
بکش..
آره.. بکش..
این راه رو خودت انتخاب کردی..
خودت کنجکاوی کردی راجب کار برادرت..
خودت خواستی پشتیبان حق باشی..
آره... بکش..
هر انتخابی سختی داره..
تاوان داره...
بین زدن اشک خودش در اومد..🙂!!
چهار نفر دیگه ریختن سرم..
با چوب...
🙂پایان این راه خوشه...
نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم..
با صدای بلند اشک می ریختم..
قبول...
توو بردی...
تونستی اشکامو در بیاری..
خدایا تو شاهد باش...
بر ظلمای اینا🙂 !!
پ.ن 😐دلم میخواد این سیناعه رو خفه کنم
✨✨✨بدونین از پارت بعد✨✨✨
مهمون داریم....
دور بر خونه تون میپلکید...
بیارینش...
ولش کنینننننننننننننننن
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_بیست_و_پنج # رها ٪ حههه..حهههه.. ♧ صبح به خیر.. صدای
https://harfeto.timefriend.net/16343647164182
به نظرتون پارت بعد چی میشه؟!
آیا اتفاق غیر منتظره ای در راهه😈