eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
وای چقدر خندیدم🤣
‹ یا ایها الذین امنوا الم تقولون.. › ای مومنان، چرا سخنی بھ دیگران می‌گویید کھ خودتان برابر آن عمل نمی‌کنید؟🔕✨ ↵ صف/۲
من‌ خدا‌ رو‌ تو‌ چشمایِ آدمایی میبینم کھ از‌ حال‌ خوش‌ِ دیگران‌‌، حالشون‌ خوبھ !🚌🌱 در جهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن :)
هر كھ از عيب‌هاىِ پنهانى مردم جستجو کند، خداوند او را از دوستىِ دلها محروم گرداند🕵🏻‍♀🧡. ↵ امام‌علی‹ع›
کودک فلجی را دیدم کھ میگفت: خدایا ممنونم کھ مرا در مقامی آفریدی که هر کس مرا میبیند، مهربانیت را یاد می‌کند و تو را شکر می‌کند !👦🏻💚
🏴 عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت وفات (سلام‌الله‌علیها)
Misaq-Haftegi980919[02].mp3
16.23M
▪️اهل قم بودن، خیال تو راحت باشه (زمینه) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴 ویژه‌وفات (س) 👈 مشاهده متن : Meysammotiee.ir/post/2078 ☑️ @MeysamMotiee
هدایت شده از گانــدۅ|ɢᴀɴᴅᴏ:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگــۅحࢪف‌نداࢪمـ🤧♥️ نڪݧ‌این‌ڪاࢪۅ...👀😔🤝 ❗️کپی‌درشأن‌شما‌نیست‌دوست‌عزیز🙃💔 ❗️ساخت‌خودمونه‌دوستان🤞😌 ❗️تاوقتی‌فورواردهست‌چراکپی؟!☹️📲 ❗️فقط‌فورواردراضی‌هستیم🙂🤞 ~~~~~~~~~~~~~~~ ✨️ 🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊 https://eitaa.com/joinchat/714997874Ccf196ed6c8 🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊🐊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای حرم مطهر عمه جان در شب شهادت حضرت معصومه س
•🙂🌿° بعضی ها میگویند: سخت است.. گرم است!! دست و پاگیر است نمی شود••• اما من از بین تمام این سختی های بعضیاااا••• هر چند من به چشم خود سختی ندیدم...!!!(: تنها انتخاب کردم انتخابی از جنس آرامش❤️ بهترین انتخابم را میگویم...🙃 ...(:✌️ 💎 ..🙃 ♡ㄟ(ツ)ㄏ ♔♡| |♡
-حاج‌آقــٰاپناهیان‌‌میگھ: دوست‌داشتن‌آدم‌هاۍ‌بزرگ‌انسان‌ را‌بزرگ‌میڪند: و‌دوست‌داشتن‌آدم‌هاۍ‌نورانی‌‌بھ انسان‌نورانیت‌میدهد ! اثرِوضعۍ‌ِمحبوب،آنقدر‌زیاداست .. ڪه‌آدم‌باید‌مراقب‌باشد‌مبادا‌به‌افرادِ بی‌ارزش‌علاقه‌‌پیدا‌ڪند ..! - مراقب‌ِانتخابت‌باش :)🌱
اول از یه سوال شروع میکنم... به نظرتون آزادی یعنی چی🤔 آزادی تا چه حد هست... آزادی مطلق ، یا آزادی مقیّد؟🌱 https://harfeto.timefriend.net/16370066059416
بسم الله الرحمن الرحیم سلام رفیق صبحت بخیر✨ پاشو یه دقه واستا رو به قبله اره عشقم درسته حالا بگو السلام علیک یا اباعبدالله🌸 ارباب پشت و پناهت😘 🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام العیک یا اباعبدالله السلام علیک الحسین وعلی علی‌بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین 🍂🌺🌼🌹 🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🌹🖤🌹🖤🌹 🌹🖤🌹🖤🌹 🖤🌹🖤🌹 🌹🖤🌹 🖤🌹 🌹 عمه‌ی سادات سلام علیک°•🖤 🌸🌸
خیر،با عرض معذرت چون خط شکن جان خودشون فرستاند و خودشونو لو دادن جز شرکت کننده ها نیستند😍 🌸🌸
『حـَلـٓیڣؖ❥』
@nashenasnatgandostap
کانال پاسخ به ناشناس های همه ادمین ها🌸
سلام صبح به خیر ❤️✨
✨آغاز پارت گذاری ✨
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی✨ ۳ماه بعد آقا داوود با معصومه عقد کرده بودن و تمام بچه های سایت به خاطر اتفاق های اخیر خیلی پر انرژی بودن. با تمرکز بیشتر کار هاشون رو انجام میدادن و انگیزه بیشتری داشتن . ساعت ۱۰ صبح جلسه داشتیم. همه داخل اتاق آقا محمد بودیم که خودش هم وارد شد و بعد از سلام دادم خیلی عصبی سرش رو داخل دستاش گرفت !!! قیافه به هم ریخته آقا محمد حال مارو هم بد کرده بود و هرچی فکر بد به ذهنمون رجوع کرده بود . بعد از چند دقیقه آقا سعید زبون باز کرد و گفت سعید:آقا... آقا محمد زد تو حرفش و گفت محمد: حرف نزن سعید ..... ۹ دقیقه به همین روال گذشت و که بالاخره آقا محمد گفت محمد:خوب .... باید بگم که .... رکس به ایران اومده .... همه با تعجب به آقا محمد خیره شده بودیم !!! داوود:مگه دیوونه شده !!! محمد:انگار که همینطوره !!! نرگس:اصلا امکان نداره آقا ! اون خودش میدونه که تمام اعضای گروهش رو گرفتیم ! پس چرا خودش اومده ! محمد: مطمئن نیستم ولی ... بازم مورد داخل کشور داره یا شاید هم ... هههه...نمیدونم !!! اینو گفتم که همه از همین الان سر این موضوع کار میکنید تا متوجه بشید که چرا اومده ایران ... همه:چشم ساعت ۱۹ بود که بابا برگشت و سفره رو انداختیم تا شام بخوریم . بابا پرسید محمد:چه خبر کیمیا جان!؟ کیمیا:هیچی ، امروز عملیات دستگیری یه گروه قاچاقچی رو داشتیم . محمد:خوب پیش رفت !؟ کیمیا:اره محمد:چه خبر از نیما؟ کیمیا:سلام داره . محمد:شما چی عطیه خانم !؟ عطیه:والله ما هم همون کار همیشگی. محمد:اوهم ، خوب اقا کمیل؟ کمیل:مشغول درس... محمد:آفرین. بقیه شام رو در سکوت خوردیم و بعد از جمع کردن سفره ، هرکس رفت سر کار خودش. پ.ن:رکس ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: داستان تازه شروع شده ... ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م