『حـَلـٓیڣؖ❥』
✨﷽✨ ❣سلام عليڪم ایام فاطمیه و شهادت بی بی دو عالم تسلیت باد 💔💔💔💔💔 💠 طرح جمعی #ختم #قرآن📖 و #صلوا
یکم یاری کنید تموم میشه😊😉🖤❤️
『حـَلـٓیڣؖ❥』
یکم یاری کنید تموم میشه😊😉🖤❤️
جزء ۲۱ . ۲۲ . ۲۳ برا من لطفا💕 🖇🌻
#سرباز_مهدی_عج
『حـَلـٓیڣؖ❥』
✨﷽✨ ❣سلام عليڪم ایام فاطمیه و شهادت بی بی دو عالم تسلیت باد 💔💔💔💔💔 💠 طرح جمعی #ختم #قرآن📖 و #صلوا
خدارو شکر فقط ۱۱ جز مونده😊❤️
#نور_الهدی
#نگاهی_شاید_متفاوت🙃🌱
#حاج_قاسم❤️
#پارت_سوم⚜
برویم جلو تر...
همینجا خوب است...✋🏻🌱
دفاعمقدس
حاجقاسم در دفاع مقدس هم حضور بسیار موثری داشت..🍂🧡
نمیخواهم وارد این موضوع شوم...
فقط..
بعد از پایان جنگ تحمیلی خیلی ها با خود گفتند چرا حاجقاسم شهید نشد؟!🌱💔
نه آنکه او را دوست نداشته باشند..
بلکه میگفتند حاجقاسم آنقدر خوب است که زود از میان ما می رود...✨💔
حاجقاسمِ بعد از دفاعمقدس با حاجقاسم ۱۳۹۸ خیلی تفاوت داشت...
از آن جهت که میزان محبوبیت و کارهایی که حاجقاسم کرده بود بسیار بیشتر از قبل بود...🍃
حاجقاسم ۱۳۹۸ کابوس دشمن بود..
کابوسی که خواب را بر چشمان دشمن حرام کرده بود..✨💛
حاجقاسم ۱۳۹۸ در عین بزرگواری بزرگ تر از حاجقاسم دفاعمقدس بود...
حاجقاسم دفاع مقدس فقط فرمانده سپاه ثارالله کرمان بود...
اما حاجقاسم ۱۳۹۸ فرمانده سپاه قدس بود...
همان کس بود که تنها نامش می توانست لرزه بر اندام دشمن بیاندازد...✨💛
همانی ست که توانست در سه ماه داعش را نابود کند...
گاهی مصلحت در آن است که شهادت سالها عقب بیافتد...
شهادت عقب بیافتد تا کار های بزرگتری انجام شود...
حاجقاسم ۱۳۹۸ آنقدر بزرگ بود که دنیا دیگر گنجايش او را نداشت...
روح او آنقدر بزرگ بود که دنیای به این بزرگی برایش کوچک بود...🌎💙
آن هنگام بود که پرواز کرد..🕊🤍
پروازی تا بینهایت...
پروازی به سوی خدا...💗🌸
#من_قاسم_سلیمانی_ام✌️🏻
دشمن گمان نکند که با گرفتن سردار ، مارا ضعیف تر کرده بلکه ازین پس ما قوی تر از قبلیم ،
سردار ما زنده تر از قبل است و
مردم ما بیدار تر از قبل ...
اگر قطره اشکی آرام آرام دور از چشم های نامحرم برگونه هامان میلغزد معجزه عشق سوزانیست که بر دلهامان درس معنویت و بندگی میدهد ...
دلتنگی هامان مارا میسوزاند اما میسازد ؛
و اشک چشممان همچو نفت بر شعله های آتش بغضمان بر دشمن میافزاید
اما ... اما ...
همین اشک ، چشمِ مارا باز تر میکند ... بصیرت مارا بیشتر میکند . . .
بریزید خون هارا ، زندگی ما دوام پیدا میکند ...
بکشید مارا ؛ ملت ما بیدار تر میشود ...
خدارا شاهد میگیریم که همانگونه که بغض سردار گلویمان را گرفته کابوس شبهایتان میشویم و طعم مرگ زیر دندانتان
بخاطر دوباره یتیم شدن بچه های شهدایمان
بخاطر رنگ بغض در صدای رهبرمان
اینجا ایران است و ما همه سلیمانی هستیم
دشمن بداند اگر آن شب یک قاسم سلیمانی را شهید کرده ؛
از خون همان سردار هزاران قاسم برخاسته اند
امروز دشمن با هزاران قاسم باید بجنگند ...
ما اهل تسلیم نیستیم ...
ما قاسم سلیمانی هستیم ✌️🏻
#مرد_میدان
#حاج_قاسم🥀
🔴آن شب چقدر چشم انتظار بودیم...
چقدر دعا کردیم که خبر اشتباه باشد؛ دروغ باشد، شایعه باشد؛ رفیقی چقدر خوب میگفت؛ میگفت تکذیبیه آن خبر میتوانست شیرینترین تکذیبیه دنیا باشد... اما نشد که نشد...
دلتنگیهایمان پابرجاست؛ و بغضهایمان بیشتر از دو سال قبل...
Ali Sadrinia
🆔 @Clad_girls
هدایت شده از رفیق شهیدم ابراهیم هادی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ورحمت 🌱
... ﴿زیارت سردار دلھا﴾ ...
بہ شࢪط لیاقت دعا گو هستیم !✨
#رفیقِخوشــبختِما
#من_قاسم_سلیمانی_ام !
❤️🌿
از تاریخ 14 فروردین اسم کانالمون...
بود #نه_به_توقیف_گاندو 😅🌿
♥️❤️🌿قراره یه شروع دوباره داشته باشیم😉🌿
شروعی که از مزار حاج قاسم شروعش کردم♥️🙂
♥️😄قرار بود در این لحظه همه ادمین ها باشن✨🙃
اما... چون وقت زیادی نداریم..
و من نتونستم سر قرار برسم✨☺️
✨💙از امروز اسم کانال رو..
حـَلـٓیڣؖ❥ قرار میدیم😉🌿
حلیف به معنای هم پیمانه♥️🌿
🙂🖤امروز به نیابت از همه تون...
گلزار شهدای مقاومت..
با حاج قاسم پیمان بستم..❤️🌿
#فرمانده
♥️🌿 خداحافظ خاطرات شیرین #نه_به_توقیف_گاندو 😅🌿
روزای خوبی داشتیم..
😄💖 اما هدف بزرگ تر شده ...
باید اسم در اندازه هدف باشه♥️❤️
#فرمانده
این رو اینجا میزارم...
تا یادم باشه کانالم رو از 2 نفر شروع کردم...
تنهای تنها😅💋✨
تا اگه یه روز 1K شدیم..
یادم باشه خودم ..
به خاطر تبادل .. با کانال های پرجمعیت..
چقدر تلاش کردم..
یادم باشه...
چه حرف هایی رو شنیدم😅✨
خداحافظ خاطرات شیرین
#نه_به_توقیف_گاندو
#آخرین_پست_نه_به_توقیف_گاندو
#فرمانده
May 11
♥️ بسم الله الرحمن الرحیم♥️
به یاد حاج قاسم♥️🌿
با کمک ائمه.. امام زمان و حضرت فاطمه ...
با عنایت شاه خراسان..
زیر سایه رهبر عزیز تر از جان❤️♥️
کارمون رو شروع میکنیم..
انشالله که کار فقط برای خدا باشه💖♥️
دوست دارم..
اولین پست کانال حلیف..
یه سلام به امام حسین (علیه السلام) باشه...
السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین♥️🌿
#اولین_پست_حلیف
#فرمانده
https://harfeto.timefriend.net/16411393322008
برای ارتباط با تمامی ادمین ها..
فعلا فقط از طریق همین لینک در خدمتتون هستیم♥️
فقط کافیه سوال رو از هر ادمینی که دارید.. هشتگش رو در قسمت ابتدایی پیام درج کنید♥️♥️
#فرمانده
ادمین های کانال حلیف:
#محیصا
#عشق_خدا @ZAHRAALAVIMANESH22
#خط_شکن
#نور_الهدی
#همراه_گاندو
#جامانده
#فرمانده @Solymani313
♥️🌿
#فرمانده
『حـَلـٓیڣؖ❥』
✨﷽✨ ❣سلام عليڪم ایام فاطمیه و شهادت بی بی دو عالم تسلیت باد 💔💔💔💔💔 💠 طرح جمعی #ختم #قرآن📖 و #صلوا
دوستان اگر کسی گفته چه جزئی رو میخونه و من نزدم.....ندیدم😊
توی ناشناس جدید بگین چه جزئی رو میخونین ❤️💔
#نور_الهدی
꧁••《﷽》••꧂
سلام دوستان عزیز ...✋🏻
من #سرباز_مهدی_عج هستم ...✨
از این به بعد هشتگ من ᭄ #مَحیصا ᭄ خواهد بود ... 🙃💕
محیصا به معنی پاک و آمرزیده و در قرآن کریم به معنی پناهگاه است...🖇🌻
پس از این به بعد برای دنبال کردن من روی ⇠ #مَحیصا ⇢ بزنید ...🌿
⇠ #مَحیصا ⇢
رفقا شرمنده خیلی از رمان ها پرسیده بودید...🍃✋🏻
رمان های ما ادامه داره...
من هم این دو روز خیلی سرم شلوغ بود و متاسفانه نتونستم تایپ کنم...
.واقعا ببخشید...💔
انشالله جبران می کنم...🌱✋🏻
قبلا شب موقع خواب تایپ می کردم دیدم برای نماز صبح سخت بیدار میشم...✨
دیگه شب با گوشی کار نمیکنم....
اما خب به محض اینکه فرصت کنم تایپ میکنم🌱✨
ببخشید...
#خط_شکن
『حـَلـٓیڣؖ❥』
https://harfeto.timefriend.net/16411393322008 برای ارتباط با تمامی ادمین ها.. فعلا فقط از طریق همی
و اینکه...
دوست دارید بخشی از مطالب شهید مطهری رو بارگزاری کنم؟!😊🍃
یه مباحثی شبیه آزادیمعنوی...❤️🕊
نظرتون رو بگید.؟!🙂
#خط_شکن
♥️...
السلام علی الحسین..🍃♥️
و علی علی ابن الحسین..🍃♥️
و علی اولاد الحسین..🍃♥️
و علی اصحاب الحسین🍃♥️
خوشا صبحی که آغازش تو باشی🖤✨
#فرمانده
#حلیف
@Hlifmaghar313
❤️🌿رفقا... امروز انشالله توضیحات کامله رو در رابطه با کانال جدیدمون خواهم گفت..
بعضی ادمینامون # رو تغییر دادن..
من امروز انشالله عصر اگر بشه براتون تمامی فعالیت هامون رو شرح میدم♥️
خلاصشم اینه که ما فعالیت هامون همون قبلیاست.. هیچ فرقی نکرده..
فقط یه سری چیزای دیگه بهشون اضافه میشه..
ادمین ها هم همه همونن..
رمان ها همه شون سرجاشه..
و
1 ادمین جدید که ن.. ایشون قبلا ادمین بودن... اوایل کانال.. یعنی وقتی 5.. 6... نفر بودیم..
از دوستان بنده هستن❤️🌿
و با هشتگ #جامانده در خدمتتون انشالله در اینده خواهند بود♥️🌿
#فرمانده
『حـَلـٓیڣؖ❥』
✨﷽✨ ❣سلام عليڪم ایام فاطمیه و شهادت بی بی دو عالم تسلیت باد 💔💔💔💔💔 💠 طرح جمعی #ختم #قرآن📖 و #صلوا
⭕️⭕️⭕️توجه توجه⭕️⭕️⭕️
رفقا شما میتونید بیشتر از ۱ جز هم انتخاب کنید....
#نور_الهدی
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان_انلاین #راه_عاشقی♥️ #قسمت_سی_سوم صدای خنده ح
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمان_انلاین
#راه_عاشقی♥️
#قسمت_سی_چهارم
دعا دعا میکرد که آقا کمال قبل از نیرو های داعش سر برسه...
چند دقیقه ای گذشت که نور سفید ماشین تویوتا..
خوشحالی رو به چهره بچه ها برگردوند..
کمال: چی شد؟؟ همه سالمید.. بقیه تون کجان؟؟
الهه تازه یاد حدیث افتاد...
الهه : بقیه موندن مقر.. فق...
کمال: فقط چیی؟؟؟
مرتضی: چی شد ؟؟ فقط چی...؟!
الهه : ح..ح...حدیث..
کمال: یا حسین...
مصطفی: درست حرف بزنید ببینم چی شده؟؟
زینب: حدیث رو از ما جدا کردن...
یکی شون .. با حدیث رفت... یکی.. شون..
کمال: چرا بریده بریده حرف میزنین؟؟؟
الهه: نیرو های داعش تو راهن...
حدیث رو با یکی از ماشینای داعش بردن به سمت عراق...
کمال: خدایا.. خودت رحم کن...
کمال کمی فکر کرد...
راهی به ذهنش رسید...
امیدوار بود جواب بده...
کمال: گفتید حدیث رو به سمت عراق بردند درسته؟!
یعنی ضلع غربی اینجا؟!
زینب: بله..
میخواید چیکار کنید؟؟
کمال: صبر کن..
بیسیم زد به علیرضا...
-عمار..عمار..یاسر
عمار..عمار..یاسر
- عمار به گوشم...
- وضعیت؟
- بقیه اومدند..
فقط من و چند نفر از بچههای مرزبانی اینجاییم...
- خوب گوش کن ببین چی میگم...
حدیث رو گرفتن...
با یه تویوتا ی مشکی دارن به سمت غرب میرن...
تنها امیدمون به تو ئه...
باید حدیث رو نجات بدی..
هر طور که شده...
اگه ببرنش میدونی چه بلایی سرش میارن....
- یا صاحب الزمان عج
رفتم...
- خدا به همرات...
------------------------
اون داعشی احمق از شکاری که کرده بود خیلی خوشحال بود...
هویت حدیث لو رفته بود...
اون مرد دیوانه هم یه آهنگ تند عربی گذاشته بود و داشت سیگار می کشید...
حدیث اما درد خیلی اذیتش می کرد...
نامرد بدجوری با قنداق به کتفش زده بود...
چشمهاش رو بست...
تمام خاطرات خوب یکی یکی از جلوی چشماش رد شد...
یک لحظه اما به فکر مادرش افتاد...
مادرش بدون او تاب نمی اورد...
اما باید گذشت...
خیلی سخت بود که از مادرش دل بکند...
اما این کار را کرد...
دیگر امیدی به بازگشت نداشت...
چهره دوستانش جلوی چشمانش آمد...
آخرین تصویر از صورت بشری...
چهره های نگران الهه و زینب...
معصومه که مثل دخترش حدیث رو دوست داشت...
زهرا که نمی توانست دوری حدیث را تحمل کند...
چه روز های سختی در انتظار دارند...
چهره کمال جلوی چشمانش آمد...علیرضا...
خدا به همه شان صبر بدهد...
یکدفعه ماشین ایستاد...
اون مرد پیاده شد تا ببینه چه اتفاقی افتاده...
که نفس های نجسش با یک گلوله قطع شد..
و به درک واصل شد!
حدیث متعجب اطراف رو نگاه می کرد...
خب کمی ترسیده بود..
طولی نکشید که یه سایه ایی از دور به سمتش اومد!
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
آنچه خواهید خواند:
به سمتش اومد...
آییییی آروم..
چند تا تیر دیگه شلیک کرد...
داد حدیث بلند شد...
دست هاش رو مشت کرد و...
┄•●❥ #خط_شکن
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞