eitaa logo
نوروزی | مسیر موفقیت
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
609 ویدیو
24 فایل
﷽ #آموزش 🔹 موفقیت_توسعه فردی 🔸 ارتباط موثر 🔹فن بیان 🔸اعتماد به نفس_عزت نفس اینجا ادبیات آموزش فرق داره😊 💠پیش به سوی شخصیت قدرتمند🏃🏼 ارتباط با ادمین_ثبت نام در دوره ها👇 @Adminnoroozino نتایج دوره ها: @doreostad کانال نوروزینو: @noroozino
مشاهده در ایتا
دانلود
💠شعر آئینی💠 @Saraye_sokhan_h خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد "کاش" بودیم، "اگر" شدیم همه نیه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و "بِپَر" شدیم همه کارفرمای ما حسین شد و.. تا ابد کارگر شدیم همه صوت "حی علی الحسین" رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. 🔸شاعر: سید_پوریا_هاشمی __________ 🔹سرای سخن🔹😊👇 http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h
جانِ ما در دستِ جانان هست و بس کیست جانان او حسین جان هست و بس قیمتی شد هر کسی شد هیئتی لطف زهرا بر محبان هست و بس باورم را با تو می سنجم حسین نام تو معیارِ ایمان هست و بس گریه بر هر درد بی درمان دواست گریه ای که بر تو ریزان هست و بس آن مسیری را که فرجامش نکوست گریه بر آقای عطشان هست و بس ای مریضِ لاعلاجِ نا امید تربتِ او راهِ درمان هست و بس کربلامان نیست دست این و آن دستِ سلطانِ خراسان هست و بس 🔸شاعر: ========================== 🔹 سرای سخن 🔹 http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h
حَضرَتِ عِشقْ عَجَبْ كربْ و بَلايى دارَدْ شَبِ جُمعه حَرَمَشْ حـال و هَوايى دارَدْ:) 💔 ‌╔═💎💫═══╗ http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺شما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
جانِ ما در دستِ جانان هست و بس کیست جانان او حسین جان هست و بس قیمتی شد هر کسی شد هیئتی لطف زهرا بر محبان هست و بس باورم را با تو می سنجم حسین نام تو معیارِ ایمان هست و بس گریه بر هر درد بی درمان دواست گریه ای که بر تو ریزان هست و بس آن مسیری را که فرجامش نکوست گریه بر آقای عطشان هست و بس ای مریضِ لاعلاجِ نا امید تربتِ او راهِ درمان هست و بس کربلامان نیست دست این و آن دستِ سلطانِ خراسان هست و بس 🔸شاعر: سید_حسین_میرعمادی ========================== 🔹سرای سخن🔹 http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت.. نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است.. عشقم به حسین! بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان درهیاتم.. دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت چندوقتی میشود دور از تو ماندم،وای من فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه.. قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت 🔸شاعر: سید_پوریا_هاشمی ========================== 🔹سرای سخن🔹 http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h
دلیل خلق جهان، اصل اعتقاد، حسین کلید گنج خدا، قبلهٔ مراد، حسین تجلّی احدیّت، محبّت مکنون بنای وحدت و توحید و اتّحاد، حسین چو خواست نام نهد خویش را خدای صمد نیافت نامی از این خوش‌تر و نهاد حسین گدای مضطر من، زحمت زیادی، من عطای بی‌منّت، رحمت زیاد، حسین نبین سری به گریبان غم فرو بردیم که می‌کند همه را روز حشر شاد حسین به عجز راه دَرَش گیر و مُحرم دل باش که گشت کشتهٔ شمشیر اجتهاد حسین به بی‌جوابی هَلْ مِنْ مُعین او سوگند که تا به مرگ بگوییم؛ زنده باد حسین تمام عرش و سماوات بر زمین افتاد در آن نفس که ز زین بر زمین فتاد حسین من از غم تو فراموش کرده‌ام خود را تو هم به حشر بیاور مرا به یاد، حسین.. 🔸شاعر: سید_مهدی_طباطبایی ========================== 🔹سرای سخن🔹 http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h
حسین گفتم و دل باز در کمندِ شماست که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد، علاقه‌مندِ شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک به چای و قندِ شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسندِ شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه‌ای از پرچمِ بلندِ شماست دلم به ساکنِ کرببلا حسودی کرد خوشا به حال محبی که شهروندِ شماست همیشه معتقدم وقت مرگ می‌آیی مبر زِ یاد، کسی را که مستمندِ شماست 🔸شاعر: مهدی_مقیمی ========================== 🔹سرای سخن🔹 http://eitaa.com/Saraye_sokhan_h