هلندستان
سه شنبه ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱ بود که در فضای مجازی، چشمم به این تیتر خبری افتاد:
حکم دیوان اروپایی: "زوج های هم جنس و فرزندانشان باید در کل اتحادیه (اروپا) خانواده محسوب شوند."
فقط نظرات مردم که اکثرا حسابی از این خبر عصبانی بودند را خواندم و عبور کردم.
تا اینکه روز جمعه ۱۷ دسامبر، درست آخرین روز مدرسه دخترم در سال ۲۰۲۱ میلادی فرا رسید.
قبلا مدرسه ایمیل زده بود که قرار است دخترم به همراه همکلاسیهایش در آخرین روز تحصیلی ۲۰۲۱، با دوچرخه به مدرسه دیگری بروند برای تماشای تئاتری که دانشآموزان آن مدرسه از مدتها قبل در حال تمرینش هستند.
وقتی دخترم به خانه برگشت از او درباره تئاتر پرسیدم. جواب خاصی نداد! بعد از ناهار بیشتر دربارهاش صحبت کردیم.
دخترم گفت: "خلاصه داستان این بود که یکی از دانشآموزان هر روز با دست و صورت زخم و زیلی به مدرسه میآمد. معلم به خانه پسر میرود که بفهمد قضیه چیست، و روز بعد به پسر میگوید که من با مامان هايت صحبت کردم! اینجا بود که فهمیدیم این پسر به جای مامان و بابا، دو تا مامان داره!"
سعی کردم عکسالعمل خاصی نشان ندهم و به آرامی پرسیدم: "بچه ها و خانوم معلمتون این تئاتر رو دوست داشتن؟" گفت: "بقیه رو نمیدونم ولی من و دوستم اون لحظه خیلی حالمون بد شد."
به یاد حکم اخیر اتحادیه اروپا افتادم. چقدر این خبر را دور از خود و خانوادهام تصور میکردم درحالیکه چقدر زود جزئی از آموزش دختر نوجوانم شده بود! آن هم بهوسیله یک کار به اصطلاح هنری دانشآموزي و در جمع هم سن و سالانش!
شاید اگر حواسمان نباشد همین آموزشهاي کثیف، به بهانه آزادی اندیشه، از طریق سند ۲۰۳۰ یا پوشش های مشابه، خیلی زود به فرزندان معصوم ایران و بقیه کشورها هم برسد.
و عجیب اینکه بعضی از والدین را ديدهام که میگویند بهخاطر خوشبختی بچههایمان مهاجرت میکنیم یا مهاجرت کردهایم در حالیکه کمترین تصوری ندارند از اینکه در آن محیط، به بهانه احترام به افکار و عقائد مختلف، بچه ها چه آموزشهايی میبینند!
صد حیف که امکانات مناسب و روشهای آموزشی پیشرفته بعضی از کشورهای خارجی گاه در جهت ارائه محتوای نامناسب و کاملا مخالف با فطرت پاک انسانی بچهها به کار گرفته میشود و آسیبهای جبرانناپذیری را بر روح و روان آنها بر جای میگذارد.
#هلند
#کودکان
#مدرسه
#آموزش
#سبک_زندگی
#هم_جنس_بازی
@Holland_2021