فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یکجمعباحال
.
وقتی چالش بادکنکهارو🎈 براشون مطرح کردم همهشون ساکت شدن😂
تو عکسهم آخرش موفق شدم نذارم واسم ش.ا.خ بذارن😄
.
اینجا طرح نیروساز و بلند مدت #نوجوانپویا در یکی از مجموعههای قرارگاه #توقفممنوع میباشد
.
شما این طرح و این قرارگاه رو واسه مجموعهت لازمش نداری؟
.
اگر بله که، به آیدی رزرو بگو تا بیام توضیحشو بدم واست🙌
.
@Rezerv_honarmjd
.
در مسیر حق توقف ممنوعه🚫
دست مولا بر سرتون✋🤲
.
به ما بپیوندید👇
@Honarmjd
.۱
گرگها به اردو زدند ...😱😨
.
#خاطراتیکمسئول
#خاطراتیکمربی
.
سال ۹۲ بود
ایام فرورودین یا اردیبهشت، به بچه ها قول داده بودم قبل از امتحانات بریم اردو
.
.۲
اردو هم ویژه افرادی بود که درسهاشون و برنامههاشونو منظم انجام داده بودن
.
جایی برای اردوی شبانه روزی نداشتیم تا اینکه راننده مینی بوس🚎 که اتفاقا خیلی باهم رفیق بودیم خودش پیشنهاد داد بریم باغش در روستای ... نزدیک مشهد.
خیلی خوشحال شدیم و لوازم اردو رو فراهم کردیم و ساعتهای 🕒 ظهر، بعد از ناهار حرکت کردیم
.
.۳
❇️❤️پیشنهاد دوستانه:
تا میتونید ساعت شروع اردوهای شبخواب رو از صبح زود🌝 بذارید تا از فرصت استفاده کنید اینطوری شب🌚 همه میخوابن 😆
.
.۴
خلاصه رفتیم و نزدیک باغش مارو پیاده کرد و گفت مستقیم برین باغ من دیده میشه...
رفتیم اونجا دیدیم به به عجب باغی😍
نه دیوار داره، نه سطح هموار😂
نه آب داره و نه برق و نه ...
.
رفتیم دنبال هیزم و آب ...🤦🏻♂
کم کم داشت شب میشد ...
.
.۵
وقت نماز شد خواستیم نماز جماعت بخونیم وسط نماز (از بس که حضور قلب داشتم😄) متوجه شدم از رو به رو حدود ۵۰ متر جلوتر صدای دعوای چند تا حیوون میاد...
.
.۶
به محض اینکه سلام دادم یهو نوجوونا اومدن دستو بالمو گرفتن و گفتن:
حااااااجی گرگ🤦♂😱😱
من که شک داشتم اون حیوونا گرگ باشن😏😐
یک مقداری آرومشون کردم
اون حیوونا رفتن
گذشت و وقت شام شد
بعد از شام یکمی بازی کردیم و بعدش حدود ساعت ۲ شب تصمیم گرفتیم بخوابیم
.
.۷
کلا ۱۴ نفر بودیم دوتا چادر ۴ نفره
منو یکی از بچه ها که سنش از بقیه بیشتر بود بیرون چادرها خوابیدیم
.
.۸
آخر شب شد خیلی سرد بود 🥶
یهو حس کردم روی سرم و بیرون پتو صدای دست و پنجه میاد که داره خاک هارو میزنه کنار😑
.
.۹
اینقدر ترسیدم که نگو🤐
ولی اصلا نخواستم عکس العمل نشون بدم تا کناریم و بچهها بیدار نشن😦 (بعدا فهمیدم که همه شون بیدار بودن و تو چادر نشسته بودن ولی حتی جیک شون هم درنمیومد😄)
.