eitaa logo
حسینیه ی شعرا
256 دنبال‌کننده
83 عکس
275 ویدیو
11 فایل
خاطرت جمع در این عرصه ی ویرانی ها علم افتاده به دستان سلیمانی ها ارتباط: @Ana_Yamanii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍《 》 ▪️ | مداحی بسیار زیبا از زبان امام حسین ع درباره حضرت مسلم بن عقیل | زیرنویس فارسی 🎤 @Hoseinie_Shoara
در هم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته از عرب چشمان نافذ را به تذهیب مژه این کمان آرشی را از عجم برداشته این صدا اصلاً صدای گریه یک طفل نیست در حسینیه کسی انگار دم برداشته من که باور می‌کنم این طفل وقت بازی‌اش ماه را از آسمان‌ها دست کم برداشته من که باور می‌کنم این طفل از روز نخست گفته یامولا و در خانه قدم بر داشته حلقه‌های اشک در چشمان بی‌تاب علی پرده‌ها از راز دستان قلم برداشته دست از قنداق وا کرده‌ست یعنی یاحسین از همین امشب اباالفضلت علم بر داشته تا حسین‌بن‌علی برداشته قنداقه را نعره آقا فدایت می‌شوم برداشته از همین امشب به یاد سوز لب‌های حسین مشک چشمان اباالفضلیش نم برداشته تازه امشب هر کسی کرب و بلا را خواسته از سر خوان ابالفضلیش کم بر داشته این یل بی‌دست وقت نوکری در کربلا دست بر سینه شدن را از حرم برداشته ✍ @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_حسین ربناهای قنوتم همه‌ اش کرب و بلاست جز #حرم بر لب من نیست دعایی ابداً @Hoseinie_Shoara
🌹شعر غدیریه ✍ این شعر را سید علی آقا قاضی بالبداهه سروده است و در شعر تخلص به «» کرده است: شاد باش ای دل که شاد آمد غدیر هم مخور انده که آید دیر دیر روزهایت زوجه نوروز است عید لیله القدر است شبها بی نظیر کی توانی مدح این فرخنده گفت یا که گردد لطف یزدان دستگیر سپس درود کردگار اول بگوی تا شود مدح و ثنایت دلپذیر گفتمش اینجا دوئی از جادوئیست چشم خود سرمه نکردستی تو دیر پس غدیر ای جان در او اسرارهاست نقطه او عالم به گردش مستدیر مدح مداحان عالم آن اوست که فرو ماند در او عقل دبیر روز فضل و فصل و اصل روزهاست شادی عشاق جان و دل اسیر روز الطاف است از یزدان پاک فرشی از سندس لباسی از حریر روز جنات است و غلمان و قصور سلسبیل جاری از عرش کبیر باغها از قدرت حق ساخته نه در او حَرّ و نه ضدش زمهریر گر بگویم تا آید من روز روز اندکی گر گفته آید از کشیر بازگو آخر چه بود ای جان دل از چه از شادی نتانی گشت سیر که پس از پیری تو خندانی و خوش ای عجب سور و سرور از کهنه پیر رو تو خاک خویش آماده بکن تا یکی وردی کنی موی چه شیر گفت از آن شادم که اللهم خداست پس پیمبر احمد و حیدر وزیر از چه بزمان کردم و آشفته رنگ می رسد در سر بشارات بشیر پیر بودم گشتم از یوسف جوان کور بودم گشتم از نورش بصیر پس به ملک فقر عین سلطنت می زیم به از کیان و اردشیر سر بنهفته همان ناگفته به حوروش آن به که باشد در شیر بانگ نای و جنگ گوش گاو و خر خوش نیاید صوتشان صوت الحمیر همچو کرکس گو به مرداری خوش است هست از لوز و شکر بی میل و سیر لوز و شکر طوطی خوش لهجه است که شد از صوت حسن در دار و گیر شخص ظلمانی به بو بکری خوش است هم عمر باشد وزیرش نا گزیر این چنین بدبخت و حیز و تنگ چشم چون نیفتد از غدیر اندر زحیر دم به دم کردند این جوقه سان بشنوی تا شرشر شر شریر با پیامبر با که قرآن مجید با علی کاری ندارند این نفیر جمله عالمهای جاوید خدای پیش اینان خورده تر از یک نقیر خویش را « مسکین» رها کن زین مقال حیف میدان یاد سگ در نزد شیر خویش را میکن فدای خاندان حسبک الرحمن ذوالعرش الکبیر ... @Hoseinie_Shoara
فرازی از یک قصه را زودتر ای کاش بیان می‌کردم قصه زیباتر از آن شد که گمان می‌کردم برکه‌ای رود شد و موج شد و دریا شد با جهاز شتران کوه احد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دست در دست خودش یک‌تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی الله است پله در پله از آن مأذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد بین دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت: این‌بار به پایان سفر می گویم بارها گفته‌ام و بار دگر می گویم راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌ست کهکشان‌ها نخی از وصلهٔ نعلین علی‌ست گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم؛ دستش ـ هر چه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده گفتنی‌ها همگی گفته شد آنجا اما واژه در واژه شنیدند صدا را اما سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد می‌رود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام... ✍ 🔸حسینیه ی شعرا @Hoseinie_Shoara
به سلطان جهان شاه عرب گفتند و عیب نیست به هر تقدیر، دست لفظ، از توصیف کوتاه است ✍ @Hoseinie_Shoara
#اللهم_الرزقنا_ڪربلا قمرهاشمیان و قمر روی حسین ماه سرگشته ودیوانه ی بین القمرین طرفی حضرت ماه و طرفی حضرت نور بهترین جای جهان شارع بین الحرمین @Hoseinie_Shoara
این ماه که بر دست پیمبر گل کرد از حد زمینیان فراتر گل کرد میخواست غدیر را نمایان سازد خورشید در آیینه حیدر گل کرد ✍ @Hoseinie_Shoara
با نام تو هر کویر؛ آبادی شد یاد تو مرا موجب آزادی شد دارم به سرم هوای"سامرا "را تا اینکه نجات بخش من" هادی" شد ✍ @Hoseinie_Shoara
4_532584272645631953.mp3
6.61M
✍《 》 ▪️ ➕مادر که میکنه گریه برات 🎤 @Hoseinie_Shoara
کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی این حسین است که با خود همه را خواهد برد ... @Hoseinie_Shoara
4_450855958445294235.mp3
1.68M
✍《 》 🌹 🌷 بر حال عاشقم رسد امشب سلامی 🎤 @Hoseinie_Shoara
نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می‌رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن الله یاری از تو می‌جوییم و می‌گوییم: ایاک نعبد نقطه ایاک نستعین نقطه تویی آن نقطه‌ای که رفته زیر باء بسم الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه اگر چه خطبه بی‌نقطه یا که بی‌الف داری پر است این آستینت از الف آن آستین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول تویی آخر که در محشر سوالی را جوابی نیست جز نام امیرالمومنین نقطه ✍ @Hoseinie_Shoara
رفت عباس به میدان و رجزخوانی کرد مثل حیدر پدرش جنگ نمایانی کرد گفت زینب به اشاره به حسینش به‌به خودمانیم ابوالفضل چه طوفانی کرد @Hoseinie_Shoara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍《 》 🌹 🌷 شعرخوانی بسیار زیبای حمیدرضا برقعی در مدح حضرت علی ع | چیذر، هیئت رایت العباس 🎤 @Hoseinie_Shoara
4_5904651472955507085.mp3
14.88M
✍《 》 ▪️ ➕خوب خوبايي، خيـلي آقايي 🎤 @Hoseinie_Shoara
تا وحی آمد مقتدا را برد بالا دست نبی دست خدا را برد بالا با دست گرم رحمة للعالمینش دست یل خیبرگشا را برد بالا فهمیده بود آن گوش‌ها دروازه هستند تا آخرین حدش صدا را برد بالا می‌خواست مردم جلوه حق را ببیند آیینه ایزدنما را برد بالا شان نزول سوره انسان عیان شد وقتی که روح هل اتی را برد بالا روزی خرید یوسف ارزان بود اما این بار پیغمبر بها را برد بالا سکان کشتی هدایت جانشین خواست این ناخدا آن ناخدا را برد بالا هرگز به شعر دیگران حسرت نخوردیم این بیت‌های ساده ما را برد بالا ✍ @Hoseinie_Shoara
4_5877737824899301666.mp3
5.38M
✍《 》 🌹 🌷 کلید جنت الاعلا امیر عالم بالا 🎤 @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_حسین هـــر کـــس وســـیله ای داشت بــرای هدایتـــش مـا با نســیم روضــه ی تـو بـا خــدا شــدیم @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_حسین پر مے ڪشد دلم بہ هواے حرمِ حســین دارم بہ اشتیاقِ شما مےپــرم حســـین خورشید از حوالےِ گنبد طلوع ڪرد صبح اسٺ و باز نام تو را مےبرم حسـین @Hoseinie_Shoara
4_6037234021006574387.mp3
4.87M
✍《 》 🌹 🌷 برای همه نبی خبرای خوشی داره .... 🎤 @Hoseinie_Shoara
خاکم به سر پاتو‌.mp3
9.17M
✍《 》 🌹 🌷ای دین وزندگی من مولا .... 🎤 @Hoseinie_Shoara
دست‌هايت را که در دستش گرفت آرام شد تازه انگاري دلش راضي به اين اسلام شد دست‌هايت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت: مومنين! ( يک لحظه اينجا يک تبسم کرد و گفت:) خوب مي‌دانيد در دستانم اينک دست کيست؟ نام او عشق است، آري مي‌شناسيدش: علي ست من اگر بر جنگجويان عرب غالب شدم با مددهاي علي ابن ابي طالب شدم در حُنين و خيبر و بدر و اُحُد گفتم: علي تا مبارز خواست «عمرِو عبدِوُد» گفتم: علي با خدا گفتم: علي، شب در حرا گفتم: علي تا پيام آمد بخوان «يا مصطفي»! گفتم: علي هر چه مي‌گويم علي، انگار اللّهي ترم مرغ «او ادني»ييم وقتي که با او مي‌پرم مستجار کعبه را ديدم، اگر مُحرِم شدم با «يَدُ الله» آمدم تا «فُوقِ اَيديهِم» شدم تا که ساقي اوست سرمستند «اصحابُ اليمين» وجه باقي اوست، «اِنّي لا اُحبُّ الافِلين» دست او در دست من، يا دست من در دست اوست ساقي پيغمبران شد يا دل من مست اوست   يکصد و بيست و چهار آيينه با هر يک هزار ـ ساغر آوردند و او پر کرد با چشمي خمار آخرين پيغمبر دلداده‌ام در کيش او فکر مي‌کردم که من عاشقترينم پيش او دختري دارم دلش درياي آرامش، ولي شد سراپا شور و توفان تا شنيد اسم علي  کوثري که ناز او را قلب جنت مي‌کشيد ناگهان پروانه‌ شد دور سر حيدر ‌پريد روزگارش شد علي، دار و ندارش شد علي از ازل در پرده بود آيينه دارش شد علي رحمتٌ للعالمينم گرد من ديو و پري مي‌پرند و من ندارم چاره جز پيغمبري بعد از اين سنگ محک ديگر ترازوي علي است ريسمان رستگاري تارِ گيسوي علي است من نبي‌اَم در کنارم يک «نبأ» دارم «عظيم» طالبان «اِهدنا» اينهم «صراطَ المستقيم» چهره‌اش مرآتِ «ياسين»، شانه‌هايش «مُحکمات» خلوتش «والطور»، شور مرکبش «والعاديات» هر خط قرآنِ من، توصيفي از سيماي اوست هر که من مولاي اويم، اين علي مولاي اوست ✍ @Hoseinie_Shoara
ای آنکه ز شوقت جگر خلق کباب است گر نیم نظر لطف کنی عین ثواب است در سجده بفرما که به پایت بدهم جان خم کن سر این شیشه که هنگام شراب است ای دل نظر شیر خدا حد وسط نیست   یا موج مزن یا که بجوش این چه سراب است ذکر تو سوار است به سنگ یمن اینجا یعنی علی از شوق علی پا به رکاب است تاثیر اگر کرد فغان لطف تو باقی است یک تار سر زلف تو تکمیل رباب است اسباب تکامل همه نفی است در اینجا انگور که چسبد به ضریح تو شراب است آن نامه که سر بسته فرستند به کویت گر پاره کند خادم تو عین جواب است تیغی که تو بستی چو به گلزار ببندند یک غنچه دمیدن همه جا عالم آب است شمشیر همان شمه ی شیر است به میدان      جز تو به میان تیغ اگر بست خطاب است معنی جگر صحبت با شیر ندارد جز اینکه بگوید به ره دوست تراب است ✍ @Hoseinie_Shoara
#عید_غدیر #فقط‌‌حیدرامیرالمؤمنین‌‌است تصور کن چه جانم جانمی می‌گفت “زهرا” زمانی که پیمبر دست “مولا” را گرفت بالا! @Hoseinie_Shoara