#بصیرت
#خون_شهدا
✅ این عکس ، ﺁﺩﻡ را خجالتزده میکند ، یکی از حزن انگیزترین ودر عین حال حماسیترین لحظات فکه ، ماجرای گردان حنظله است؛ ۳۰۰ تن از رزمندگان این گردان درون یکی از کانالها به محاصرهی نیروهای عراقی در میآیند، آنهاچند روز وصرفا با تکیه برایمان سرشار خود به مبارزه ادامه میدهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و باعطش مفرط به شهادت میﺭﺳﻨﺪ...
ساعتهای آخرمقاومت بچهها در کانال، بیسیمچی گردان حنظله حاج همت را خواست، حاجی آمد پای بیسیم و گوشی رابه دست گرفت.
صدای ضعیف وپر از خش خش را از آن سوی خط شنیدم که میگوید: احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بیسیم دارد تمام میشود، بعثیها عن قریب میآیند تاما را خلاص کنند، من هم خداحافظی میکنم. حاج همت که قادر به محاصرهی تیپهای تازه نفس دشمن نبود، همان طور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: بیسیم را قطع نکن... حرف بزن، هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن...
صدای بیسیمچی را شنیدم که میگفت: سلام ما را به امام برسانید، از قول ما به امام بگویید:همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم...
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945