eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
151 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ششم 👇👇👇 ✅میکل آنژ مجسمه ای دارد که در حال حاضر در کلیسای سن پیترز واتیکان است. این مجسمه شاهکار مجسمه سازی است که مریم مقدس را به تصویر می کشد در حالی که حضرت عیسی را در پایین یک صلیب در آغوش گرفته، وقتی این شاهکار را از نزدیک ببینید حتی مویرگ های دست هم تراشیده شده و به چشم می بینید، کاملاً مثل یک انسان جاندار است. 🌱ساخت این مجسمه داستان معروفی دارد نقل شده که میکل آنژ از جلوی سنگ تراشی رد می شده یک سنگ بسیار بزرگ سفید در آن جا می بیند از صاحب آن می پرسد که این سنگ را چقدر می فروشی؟ پاسخ می دهد که هیچی خیلی هم خوش حال می شوم که من را از دست این سنگ راحت کنید؛ میکل آنژ با زحمت این سنگ را به کارگاهش می برد و این مجسمه را خلق می کند و روی آن را با پرده ای می پوشاند و از آن مرد سنگ تراش دعوت می کند که از این مجسمه بازدید کند، مرد که حسابی شگفت زده شده بود پرسید این مجسمه کجا بوده؟ میکل پاسخ می دهد که در دل آن سنگ اسیر بود من آزادش کردم. این نگاه خلاق است. هزاران نفر فقط سنگ را دیدند اما میکل آنژ مریم مقدس را در سنگ دید. بچه ها نگاه خلاق دارند که کنجکاوی می کنند و ما نگاه خلاقانه نداریم اسم این کنجکاوی را خراب کاری می گذاریم. ذهن ما آنقدر درگیر است که در لحظه حضور نداریم. برای دیدن خلاقیت باید در لحظه حضور داشته باشیم نه غصه گذشته رابخوریم و نه نگران آینده باشیم در بحث شخصیت مفصل درباره دیدن بحث شد. (ادامه دارد...) مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
{ بخش هفتم ✅خلاقیت از سه عامل تشکیل شده است اگر ما خلاقیت را یک مثلث فرض کنیم سه ضلع دارد: ✔️1 - مهارت های فکری  ✔ 2 – انگیزه ی خلاق  ✔️ 3– مهارت های خلاق ✅مجموع این سه ضلع خلاقیت می شود. 🔦من همیشه گفتم که مادرهای سنتی به دلیل ارتباط با فطرت مادری اش معمولاً بدون اشتباه عمل می کرد. یک مادر هم فطرت مادری دارد هم غریزه ی مادری و با تکیه به این دو خوب می داند که با فرزندش چه کار باید کند. در دنیای امروز به اشتباه آگاهی و مهارت از مادر و پدران گرفته شده و به متخصصین داده شده و پدر و مادر را تبدیل به مستخدمین و پرستارکودک کرده در نتیجه  نمی دانند که با بچه چه کار باید بکنند و نمی توانند با بچه ارتباط بگیرند و نیازهای کودک را نمی شناسند. نه خودشان را قبول دارند و نه علم دارند. در حالی که یک مادر سنتی بدون این که کلاسی رفته باشد دقیقاً نیازهای کودک را می شناسد. دیدید مادربزرگ ها چقدر خوب با بچه ها ارتباط می گیرند و متوجه نیازهای او می شوند. (ادامه دارد...) 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
-بخش هشتم نکته ی بعد درخلاقیت، لذت از کار کودک و افتخار کردن به اوست. پدر و مادر با کودک وقت صرف می کنند و با هم می سازند و بازی می کنند و تولید می کنند. خلاقیت از نظر بازی و کار کودک، کار بسیار پر ریخت و پاش است و بچه ی خلاق اصلاً بچه ی آرام و منظمی نیست، و ممکن است در هنجارهای والدین جای نگیرد در نتیجه والدین به این گونه بچه ها به عنوان مقصر و گناهکار نگاه می کنند و به او افتخار نمی کنند و احساس سرشکستگی از داشتن چنین بچه ای می کنند. چون جامعه ی ما دارای هنجارهای به شدت ضد خلاقیت است. کودک خلاق کودک نامنظم و ناآرامی است، اگر والدین با این مساله کنار نیایند و دنیای پدر و مادر از دنیای بچه ها جدا باشد حالت ضد خلاقیت بوجود می آید. در این حالت والدین همه ی مسائل کودک را واگذار می کنند. https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66 امروزه ببینید چقدر پدر و مادرها دنبال کلاس هستند؛ چون همه چیز را واگذار کردیم به کلاس ها و خودمان هیچ کاری نمی کنیم.کلاس به کودک فقط تکنیک می دهد، رابطه ی عاطفی که برقرار نمی کند. بهترین حالت این واگذاری این می شود که بچه ها معلم و مربی خود را بیشتر از پدر و مادرشان دوست خواهند داشت. (ادامه دارد...) مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
بخش نهم 🔸یک نکته اینکه، تشویقی خلاقیت را پرورش می دهد که تشویق معنوی، شخصیتی و عاطفی باشد؛ احساسی و شوق و شور درونی باشد. جایزه ی مادی و تشویق بی جا مانع خلاقیت است. جایزه ی مادی و پاداش دادن بچه را معامله گر بار می آورد؛ و همین تفکر است که در بزرگسالی دائماً دوست خواهند داشت که در مسابقه شرکت کنند. این افراد نمی توانند خلاقیت بالایی داشته باشند، چون ذهن دائما درگیر مسائل دیگر است. 🔸نکته ی بعد که بسیار مهم است، جدایی کار از وجود است. وقتی می گوییم کار از وجود جدا است یعنی ما والدین این توانایی را  به دست آوریم که زمانی که کودک ما کاری انجام داد خصوصاً کار اشتباه، در ذهن خودمان تحلیل کنیم که این یک کودک است و دارای یک وجود است ولی یک کار اشتباهی انجام داده، کار را می توان نقد کرد ولی وجود را نه. وجود کودک همیشه باید تأیید شود. ما هیچ جا نداریم که گفته باشد که وجود باید نقد شود، بزرگسال و کوچک هم ندارد آن چیزی که باید نقد شود، کار است. وجود همیشه محترم است. در این حالت است که درک مسئول به وجود می آید. (ادامه دارد...) مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
بخش دهم-قسمت اول وقتی کار اشتباه کودک نقد شد و وجود او تایید شد، در این حالت است که درک مسئول به وجود می آید. درک مقصر و درک مظلوم توانایی جداکردن کار از وجود را ندارند نه درمورد خودشان و نه در دیگران. یک درک مقصر به خاطر کار اشتباه خودش را سرزنش و تحقیر می کند و به خاطر آن به خودش آسیب می زند و درک مظلوم این کار را با دیگران می کند و دیگران را مقصرمی داند وسرزنش میکند، اما درک مسئول هیچ وجودی را تخریب نمی کند و فقط کار را نقد می کند هم درمورد خودش و هم درمورد دیگران حتی در نقد اول باید با تأیید شروع کنیم. وقتی توانایی جدایی کار کودک از وجود او را پیدا کردیم به این نکته می رسیم، که ما باید به بچه ها باید اجازه ی اشتباه بدهیم چون اگر اشتباه نکنند رشد نمی کنند. من نمی دانم این باور از کجا آمده که هیچ کس حق اشتباه ندارد. درک مقصر به خودش اجازه ی اشتباه نمی دهد. مگر می شود که بدون اشتباه رشد کرد؟ بچه ها باید اشتباه کنند و باید حق اشتباه کردنشان را به رسمیت بشناسیم و به حق اشتباهشان احترام بگذاریم. کسی که اشتباه می کند چه کودک و چه بزرگسال، کارش را نقد می کنیم ولی سرزنش نمی کنیم. حتی اگر بخواهیم نقد هم کنیم اول باید وجود کودک را تأیید کنیم، از او حمایت کنیم بعد نقد کنیم و کار درست را به او یاد بدهیم. مثل مادری که قبلاً مثال زدم که وقتی فرزندش لیوان شیر از دستش ریخت، با ذهنی آماده با جدایی کار از وجود فرزندش اول جمع کردن شیر را به صورت بازی درآورد و بعد با حمایت یک لیوان پلاستیکی حاوی آب به فرزندش داد تا تمرین ریختن مایعات در لیوان را کند و مهارت آن را به دست آورد. 
بخش- دهم قسمت دوم / این مادر اول با بازی با شیری که زمین ریخته، وجود کودک را تثبیت کرد و او را تقویت کرد، بعد او را نقد می کند، عزیزم بلد نیستی بریزی، بیا این بطری آب این هم لیوان، تمرین کن تا یاد بگیری. این میشه نقد. بچه ها نباید به خاطر اشتباه سرزنش شوند بلکه بچه ها باید یاد بگیرند مسئولانه جبران کنند و این گونه درک مسئول در بچه ها به وجود می آید. با درک مسئول است که کودک خلاق می شود، باید بداند که اشتباه کرد حالا باید جبران کند و بها بپردازد. (ادامه دارد...) مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
بخش یازدهم اول👇👇 مسئله ی بعد شکست است. انسان ممکن است در کارش به نتیجه نرسد. وقتی که ما نتیجه مدار هستیم و به نتایج فقط فکر می کنیم، اگر به نتیجه ی مطلوب خود نرسیم، برایمان شکست می شود. بحث پیروزی و شکست یک بازی ذهن است و هیچ ارزشی ندارد. بارها مثال ادیسون را زده ام که حدود صد بار آزمایش لامپ را انجام داد ولی نشد، بهش گفتند خسته نشدی این قدر شکست خوردی؟ جواب داد من شکست نخوردم بلکه صد روش پیدا کردم که با آن ها نمی توان لامپ را روشن کرد. اشتباه ابزار رشد است. ما شکست نداریم بلکه تجربه داریم. ما روشها و راه هایی را تجربه می کنیم که به آن هدف مطلوبی که می خواهیم برسیم، نرسیدیم. باز هم داستانی از ادیسون برایتان تعریف می کنم که ببینید وقتی یک انسان خلاق به اصل خود معتقد و ایمان داشته باشد چه روح با عظمتی پیدا میکند و اصلاً ربطی به دین و مذهب هم ندارد. ادیسون از حاصل درآمدهایش یک کارخانه تأسیس کرد که به مبلغ اندکی آن را بیمه کرد و بعد از چند سال بیمه را هم تمدید نکرد. این داستان از طرف پسرش نقل می شود که یک روز به او خبر دادند که کارخانه ی پدرت آتش گرفته، گفت سریع خودم را رساندم و دیدم شعله های آتش تا آسمان رفته و آتش نشانی هم توان خاموش کردن آن را ندارد، با نگرانی دنبال پدرم گشتم دیدم که روی یک صندلی نشسته و از دور به شعله ها نگاه می کند، 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
بخش یازدهم قسمت دوم 👇👇👇 ادامه ::::::👇👇 ، بغض گلویم را گرفت و رفت سمت پدر و دستم روی شانه اش گذاشتم، تا من را دید گفت: تویی بدو برو مادرت را بیاور ببین چه شعله های زیبایی درست شده او دیدن شعله ی آتش را خیلی دوست دارد زود بیاورش که بعداً ممکن است همچین فرصتی پیدا نکند. عظمت روح را می بینید؟ سال بعدش ادیسون گرامافون را اختراع کرد و سال بعدش نیز فوت کرد. این خصوصیت یک انسان خلاق است. یعنی در هر لحظه خلاقیت می بیند، شعله های آتش زندگی اش را می  سوزاند ولی او در آن ها زیبایی می بیند. درسته این حالات و خصوصیات با نگاه ما خیلی فاصله دارد. (ادامه دارد...) *مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
# بخش یازدهم ؛قسمت اول 👇 مسئله ی بعد شکست است. انسان ممکن است در کارش به نتیجه نرسد. وقتی که ما نتیجه مدار هستیم و به نتایج فقط فکر می کنیم، اگر به نتیجه ی مطلوب خود نرسیم، برایمان شکست می شود. بحث پیروزی و شکست یک بازی ذهن است و هیچ ارزشی ندارد. بارها مثال ادیسون را زده ام که حدود صد بار آزمایش لامپ را انجام داد ولی نشد، بهش گفتند خسته نشدی این قدر شکست خوردی؟ جواب داد من شکست نخوردم بلکه صد روش پیدا کردم که با آن ها نمی توان لامپ را روشن کرد. اشتباه ابزار رشد است. ما شکست نداریم بلکه تجربه داریم. ما روشها و راه هایی را تجربه می کنیم که به آن هدف مطلوبی که می خواهیم برسیم، نرسیدیم. باز هم داستانی از ادیسون برایتان تعریف می کنم که ببینید وقتی یک انسان خلاق به اصل خود معتقد و ایمان داشته باشد چه روح با عظمتی پیدا میکند و اصلاً ربطی به دین و مذهب هم ندارد. ادیسون از حاصل درآمدهایش یک کارخانه تأسیس کرد::::::::::ادامه دارد 👇👇 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
# بخش یازدهم ؛قسمت دوم👇👇 ✅ادیسون از حاصل درآمدهایش یک کارخانه تأسیس کرد که به مبلغ اندکی آن را بیمه کرد و بعد از چند سال بیمه را هم تمدید نکرد. این داستان از طرف پسرش نقل می شود که یک روز به او خبر دادند که کارخانه ی پدرت آتش گرفته، گفت سریع خودم را رساندم و دیدم شعله های آتش تا آسمان رفته و آتش نشانی هم توان خاموش کردن آن را ندارد، با نگرانی دنبال پدرم گشتم دیدم که روی یک صندلی نشسته و از دور به شعله ها نگاه می کند، بغض گلویم را گرفت و رفت سمت پدر و دستم روی شانه اش گذاشتم، تا من را دید گفت: تویی بدو برو مادرت را بیاور ببین چه شعله های زیبایی درست شده او دیدن شعله ی آتش را خیلی دوست دارد زود بیاورش که بعداً ممکن است همچین فرصتی پیدا نکند. عظمت روح را می بینید؟ سال بعدش ادیسون گرامافون را اختراع کرد و سال بعدش نیز فوت کرد. این خصوصیت یک انسان خلاق است. یعنی در هر لحظه خلاقیت می بیند، شعله های آتش زندگی اش را می  سوزاند ولی او در آن ها زیبایی می بیند. درسته این حالات و خصوصیات با نگاه ما خیلی فاصله دارد. (ادامه دارد...) مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
خلاقیت بخش دوازدهم نکته ی بعد در خلاقیت، قدرت انتخاب و تصمیم است. بچه ها باید بتوانند با توجه به ذهن و توانایی شان انتخاب کنند و تصمیم بگیرند و باید تأیید شوند حتی اگر مورد پسند ما نباشد. باز هم به تعادل تأکید می کنم چون والدین آزادی محور همه چیز را به تصمیم کودک می گذارند و کنترل محورها هیچ چیز را اجازه نمی دهند که کودک تصمیم بگیرد. خانمی می گفت عید ما رفتیم اصفهان خیلی به ما بد گذشت ولی فامیل همه رفته بودند شمال خیلی بهشون خوش گذشته بود، پرسیدم خوب چرا شما شمال نرفتید؟ گفتند آخه از دخترم نظر پرسیدیم که این عید را کجا بریم اون هم گفت بریم اصفهان!!! پرسیدم دخترتان چند سالشه؟ گفتند 5 سال!! ببینید این جا است که میگم باید به ذهن و توانایی کودک نگاه کرد تا ببینیم که چه تصمیمی در حد او است. تصمیم برای مسافرت خانوادگی در حد بچه ی 5 ساله نیست. تعادل، شناخت، مراحل رشد، سن و .... همه عواملی است که ما باید با جامع نگری در رفتار با فرزندمان در نظر بگیریم. یک نکته ی مهم که در حوزه ی ارزش های زندگی است، بحث مالکیت است. مالکیت و مال من بودن یک فریب بزرگ ذهن است. هر چیزی که در اختیار ما هست امانت است. اگر گول مالکیت را بخورید ذهن فعال بسته می شود. در داستان ادیسون وقتی دید کارخانه اش آتش گرفته، وقتی شعله را نگاه می کرد، گول ذهنش را نخورده و به این معتقد بود که هیچ چیزی مال من نبوده ولی الان شعله های آتش مال من است چون دارم می بینمشان؛ و لذت می برم. (ادامه دارد...) {قسمت12} 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
کودکان بخش سیزدهم👇 عامل بعد درخلاقیت بهتر شدن مداوم است. بهتر شدن در مقابل بهترین شدن. بچه ها باید خودشان باشند. بهترین شدن هم از فریب های ذهن است بهترینی در دنیا وجود ندارد. در جهان آفرینش بهتر است که وجود دارد و اهمیت دارد. بهتر شدن لحظه به لحظه است که اهمیت دارد نه بهترین شدن. ما باید تلاش کنیم لحظه به لحظه بهتر شویم، بهترین شدن فریب ذهن انسان است. کدام درخت در دنیا از همه بلندتر است؟! هر درختی ویژگی خودش را دارد و به اندازه ی خودش بلند می شود. یک دفعه یک کاریکاتور در یک روزنامه دیدم که بسیار جالب بود و نمایانگر فریب مسابقه و بهترین شدن بود. در این کاریکاتور عکس یک اسب را کشیده بودند که پشتش یک گاری بسته بودند و صاحبش برای این که مرتب شلاق نزند انتهای یک چوب بلند یک دسته علف بسته بود و نیم متری صورت اسب جلوی چشمش گرفته بود و اسب هم این علف ها را می دید و می دوید تا به آن برسد و گاری را هم با خوش می کشید، صاحبش هم راحت نشسته بود و خسته هم نمی شد. خیلی وقت ها ما هم همین گونه می شویم؛ یک چیزی به عنوان هدف و نتیجه جلوی ما می گیرند و ما هی می دویم که به آن برسیم و هیچ وقت هم نمی رسیم و نمی دونیم که گاری چه کسی را می کشیم و کجا را جلو می بریم. (ادامه دارد...) مباحث کودک متعادل 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66