eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
130 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 دوره توانمندسازی «ماه» برگزار می‌شود 🔸 این دوره برای معرفت و مهارت‌افزایی هیأت‌ها و تشکل‌های دینی درآوردگاه تمدنی برگزار می‌شود و به هیأت‌هایی اختصاص دارد که ظرفیت اصلی خود را می‌دانند و در جامعه پیرامون خود کنشگری اجتماعی و فرهنگی دارند. 🔸 دوره توانمندسازی «ماه» ویژه‌ مدیران هیأت‌های مذهبی و تشکل‌های دینی و مسئولان رسانه‌، بخش نوجوان و بخش خواهران هیأت‌ها و تشکل‌ها برگزار خواهد شد. 🔸 از ویژگی‌های این دوره می‌توان به استفاده از توان علمی و تجربه‌ عملی اساتید برجسته‌ کشور، ارائه‌ مدرک معتبر کشوری و همچنین بهره‌مندی از مزایای ویژه‌ شرکت کنندگان در این دوره اشاره کرد. 🔸 برخی از اساتید این دوره افرادی همچون آیت‌الله میرباقری، حجج اسلام عابدینی، پناهیان، قاسمیان، سرلک، انجوی‌نژاد، میرزامحمدی و مرادی و همچنین سنگری، رائفی‌پور، قرایی، ملتجی، یکتا و یامین‌پور خواهند بود. 🔸 علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به وبگاه اینترنتی www.roshdheyat.ir مراجعه کرده و یا عدد ۸ را به سامانه ۱۰۰۰۴۶۱۵ ارسال کنند. سازمان هیأت و تشکل‌های دینی @beyragheheyat
نماز امشب خیلی آسونه از دست ندین التماس دعا🙏 در شب بیست و سوم ماه رجب، دو رکعت نماز-در هر رکعت سوره‌ى «حمد» یک بار و سوره‌ى«و الضّحى» پنج بار-، خداوند در برابر هر حرف و به تعداد هر مرد و زن کافر، یک درجه در بهشت به او عطا می‌کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14001207eheyat-motiee-roze2.mp3
2.02M
|⇦•عمری زدیم از دل صدا... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•عمری زدیم از دل صدا... #روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام ب
عمری زدیم از دل صدا، باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا، باب الحوائج را روزیِ ما کرده خدا، باب الحوائج را از ما نگیرد کاش، یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد، بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد، پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادرِ خانه گه گاه میزد پرچمی را سر درِ خانه پُر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری، قدر وُسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عَصر سه شنبه خانه ی ما رو به را می شد یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد با اشک،وقتی چشم مادر آشنا می شد :محسن عرب خالقی *مادرم به روضه خون میگفت: سفرهٔ موسی ابن جعفر دارم، روضهٔ موسی الکاظم برام بخون، روضه خون شروع می کرد روضه خوندن، اینجوری میخوند: «یه وقت دیدن در زندون باز شد، چهار تا غلام سیاه این بدن نحیف رو روی تخت پاره گذاشتن، هی صدا میزدن: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى الْخَبِيثَ بْنَ الْخَبِيثِ‏ فَلْيَخْرُج‏‎.‎"میگفتن :"هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ"...» مادرم چادر گلدارش رو روی صورت میکشید، برات ناله میزد... روضه خون باز شروع می کرد به روضه خوندن، میگفت : «صدا به گوش عموی هارون الرشید رسید، گفت چه خبره؟ گفتن: بدن موسی ابن جعفر رو از زندان بیرون آوردن ، اهانت میکنند، بی احترامی میکنند...عموی هارون پابرهنه به راه افتاد، عبا برداشت، عمامه برداشت، گفت: برید بدن رو بگیرید. بدن رو آوردند در بازاری به نام "سُوق الریاحین‌" گذاشتن . گفت منادی صدا بزنه: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الطَیب بْنِ الطَیب فَلْیَخٰرُجٰ" هرکسی میخواد بدن این آقای پاک رو ببینه باهاش وداع کنه بیاد، تشیع جنازه ی باشکوهی شد، مردم همه آمدند...» اینجا بود که میدیدم مادرم روی پا میزد هی میگفت: غریب کربلا حسین ... *
14001206eheyat-bazri-zamine.mp3
2.64M
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان... #سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه ا
دوباره از دل سیاه زندان میاد صدای ناله ی ضعیفی از نفسای یوسف فاطمه نمونده غیر خِس خِس خفیفی نوری که برا اهل جهان مثل یه گنجه سهم همه ی ثانیه هاش آهِ و رنجه حالا نداره هیچ رمقی زیر شکنجه تک‌و تنها، توی زندون، براش فرقی نداره روز و شب رو سجاده، با گریه، داره میخونه"خَلِّصٰنِی یا رَب" آه! واویلا، آه! واویلا... تموم آدما قبول دارن‌ که زخم زبون یه خنجرِ بُرَّنْدَه است برا کسی که کوه غیرت باشه بردن اسم مادرش کُشنده است «گفت: زتازیانه و سیلی تو‌ندارم باک به ناسزای تو برمادرم هراس دارم » تا حرف علی رو میزنن با بغض و کینه وقتی زیر پا حُرمت مادر و میبینه سر وا میکنه توی دلش زخم‌ مدینه در ودیوار ،نوک‌مسمار، بمیرم رو‌خاک‌افتاده‌ مادر رخ نیلی ،زدن سیلی، جلو‌ چشم بارونیِ حیدر آه! واویلا، آه! واویلا... چیا سرش آوُرده بودن مگه؟ که‌ جای سالمی نداره تنش این سند غربت آقامونه زنجیر و وا نکردن از گردنش با اینکه پُر از زخمه ولی بال و پری هست توی قتلگاه شهید شده اما سَری هست میشه بدنش غسل و کفن تا پسری هست ته گودال، تنِ پامال، دارن اسبا میتازن رو‌ پیکر جلو‌چشمِ، تَرِ خواهر، به روی نیزه رأس برادر به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند بد است کسی ببیند تو را عریان به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند در میان حرمت سینه زنان می گوییم ... وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ... آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت در عوض با لب خندان پدرت را کشتند تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ... چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ... موقع بارش باران پدرت را کشتند گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ... تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟ گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
4_5816564244925123380.mp3
2.09M
دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله
4_5816564244925123378.mp3
1.11M
میون زندونمو نفس بُریدم خدا لحظه های آخرم برس به دادم رضا توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم روزه ام و وای از غصه ها افطارم شد تازیوونه ها وای غریبم آه غریبم ....... خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام برای معصومه ام دیده به راهه چشام سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه بین غربت قلبم خون شده حال و احوالم محزوون شده وای غریبم آه غریبم ...... توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها این دَم آخر با شور و شین گریونم واسه جدّم حسین وای حسینم آه حسینم
4_6021781480294843921.mp3
409.4K
زندان شده نورانی از ماه جمال تو دشمن به غل و زنجیر بسته پروبال تو دلها از داغ تو گردیده مضطر جانم فدایت یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج موسی ابن جعفر نور بصر زهرا از چه شده زندانی در بند غل و زنجیر آن جلوه ربانی با بغض و کینه میزد بی بهانه دشمن بر پیکر تو تازیانه یا باب الحوائج موسی ابن جعفر این زهر ستم آخر آتش زده بر جانت زهرا به جنان گرید برحال پریشانت برلب داری دم آخر نوایی ای رضا ای رضاجانم کجایی یا باب الحوائج موسی ابن جعفر لب تشنه دم آخر یاد شهدا بودی باذکر حسین جانم در کرببلا بودی در تشییع پیکرت شد جسارت اما نرفته دخترت اسارت یا باب الحوائج موسی ابن جعفر شوری دگر اندازد یاد حرمت در دل ما را بطلب یکشب مارا تو بدان قابل ما زنده از فیض نام حسینیم عاشق و دلداه کاظمینیم یا باب الحوائج موسی ابن جعفر
◼️ به فدای آن امامی که تاوانِ گناهِ شیعیان را به جان خرید... از امام موسى بن جعفر(علیهماالسلام) نقل شده است که فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِی ▪️خداوند عزوجل بر شيعیان غضب كرد، پس مرا مخير ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم. 📚الكافی، ج‏۱، ص۶۴۶ 🔹تاریخ اینگونه وضعیت امام(علیه السلام) را شرح می دهد که؛ لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجنِ ▪️آن حضرت همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد. 📚مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۲
ᬷ‌‌‌‌ اعجاز امام کاظم علیه السلام در خروج از زندان مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام می‌گوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود: امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم. گفتم:آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟! فرمود: ای مسیب، تو گمان می‌کنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ گفتم:نه، ای مولای من. فرمود:پس چه؟ گفتم:دعا کنید ایمانم قوی‌تر شود.امام چنین دعا کرد: خدایا او را ثابت‌قدم بدار. سپس فرمود:من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را می‌خوانم و به مدینه می‌روم.ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود:من پس از سه روز از دنیا می‌روم. من به گریه افتادم. فرمود: گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست. 📚بحار الانوار، ج 48، ص 224، ح 26 از عیون. فضیلت١٠٩٣ •┈┈┈┈••✦•••♡•••✦••┈┈┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14001208eheyat-hoseini-roze.mp3
5.65M
|⇦•دواى درد بى تابى... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾•
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•دواى درد بى تابى... #روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به ن
دواى درد بى تابى در اين زندان به جز تب نيست كسى بين غل و زنجير مثل من معذب نيست كسى غير از دو زندانبان سراغ از من نميگيرد ميان آسمان من، ستاره نيست كوكب نيست غروبى گريه ميكردم، به ياد دخترم بودم اگر نامه ندادم غير خون اينجا مُرّكب نيست پَرِ زخم، دلِ مضطر، غل و زنجير، جاى تنگ همه اينها به جاى خود، نگهبان هم مؤدب نيست به كه گويم سر سجاده ام خيلي كتك خوردم كه اينسان ناجوانمردى ميان هيچ مذهب نيست خلاصه اينكه اين شبها نگهبان بدي دارم كه حتي دست بردار از سَرِ من نيمه شب نيست لگد خوردم، زمين خوردم، دمادم خون دل خوردم ولي اين چارده سالم، چنان يك روز زينب نيست نگهبان زد مرا اما، نگهبان داشت ناموسم زنى از خاندانم پا برهنه پشت مَركب نيست كسى معصومهٔ من را به بَزم مِى نخواهد برد شرابى نيست دستي نيست، چوبى بر روى لب نيست تنى دور از وطن دارم، ولى چندين كفن دارم شبيه جد عطشانم، تن من نا مرتب نيست :محمد جواد پرچمی *علی بن محمد نوفَلی میگه : وقتی هارون الرشید مأمور فرستاد دنبال موسی بن جعفر آقا مشغول نماز بود. نوشتن بیست و یک‌ نفر آقا رو دوره کردن یکی عمامه از سرش انداخت، یکی سجاده از زیر پاش می کشید، چنان آقا با صورت به زمین افتاد محاسنش به خون خضاب شد، مگه چه‌جوری انداختند روی زمین؟ دیدن شروع کرده به گریه کردن، هارون صدا زد: یا موسی! براچی داری گریه میکنی؟ شماها آستانه تحملتون بالاست؟! فرمود: برا خودم‌ گریه نمیکنم، یادِ مصیبتای جدم ابی عبدالله افتادم... عجب دنیايی است، عجب رسمیه، هرکس تو این عالم باب الحوائج شده وقتی میری نگاه میکنی میبینی اونایی که به مقام باب الحوائجی رسیدن، اونهایی بودن که بد جوری دست و پازدن، اونهایی بودن جون دادنشون فرق میکرد با بقیه... یه باب الحوائج علی اصغر بود، ابی عبدالله دید این بچه داره سخت دست و پا میزنه، خنجر رو برداشت گوشه ی قنداق رو پاره کرد گفت: حالا دست و پا بزن... یه باب الحوائج این‌جوری دست و پا زده... یه باب الحوائج هم‌ کنار نهر علقمه، ابی عبدالله تا رسید، نوشتن: دید عباس هی میخواد پاهاش روجمع‌کنه، امام اومده بالا سرش، خجالت میکشه جلوی ابی عبدالله پا نشده، نوشتن:"اِرْتَجَحُ جَسَدَه" دیدن از خجالت بدن عباس داره میلرزه... یه باب الحوائج هم اینجوری بود.... اما من بمیرم برا اون آقایی که تو قعر سیاه‌ چال هرچی اومد دست و پاش رو تکون بده این غل و زنجیر اجازه نداد...* هربلایی سرم آمد کفنم‌ دست نخورد وقت تشییع تنم پیروهنم پاره نشد ساق من‌ خم شده اما تن‌ من کامل بود قدر انگشت بریده بدنم‌ دست نخورد صَلی اللّه عَلیک یا مَظلوم صَلی اللّه عَلیک یا سَیدنَا الْعَطشان صَلی الّله عَلیک یا سَیِدنَا العُریان گریه زیاد کردم‌ روضه زیاد خوندم‌ پشت سرت خیلی وَ اِن یَکاد خوندم‌ وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا نیزه فرو شد به تنت وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا خودت بگو از کفنت
زمزمه_بند اول گدای دوره گردم و.mp3
606K
🏴بند اول گدای دوره گردم و،دخیل کاظمینتم همسایه ی قدیمیه،عزیز و نورعینتم دستای خالیمو ببین،نذار بیفته روم زمین کریمی و ابن الکریم،یه عمره زیر دِینتم یه کاظمین داری آقا،منو دیوونه کرده همون دو گنبد طلا،منو دیوونه کرده دلم رو برده،هوای صحنت جایی نداره،صفای صحنت میزنه قلبم،برای صحنت دو تا ستاره،چه میدرخشه،تو آسمون کاظمین دو باب حاجات،پدر بزرگ و،نوه جوون کاظمین (ای اهل عالم)۲ منم گدای کاظمین 🏴بند دوم میونه زندون بلا،بودی چه زجرا کشیدی حتی یه لحظه ام آقا،خوشی تو عمرت ندیدی مثل بابات علی آقا،بودی اسیر غصه ها خیلی از این نامردا تو،زخم زبون ها شنیدی به زیر اون شکنجه ها،بودی میرفتی از حال تا می شِنیدی ناسزا،زودی میرفتی از حال فضای زندون،برید امونت سندی ملعون،بلای جونت با ضربه شلاق،می برد توونت تو خسته بودی،شکسته بودی،نداشتی جون تو پیکرت با کنده ها تا،زمین میخوردی،می بردی اسم مادرت (آه و واویلا)۲ غریب امام کاظمین 🏴بند سوم من بمیرم آقا جونم،با زهر کینه کشتنت اون لحظه های آخرت،به یاد جدت افتادی یاد لب خشک حسین،کردی و روضه خون شدی شد پاره پاره جگرت،به یاد جدت افتادی نبود کسی بالا سرت،تنهای تنها بودی نبودش اونجا خواهرت،تنهای تنها بودی کسی نیومد،دور و بر تو نشد جسارت،به پیکر تو نرفت رو نیزه،آقا سر تو خدارو شکر که،خواهر نداشتی،بره اسارت ای آقا خداروشکر که،به دختر تو،نشد جسارت ای آقا (آه و واویلا)۲ حسین غریب کربلا
4_5915979066946619708.mp3
434.5K
🏴بند اول کنج زندونم و،غربت یارِ منه هر روزِ عمر من،شام تارِ منه تحقیرم میکنه،دشمن با طعنه ها آزارم میده این،کُند و زنجیر خدا دیگه تاب و توون ندارم تو تنم دیگه جون ندارم من دیگه طاقته شنیدنه سَبّ و زخم زبون ندارم من پور حیدرم موسی بن جعفرم
بند دوم_صید صیادم و.mp3
333.1K
🏴بند دوم صید صیادم و،افتادم تو قفس میکِشم از دلم،آهی با هر نفس جونم روی لبه،بغضم توی گلو هر لحظه میکنم،مرگم رو آرزو شبیه مرغی بی پر و بال افتادم کنج این سیه چال از شکنجه ی سندیِ بی رحم میکِشم زجر و میرم از حال من پور حیدرم موسی بن جعفرم
بند سوم_زیر بار کتک.mp3
362.7K
🏴بند سوم زیر بارِ کتک،میسوزه پیکرم من وارث فدک،وارث مادرم روی من نیلی و،قامتم شد هلال این دم آخرم،شد لحظه ی وصال شاهه بغدادم و غریبم که شده زهر کین نصیبم تشنه لب جون میدم و یاد لبه تشنه ی شیب الخضیبم من پور حیدرم موسی بن جعفرم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 دوره توانمندسازی «ماه» برگزار می‌شود 🔸 این دوره برای معرفت و مهارت‌افزایی هیأت‌ها و تشکل‌های دینی درآوردگاه تمدنی برگزار می‌شود و به هیأت‌هایی اختصاص دارد که ظرفیت اصلی خود را می‌دانند و در جامعه پیرامون خود کنشگری اجتماعی و فرهنگی دارند. 🔸 دوره توانمندسازی «ماه» ویژه‌ مدیران هیأت‌های مذهبی و تشکل‌های دینی و مسئولان رسانه‌، بخش نوجوان و بخش خواهران هیأت‌ها و تشکل‌ها برگزار خواهد شد. 🔸 از ویژگی‌های این دوره می‌توان به استفاده از توان علمی و تجربه‌ عملی اساتید برجسته‌ کشور، ارائه‌ مدرک معتبر کشوری و همچنین بهره‌مندی از مزایای ویژه‌ شرکت کنندگان در این دوره اشاره کرد. 🔸 برخی از اساتید این دوره افرادی همچون آیت‌الله میرباقری، حجج اسلام عابدینی، پناهیان، قاسمیان، سرلک، انجوی‌نژاد، میرزامحمدی و مرادی و همچنین سنگری، رائفی‌پور، قرایی، ملتجی، یکتا و یامین‌پور خواهند بود. 🔸 علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به وبگاه اینترنتی www.roshdheyat.ir مراجعه کرده و یا عدد ۸ را به سامانه ۱۰۰۰۴۶۱۵ ارسال کنند. سازمان هیأت و تشکل‌های دینی @beyragheheyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا