وقتی #محمدرضا از #جبهه می اومد
و واسه چند روز خونه بود، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم.
میدیدم نماز #شب میخونه و حال عجیبی داره.
یه جوری شرمنده #خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترین #گناه رو در طول روز انجام داده.
یه روز #صبح ازش پرسیدم:
چرا آنقدر #استغفار میکنی؟!
از کدام #گناه می نالی؟!
جواب داد:
همین که این همه #خدا بهمون #نعمت داده و ما نمی تونیم #شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای #شرمندگی داره...
راوی: #خواهر_شهید
#محمد_رضا_تورجی_زاده