eitaa logo
کانال رسمی حسینیه اندیشه
1.2هزار دنبال‌کننده
178 عکس
49 ویدیو
148 فایل
بیش از پنجاه سال پژوهش برای «انقلاب فرهنگی»؛ بستر تحقق «تمدن نوین اسلامی» ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️به مناسبت سی و یک سال تمام پرچمداری توحید✳️ 🔆صفحه دوم🔆 🔸اما داستان «مقربین» و کسانی که به شما مقرّب و نزدیک شده‌اند، فرق می‌کند؛ آنهایی که بخاطر این‌که دور و بر شما هستند، تیرهایی که به سوی شما روانه شده، سر و صورت آنها را هم خراشیده... مثل حبیب نجار که به روایت مرحوم طبرسی از امام باقر(ع)، یکی از همین مقربین بوده؛ همان که خدا در سوره یاسین درباره او صحبت کرده: «و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی»... و مثل مردی که در دوران ما از گوشه کنار شهر و از فراسوی باور ما آمد و وجودش را سعی برای دفاع از خداپرستی فراگرفته بود؛ را می‌گویم که به لطف شما، باری از دوش شما برداشت و تمام عمرش را در امواج بلا سپری کرد و سپر تیرهای دشمنان شما به سمت محبین و شیعیانتان شد... ✅ تقدیم به: شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که جانش را فدای حضرت (عج) و شیعیان او و خیمه او یعنی جمهوری اسلامی کرد و تقدیم به ابرمردی که سی و یک سااااال تمام است مثل مُرادش خمینی، نگذاشته تا واقعیت و طبیعت امریکایی، زانویش را روی خرخره‌ی مومنین بگذارد و مانع شده تا دین ما به خُرده فرهنگی که تابع تکنولوژی دنیاپرستان است، تبدیل شود و در فقدان محاسباتی که حوزه و دانشگاه باید به انقلاب می‌رساندند، با دست‌خالی در برابر محاسبات سرمایه‌سالارانه‌ی دستگاه کارشناسی از ایمان ما و جهت‌گیری انقلاب حفاظت کرده. تقدیم به ؛ به امید آن‌که وقتی در هنگامه قیامت و در روز واقعه، حضرت ولی‌عصر(عج) از وفای ما به نائب عامش پرسید، شرمنده نباشیم و تقدیم به مرحوم که وقتی در کنارش بودیم، انگار در جبهه دفاع فرهنگی از حضرت صاحب(عج) راه‌مان داده بودند و حالا در فقدانش هر چند وقت یکبار، نوای حاج منصور را زمزمه می‌کنم: 🔹دنیا فریبم داد ای دادِ بیدااااد/ دیگر نمی‌آید گردان مقدااااد 🔹جانم حسین جانم جانم حسین جاااان/جانم حسین جانم جانم حسین جااااان ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ @HossiniehAndisheh
✳️ روایتی امروزی از «یا ساتِر کُلّ مَعیوب» ✳️ 🔹 یک‌وقت می‌گوییم «یا ستار العیوب» و پوشاننده‌ی عیب‌ها را صدا می‌زنیم و خب بعدش تصور می‌کنیم که عیب برای خودش یک چیزی است و ما هم برای خودمان یک چیزی و فقط حیف که بعضی وقت‌ها این «عیب» می‌آید و می‌نشیند روی «ما» و با هم قاطی می‌شویم. اما بعضی مواقع مثل موقعی که دعای جوشن کبیر می‌خوانیم، خدا را با «یا ساتر کل معیوب» صدا می‌زنیم؛ یعنی «پوشاننده‌ی هر چیز خراب و عیب‌دار و ناسالمی». اینجا انگار «عیب» دیگر چیز جدایی از «ما» نیست و وقتی کسی بیاید و ما را جمع‌بندی کند، می‌گوید: روی‌هم‌رفته مال نیست، به درد نمی‌خورد، به کار نمی‌آید، خراب است، عیب دارد... ••─━⊱✦♦️✦⊰━─•• 🔹 اینجا کار بیخ پیدا می‌کند؛ چون این‌طوری نه فروشنده داریم نه خریدار، بی‌قدر و قیمت می‌شویم و برای معامله نمی‌ارزیم. فقط لطف و کرم خدا باید بیاید وسط و «ساتر کل معیوب» بشود و نقش مشتری را بازی کند و ما را بخرد و بپوشاند و پارچه‌ی سترش را روی ما بیاندازد تا خوشگل بشویم و بی‌عیب و نقص به نظر بیاییم. دستش درد نکند. همین دستهایی که شب‌های جمعه و بعد از شنیدن «یا باسط الیدین بالعطیه» باز میشود و به ما عطیه و هدیه می‌دهد و از این پارچه‌های ستر و خطاپوشی روی ما می‌اندازد؛ همین دست‌های خدا، همین یدالله و فرزندانش. همین بزرگوارهایی که جنس‌های خراب و ناسالم را توی دستگاه‌شان راه می‌دهند و با ما ها کار می‌کنند و فشارش را هم به جان می‌خرند؛ فشار جنس‌های ناجوری که فقط پارچه‌ی ستر و عیب‌پوشی روی‌شان افتاده و الا واقعا عیب دارند و هنوز خرابند و مشتری‌پَران و زیان‌ده و آبروبَر... ••─━⊱✦♦️✦⊰━─•• 🔹 ...من دقیقا نمی‌دانم قضیه چه بوده اما بهرحال با این کارش، «خرابی» ما و «عیب»‌های‌مان را دوباره به یادمان آورد. یادمان آورد که چطور فرق بین «مالکیت شخصی» را با «مالکیت خصوصی» نفهمیدیم و «الگوی تولید و اشتغال» را _ که سرنوشت جامعه را بدست می‌گیرد _ بی‌ربط به خدا و پیامبر و دین و فقه تصور کردیم و آن را صرفاً شأن عقلاء دانستیم و اختیارش را به کارشناسان جهانی (این فقهای مذهبِ «پرستش پول» و «سرسام‌آور کردن سود») سپردیم و در نتیجه، «شرکت‌ها» را که در روال جهانی، سلول اولیه‌ی نظام سرمایه‌داری و اولین مرکز تجمع سرمایه و تکاثر ثروت برای سودپرستان هستند، به عنوان قاعده‌ی اقتصاد پذیرفتیم تا سرمایه‌سالاری وحشی با اهرم پرمنّت «کارآفرینی»، زانویش را روی گردن کارگران بگذارد و هم انقلاب عزیز ملت بدون نسخه جایگزین بماند و به فراموش کردن عدالت متهم شود و هم به کسانی که دغدغه عدالت دارند، انگ «کمونیست» بچسبد. ••─━⊱✦♦️✦⊰━─•• 🔹 ما عمدی نداشتیم ولی عیب داشتیم؛ عیب ساده‌انگاری. گمان می‌کردیم آدم‌های خوب کافی هستند و تحت تسخیر مدل‌ها و الگوهای اداره کشور در نمی‌آیند. فکر میکردیم کفر «پیچیده» نیست و «بت‌پرستی» مدرن نمی‌شود. تصورمان این بود که کفر فقط اعتقاد آدم‌ها را با مجسمه‌های چوبی و سنگی خُرد می‌کند و نمی دانستیم می‌تواند اقتصاد را هم با زنجیره‌ی «شرکت» و «بانک» و «برنامه توسعه» به اسارت سرمایه‌داران در بیاورد و طناب دار را به گردن مستضعفین بیندازد... گناه خودکشی آشکار «عمران» و خودکشی پنهان ِ بقیه همکارانش به گردن نخبگان ماست اگر از این زنجیره انتقام نگیرند و آن را پاره پاره نکنند؛ انتقامی که نه با داد و بیداد یا فحش و ناسزا و مرثیه‌سرایی و مصیبت‌خوانی که فقط با «تولید نسخه‌ی جدید الگوی تولید و اشتغال بر اساس دین و عدالت» گرفته میشود... دستت را باز کن و این عیب ما را بپوشان... یا باسط الیدین بالعطیه... یا ساتر کل معیوب... ••─━⊱✦♦️✦⊰━─•• ✅ تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که همانند مقتدایش (که خامنه‌ای بود) و محبوبش (که ملت ایران بود) گُرده‌ی کفر و بت‌پرستی مدرن را در بخش نظامی و امنیتی شکست و با آن چشمان بی‌خواب از مجاهدت، نگران نخبگان ایران است که آیا راهش را در کمک به رهبری و ملت ادامه می‌دهند و گرده‌ی بت‌پرستی مدرن را در بخش اقتصادی می‌شکنند یا نه؟ ✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
✳️ آیه‌ای در میانه‌ی «انقلابی‌گریِ غیرقاعده مندِ برادران» و «سکوت منفعلانه‌ی مقدس مئابان»✳️ 🔆 صفحه اول 🔆 ✅ حوالی سال صدونودوهشت و صدونودونُه قَمری، با این‌که مأمون تازه توانسته بود برادرش را از میان بردارد و سوار بر مرکب خلافت شود، باز هم آب خوش از گلویش پایین نرفته بود و قیام‌های علویان و سادات، نفَس حکومتش را به شماره انداخته بود و روز و شبِ بلاد مسلمین، مزّه‌ی التهاب و انقلاب می‌داد. هر شهر مهمّی که نگاه می‌کردی، یا یک علوی قیام کرده بود یا مردم انتظار قیامش را می‌کشیدند. انگار یک پای ثابت طرفداران آنها هم شیعیانی بودند که حالا تعدادشان زیاد شده بود و هویّت و جمعیت‌شان به جایی رسیده بود که گزارش‌های تاریخی می‌گویند: «پانزده سال قبل از خلافت مأمون و هنگام شهادت حضرت (ع)، *هفتاد هزار دینار طلا* از وجوهات، فقط در دست یکی از وکلای حضرت کاظم باقی مانده بود.» این وسط، «برادران حضرت رضا» بخش مهمی از بار قیام را به دوش می‌کشیدند و وقتی «ابوالسرایا» در سال 199 در کوفه قیام کرد، فرماندارانش را به شهرهای مختلف فرستاد: «ابراهیم بن موسی بن جعفر» به یمن، «اسماعیل بن موسی بن جعفر» به فارس و «زید بن موسی بن جعفر» به اهواز رفتند و حتی «محمد بن جعفر» پسر بلافصل حضرت صادق و عموی امام رضا (ع) در مدینه قیام کرد. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ اما ابالحسن (ع) با هیچ‌یک از قیام‌ها همراه نبود و حتی صریحاً با حرکت محمدبن جعفر و زید بن موسی مخالفت کرد. انگار می‌دانست که دربار اموی و خلافت عباسی سال‌هاست نحوه‌ی زندگی متداول در «تمدّن ایران و روم» را با روکشی منافقانه از دینداری، وارد دنیای اسلام کرده‌اند و ذائقه‌ی مردم را با شهوات قیصری و کسرایی، طوری خو داده‌اند که رعیّت حتی اگر از ظلم خلفاء خسته شوند و مدّتی زیر علَم قیام سینه بزنند، باز هم برای تأمین رفاه‌شان «ظلّ‌السلطان» را انتخاب می‌کنند و به دامن متخصصینِ دنیاپرستی برمی‌گردند. یعنی سادات علوی و حسنی هر چقدر هم به راه‌های متداولِ کسب قدرت و رهبری قیام وارد بودند، وقتی به حکومت می‌رسیدند نمی‌توانستند مثل هارون‌ها و امین‌ها و مأمون‌ها، چرخ دنیای مردم را بچرخانند. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ وقتی مأمون برای فرونشاندن آتش قیام‌ها، بزرگِ خاندان ابوطالب را در سال 200، مجبور به هجرت کرد و (ع) را به مرو آورد تا مُهر سازش با دستگاه را به ردای منزّه امامت بزند و از این راه، پرچم مبارزه را از دست سایر علویون بگیرد، توانست محصول تدبیرش را زود بچیند و قیام‌ها را سرکوب کند اما نمی‌دانست که معدن نور و هدایت را به مرکز دنیاپرستی و نفاق آورده و بیشترین نقش را در رسوایی و مفتضح‌کردن خودش ایفا کرده. حضرت رضا، میدان جهاد را جای دیگری غیر از خیابان‌های جنگ‌زده‌ی کوفه و یمن و فارس می‌دانست؛ دربار عباسی را به معرکه‌ی اصلی مبارزه تبدیل کرده بود و به پایه‌های سلطنت و دنیاپرستی و کاخ‌نشینی او ـ که نقابی از تدیّن و تقدّس بر چهره داشت ـ حمله می‌کرد تا مردم کم‌کم از تعلّق به زندگی مادّی کنده شوند و حقیقت سیاست الهی و قدرت نبوی را به چشم ببینند. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ اما شیعه انگار نمی‌توانست پابه‌پای حضرت بیاید و تحلیل‌های دیگری ذهنش را قلقلک می‌داد و حکمت رفتار امام را نمی‌فهمید. وقتی نزدیکان حضرت، عدم ورود ابالحسن به مبارزه‌ی نظامی را به چالش می‌کشیدند و با مشارکت‌شان در قیام‌ها این خیال را ترویج می‌کردند که: «حالا که عدالت نیست و مردم همراه‌مان هستند، چرا بر ضد ظلم قیام نکنیم؟» دیگر چه انتظاری از عوامّ بود که میدان اصلی مقابله را تشخیص دهند و به مرو بروند و دور و بر امام را بگیرند و فضا را به نفع حضرت تغییر دهند؟! در آن آشفته بازار، عدّه‌ی دیگری هم بودند که به علی‌بن‌موسی که زهد و قداستش، همه را یاد علی‌بن‌ابیطالب می‌انداخت، تهمت می‌زدند که «درباری شده و شیرینی دنیا کام فرزند پیامبر را هم پُر کرده». ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ اهالی انقلابی‌گریِ غیرقاعده‌مند و خرمقدّس‌های نادان نسبت به شرایط و محیط و خلاصه معادلات موجود سیاست‌ورزی، ذهن شیعه را طوری منقبض کرده بود که پا نداشت تا به دنبال امام بدوَد و در مجاهده‌ی اصلی شرکت کند. نشان به آن نشان که وقتی مأمون، وزیرش فضل‌بن‌سهل را در هنگام خروج از مرو ترور کرد، یاران فضل آن‌قدر قوی بودند که به خیمه‌ی خلیفه حمله کنند تا جانش را بگیرند و مأمون مجبور شود به حضرت رضا متوسل شود تا پراکنده‌شان کند؛ اما وقتی ابالحسن در آن حجره‌ی حزین به شهادت رسید، صدای کسی در نیامد. ادامه دارد... 👇👇👇 ✅ @HossiniehAndisheh
✳️ آیه‌ای در میانه‌ی «انقلابی‌گریِ غیرقاعده مندِ برادران» و «سکوت منفعلانه‌ی مقدس مئابان»✳️ 🔆 صفحه دوم 🔆 در چنین شرایطی که اکثر مردها به خاک تردید افتاده بودند و زمین‌گیر تحلیل‌های تاریک شده بودند تا امام مشعل هدایت را تنهای تنها روشن نگه دارد، فقط یک بود که قیام کرد تا به همه‌ی مردنماها ثابت کند راه، همانی است که امام می‌رود و نبض توحید و خداپرستی همان‌جایی می‌زند که قدم می‌گذارد. رفت تا ثابت کند اقامه‌ی کلمه‌ی حق فقط با دستان فرزند محمّد و علی ممکن است و مجاهده از همان شمشیری می‌چکد که در دستان اهالی ذوالفقار باشد. تحمل راه مدینه تا قم برای مخدّرات نجیبی که خانه‌ی پیامبر از آنها روشنایی می‌گرفت، کار راحتی نبود اما وقتی مسأله، نصرت امام معصوم باشد، معصومه‌ی موسی بن‌جعفر همان کاری را می‌کند که فاطمه‌ی حیدر انجام داد. حالا می‌شود حدس زد که چرا در خاندانی که دخترها در نوجوانی ازدواج می‌کردند، کریمه‌ی اهل‌بیت با وجود هفده هجده باری که به بهار آبرو داده بود، به خانه‌ی بخت نرفت. عابد و عالم و زاهد زیاد بودند ولی مگر مردی پیدا می‌شد که در عرصه‌ی مجاهده و نصرت و قیام، کفوی برای شود؟! حالا می‌توان تخمین زد که چرا از بین این‌همه امامزاده ـ که همه‌شان واجب التعظیم هستند ـ فقط برای زیارت ملیکه‌ی قم است که روایت خاصّ نقل شده و این بانو را هم‌سنگ عباس‌بن‌علی و علی‌اکبری قرار داده که در اوج غربت، امام را رها نکردند. همان سلسله سند نورانی و درجه یک را می‌گویم که این کلام برادرش را از پیچ‌های تاریخ عبور داده‌اند و به ما رسانده‌اند: «سعد بن سعد اشعری قمی می‌گوید از حضرت رضا درباره‌ی خواهرش سوال کردم. فرمود: «هر کس او را زیارت کند، بهشت خدا مال او خواهد شد.» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ این غزل‌گریه‌ها که می‌بینی، آنِ شعر است شعر آیینی زنده‌ام با همین جهان‌بینی، ای جهان من! ای «جهان‌بانو» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✳️ پی نوشت: تحلیل علیلی بود از قیام حضرت کریمه که تقدیمش می‌کنم به عتبه‌های آهنی و سبزرنگ رواقش که حالا دیگر عوض‌شان کرده‌اند؛ مخدّره‌ای که گمان می‌کنم اگر تمامی فقهای شیعه در بهشت هم دور هم جمع شوند و عقل‌های نورانی‌شده‌‌ به نور اهل بیت را روی هم بریزند، باز هم به فهم درجاتش نمی‌رسند. البته مهمتر از تحلیل، تطبیق آن به شرایط روز و امتحانات فعلی جامعه ی شیعه است که امروز، جنسی اقتصادی پیدا کرده. در فایل صوتی ای که کانال حسینیه اندیشه با عنوان: «تحلیلی جدید از منزلت حضرت معصومه (س) در شکستن تئوری قدرت متداول در زمان امام رضا(ع) و تطبیق آن بر چالشهای اقتصادی نظام جمهوری اسلامی» بارگذاری کرده، این تطبیق هم تا حدودی انجام شده. ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ @HossiniehAndisheh
✳️پاسخی به سلسله سوالات ِ «أین أین»✳️ ✅ حالا نه این‌که همه‌ی دعاها را گشته باشم اما بین دعاهایی که چشمم به نورشان منوّر شده، دو تا دعا هست که توی آنها انگاری دنبال چیز خاص و جای مخصوصی می‌گردیم. یکی همان اوائل «ابوحمزه» است که «کوش؟ کوش؟» و «کجاس؟ کجاس؟» راه می‌اندازیم و پشت‌سرهم «أین؟ أین؟» می‌گوییم و دقیقاً دنبال جایی می‌گردیم که «پرده‌پوشی زیبا» و «گذشت بزرگ» و «گشایش نزدیک» و «فریادرسی پرسرعت» و «مهربانی فراگیر» و «هدیه های برتر» و «موهبت‌های گوارا» و «جایزه های گران‌قیمت» و «فضل پرعظمت» و «عطای پر ابهت» و «احسان دیرینه» و بالاخره «کرَم»خدا آنجاست: 🔹أَيْنَ سِتْرُكَ الْجَمِيلُ أَيْنَ‏ عَفْوُكَ‏ الْجَلِيلُ‏ أَيْنَ فَرَجُكَ الْقَرِيبُ أَيْنَ غِيَاثُكَ السَّرِيعُ أَيْنَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ أَيْنَ عَطَايَاكَ الْفَاضِلَةُ أَيْنَ مَوَاهِبُكَ الْهَنِيئَةُ أَيْنَ صَنَائِعُكَ السَّنِيَّةُ أَيْنَ فَضْلُكَ الْعَظِيمُ أَيْنَ مَنُّكَ الْجَسِيمُ أَيْنَ إِحْسَانُكَ الْقَدِيمُ أَيْنَ كَرَمُكَ يَا كَرِيمُ🔹 ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ بعد انگاری همه این خوبی‌ها را در دو چیز جمع بندی می‌کنیم و می‌گوییم: پس به «کرم و بزرگواریت» من را نجات بده و به «مهربانی و رحمتت» مرا آزاد کن... بِهِ فَاسْتَنِقِذْنِي وَ بِرَحْمَتِكَ فَخَلِّصْنِي‏ ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ به ما یاد داده بودند که «أین» سوال از جا و مکان است و من همیشه توی سحرهای ماه مبارک، دنبال جای کرم و مکان رحمت خدا می‌گشتم؛ خدایی که بدون زمان و بدون مکان بود. حالا باید اعتراف کنم که جواب «أین أین» ها را در حرم شما توی زیارت‌های وداع گرفته‌ام یا (ع)! وقتی سرم را روی شانه‌های در خروجیِ بالاسر می‌گذاشتم و مفاتیح را باز می‌کردم و از «زیارت جامعه کبیره» و بعد از «زیارات جامعه» رد می‌شدم و می‌رسیدم به «دعای بعد از زیارت ائمه» و آن فرازهای میانه‌اش که از «اسم مکان» استفاده کرده بود و صریحاً داشت با حرف اشاره، به جا و مکان رحمت و مهربانی خدا اشاره می‌کرد: اللهم انّ هذا مشهد لایرجو من فاتته فیه رحمتک أن ینالها فی غیره... خدایا این محل و و زیارتگاه، جایی است که اگر کسی رحمت تو را در آن از دست بدهد، امید ندارد که مهربانی تو در جای دیگری نصیبش شود... ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ چیز غریبی هم نبود. انسان ِ فرورفته در زمان و مکان چطور می‌خواست با خدای نامحدود لازمان و لامکان تماس بگیرد؟ جز اینکه خدا لطف کند و اراده اش را بریزد توی زمین هایی و زمان‌هایی و آنها را سر دست بگیرد تا بشریت از سردرگمی خلاص شود. همان خانه‌هایی که: «اراده الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم» اراده‌ی خدا برای اندازه‌های هر کاری، به شما نازل می‌شود و از خانه‌های شما به جهان صادر می‌شود... مراکز تولید و توزیع ِ معنویت و رحمت که مدتهاست مراجعه به آنها مستحب و غیرضروری تشخیص داده می‌شود و حالا برخلاف اماکن مربوط به ضرورت‌های مادی ـ_ که لابد اوجب واجباتند _ بسته شده‌اند... ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ خب! دیگر نباید سوالی باشد که پس دومین دعا چه شد؟ معلوم است که؛ دعای ندبه. و زاری بر از دست‌دادن ارتباط مستقیم با تجسم رحمت خدا و جا و مکان مهربانی او و رسیدن به وضعیتی که «أین أین» های دوازده‌گانه در دعای سحرگاهی حضرت سجاد (ع)، حداقل سه برابر تفصیل پیدا کرده‌اند و به سی‌وشش _هفت «أین أین» در این وانفسای غیبت رسیده‌اند: 🔹أَيْنَ‏ الْحَسَنُ‏ أَيْنَ الْحُسَيْنُ، أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ، صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ، وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ، أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ، أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ، أَيْنَ الشَّمُوسُ الطَّالِعَةُ، أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ، أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ، أَيْنَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ، أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ، أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ‏ وَ الْعِوَجِ، أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ، أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ،أَيْنَ...🔹 ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ تقدیم به همه مجاوران ِ «مشهد لایرجو من فاتته فیه رحمتک أن ینالها فی غیره» به امید یادی و دعایی؛ و تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که با دفاع از اماکن رحمت و مراکز تولید و توزیع معنویت، انتهای زندگی دنیایی‌ش را هم به زیارت همه آنها ختم کرد و قله‌های رحمت و معنویت در آسمان و زمین را در آغوش پر از خون خود کشید. ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ @HossiniehAndisheh
✳️حیات و ممات؛ از شب جمعه تا روز جمعه✳️ ✅ شب جمعه‌هایی که عشق و حال با دنیا در روزهای قبلش، حس و حال دعا را گرفته باشد و «کمیل» به چشمم زیاد بیاید، می‌روم سراغ دعای کوتاه و زیبایی که شیخ عباس قمی برای شب جمعه نقل کرده: «اللهم من تعبّأ و تهیّأ...» مقدمات قشنگی می‌چیند: «هر کسی برای جایزه‌گرفتن پیش کسی می‌رود ولی من پیش تو می‌آیم؛ می‌آیم ولی نه با اعتماد به کارهای ظاهراً خوبی که کرده‌ام بلکه با امید به عفو و بخشش پرعظمتت که هر چقدر دور و بر جرم‌های بزرگ بگردم، باز هم به سراغم می‌آید.» و بعد خواسته‌اش را رو می‌کند: «فهب لی یا الهی فرجاً بالقدره التی تحیی بها میت البلاد... به من فرج و گشایشی ببخش با قدرتی که داری؛ همان قدرتی که با آن سرزمین‌های مُرده را زنده می‌کنی» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ خب قدرت خدا در زنده‌کردن زمین‌های مُرده، بیشتر از هر چیزی با فرستادن ابر و صاعقه و باران معلوم می‌شود اما ذهن من با ترکیب «فرج» و «تحیی» و «میت» و «البلاد» میپرد به روز جمعه و صاحبش. همان که در دعای عهد درباره‌اش می‌گوییم: «و اعمر اللهم به بلادک و أحی به عبادک...خدایا بوسیله او به سرزمین‌هایت آبادی بده و بندگانت را زنده کن» انگاری که این همه آدم‌های زنده و پرچنب و جوش و آبادانی‌ای که بشر توی دنیا به راه انداخته را به هیچ می‌گیرد و انسان‌ها و سرزمین‌های بدون امام را مُرده و خراب حساب می‌کند. و خب اگر به «ساسه العباد و ارکان البلاد» نگاه کنیم، تصدیقش می‌کنیم. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ همان که در دعای امام رضا (ع) برای حضرت صاحب الامر(عج) برایش می‌خوانیم: «و أحی به القلوب المیّته» یا در زیارت جمعه می‌خوانیم: «السلام علیک یا عین الحیاه... سلام بر تو ای سرچشمه زندگی» انگار وقتی چشمه و سرچشمه زندگی در بین ما نجوشد، انصاف این است که قلب‌های‌مان را مُرده و کارهای خودمان را «مُرده‌گی» حساب کنیم تا «زندگی»... کارهایی و زندگی‌هایی که ربط‌شان به شما یا نامعلوم است یا ضعیف است و یا بچه‌گانه و در عوض، به زندگی و حیات و زیستی که اغیار تعریف کرده‌اند، همچین خوب می‌سازد و با آنها هماهنگ در می‌آید. از زندگی و حیات تکوینی که در «زیست» تعریف کرده‌اند و آن را به آزمایش و آزمایشگاه کشانده‌اند تا زندگی و حیات اجتماعی که در «توسعه‌یافتگی» تحلیل کرده‌اند و آن را به استانداردهای کیفی و شاخصه‌های کمّی رسانده‌اند و با طراحی «برنامه‌های توسعه» در سرتاسر جهان، تعریف «زندگی خوب» و تحقق آن را به دست گرفته‌اند. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ «فهب لی یا الهی فرجاً بالقدره التی تحیی بها میت البلاد» با قدرت خودت به ما فرج و گشایشی بده که تعریف زندگی خوب را خودمان بسازیم و این زنجیره‌های مُردگی را بشکنیم. زنجیره‌های مُردگی که «عباد» و «بلادِ» دنیاپرست را خوب به بند می‌کشد و با کشتن روح‌ها و خرابی سرزمین‌ها، تعادل و آبادانی و نظمی ظاهری برایشان درست می‌کند اما به آب و گِل محبّین شما نمی‌سازد. ملّتی که وجدان محمّدی و علوی و حسینی داشته‌اند و با قیام نوّاب شما زنده شده‌اند، با آن نظم‌ها کنار نمی‌آیند و آن تعادل‌های مادّی را می‌شکنند و در فقدان تعریف الهی از زندگی خوب، همین هرج و مرجی به راه می‌افتد که گرفتارش هستیم... ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ ما را این‌طور «لایموت فیها و لایحیی» نپسندید؛ این‌طور بلاتکلیف و سرگردان بین وجدان الهی و زندگی مادّی که همان مُردگی است. ما را مال خودتان کنید و اهل چشمه‌ای که زندگی فقط از آن می‌جوشد یا «عین الحیاه»! با همان قدرتی که سرزمینهای مُرده را زنده می‌کنید، ما را مهیای شکستن « » و ساختن نسخه جایگزین کنید که اگر این کارها از دستمان بر نیاید، بعید است زمینه سازان برنامه‌ای شویم که خدا برای آینده ریخته و آن را در معراج با پیامبرش در میان گذاشته: «بالقائم منک أعمُرُ ارضی... و به اُحیی عبادی و بلادی... با قائم آل‌محمد (عج) است که زمینم را آباد می‌کنم و به وسیله اوست که بندگان و سرزمین‌هایم را حیات می‌بخشم»... و اعمر اللهم به بلادک و أحی به عبادک.... ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ❤️_ تقدیم به رهبر حکیم انقلاب که سالها پیش گفت «توسعه دارای بار ارزشی است و تصور پیشرفت از طریق الگوهای غربی، برای کشور کاملا خطرناک است» و تولید « » را سفارش داد اما تولید این نیاز حیاتی در اتحاد بسیاری از نخبگان حوزه و دانشگاه با سیاست‌بازان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب به حاشیه رفته؛ و تقدیم به یک و بیست دقیقه شب‌های جمعه که با اتکا به تجارب ، حیاتی جدید در عرصه نظامی و امنیتی رقم زد و با تکیه بر ، تعریفی نوین و الهی و کارآمد را از سبک زندگی دفاعی در مقابل نظامی‌گری‌های مدرن و سخت‌افزارمحور به نمایش گذاشت... ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ @HossiniehAndisheh
🔅 بخشی از نامه حضرت امام (ره) نسبت وضعیت جنگ در تاریخ 13 تیر 1367 (14 روز پیش از قبول قطعنامه 598): ✅ «...این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در تمامی مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود آوریم. باید همه برای جنگی تمام عیار علیه امریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلم است. این جانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه‏ های نبرد، تقدیم می‏ نمایم...» 🔅 بخشی از پیام حضرت امام بعد از قبول قطعنامه 598: ☑️ «...در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصا براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى‌دیدم، ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى #کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم، و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‌دانم. و خدا مى‌داند که اگر نبود انگیزه‌اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نمى‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود... و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و #جام_زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام...» 29 تیر 1367 ✅ @HossiniehAndisheh
🔰ضرورت تحلیل منطقی و قاعده مند از علل قبول قطعنامه 598🔰 برای خروج کشور از ناهنجاری ها، راهکارهای کوتاه مدتی مانند «تعمیم نهادسازی انقلابی» مطرح شد. اما این پیشنهاد اگر مبتنی بر راهکار میان‌مدت و بلندمدت نباشد و یک تحلیل علمی بر همه‌ی این راهکارها حاکم نشود، در طول زمان با موانع جدّی مواجه خواهد شد. همچنان‌که در پایان دوران دفاع مقدس چنین مشکلی پدید آمد. در واقع به‌دلیل پیچیدگی جنگ در دنیای امروز و کثرت موضوعات آن، یک دستگاه برای اداره‌ی جنگ لازم است و اگر این دستگاه محاسباتی براساس فرهنگ مذهب نباشد، استفاده از نسخه‌های متداول و دستگاه‌های محاسباتی موجود اجتناب‌ناپذیر است. همین مسأله بود که موجب شد حضرت امام ناچار به قبول شود زیرا مسئولان نظامی، سیاسی و اقتصادی براساس محاسبات متداول، به این نتیجه‌ی رسیدند که کمبود ادوات نظامی و کمبود پول و بودجه، امکان ادامه‌ی جنگ را از بین برده و همین بررسی کارشناسی را به حضرت امام منتقل کردند و ایشان نیز به تعبیر خود، جام زهر را نوشیدند. اما اگر دکترینِ نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای نظامی براساس ادبیات انقلاب تغییر می‌کرد و تفاوت وضعیت زندگی در جبهه و زندگی در پشت جبهه از بین می‌رفت، سرنوشت جنگ به‌گونه‌ی دیگری رقم می‌خورد. همچنان‌که نهادسازی بدون تغییر سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای اداره‌ی کشور باعث شده تا مقام معظم رهبری علی‌رغم بدبینی به نتیجه‌بخش بودنِ مذاکره با امریکا، را تجربه کنند و در صورتی که راه نوینی برای اداره‌ی کشور برمبنای دین و انقلاب ارائه نشود، برجام‌های دیگری نیز به ایشان تحمیل خواهد شد. 📚کتاب گفتمان انقلاب اسلامی؛ فصل سوم، گفتار اول، مبحث دوم ✍️ حجت‌الاسلام و المسلمین مرحوم استاد صدوق @HossiniehAndisheh
⊱✦🔹﷽🔹✦⊰ ✳️ «جهنم، سوزانندگی و خستگی؛ به اندازه سیصد و نود و چهار هزار و صد و شصت و دو روز» ✳️ ✅ قبلا هم گفته بودم که نیمه شعبان‌ها دلم می‌گرفت. یک دلیلش شاید همان بود که شاعر می‌گفت: این جشن‌ها برای من، «آقا» نمی‌شود/ «شب»، با چراغ عاریه «فردا» نمی‌شود. اما دلیل محکمترش را بعداً فهمیدم. وقتی داشتم زندگینامه‌ی آخرین نائب خاص را می‌خواندم و ناگهان دیدم که نوشته «علی بن محمد سمری» در نیمه شعبان سال سیصد و بیست و نُه قمری، شیعه را تنها گذاشته. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ یعنی نیمه شعبان به جز روز ولادت حضرت حجت، روز آغاز غیبت‌کبری هم بوده. روزی که دست ما از دامن شما کوتاه شد. بعد با کمک یک سایت، «نیمه شعبان سال سیصد و بیست و نه» را تبدیل کردم به تاریخ شمسی. مصادف شد با آخرین روزهای اردی «بهشت» و شنبه‌ای را نشان داد که «جهنمِ» بدون شما بودن آغاز شده. گفتم «جهنم»؟! جهنم قاعدتاً باید آدم را آزار بدهد و این قدر بسوزاند که خسته‌اش کند اما امثال من که در همه‌ی این «سیصد و نود و چهار هزار و صد و شصت و دو روز»ی که از بی‌شُمایی گذشته، خوبیم و خیلی وقت‌ها بهمان خوش می‌گذرد. خدا را شکر. راستی شما چطورید آقا جان؟ ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ ...البته بعضی‌ها هم هستند که در «جهنمِ» نبودن شما خوب نیستند و در همه این «هزار و صد و دوازده سال و سه ماه و هجده روز» بهشان خوش نمی‌گذرد و می‌سوزند و خسته می‌شوند. مثل همان‌هایی که حضرت رضا (ع) در دعا برای شما توصیف‌شان کرد: «الذین سلوا عن الاهل و الاولاد و تجافوا الوطن و عطلوا الوثیر من المهاد و رفضوا تجاراتهم و اضروا بمعایشهم...» آنهایی که زن و بچه را فراموش کردند و از وطن‌شان کَندند و بسترهای راحت را معطل کردند و کار و کاسبی‌شان را کنار گذاشتند و به نان و آب خودشان ضرر و ضربه زدند... ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ مثل همه نوّاب عامَ شما و مثل همه شهیدان رکاب‌شان که از امّت شما حفاظت کردند و در دنیای دریده شده از الحاد و التقاط و زیر آتش کفر و نفاق ـ که می‌سوزاند و خسته می‌کند _ سدّ و سنگری برای دفاع از ایمان مومنین ساختند و بعد این‌طور خودشان را روایت کردند: «که اگر بندبند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند،‏‎ ‎‏اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی‏‎ ‎‏دیدگانمان به اسارت و غارت برند؛ هرگز امان نامۀ کفر و شرک را امضا نمی کنیم.» [پیام پذیرش قطعنامه] ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ❤️ تقدیم به کبیر که گفت: «اگر همه عالَم را بگردید، خسته‌تر از من نمی‌توانید پیدا نمی‌کنید و لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است» و تقدیم به چشم‌های خسته و خمار و خون‌گرفته‌ی شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
🔅اطلاعیه 🔅 ✅ تحلیل و تبیین «جنگ اقتصادی» با موضوع «علل و عوامل تورم و گرانی و راهکارهای خروج از آن» 💢 سخنران: حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری (عضو هیئت علمی حسینیه اندیشه) 🔵 زمان: جمعه ۹۹/۵/۱۰ _ بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا 🔵 مکان: قم، نیروگاه، مسجد طفلان حضرت مسلم علیهماسلام @HossiniehAndisheh
◼️ 11 مرداد سالروز شهادت آیت‌الله شیخ فضل الله نوری تسلیت باد
کانال رسمی حسینیه اندیشه
◼️ 11 مرداد سالروز شهادت آیت‌الله شیخ فضل الله نوری تسلیت باد
◼️ 11 مرداد سالروز شهادت آیت‌الله شیخ فضل الله نوری تسلیت باد 🔰بخش‌هایی از بیانیه حسینیه اندیشه (منتشره در آذرماه 98) با عنوان «مشروطه اقتصادی»: ✅ مخالفت شیخ فضل‌الله نوری و همراهان ایشان در برابر ورود نظام سیاسی کفار به کشور (مشروطه) و آثار آن بر حذف قوانین اسلامی و طرح ضرورت مقید شدن آن به شرع و اهتزاز پرچم «مشروطه مشروعه»، با مخالف مرحوم آخوند و همراهان ایشان مواجه شد و اختلاف علماء در نحوه ارتباط اسلام با ساختار سیاسی و موضوع جدیدی که توسط نظام کفر پدید آمده بود، وحدت کلمه عمومی و نخبگانی را از بین برد و علی‌رغم امضای مشروطیت به عنوان مصداقی از مبارزه با استبداد، عملاً هر دو گروه از علماء توسط مستبدّین غربگرا حذف شدند و هزینه‌های سنگینی چون تسلط استبداد رضاخانی بر کشور و ناامیدی شدید روحانیت و مرجعیت نسبت به حضور مؤثر در عرصه سیاست را در پی آورد؛ تا بدانجا که بعد از مشروطه نیز مبارزات عناصر معدودی چون مرحوم آیت‌الله مدرس با فقدان حمایت قوی از سوی جامعه روحانیت مواجه شد و آن مرد بزرگ در اوج غربت و انزوا قرار گرفت و به شهادت رسید. حتی مبارزات مرحوم آیت‌الله کاشانی برای مقابله با تسلط کفار بر منابع نفتی مسلمین در غیبت نقش مرجعیت از یکسو و همچنین پیچیدگی‌های جدید عرصه سیاست ملی و بین‌المللی از سوی دیگر، به شکست و انزوا انجامید... ✅ امروزه نیز از این بُعد (موضوعات اقتصادی) هنوز در شرایطی مشابه با زمان مشروطه قرار داریم: بخش اعظمی از علماء و فقهاء احساس خطر خاصی نسبت به کارشناسی اقتصادی ندارند و بلکه عمل به آن را مصداقی از «نظم در معیشت و تأمین رفاه عمومی و رفع فقر» (به عنوان یک امر عقلائیِ مشترک بین کفار و مسلمین) می‌دانند و دسته معدود دیگر، درکی وجدانی از خطر این موضوع جدید و بی‌سابقه و آثار آن در تسلط کفر بر جامعه اسلامی دارند اما با توجه به غیبت بازوهای کارشناسی کشور از این معرکه، ناچارند بدون هیچ تجربه قبلی و پشتوانه علمی، به آزمون و خطا روی بیاورند و بالتبع به پرداخت هزینه‌هایی سنگین مجبور شوند. ✅ البته دو بازوی کارشناسی کشور (حوزه‌ و دانشگاه) امروزه می‌توانند با عبرت گرفتن از تاریخ مشروطه و به جای اصرار بر چارچوب‌های تخصصی خود، به تغییر و تحولی علمی و شجاعانه در این چارچوبها روی بیاورند و با تولید علوم کاربردیِ اسلامی، پشتوانه‌ای کارشناسی برای انقلاب اسلامی تولید کنند تا چگونگی جریان آرمانهای انقلاب در عرصه اقتصاد شکلی واضح و ضابطه‌مند به خود بگیرد و مشروطه اقتصادی تداوم پیدا نکند و به بر دار رفتن شیخ شهید نیانجامد و الا در صورت تداوم «مشروطه‌ی اقتصادی»، هزینه‌هایی مشابهِ آنچه در مشروطه سیاسی رخ داد، انتظار ما را می‌کشد: از هزینه‌شدن آبروی رهبری برای رفع اضطرارهای اجرایی و تداوم ناهنجاری‌های اقتصادی؛ تا کاهش اعتماد به کارآمدی نظام، خطر ضربه به پایگاه مردمی آن، امیدواری دشمن به تأثیر فشار اقتصادی و... . ✅ همانگونه که عبور از «مشروطه سیاسی و هزینه‌های سنگین آن» بدون پذیرش مسئولیت واقعی و همه‌جانبه نسبت به «کلیت و ابعاد یک نظام سیاسی» ممکن نشد، عبور از «مشروطه اقتصادی و هزینه‌های سنگین آن» نیز بدون پذیرش مسئولیت واقعی نسبت به «جریان قاعده‌مند آرمانهای انقلاب در محاسبات کارشناسی» ممکن نیست که این امر از طریق تکامل فقاهت و عقلانیت حوزه‌های علمیه و تحول در علوم کاربردی دانشگاه بر یک مبنای واحد (یعنی ایجاد پشتوانه کارشناسیِ متناسب با ادبیات انقلاب و پشتیبانی علمی از مقام معظم رهبری در جهت تحقق این آرمانها) میسر خواهد شد. @HossiniehAndisheh
⊱✦🔹﷽🔹✦⊰ ✅ در دنیایی که سیستم‌های نظامی و امنیتی و اطلاعاتیِ قدرت‌های بزرگ، دولت‌ها و ملت‌های زیادی را به عروسک‌هایی کوچک تبدیل کرده بود و فراعنه‌ی مدرن در مقابل هر معارضی، مستانه فریاد «ان هولاء لشرذمه قلیلون» سر می‌دادند و به حکم «أ لیس لی مُلک مصر و هذه الانهار تجری من تحتی»، پیچیدگی‌های علمی و کارآمدی‌های عملیِ سلاح‌ها و ابزارهای جاسوسی خود را به رخ بشریت می‌کشیدند و دولتمردان و تصمیم‌گیران کشورهای مختلف را طوری به ترس عادت داده بودند که عجز و لابه‌ی «لا طاقه لنا الیوم»شان و گریه و ناله‌ی «انا لمدرکون»شان به آسمان برسد، درست در همین زمانه‌ی زمین‌گیرشده بود که با مردم ایران کاری کرد که ابهت مادی و جبروت الحادیِ اهل طغیان را از هم فروبپاشند و در مقابل چشمان حیرت‌زده‌ی معادلات قدرت، باطل‌السحرِ طواغیت و مستکبرین و مترفین شوند و مثل آن چوبدستی که دست خدا روی سرش بود، ریسمان‌های سیا و پنتاگون را ببلعند و قرآن عبور کند از رسم‌الخط و بیاید وسط و دوباره جان بگیرد: «ألق ما فی یمینک تلقف ما صنعوا ان ما صنعوا کید ساحر ولا یفلح الساحر حیث اتی» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ این‌که مردمی که از پاسبان محله‌شان می‌ترسیدند چطور در مقابل بزرگترین قدرت نظامی و سیاسی و اطلاعاتی و اقتصادی و تکنولوژیک دنیا ایستادند و شیوه رزم جدیدی را رقم زدند که ماشین جنگی ابرقدرت‌ها و سامانه‌های اطلاعاتی‌شان را هنوزم که هنوز است زمین‌گیر کرده، محتاج پژوهش‌های جدیدی است که نبودشان حسابی به چشم می‌آید اما با این همه، کاملا معلوم است که ریشه‌ی این درخت پرثمر از کجا آب می‌خورد: از اوج غربت چندین‌ساله‌ی پیرمرد که با زیارت‌نامه‌های بن‌ابی‌طالب (ع) و دیدارهای هر شبه با ضریحش پیوند خورده بود. می‌دانید که؟ امیرالمومنین زیارت‌نامه‌های متعددی دارد که یکی از مضامین مشترک‌شان، توصیف علی با همین عبارت پر از است: «هزم جیوش الشرک باذنک و أباد عساکر الکفر بامرک» ارتش‌های *شرک* را به اذن تو شکست داد و لشگریان *کفر* را به امر تو نابود کرد. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ و رحمت خدا بر او و اجداد طاهرینش که گفت: «تا شرک و کفر هست، هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
✦🔹﷽🔹✦⊰ ✳️ نور و نار؛ آب و آتش ✳️ ✅ حالا شرح داستان لطف خاص حضرت رضا (ع) به «ابن ابی‌نصر بزنطی» و میزبانی خصوصیِ حضرت از او به کنار، اما شرح این حدیثی که او از حضرت رضا (ع) نقل کرده و بیش از پنجاه بار برای راویان تکرار کرده: «خدا، دو برابر تمام کسانی که در ماه و شب و شب عید از آتش جهنم آزاد کرده را، در روز از آتش آزاد می کند»، چطور؟ ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ این طور که: از اولش هم قضیه‌ی آتش جهنم به دشمنان شما مربوط می‌شده؛ به روایت ابن عباس از پیامبر اکرم(ص): «اگر مردم بر محبت (ع) مجتمع می‌شدند، خدا آتش جهنم را نمی‌آفرید» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ این طور که: در آخرش هم آتش جهنم فقط جلوی شما کم می‌آورَد؛ به روایت ابوسعید خدری از نبیّ خدا وقتی داشت روز قیامت را توصیف می‌کرد: «...جهنم در حال سوز و گداز و شعله وری است که علی زمام جهنم را به دست می‌گیرد. پس جهنم به علی می‌گوید: یا علی! از من عبور کن؛ که نور تو حرارتم را خاموش کرد. و علی می‌گوید: آرام باش جهنم! دوستانم را رها کن و دشمنانم را بگیر» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ جهنمی که با «جحیم» و «لظی» و «سقر» و «سعیر» و «هاویه» و «غاشیه» و «حطمه» و «زقوم» و همه جزئیات دیگرش قرآن را پر کرده، ملتمسانه از (ع) می‌خواهد که از او عبور کند تا نورش نار را نابود نکند. و در غدیر، همین با دست بالا می‌رود و بر بام تاریخ می‌ایستد تا بشریت به او رو کند و از آتشی که هوای نفسش ساخته و دنیاپرستی و دیوانگی ِ مستکبرین و مترفین آن را افروخته، رها شود. عبادت‌های رمضان و قدر و فطر ما، برای ماست و به اندازه ما در برابر آتش، منفعل است. اما غدیر برای علی (ع) است و در آن، روی علی(ع) روبروی ماست. او هم بر موج‌های متراکم آتش _که از هواپرستی‌های جمعیِ جوامع کفر و نفاق در طول تاریخ افروخته و داغ شده_ مسلط و حاکم است. پس هر فرد و امّتی به هر مقداری که رویش را به سمت علی (ع) برگرداند، از ریشه‌های جهنم دور شده و مهندسان دوزخ را هدف گرفته و چند برابرِ عبادت‌های پر از خرده‌شیشه‌اش، به آتش پشت کرده... ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ یارسول‌الله! ما پیامبرندیده‌ها کی نوبت زیارت‌مان می‌شود تا آن دست‌هایی که علی (ع) را بلند کرده‌اند، ببوسیم؟ یا ! آتش‌های مدرنی که برای‌مان برافروخته‌اند را می‌بینید؟! اگر با آتش بازی می‌کنیم، از بچگی و نادانی ماست و الا شیعه علی کجا و بازی با محصولِ دشمنان علی و وابستگی به آنها؟ این روز عید، عیدی بدهید و ما را رشید کنید و روی فرهنگ و اقتصاد ما را بگیرید و به سمت خودتان بچرخانید؛ ای مدیر اهل ایمان! ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ❤️ تقدیم به ِ عزیزتر از جان؛ که با نور پیرغلام‌های علی (ع)، مترجم غدیر شد و بخشی از آتشی که اهل دنیا بر سر محبان علی می‌ریختند، خاموش کرد و با مستقل‌کردن سیاست ما، روی آن را به سمت امیرالمومنین چرخاند و از وابستگی به دشمنان علی (ع) رهانید و به امید تداوم غدیر با به راه‌افتادن استقلال فرهنگی و اقتصادی‌مان... ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مراسم عزاداری هیئت گفتمان انقلاب اسلامی با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ سخنران: حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 از جمعه ۱۳۹۹/۰۵/۳۱ (اول محرم الحرام ۱۴۴۲) 🔘به مدت ۱۵ روز 🕰 رأس ساعت ۱۷:۱۵ 🏠 بلوار الغدیر، کوچه ششم، پلاک ۲۱ ⚜️ محفل اشک انصارالحسین (ع)⚜️ ❗️برای رعایت دستور العمل‌های بهداشتی، مجلس حضوری، خانگی است و صوت و متن آن در کانال حسینیه اندیشه منتشر خواهد شد❗️ 🔳 حسینیه اندیشه 🔳 ☑️ @HossiniehAndisheh
🏴🏴🏴 توضیح اجمالی موضوع سخنرانی محرم 1399 🏴🏴🏴 ◼️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ◼️ 🔹حسینیه اندیشه🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
13990531-Moh1442-R01-01Menbar-Heydari_0.mp3
17.91M
🎙صوت سخنرانی 1399 با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 عصر جمعه؛ 31 مرداد 1399 🔹حسینیه اندیشه 🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
1_441038376.mp3
14.3M
🎙صوت سخنرانی 1399 با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 عصر شنبه؛ 1 شهریور 1399 🔹حسینیه اندیشه 🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
13990601-Moh1442-R03-01Menbar-Heydari_3.mp3
17.86M
🎙صوت سخنرانی 1399 با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 عصر یکشنبه؛ 2 شهریور 1399 🔹حسینیه اندیشه 🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
شب اول محرم 1399.pdf
270.3K
📋 کامل سخنرانی 1399 🏴 با موضوع: «فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔹 بحث روز اول: «تحلیل فلسفه تاریخی از رابطه «قیام امام حسین» و «قیام علمای شیعه» در نهضت تنباکو و مشروطه، بر اساس حکم اعتقادیِ «جلوگیری از تسلط کفر بر اسلام» ☑️ @HossiniehAndisheh
1_442962871.mp3
16.5M
🎙صوت سخنرانی 1399 با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 عصر دوشنبه؛ 3 شهریور 1399 🔹حسینیه اندیشه 🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
1_443950424.mp3
16.48M
🎙صوت سخنرانی 1399 با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 عصر سه شنبه؛ ۴ شهریور 1399 🔹حسینیه اندیشه 🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
روز دوم محرم 1399.pdf
287.7K
📋 کامل سخنرانی 1399 🏴 با موضوع: «فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔹 بحث روز دوم: «شکست «مشروطه سیاسی» در دفاع از اسلام در برابر کفر، به دلیل اختلاف علماء در تطبیق احکام کلی به موضوع عینی و مستحدثه و تداوم این اختلاف در موضوعات اداره کشور در دوران حاضر (مشروطه اقتصادی)» ☑️ @HossiniehAndisheh
1_444787129.mp3
14.91M
🎙صوت سخنرانی 1399 با موضوع: ▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️ ☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری 🗓 عصر چهارشنبه؛ ۵ شهریور ۱۳۹۹ 🔹حسینیه اندیشه 🔹 ☑️ @HossiniehAndisheh
روز سوم محرم 1399.pdf
331.3K
📋 کامل سخنرانی 1399 🏴 با موضوع: «فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔹 بحث روز سوم: «ضرورت جهت‌گیری عزاداری‌های حسینی در راستای دفاع از اسلام در برابر کفر مُدرن و عواقب بی‌توجهی به این امر مهم و نسبت آن با بلایای اخیر» ☑️ @HossiniehAndisheh