eitaa logo
کانال رسمی حسینیه اندیشه
1.3هزار دنبال‌کننده
178 عکس
49 ویدیو
148 فایل
بیش از پنجاه سال پژوهش برای «انقلاب فرهنگی»؛ بستر تحقق «تمدن نوین اسلامی» ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی حسینیه اندیشه
📖 زندگی‌نامه مجاهدت‌های علمی مرحوم آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی ☑️ عناوین بخشی از پژو
🔆 بخشی‌های از زندگی‌نامه علمی آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: ☑️ در بيستم‌ آبان‌ماه‌ 1322 در شيراز به‌ دنيا آمد. ایشان فرزند ارشد حضرت آیت‌الله‌العظمی بود؛ مرجعی عالیقدر در استان فارس و جنوب ایران که از سابقین و پیشتازان فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در اعلای کلمه اسلام و مذهب حقه جعفری طی سال‌های 1305 تا 1335 محسوب می‌شد. ☑️با آغاز نهضت حضرت ، تداوم راه پدر خود را در همراهی با قیام حضرت امام و تبعیت از آن قائد عظیم‌الشأن دید و در زمره‌ شاگردان و علاقه‌مندان امام خمینی قرار گرفت. ☑️ هنگامی که حضرت امام(ره) در درس در سال 1348 از فضلای جوان خواست تا به تبیین بپردازند، این استنصار فکری از سوی ابرمردی که در قله معارف حوزوی قرار داشت، آن استاد فرزانه را به تأمل عمیق پیرامون خلأها و نیازمندی‌های علمی انقلاب اسلامی واداشت. ☑️ بعد از انقلاب، متوجه این چالش شد که « » احکام و التزامات کلیه در رساله‌ها بر موضوعات تخصصی و کاربردی در زندگی عینی بشر، همواره در معرض و اشتباه و یا قرار خواهد گرفت؛ در حالی که آنچه متن حیات اجتماعی را شکل داده، همین موضوعات تخصصی، چندبُعدی و پیچیده‌ی برآمده از تمدن مدرن (از قبیل بانک، شرکت، دموکراسی، رسانه و....) است. این بصیرت و هوشیاری علامه، آن مرحوم را به ضرورت تولید « » (یا منطق انطباق) رهنمون ساخت و ظرف چند سال تلاش پژوهشی، موفق به تأسیس این منطق در سال 1363 گشت که این دستاورد عملاً موجب « » در نظام اجتماعی می‌شود. ☑️ در گام دوم، توانست « » را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه‌ معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» ـ که از طریق تنظیم شرایط ، بشریت را در برابر سهمگینی قرار داده ـ فراهم نماید. ☑️ این مجاهدت فرهنگی همه‌جانبه موجب شد تا در عمیق‌ترین سطح متدلوژیک تبیین گردد و با تولید سه منطقِ «حجیت، معادله، مدل»، امکان تحول علمی و منطقی در «حوزه، دانشگاه و نظام اجرا» ایجاد گردد و به عنوان حافظ خدای متعال در برابر کفر جهانی تئوریزه شود تا زمینه برای تحقق « » در بخشی از عالم باشد. ☑️ سرانجام آن ، در 12 اسفندماه سال 1379 و در ایام عزای عالم آل‌محمد حضرت امام باقرعلیه‌السلام چشم از جهان فرو بست و در حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت حضرت معصومه‌علیهاالسلام به خاک سپرده شد. ✅@HossiniehAndisheh
⊱✦🔹﷽🔹✦⊰ ✅ در دنیایی که سیستم‌های نظامی و امنیتی و اطلاعاتیِ قدرت‌های بزرگ، دولت‌ها و ملت‌های زیادی را به عروسک‌هایی کوچک تبدیل کرده بود و فراعنه‌ی مدرن در مقابل هر معارضی، مستانه فریاد «ان هولاء لشرذمه قلیلون» سر می‌دادند و به حکم «أ لیس لی مُلک مصر و هذه الانهار تجری من تحتی»، پیچیدگی‌های علمی و کارآمدی‌های عملیِ سلاح‌ها و ابزارهای جاسوسی خود را به رخ بشریت می‌کشیدند و دولتمردان و تصمیم‌گیران کشورهای مختلف را طوری به ترس عادت داده بودند که عجز و لابه‌ی «لا طاقه لنا الیوم»شان و گریه و ناله‌ی «انا لمدرکون»شان به آسمان برسد، درست در همین زمانه‌ی زمین‌گیرشده بود که با مردم ایران کاری کرد که ابهت مادی و جبروت الحادیِ اهل طغیان را از هم فروبپاشند و در مقابل چشمان حیرت‌زده‌ی معادلات قدرت، باطل‌السحرِ طواغیت و مستکبرین و مترفین شوند و مثل آن چوبدستی که دست خدا روی سرش بود، ریسمان‌های سیا و پنتاگون را ببلعند و قرآن عبور کند از رسم‌الخط و بیاید وسط و دوباره جان بگیرد: «ألق ما فی یمینک تلقف ما صنعوا ان ما صنعوا کید ساحر ولا یفلح الساحر حیث اتی» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ این‌که مردمی که از پاسبان محله‌شان می‌ترسیدند چطور در مقابل بزرگترین قدرت نظامی و سیاسی و اطلاعاتی و اقتصادی و تکنولوژیک دنیا ایستادند و شیوه رزم جدیدی را رقم زدند که ماشین جنگی ابرقدرت‌ها و سامانه‌های اطلاعاتی‌شان را هنوزم که هنوز است زمین‌گیر کرده، محتاج پژوهش‌های جدیدی است که نبودشان حسابی به چشم می‌آید اما با این همه، کاملا معلوم است که ریشه‌ی این درخت پرثمر از کجا آب می‌خورد: از اوج غربت چندین‌ساله‌ی پیرمرد که با زیارت‌نامه‌های بن‌ابی‌طالب (ع) و دیدارهای هر شبه با ضریحش پیوند خورده بود. می‌دانید که؟ امیرالمومنین زیارت‌نامه‌های متعددی دارد که یکی از مضامین مشترک‌شان، توصیف علی با همین عبارت پر از است: «هزم جیوش الشرک باذنک و أباد عساکر الکفر بامرک» ارتش‌های *شرک* را به اذن تو شکست داد و لشگریان *کفر* را به امر تو نابود کرد. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ✅ و رحمت خدا بر او و اجداد طاهرینش که گفت: «تا شرک و کفر هست، هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
••─━⊱✦صفحه دوم✦⊰━─•• ...چون دیروز دیدند که گُرده‌ی کفّار را در همان «جزیره‌ی ثبات»ی که برای خودشان ساخته بودند، شکست و امروز می بینند که ، میدان مبارزه را از فکّه و شلمچه و شرهانی، به نوار غزّه و کرانه‌ی باختری و مزارع شبعا و بلندی‌های جولان و دشت‌های آمرلی و تکریت و خیابان‌های صنعاء و صعده و کوچه‌های منامه و ستره و پس‌کوچه‌های قطیف و عوامیه و حسینیه‌های زاریا و کراچی کشانده. قدرت نوّاب عامّ شما طوری خرخره‌ی کفر را فشار داده و مسلمین را به انقلاب اسلامی امیدوار کرده که برگ اصلی را رو کرده‌اند و مهمترین نقطه قوت‌شان را _ اقتصاد را _ روی میز گذاشته‌اند و با «تقسیم کار جهانی» و «مشارکت در زنجیره ارزش» و «تولید مبتنی بر های‌تِک» می‌خواهند ما را به ورشکستگی بکشانند. «پیچیدگیِ جنگ اقتصادی» به همان اندازه‌ی «پیچیدگی ِ عشق اهل‌دنیا به لذت‌های‌شان» است.... دعوا به جاهای حساسی رسیده... أدرک دین جدّک یا ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• این *ادرک دین جدّک یا ابامحمّد* و ماجرای قبل و بعدش را مدیون «ابن شهرآشوب» هستیم که با کتاب «مناقب آل ابی‌طالب» ش، به افتخاری برای مازنی‌ها تبدیل شده است. امیدوارم امروز صله‌ی بی‌نظیری از دستان مهربان ابامحمّد دشت کند. ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
یک «نامه» در امتداد شش «روایت» ••─━⊱✦صفحه دوم✦⊰━─•• ✅ پنج. اتحاد بت‌پرستان و یهودیان، دور تا دور مدینه را به بند کشیده بود و مسلمانان هم مجبور شده بودند خندق بکَنند. اما آن سنگ بزرگ، سد راه خندق شده بود و همه می‌دانستند که مثل همیشه اعجاز محمد است که راه را باز می‌کند. پیامبر تیشه را از سلمان گرفت و ضربه‌ می‌زد و سنگ خُرد می‌شد و می‌گفت: «با این ضربتم، گنج‌های کسری و قیصر بر [امّت]من گشوده شد.» «بعضی‌ها» هم او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «بخاطر محاصره حتی جرأت نداریم برای قضای حاجت از جای‌مان تکان بخوریم و آن‌وقت این مرد وعده‌ی فتح امپراطوری ایران و روم را می‌دهد.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅ شش. وضع سپاه مسلمین طوری بود که تن‌ش به لرزه افتاده بود و می‌خواست خودش به نقطه درگیری برود؛ هم در جنگ با روم و هم در جنگ با ایران. اما علی می‌دانست که هدف پیامبر با تدبیر خلیفه پیش نمی‌رود. آرمان نبیّ را فقط وصیّ می‌دانست که چطور باید محقق شود و خطبه خواند: «اگر خودت به جنگ بروی و کشته شوی، رشته تسبیح خواهد گسست و دشمن جسورتر خواهد شد و...» و با تدبیر پسر ابوطالب و در مقابل چشم همان‌هایی که پیامبر را مسخره می‌کردند، کاخ‌های مدائن و شام فتح شد. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅ «هیهات که ، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره‌گر صحنه‌های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده‌ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه‌وتنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت‌پرستی است، ادامه می‌دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‌ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می‌نمایند سلب خواهد کرد.» صحیفه امام ج20 ص 318 ❤️ تقدیم به سیّد خلق الله؛ نبیّ‌اکرم (ص) و تقدیم به پرابهّت و تقدیم به جمهوری اسلامیِ عزیزتر از جان؛ که وقتی دولت‌های اهل‌تسنن و امپراطوری عثمانی پس از هزارسال مقابله با کفر و شرک، بالاخره پرچم دفاع از اسلام را کنار گذاشتند، علَمِ حفاظت از امت اسلامی در برابر بت‌پرستی جدید و جاهلیت مدرن را برافراشت و با شجاعت نواب عام حضرت ولی‌عصر(عج)، آرمان‌های بعثت در شکستن هیمنه‌ی ابرقدرت‌های مادی را زنده کرد و امروز بخش عظیمی از «معادلات سیاسی» و روابط قدرت جهانی را به نفع امتِ پیامبراکرم به هم‌ریخته است و در ادامه لاجرم به این نتیجه خواهد رسید که ناکارآمدی‌ها و ناهنجاری‌های امروزش تنها با ادامه این راه یعنی شکستنِ «معادلات فرهنگی و اقتصادیِ» کفار ممکن خواهد شد. ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
🔅«مَرد است و شغلش»🔅 ✅ از قدیم گفته‌اند: «کلّ رجل و ضَیعته» یا همان «مَرد است و شغلش». حرف درستی هم زده‌اند چون آدم‌های معمولی این‌قدر توی کار‌شان غرق می‌شوند که هویت‌شان را از شغل‌شان می‌گیرند. ولی آدم‌های بزرگ فرق دارند و هویت‌شان را به جاهای بالاتری گره می‌زنند و اسیر شغل و حرفه و تخصصی که دارند، نمی‌شوند. مثلاً؟ ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅ مثلاً یک فیزیک‌دان کارکشته و نخبه را تصور کنید که بگوید: « همان هستی‌شناسی است و امروز در برابر سوالات بنیادی به بن‌بست مطلق رسیده» و به ما که از نظراتش لذت برده‌ایم، خیره شود و ادامه بدهد: «و مدلی برای توجیه پدیده‌های قابل توجه ندارد» و در مقابل نگاه‌های متعجب ما که از تعداد زیاد محافظانش حیرت کرده‌ایم، جلوتر برود: «کوانتوم دچار تناقضات درونیِ زیادی است». بعد به این‌ گزاره‌ها اکتفا نکند و به دنبال پاسخ جایگزین بگردد و مهمتر این‌که پاسخش را از اسلام بخواهد و با احترام، و رایج در حوزه‌ها را بخواند و بعد با صراحت و شجاعت، در کارآمدی آنها برای جهت‌دهی به علوم پایه تردید کند و در این وضعیت، وقتی از مبنایی جدید خبردار شود که مدت‌هاست به این خلأ پی برده _ و برای امتداد فلسفه اسلامی در ، دست به تغییر و تحول در فلسفه صدرایی زده _ پیگیر آن مبنا شود و با شجاعت و حرّیت و بدون پای‌بندی به تشریفات مرسوم، از آن حمایت کند و... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ☑️ گفتم یک فیزیک‌دان کارکشته و نخبه را تصور کنید اما نه این‌که همچین آدمی ساخته تصوّر من و شما باشد. این شخص، واقعیتی بود به نام «» که انقلاب او را ساخته بود و بخاطر همین، هویتی جز انقلاب نداشت. یعنی با اینکه شغل و تخصصش فیزیک بود اما از موضع انقلاب می‌خواست مرزهای فیزیک را بشکند. پس خیلی سریع و راحت جوش خورد با مباحث «مرحوم استاد الهاشمی» که هویتی جز انقلاب نداشت و سالها پیش به این نتیجه رسیده بود که برای حفظ انقلاب باید تغییرات اساسی در هویت علمی حوزه و دانشگاه ایجاد کرد... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ☑️ وقتی حرف‌هایش را شنیدم، انگار با اولین مدیر انقلابی آشنا شده بودم که نه فقط سوال‌های بزرگ داشت بلکه حاضر بود برای پاسخ سوالهایش، ریسک‌های بزرگ بکند و مسحور و منحصر به هویت حوزوی و دانشگاهی نشود و نیاز واقعی انقلاب را در نظر بگیرد... فامیلش را حفظ نشدم اما می‌دانستم کاری که چند ماهی است در «حسینیه اندیشه» با موضوع «نقائص منطق صوری در عرصه » درگیرش هستیم، به سفارش یک است. عصر جمعه بود که وقتی شروع به خواندن خبرها کردم، بالاخره فامیلش را یاد گرفتم... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅ از قدیم گفته‌اند «کل رجل و ضیعته»؛ آقای فخری‌زاده! اشتغال به «انقلابی‌گری واقعی در میدان علم» عاقبتی جز شغل شریف ندارد؛ یعنی همان «مَرد است و شغلش»... ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری (عضو هیئت علمی حسینیه اندیشه) https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی 🇮🇷 🎙آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی ـ 22 مهر 1370: 🔹فرق بین قیام مبارک امام خمینی ــ رضوان الله تعالی علیه ــ با مرحوم آقا شیخ فضل الله نوری ــ اعلی الله مقامه ــ و مرحوم شهید مدرس و سایر علمایی که در مشروطه قیام کردند، این بود که [بجای تلاش برای اضافه‌کردن] متمم قانون اساسی مشروطه...، [با انقلاب اسلامی] موازنه قدرت به نفع دین حل شد. بعد، از آثار جزئی‌اش این بود که قوانین هم به نفع مذهب ثبت می‌شد. 🔸 نوعاً وقتی حضرت امام خمینی می‌خواستند كاری را انجام بدهد، آن كار را نمی‌آمدند به صورت یک لایحه و قانون در مجلس ثبت كنند! پذیرش عمومی‌اش را به نحوی ایجاد می‌كردند، و تمایلات را در آن جهت حل می‌كردند، كه بدون صرف مؤنه و سختی و تلاش، آن قانون ثبت می‌شد! بعد هم كه ایشان موفق شدند كه نظام طاغوت را به هم بزنند، پا به سیاست جهانی گذاشتند، و در عرصه سیاست جهانی هم، موازنه قدرت سیاسی را و اعتبار سیاسی را، به نفع مذهب حل كردند. 🔹 [لذا علت] شكست كمونیسم، تغییر شرایط جهانی است. اگر كسی دقت كند، این را می‌فهمد. یعنی اگر نمودار بكشد، می‌بیند از سال پیروزی انقلاب، كم كم مردم دنیا هر جا علیه ظلم قیام می‌كردند، دیگر به نام سوسیالیزم و حرف‌های ماتریالیزم تاریخی و این حرف ها، قیام نمی‌كردند. [قیام‌ها] به نام مذهب، تدریجاً رو به گسترش گذاشت و طرفداری از ماركسیسم، تدریجاً كم شد. 🔸در قرن گذشته درون وجدان بشر یک چنین انحرافی پیدا شده بود که اگر بخواهی خدا را بپرستی، باید دست از عدل برداری! [یعنی اگر] عدالت اجتماعی می‌خواهی، برو به طرف کمونیسم و انکار خدا و مذهب! خداپرستی می‌خواهی، کاری به عدالت نداشته باش! با اینکه عدل، صفتِ فعلِ حضرت حق است و انسان فطرتاً چون خداپرست است، عدالت خواه است و از ظلم رنج می‌برد. یک چنین مغالطه‌ای در وجدان بشری ایجاد شده بود... 🔹 امام خمینی ــ رضوان الله تعالی علیه ــ این مغالطه را شکست، و ارتقاء در وجدان بشری ایجاد کرد. یعنی چه؟ یعنی به جای اینکه بیاید روبه روی کمونیست‌ها بایستد، روبه روی آمریکا (سمبل مذهب) ایستاد. علیه کسی که به باطل، پرچم مذهب را دست داشت. آمریکا مدعی خداپرستی بود و طرفدار انجیل بودن! طرفدار دین بودن! ایشان سخت مقابل او ایستاد، و طرفداری از مستضعفین را مطرح ساخت، و پافشاری کرد در مقابله با او. کسانی که رنجیده شده بودند از نظام‌های اجتماعی‌ای که منتهی به سرمایه‌داری می‌شد، و تلخی ظلم را چشیده بودند، و تلخی محرومیت را و فقر را و مظالم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را چشیده بودند، اینها به جای اینکه بروند به طرف سیوسیالیزم، آمدند به طرف اسلام. قبل از آن انقلاب‌ها هدایت می‌شد به طرف بلوک کمونیسم، و وسیله و سکویی می‌شد برای شانتاژ سیاسی و برای باج‌گیری کشورهای سوسیالیزم از آمریکا... 🔸 وقتی آمریکا بعد از رحلت امام اعلام کرد: ایشان کسی بود که در دو تا انتخابات رئیس جمهور ما را دخالت کرد؛ این معنایش این نیست که از اینجا حضرت امام خمینی، نفرات می‌فرستاد آنجا پای صندوق و رأی می‌ریختند به نفع این رئیس جمهور یا آن رئیس جمهور؛ [بلکه] آن را در یک وضعیتی قرار می‌داد که بی‌حیثیت می‌شد! یعنی نمی‌توانست در نظام خودش، اعتبارات سیاسی خودش را سازماندهی کند. این معنایش این است که امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در قبل از انقلاب و با پیروزی انقلاب، موازنه داخلی ایران را به نفع مذهب تغییر داد، و بعد از پیروزی انقلاب، که قدم به صحنه جهانی گذاشت، موازنه جهانی را به نفع اسلام تغییر می‌داد. 🇮🇷 @HossiniehAndisheh
کانال رسمی حسینیه اندیشه
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی 🇮🇷 🎙آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی ـ 22 مهر 13
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی «۲» 🇮🇷 🎙آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی ـ ۲۲ مهر ۱۳۷۰: 🔸[یک روزی] مسئله برای مردم ایران، فراموش شده بود، به صورت آرزو و یک چیز دست نیافتنی طرح می‌شد. [انقلاب اسلامی و حضرت امام] این مطلب را مسئله روز کرد و به بزرگ‌ترین سنگر اسلام بر علیه دشمنان اسلام تبدیل شد. این بدین معنا است که ، یا وزن مخصوص و حجم مخصوص مسلمین را تغییر داد... 🔹این حرکتی که شروع شده، دائما جلو می‌رود و با یک پتانسیل بسیار سنگینی مدیران مستکبر جهانی را مرتباً خرد می‌کند! امروز بزرگ‌ترین مسئله‌ای که برای آمریکا و انگلستان و فرانسه و سایر مستکبرین هست، مسئله و گرایش تمایلات عمومی به نفع مذهب است... 🔸این حرکتی که در تاریخ آغاز شده و ارتقایی که برای وجدان بشریت حاصل شده، بازگشتنی نیست! این، نظام مدیریت موجود و موازنه جهانی موجود را در هم می‌شکند. فقط بلاد شرق نیست که خرد شدند و تکه تکه شدنشان را مشاهده می‌کنید. در آینده نیز تکنولوژی و بلاد غرب شدیداً دچار ورشکست‌های مهیب و پاره پاره شدن می‌شوند. چون موازنه روانی، با آن نظام تکنولوژی موجود نمی‌خواند... 🔹دوران قدرت طاغوت در ایران، برای عده‌ای تقریباً محال بود که اولا انقلاب به پیروزی برسد؛ و ثانیا در صورت پیروزی نیز ربط آن به مذهب معلوم نبود! زیرا [درست است که انقلاب، آرمان] عدالت خواهی داشت، [اما] عدالت اجتماعی در [نظامات] سوسیالیست‌ها تعریف داشت! ولی مذهب، تعریفِ [عینی و اجتماعی] از آن نداشت! لذا مبارزه مذهبی‌ها را یک مبارزه کور می‌خواندند! با انقلاب اسلامی، این مطلب تغییر کرد و امر دیگری ظاهر شد. سلطه تکنولوژی هم دقیقاً دچار به یک چنین حالتی هست... 🔸وقتی عرض می‌کنم «ارتقاء در وجدان بشری» حاصل شد، بدین معناست که [انقلاب اسلامی] حادثه بسیار بزرگ است. این، باید یک را به دنبال بیاورد، ولی نه فردا صبح! شما ملاحظه کنید از وقتی رنسانس پیدا شد، تا وقتی که به تمدن فعلی (که حاصل حس‌گرایی، تمدن موجود است) دست یافتند، چقدر طول کشید؟! 🇮🇷 @HossiniehAndisheh
کانال رسمی حسینیه اندیشه
◼️ 12 اسفندماه سالگرد ارتحال جانگداز مرحوم آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی، #پرچمدار_انقل
🔆 بخشی‌های از زندگی‌نامه علمی آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: ☑️ در بيستم‌ آبان‌ماه‌ 1322 در شيراز به‌ دنيا آمد. ایشان فرزند ارشد حضرت آیت‌الله‌العظمی بود؛ مرجعی عالیقدر در استان فارس و جنوب ایران که از سابقین و پیشتازان فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در اعلای کلمه اسلام و مذهب حقه جعفری طی سال‌های 1305 تا 1335 محسوب می‌شد. ☑️با آغاز نهضت حضرت ، تداوم راه پدر خود را در همراهی با قیام حضرت امام و تبعیت از آن قائد عظیم‌الشأن دید و در زمره‌ شاگردان و علاقه‌مندان امام خمینی قرار گرفت. ☑️ هنگامی که حضرت امام(ره) در درس در سال 1348 از فضلای جوان خواست تا به تبیین بپردازند، این استنصار فکری از سوی ابرمردی که در قله معارف حوزوی قرار داشت، آن استاد فرزانه را به تأمل عمیق پیرامون خلأها و نیازمندی‌های علمی انقلاب اسلامی واداشت. ☑️ بعد از انقلاب، متوجه این چالش شد که « » احکام و التزامات کلیه در رساله‌ها بر موضوعات تخصصی و کاربردی در زندگی عینی بشر، همواره در معرض و اشتباه و یا قرار خواهد گرفت؛ در حالی که آنچه متن حیات اجتماعی را شکل داده، همین موضوعات تخصصی، چندبُعدی و پیچیده‌ی برآمده از تمدن مدرن (از قبیل بانک، شرکت، دموکراسی، رسانه و....) است. این بصیرت و هوشیاری علامه، آن مرحوم را به ضرورت تولید « » (یا منطق انطباق) رهنمون ساخت و ظرف چند سال تلاش پژوهشی، موفق به تأسیس این منطق در سال 1363 گشت که این دستاورد عملاً موجب «» در نظام اجتماعی می‌شود. ☑️ در گام دوم، توانست «» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه‌ معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» ـ که از طریق تنظیم شرایط ، بشریت را در برابر سهمگینی قرار داده ـ فراهم نماید. ☑️ این مجاهدت فرهنگی همه‌جانبه موجب شد تا در عمیق‌ترین سطح متدلوژیک تبیین گردد و با تولید سه منطقِ «حجیت، معادله، مدل»، امکان تحول علمی و منطقی در «حوزه، دانشگاه و نظام اجرا» ایجاد گردد و به عنوان حافظ خدای متعال در برابر کفر جهانی تئوریزه شود تا زمینه برای تحقق « » در بخشی از عالم باشد. ☑️ سرانجام آن ، در 12 اسفندماه سال 1379 و در ایام عزای عالم آل‌محمد حضرت امام باقرعلیه‌السلام چشم از جهان فرو بست و در حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت حضرت معصومه‌علیهاالسلام به خاک سپرده شد. ✅@HossiniehAndisheh
🔅یادی از ولی‌عصر؛ در تعقیبات نماز عصر🔅 🔷 بعضی نماز «عصر»ها هم هست که یاد شما می‌افتم. نمی‌دانم شاید دنبال بهانه می گردم یا شاید چون ذهنم از کلمه «عصر» می‌پَرد به سوره «عصر» و تفسیر امام علیه السلام از آن: «و العصر: عصر خروج القائم». بعد وقتی پیرمرد خوش‌لحن مسجدمان، تعقیبات نماز عصر را زمزمه می‌کند و «اللهم انی اعوذ بک... من قلب لایخشع...» می‌گوید و از قلب نرم‌نشده و بی‌خشوع به خدا پناه می‌برد، دوباره یاد شما می‌افتم. نمی‌دانم شاید دنبال بهانه می‌گردم یا شاید چون یاد نهیب خدا به قلب‌های نرم‌نشده و بی‌خشوع می‌افتم: «أ لم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکرالله...آیا وقتش نرسیده که قلب مومنین نرم و فروتن شود؟» و بعد به قلب‌های نرم نشده هشدار می‌دهد که نکند سخت و سنگی شوند: «و لایکونوا کالذین اوتوا الکتاب فطال علیهم الامد فقست قلوبهم... وقتش نرسیده که مومنین [عوض شوند] و شبیه اهل کتاب نباشند؛ مثل کسانی نباشند که زمان برای آنها طولانی شد و قلب‌های‌شان سخت شد؟» و دوباره تفسیر امام صادق ع، ذهن مفسّرین را به نور شما روشن می‌کند: «این آیه، درباره اهالی عصر غیبت است و زمان طولانی در اینجا، زمان غیبت است.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔶 اللهم انی اعوذ بک من قلب لایخشع... پناه بر خدا از قلب نرم‌نشده‌ی من که در این دوران طولانی، به نبودنِ شما عادت کرده و روی روال جلو می‌رود و به دنبال زندگی باثبات است و دارد سخت و سنگی می‌شود. الم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم.... وقتش نرسیده که قلبم با یاد شما نرم شود و از نبودن شما بگیرد و بسوزد و زمان طولانی و محیط ظلمانی را به هم بریزد و بر دنیای بدون امام بشورد؟ اصلا بر فرض که قلب من نرم شود؛ در دنیایی که قلب‌ها را به هر چیزی غیر از شما گره می‌زنند، چه کاری از یک قلب سوخته بر می‌آید؟ مگر شما نگفتید تمام‌شدنِ این دوران طولانی، به «اجتماعٍ من القلوب» وابسته است و با «قلب‌های مجتمع‌شده بر وفای به عهد» است که برمی‌گردید؟! اصلاً می‌شود قلبی که صاحبش عُرضه‌ی ساختنِ «اجتماع من القلوب» ندارد، نرم‌شده و سوخته حساب کرد؟! اگر کفار و منافقین کلی دَم و دستگاه درست کرده‌اند و جهان را به سمت خودشان کشیده‌اند و قلب‌ها را سخت و سنگی کرده‌اند و حتی از بین مومنین هم یار گرفته‌اند، ما نباید برای جمع‌کردنِ قلب‌های سوخته و همدلی و همفکری و همکاری‌شان دَم و دستگاه بسازیم و تدبیر و طراحی و هماهنگی و محاسبه داشته باشیم؟! ♦️ کاش روزی نیمه شعبان ما شرح‌صدری باشد که قلب ما را تا حدّ ساختنِ «اجتماع من القلوب» نرم کند... کاش سفارش ما را بکنید تا آن دعایی که نائب خاص‌تان برای دوران غیبت به ما یاد داد، در حق‌مان اجابت کنند: لَیّن قلبی لولیّ امرک... قلب مرا نرم کن در برابر ولیّ‌امرت... •••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• ❤️ تقدیم به قلب سوخته‌ی کبیر که در فراق شما، آتش به جان دنیاپرستان انداخت و برای عُشاق‌تان، همدلی ایمانی و قدرت الهی ساخت و منتظر شعله‌های بعدی است که باید به دست ما در خرمن دشمن برافروخته شود؛ مردی که به ما یاد داد: «حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود» و انگار سوز دلش را در این جمله ریخته است: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔰 مرور کوتاهی از زندگی‌نامه علمی آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: ☑️ در بيستم‌ آبان‌ماه‌ ۱۳۲۲ در شيراز به‌ دنيا آمد. ایشان فرزند ارشد حضرت آیت‌الله‌العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی بود؛ مرجعی عالیقدر در استان فارس و جنوب ایران که از سابقین و پیشتازان فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در اعلای کلمه اسلام و مذهب حقه جعفری طی سال‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۳۵ محسوب می‌شد. ☑️با آغاز نهضت حضرت ، تداوم راه پدر خود را در همراهی با قیام حضرت امام و تبعیت از آن قائد عظیم‌الشأن دید و در زمره‌ شاگردان و علاقه‌مندان امام خمینی قرار گرفت. ☑️ هنگامی که حضرت امام(ره) در درس ولایت فقیه در سال از فضلای جوان خواست تا به تبیین بپردازند، این استنصار فکری از سوی ابرمردی که در قله معارف حوزوی قرار داشت، آن استاد فرزانه را به تأمل عمیق پیرامون خلأها و نیازمندی‌های علمی انقلاب اسلامی واداشت. ☑️ بعد از انقلاب، متوجه این چالش شد که « » احکام و التزامات کلیه در رساله‌ها بر موضوعات تخصصی و کاربردی در زندگی عینی بشر، همواره در معرض و اشتباه و یا انحراف قرار خواهد گرفت؛ در حالی که آنچه متن حیات اجتماعی را شکل داده، همین موضوعات تخصصی، چندبُعدی و پیچیده‌ی برآمده از تمدن مدرن (از قبیل بانک، شرکت، دموکراسی، رسانه و....) است. این بصیرت و هوشیاری علامه، آن مرحوم را به ضرورت تولید «منطق موضوع‌شناسی» (یا منطق انطباق) رهنمون ساخت و ظرف چند سال تلاش پژوهشی، موفق به تأسیس این منطق در سال ۱۳۶۳ گشت که این دستاورد عملاً موجب «» در نظام اجتماعی می‌شود. ☑️ در گام دوم، توانست «» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه‌ معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» ـ که از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر مغالطه عینی سهمگینی قرار داده ـ فراهم نماید. ☑️ این مجاهدت فرهنگی همه‌جانبه موجب شد تا در عمیق‌ترین سطح متدلوژیک تبیین گردد و با تولید سه منطقِ «حجیت، معادله، مدل»، امکان تحول علمی و منطقی در «حوزه، دانشگاه و نظام اجرا» ایجاد گردد و ولایت مطلقه فقیه به عنوان حافظ پرستش اجتماعیِ خدای متعال در برابر کفر جهانی تئوریزه شود تا زمینه برای تحقق « » در بخشی از عالم باشد. ☑️ سرانجام آن اندیشمندِ قرن، در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۷۹ و در ایام عزای عالم آل‌محمد حضرت امام باقرعلیه‌السلام چشم از جهان فرو بست و در حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت حضرت معصومه‌علیهاالسلام به خاک سپرده شد. ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
کانال رسمی حسینیه اندیشه
◼️ ۱۲ اسفندماه سالگرد ارتحال مرحوم علامه آیت‌الله سید منیرالدین حسینی الهاشمی، #پرچمدار_انقلاب_فرهن
🔆 بخشی‌های از زندگی‌نامه علمی آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: ☑️ در بيستم‌ آبان‌ماه‌ ۱۳۲۲ در شيراز به‌ دنيا آمد. ایشان فرزند ارشد حضرت آیت‌الله‌العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی بود؛ مرجعی عالیقدر در استان فارس و جنوب ایران که از سابقین و پیشتازان فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در اعلای کلمه اسلام و مذهب حقه جعفری طی سال‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۳۵ محسوب می‌شد. ☑️ با آغاز نهضت حضرت ، تداوم راه پدر خود را در همراهی با قیام حضرت امام و تبعیت از آن قائد عظیم‌الشأن دید و در زمره‌ شاگردان و علاقه‌مندان امام خمینی قرار گرفت. ☑️ هنگامی که حضرت امام(ره) در درس در سال ۱۳۴۸ از فضلای جوان خواست تا به تبیین ابعاد حکومت اسلامی بپردازند، این استنصار فکری از سوی ابرمردی که در قله معارف حوزوی قرار داشت، آن استاد فرزانه را به تأمل عمیق پیرامون خلأها و نیازمندی‌های علمی انقلاب اسلامی واداشت. ☑️ بعد از انقلاب، متوجه این چالش شد که «تطبیقِ» احکام و التزامات کلیه در رساله‌ها بر موضوعات تخصصی و کاربردی در زندگی عینی بشر، همواره در معرض خطا و اشتباه و یا انحراف قرار خواهد گرفت؛ در حالی که آنچه متن حیات اجتماعی را شکل داده، همین موضوعات تخصصی، چندبُعدی و پیچیده‌ی برآمده از تمدن مدرن (از قبیل بانک، شرکت، دموکراسی، رسانه و....) است. این بصیرت و هوشیاری علامه، آن مرحوم را به ضرورت تولید «» (یا منطق انطباق) رهنمون ساخت و ظرف چند سال تلاش پژوهشی، موفق به تأسیس این منطق در سال ۱۳۶۳ گشت که این دستاورد عملاً موجب «تئوریزه شدن فقه» در نظام اجتماعی می‌شود. ☑️ در گام دوم، توانست «» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه‌ معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» ـ که از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر سهمگینی قرار داده ـ فراهم نماید. ☑️ این مجاهدت فرهنگی همه‌جانبه موجب شد تا در عمیق‌ترین سطح متدلوژیک تبیین گردد و با تولید سه منطقِ «حجیت، معادله، مدل»، امکان تحول علمی و منطقی در «حوزه، دانشگاه و نظام اجرا» ایجاد گردد و ولایت مطلقه فقیه به عنوان حافظ خدای متعال در برابر کفر جهانی تئوریزه شود تا زمینه برای تحقق «» در بخشی از عالم باشد. ☑️ سرانجام آن ، در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۷۹ و در ایام عزای عالم آل‌محمد حضرت امام باقرعلیه‌السلام چشم از جهان فرو بست و در حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت حضرت معصومه‌علیهاالسلام به خاک سپرده شد. ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
▪️بمناسبت سالگرد رحلت جانسوز بنیانگذار انقلاب اسلامی▪️ 🔹مرحوم علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: 🏴«شدّت موضع‌گیری رهبر» در برابر موضوعات اصولی است كه امكان تحرک در عموم را ایجاد می‌كند. شدّت موضع در طول مبارزه‌ای كه در برابر طاغوت پهلوی و سپس در برابر آمریكا داشتند، کاملاً در نوشته‌های ایشان منعکس است. شما خیال نكنید هر كسی که تمرین نویسندگی بكند، می‌تواند عباراتی مثل عبارات حضرت نائب‌الامام امام خمینی را بنویسد. این شدّت روحی ایشان بود كه در یک صفحه اعلامیه به ظهور می‌رسید و جمعیت‌ها را به حرکت در می‌آورد. یعنی اگر یک استراتژی برای انقلاب ترسیم شود، فقط کسی می‌تواند آن را محقق کند که به هیچ وجه و در هیچ مرحله‌ای، هیچ تردیدی در او پیدا نشود. 🏴 اگر ایشان می‌خواست در «موضوع‌شناسی» به نظریه كارشناسان اعتماد کند، هیچ گاه به پیروزی نمی‌رسید. شما تصور می‌کنید تردیدهایی که كارشناسان وارد كردند، کم بود؟! پیش از پیروزی انقلاب، كارشناس‌های «مبارزه» عبارت بودند از آقای بازرگان و اتباعش که تابع نظریات غرب بودند و همچنین امثال مجاهدین خلق که تابع نظریات شرقی در مبارزه بودند. هر دو گروه، در مسیر انقلاب دچار تردید شدند. حتی بزرگان مذهبی هم كه مُشرف بر زمان و مكان نبودند، ایستادند و تردید كردند. كسی كه به هیچ وجه دچار تردید نشد، خود امام خمینی بود. 🏴 بعد از پیروزی انقلاب هم ایشان در راهی كه انتخاب کرده بود، ابداً به تردید نیافتاد. کما اینکه در طول هشت سال جنگ خیلی از این گزارش‌های کارشناسی را خدمت امام فرستادند اما امام به همین راحتی نمی‌پذیرفت بلکه می‌توانست به گزارشگران وضعیت و کارشناس‌ها در تحقیق‌شان خط بدهد. بله، یک وقتی است كه معلوم می‌شود كسانی كه باید همراه باشند، در یک سطوحی همراهی نمی‌كنند. در این صورت، از این باب که جامعه دیگر ظرفیت و کشش ندارد، جام زهر را می‌نوشد. اما در همان پیام قطعنامه هم هیچ مطلبی که دالّ بر تردید باشد، وجود ندارد بلکه می‌نویسد: «خدایا تو شاهد باش که ما قصد سازش با کفر نداریم». 🏴 لذا فتوای قتل سلمان رشدی انصافاً حادثه‏‌ای بود كه ایشان به نحو بسیار زیبایی در موضوع ولایت كفار تصرف کرد. آنها شرائطی را ایجاد كردند كه امام قطعنامه را بپذیرد تا از ایشان نسبت به سازمان ملل و چارچوب آن، امضاء گرفته باشند که در نتیجه، کفر به اعتراف رهبر مسلمین، حق قضاوت بر اسلام پیدا کند. اما امام گرچه قطعنامه را امضاء کرد اما فوراً با فتوای قتل سلمان رشدی، آن را پاره‌پاره کرد. پاره کردنش هم به این صورت نبود که آتش‌بس را نقض کند و دوباره فرمان آغاز جنگ را آغاز بدهد. بلکه با «عواطف عمومی نسبت به دین»، اصول دموکراسی غربی را نقض کرد و شکست. یعنی فرهنگ ولایت غرب، بر ادعای عدم دخالت در امور دیگر کشورها [و آزادی بیان تکیه داشت] اما امام خمینی(ره) فرمود دین می‌‏گوید كسی كه به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اهانت کرده، باید کشته شود گرچه در کشور دیگر باشد. معنای آن این است كه ایشان در یک وجه، چنان حادثه‌ای ایجاد كرد كه آنها به انفعال افتادند. در ابتدا هم سفرای‌شان را فراخواندند اما بعداً مجبور شدند با سرافكندگی خاصی آنها را برگردانند. 🏴 البته بعضی از مقامات داخلی هم در ابتدا بسیار نگران بودند و می‏‌گفتند كه چرا امام این دستور را داده است. ولی توجه نداشتند که سیاستهای سطح «كلان» همیشه رهین سیاست‌های سطح «توسعه» است. یعنی تصمیم‌گیری درباره پول، درباره تولید، درباره بازار كار و... رهین این است كه شما قدرت داشته باشید. پس محال است که بدون عنصری که محور قرار بگیرد و شدّت داشته باشد، بتوان برنامه تغییر را محقق کرد. در واقع جریان جزمیّت در مراتبی که بیان شد، ضابطه‌ای عقلی در تعیین ولی‌فقیه است. 📘سلسله مباحثی پیرامون ولایت مطلقه فقیه ☑️https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
▪️بمناسبت سالگرد رحلت جانسوز بنیانگذار انقلاب اسلامی▪️ 🔹مرحوم علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: 🏴«شدّت موضع‌گیری رهبر» در برابر موضوعات اصولی است كه امكان تحرک در عموم را ایجاد می‌كند. شدّت موضع در طول مبارزه‌ای كه در برابر طاغوت پهلوی و سپس در برابر آمریكا داشتند، کاملاً در نوشته‌های ایشان منعکس است. شما خیال نكنید هر كسی که تمرین نویسندگی بكند، می‌تواند عباراتی مثل عبارات حضرت نائب‌الامام امام خمینی را بنویسد. این شدّت روحی ایشان بود كه در یک صفحه اعلامیه به ظهور می‌رسید و جمعیت‌ها را به حرکت در می‌آورد. یعنی اگر یک استراتژی برای انقلاب ترسیم شود، فقط کسی می‌تواند آن را محقق کند که به هیچ وجه و در هیچ مرحله‌ای، هیچ تردیدی در او پیدا نشود. 🏴 اگر ایشان می‌خواست در «موضوع‌شناسی» به نظریه كارشناسان اعتماد کند، هیچ گاه به پیروزی نمی‌رسید. شما تصور می‌کنید تردیدهایی که كارشناسان وارد كردند، کم بود؟! پیش از پیروزی انقلاب، كارشناس‌های «مبارزه» عبارت بودند از آقای بازرگان و اتباعش که تابع نظریات غرب بودند و همچنین امثال مجاهدین خلق که تابع نظریات شرقی در مبارزه بودند. هر دو گروه، در مسیر انقلاب دچار تردید شدند. حتی بزرگان مذهبی هم كه مُشرف بر زمان و مكان نبودند، ایستادند و تردید كردند. كسی كه به هیچ وجه دچار تردید نشد، خود امام خمینی بود. 🏴 بعد از پیروزی انقلاب هم ایشان در راهی كه انتخاب کرده بود، ابداً به تردید نیافتاد. کما اینکه در طول هشت سال جنگ خیلی از این گزارش‌های کارشناسی را خدمت امام فرستادند اما امام به همین راحتی نمی‌پذیرفت بلکه می‌توانست به گزارشگران وضعیت و کارشناس‌ها در تحقیق‌شان خط بدهد. بله، یک وقتی است كه معلوم می‌شود كسانی كه باید همراه باشند، در یک سطوحی همراهی نمی‌كنند. در این صورت، از این باب که جامعه دیگر ظرفیت و کشش ندارد، جام زهر را می‌نوشد. اما در همان پیام قطعنامه هم هیچ مطلبی که دالّ بر تردید باشد، وجود ندارد بلکه می‌نویسد: «خدایا تو شاهد باش که ما قصد سازش با کفر نداریم». 🏴 لذا فتوای قتل سلمان رشدی انصافاً حادثه‏‌ای بود كه ایشان به نحو بسیار زیبایی در موضوع ولایت كفار تصرف کرد. آنها شرائطی را ایجاد كردند كه امام قطعنامه را بپذیرد تا از ایشان نسبت به سازمان ملل و چارچوب آن، امضاء گرفته باشند که در نتیجه، کفر به اعتراف رهبر مسلمین، حق قضاوت بر اسلام پیدا کند. اما امام گرچه قطعنامه را امضاء کرد اما فوراً با فتوای قتل سلمان رشدی، آن را پاره‌پاره کرد. پاره کردنش هم به این صورت نبود که آتش‌بس را نقض کند و دوباره فرمان آغاز جنگ را آغاز بدهد. بلکه با «عواطف عمومی نسبت به دین»، اصول دموکراسی غربی را نقض کرد و شکست. یعنی فرهنگ ولایت غرب، بر ادعای عدم دخالت در امور دیگر کشورها [و آزادی بیان تکیه داشت] اما امام خمینی(ره) فرمود دین می‌‏گوید كسی كه به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اهانت کرده، باید کشته شود گرچه در کشور دیگر باشد. معنای آن این است كه ایشان در یک وجه، چنان حادثه‌ای ایجاد كرد كه آنها به انفعال افتادند. در ابتدا هم سفرای‌شان را فراخواندند اما بعداً مجبور شدند با سرافكندگی خاصی آنها را برگردانند. 🏴 البته بعضی از مقامات داخلی هم در ابتدا بسیار نگران بودند و می‏‌گفتند كه چرا امام این دستور را داده است. ولی توجه نداشتند که سیاستهای سطح «كلان» همیشه رهین سیاست‌های سطح «توسعه» است. یعنی تصمیم‌گیری درباره پول، درباره تولید، درباره بازار كار و... رهین این است كه شما قدرت داشته باشید. پس محال است که بدون عنصری که محور قرار بگیرد و شدّت داشته باشد، بتوان برنامه تغییر را محقق کرد. در واقع جریان جزمیّت در مراتبی که بیان شد، ضابطه‌ای عقلی در تعیین ولی‌فقیه است. 📘سلسله مباحثی پیرامون ولایت مطلقه فقیه ☑️https://eitaa.com/HossiniehAndisheh