eitaa logo
حوزویات
613 دنبال‌کننده
71 عکس
29 ویدیو
8 فایل
💫 آنچه در رسانه‌های رسمی حوزوی نمی‌بینید و نمی‌خوانید! 💫 ارتباط با ادمین: @hadirahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیان دیدگاه علامه طباطبایی توسط آیت‌الله جوادی آملی در زمینه «ملاک نبودن قرآن، سنت، عقل و اجماع در استنباط احکام در حوزه‌های علمیه»! در حوزه‌ها فقط فهم و قول مشهور فقها ملاک است و بس! ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است! ✍ استاد علی نصیری فیزیک کوانتوم که اولین بار در سال ۱۹۰۳ مطرح شد می‌گوید اگر در منطقه‌ای یک پروانه بال بزند در جای دیگری طوفان می‌شود دقیقا منطبق بر آیات قرآن است یعنی هر رفتار و کوچکترین رفتار در عالم خیلی بیش از آن که تصور کنیم تاثیر دارد لذا با همین فیزیک کوانتوم می‌توانیم جریان شدت عذاب آخرت را حل کنیم و فزونی نعمت و ماندگاری یک رفتار را؛ زیرا اثر سوء و حسن یک رفتار جاودانی است. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
حوزویات
⭕️ فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است! ✍ استاد علی نصیری فیزیک کوانتوم که اولین بار در سا
⭕️ قرآن و فیزیک کوانتوم ✍استاد مهراب صادق‌نیا به تازه‌گی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفته‌اند که "فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است." فرض می‌کنیم که ایشان فیزیک کوانتوم را می‌شناسند و نیز آیات قرآن را هم می‌فهمند و نتیجه‌ی درستی گرفته‌اند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟ اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آن‌وقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوال‌رفته سازگار است. اساسا چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم هم‌نوا بکنیم؟ چه تاثیری در دین‌داری مردم دارد؟ مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان می‌دهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیست‌ها (اندیشمندان علوم تجربی) پیش‌ران‌های سکولاریزم بودند و روحانی‌ها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانی‌ها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویش‌تر شدند. رفته رفته، آن‌ها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمی‌آمدند، بلکه جای ساینتیست‌ها را گرفته و پیش‌برندگان سکولاریزم شدند. حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بون‌هافر، و دیگر الاهیات‌دان‌های مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازه‌ای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر می‌دهند. این‌ها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح‌ها به دست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند. کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام می‌دهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیین‌های وحیانی به تبیین‌های تجربی. آن‌ها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند، معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کرده‌اند. یعنی معرفت را سکولار کرده‌اند. من اگر به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم می‌آید اوقاتشان تلخ می‌شود و مسئولیتی می‌داشتم؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیست‌ها، دست روحانی‌هایی که جسته و گریخته چیزی در باره‌ی علم شنیده‌اند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفت‌های تجربی رنگ و لعاب می‌دهند را می‌گرفتم و به کار دیگری وا می‌داشتم. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ تصویر دوم آیت‌الله ! ✍🏻علی‌اشرف فتحی دو دهه از خلق دومین تصویر آیت‌الله جوادی آملی می‌گذرد. در جریان انتخابات دو مرحله‌ای ریاست جمهوری سال 1384 آیت‌الله به حمایت از هاشمی رفسنجانی برخاست و سردمدار روحانیونی شد که در برابر احمدی‌نژاد قد علم کرده بودند. همان روزها تصویر متفاوتی از این استاد برجسته فلسفه اسلامی ساخته شد که گروهی از موافقان و مریدان و شاگردان آیت‌الله را به جرگه مخالفان و منتقدان او فرستاد. آیت‌الله در سوگ هاشمی پیام پرشوری صادر کرد و او را «استوانه انقلاب اسلامی»، «صحابی صالح، صابر و صادق امام» و «امین امت» خواند تا بر تصویر دوم خود تاکید کند. هر تصویری که یک شخصیت از خود می‌سازد یا دیگران برای او خلق می‌کنند، موافقان و مخالفان جدیدی می‌آفریند. تاریخ همواره صحنه جدال، اثرگذاری و رقابت همین تصویرسازی‌ها بوده و سیاست امروز نیز از این قاعده مستثنا نیست. تصویر نخست آیت‌الله جوادی آملی که اثرگذاری متفاوتی عرضه می‌کر، ربع قرن با او همراه بود و در بهار 1384 دستخوش تغییری بزرگ شد. آیت‌الله در تصویر اول نیز یک رجل سیاسی بود، اما تصویر دوم، او را بیش از پیش با مفهوم جدید «امر سیاسی» گره زد. در این مفهوم، امر سیاسی به تمایز مشخص و انضمامی میان «دوست» و «دشمن» می‌انجامد و این تمایز، تعین‌بخش وجودی اشخاص در سپهر سیاسی می‌شود. اگر کارل اشمیت متاثر از تحول بزرگی به نام «جنگ جهانی» به این مفهوم جدید دست یافت و به زعم خودش، از آسمان به زمین آمد و رقابت سیاسی را امری انضمامی، مشخص و واقع‌بینانه دانست، آیت‌الله نیز متاثر از تحولات و چالش‌های ربع قرن نخست جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که باید «تکیه بر زمین واقعیات» را به یک معیار مهم در کنش سیاسی بدل کرد. در همین راستا بود که آیت‌الله نشان داد اراده و توانایی برساختن دوستان و دشمنان جدیدی برای خود دارد و به قول اشمیت، همین توانایی را باید حاکی از قدرت وجودی او در سپهر سیاسی دانست. کنش سیاسی آیت‌الله در قالب تصویر دوم طی دولت‌های مختلفی که در این دو دهه روی کار آمدند و چالش‌ها و مساله‌های مختلفی را ساختند، ادامه یافت و حاکی از این بود که اراده و توانایی آیت‌الله در دفاع از «واقعیات» در برابر «رؤیاها» مستمر است. او در دیدار 9 آذر ماه 1403 با عراقچی وزیر خارجه از ضرورت «جهانی فکر کردن» و «جهانی عمل کردن» سخن گفت. این سخنان یادآور سخنان مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی در پاییز 1400 یعنی اوایل کار دولت سیزدهم است که به مسؤولان وقت توصیه کرد با جهان قهر نباشید و برای حفظ منافع کشور با جهان در ارتباط باشید. این سخنان با موجی از حملات به مرجع تقلید کهنسال قم همراه شد و یک رسانه مهم نزدیک به دولت سیزدهم با انتشار یادداشتی به آیت‌الله صافی هشدار داد که مراقب باشد تا به سرنوشت آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری دچار نشود. نکته دیگری که آیت‌الله جوادی در دیدار با وزیر خارجه دولت چهاردهم مورد تاکید قرار داده، اهمیت «مردم» است. از قضا در مفهوم مدرن امر سیاسی نیز مردم در کنار دولت حائز اهمیت هستند. بخش مهمی از واقع‌بینی و حرکت بر زمین واقعیات، توجه به «مردم» است. دولت در این گفتمان، برآمده از رأی مردم است و این واقعیت بر هر حقیقت دیگری در وادی عمل (و نه نظر و ایدئولوژی) تقدم دارد. اینکه در تصویر دوم آیت‌الله بر «مردم» تاکید بیشتری می‌شود و دولت ملزم به تکریم و تعظیم مردم نشان داده می‌شود، در توانایی برساختن دوست و دشمن نیز کارکرد فراوانی دارد. آنها که از نزاع مستمر و داغ دهه هفتاد بین حامیان مشروعیت و مقبولیت خبر دارند، اهمیت این تاکیدات آیت‌الله بر نقش مردم را بهتر درک می‌کنند. آن نزاع بی‌حاصل چون غیر انضمامی و کاملا مدرسه‌ای بود، اکنون بر زمین واقعیت و با محوریت «مردم» به یک نزاع عملگرایانه بدل شده است. بنیانگذار جمهوری اسلامی در آخرین ماه‌های حیات خود، مسؤولان جمهوری اسلامی را از «بحث‌هاى طلبگى مدارس كه در چهارچوب تئوری‌‌هاست» و «نه تنها قابل حل نيست»، بلکه «ما را به بن‌بست‌‌هایی مى‌كشاند» بر حذر داشته بود (صحیفه امام، 21/218). این رویکرد در تصویر دوم آیت‌الله جوادی پررنگ‌تر شده است. او نیز از توجه به «نگاه جهانی» و «تعهدات بین‌المللی» سخن می‌گوید و «مردم» را مهم می‌داند. چنین فاکتورهایی، سازنده و مقوم «تصویر دوم آیت‌الله» در دو دهه اخیر بوده است. 🔺این یادداشت درباره سخنان آیت‌الله جوادی آملی در دیدار با عراقچی وزیر خارجه، در صفحه اول روزنامه ایران 10 آذر 1403 منتشر شده است. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
41.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پیام عبدالرحمن فتاحی از مسجد اموی دمشق: ما معجونی از وهابیت، اخوان، القاعده و داعش هستیم! ✍️ علی مقدس ▫️عبدالرحمن فتاحی که خبر إعطای معاونت و ساماندهی تروریست های ایرانی تبار توسط جولانی به او خبرساز شده، نخستین پیام تروریست های انصارالاسلام(شاخه ایرانی) را از مسجد اموی دمشق به معارضان کُرد ایرانی ارسال نمود. ▫️فتاحی در ابتدا از اساتید،معلمان و رهبران خود نام می برد که در واقع خط فکری و روشی او را معرفی می کند. او از شخصیت هایی همچون؛ مروان حدید، عبدالله عزام، اسامه بن لادن، أیمن الظواهری، ابومصعب زرقاوی و ابوعبدالله شافعی نام می برد. ▫️ذکر اشخاص نامبرده علاوه بر آنکه ایدئولوژی جنبش انصارالاسلام را تبیین می کند، میزان وابستگی و تاثیر پذیری فتاحی و پیروانش از جریان های رادیکال مزبور را به خوبی ترسیم می کند؛ _مروان حدید رهبر فکری اخوان المسلمینِ سوریه _عبدالله عزام از رهبران القاعده _اسامه بن لادن موسس و رهبر القاعده _أیمن الظواهری رهبر القاعده _ابومصعب زرقاوی مؤسس داعش _ ابوعبدالله شافعی مبلغ وهابیت و رهبر دوم انصارالاسلام عراق پس از ملاکریکار ▫️لازم به ذکر است؛ فتاحی در سخنرانی خود، مسجد اموی دمشق را پایگاه اهل سنت و جماعت معرفی می کند که البته مراد او از اصطلاح "اهل سنت و جماعت" یک معنای خاص و کاملا متفاوت از معنای اهل سنت مصطلح و مرسوم است که در یادداشتی دیگر، علاوه بر پرداختن به چرایی استفاده فتاحی از این اصطلاح، از اهداف پشت پرده و سیاست های تدوین شده پیرامون آن سخن خواهم گفت. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
🔻آقای خمینی ۱۸ جمادی الثانی به دنیا آمده ولی مشهور شده که ۲۰ جمادی الثانی به دنیا آمده تا مصادف با ولادت حضرت زهرا(ع) باشد. دیدم خود ایشان روی ۲۰ جمادی خط زده و به خط خودش نوشته که در این جهات دقت شود. از آقای پسندیده هم شنیدم که می‌گفت آقای خمینی ۱۸ به دنیا آمده بود. (مجله تقریرات به نقل از آیت‌الله شبیری زنجانی) ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ مخالفت با تأسیس دفتر مراجع در استان‌ها 🔻استاد سید محمدجواد علوی بروجردی من مخالف این هستم که مراجع در هر شهری دفتر داشته باشند. به برخی دوستان نیز گفته‌ام، دفتر یعنی اینکه اگر کسی وجوهاتی دارد باید به دفتر آن مرجع تحویل دهد و به دیگران ندهد. این روش درست نیست. خدا رحمت کند مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی را؛ ایشان می‌فرمودند: خانه هر عالمی دفتر من است و مسجد هر عالمی دفتر من است. مردم وجوهات خود را به عالم محل خود بدهند و او این وجوه را برای من ارسال کند. حتی اگر کسی از شهری وجوهی به قم می‌آورد، ایشان می‌پرسیدند: چرا این وجوه را به عالم محله خود ندادید؟ این روش باعث می‌شد که ابتدا هزینه‌های منطقه‌ای تأمین و سپس مازاد آن به قم ارسال شود. این نظام اولویت‌بندی به بقای مساجد و رونق حوزه‌های محلی کمک می‌کرد. امروز این نظام دچار تغییر شده و باعث شده است تا بلاد از علما خالی شده‌ و بسیاری از مساجد در شهرهایی چون تهران خالی مانده‌اند و علما رغبتی به امام جماعت شدن ندارند. پدرم نقل می‌کردند که روزی گروهی از یک روستا وجوهات شرعی خود را به آیت‌الله العظمی بروجردی تقدیم کردند. ایشان پس از دیدار با این افراد، به آن‌ها گفتند: وجوهات خود را به روحانی محله‌تان بدهید و از او حمایت کنید. حتی مبلغی اضافه از طرف خود برای آن روحانی فرستادند. وقتی از ایشان پرسیدند که آیا آن روحانی را می‌شناسید، فرمودند: خیر، اما او با هر میزان از علم که دارد، پایگاه شیعه را در دل مردم آن منطقه حفظ کرده است. با همین برخورد، آن روحانی در چشم مردم صد درجه بالاتر رفت و موقعیتش تقویت شد. این نظام مالی و مدیریتی باید به نحوی باشد که ابتدا علمای محلی تأمین شوند. اینکه تمام وجوهات به قم ارسال شود و دفاتر مراجع تنها در قم متمرکز باشند، نه‌تنها به حوزه‌ها کمک نمی‌کند، بلکه به از بین رفتن پایگاه‌های شیعه در مناطق مختلف می‌انجامد. وقتی آیت‌الله العظمی بروجردی از دنیا رفتند، با وجود شهرت و جایگاهشان، هیچ‌یک از فرزندان ایشان خانه شخصی نداشتند و خودشان نیز با بدهی فراوان از دنیا رفتند. این نمونه‌ای از یک روش صحیح بود که اولویت را به مناطق محلی می‌داد و زندگی شخصی مراجع در حد ضرورت محدود می‌شد. ما باید توجه داشته باشیم که بقای شیعه وابسته به مرجعیت و پایگاه‌های محلی است. ما باید بر این سلک حرکت کنیم، اگر این روش از بین برود و همه‌چیز متمرکز شود، دیگر چیزی برای آینده باقی نخواهد ماند. امروز باید ببینیم از این سرمایه اعتماد مردم چه مقدار باقی مانده و چه مقدار از دست رفته است. متأسفانه گاهی به جای بهره‌برداری درست از این سرمایه، از آن مصرف می‌کنیم، بدون آنکه برای حفظ یا تقویت آن تلاش کنیم. چرا سراغ افرادی که اهل فکر و اندیشه هستند نمی‌رویم تا از آنان برای مدیریت این میراث عظیم بهره بگیریم؟ ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
📹 پیکر «منیره گرجی» بدون تشریفات مرسوم تشییع شد 🔺آیین تشییع مرحومه «منیره گرجی» براساس وصیت‌نامه‌اش، بدون تشریفات مرسوم برگزار و پیکر این قرآن‌پژوه برجسته بر دوش شمار اندکی از شاگردان و دوستانش راهی خانه ابدی شد. منیره گرجی، قرآن پژوه و تنها زنی که توانست به مجلس خبرگان قانون اساسی راه پیدا کند، در ۲۳ دیماه ۱۴۰۳ در سن ۹۵ سالگی چشم از جهان فروبست. او متولد سال ۱۳۰۸ در تهران، یکی از زنان برجسته در تاریخ معاصر ایران است که نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب اسلامی ایفا کرد. او از ۹ سالگی شروع به آموختن قرآن کرده و بعدها به تفسیر علاقه‌مند شد. به گفته خودش، گرچه درس فقه خوانده اما طلبه نبوده‌ است. گرجی به‌عنوان تنها زن عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، جایگاه ویژه‌ای در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشت. حضور او در این مجلس (با اصرار شهید بهشتی)، نماد مشارکت زنان در ساختارهای سیاسی نوین ایران بود. گرجی تلاش کرد حقوق زنان را در چارچوب آموزه‌های اسلامی در قانون اساسی بگنجاند و به مسائل مرتبط با جایگاه خانواده و زنان در جامعه توجه ویژه‌ای داشت. به گفته منیره گرجی، علت کاندیداتوری او در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، مصاحبه زنانی از گروه مجاهدین خلق بود که نظرات غیراسلامی داشتند و می‌خواستند با آن نظرات به مجلس بروند. میراث او به‌عنوان یکی از پیشگامان حضور زنان در عرصه‌های سیاسی ایران همچنان باقی است. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️درگذشت دومین رهبر انجمن حجتیه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید حسن افتخارزاده سبزواری؛ رهبر انجمن حجتیه، پس از طی دوران بیماری در سن ۸۸ سالگی درگذشت. او که از ۲۶ دی سال ۱۳۷۶ پس از درگذشت شیخ محمود حلبی؛ موسس انجمن حجتیه جانشین استادش شده بود، در حوزه شاگرد آیات میلانی، شیخ ابوالحسن شیرازی، آیت‌الله وحید خراسانی و در دانشگاه تهران و انجمن حکمت و فلسفه شاگرد آیت‌الله شهید مطهری، آیت‌الله مهدی حائری یزدی و دکتر سید حسین نصر بود. افتخارزاده در دوران رهبری انجمن توانست جلسات و فعالیت این گروه را که پس از  دوران تعطیلی و رکود دهه شصت در پی انتقادهای تند بنیانگذار جمهوری اسلامی و دیگر انقلابیون، کم‌رونق شده بود دوباره فعال کند. او همچنین آثاری درباره امامان و عقاید شیعه تالیف و ترجمه کرد. فهرست مقالات و کتب فلسفی در سال‌های ۱۳۵۳ - ۱۳۵۵، گفتارهایی پیرامون امام زمان، بر سفرۀ کرامت حسینی، دورۀ تاریخ اسلام و ترجمۀ چندین کتاب کلامی-حدیثی از آثار اوست. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
حوزویات
◾️درگذشت دومین رهبر انجمن حجتیه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید حسن افتخارزاده سبزواری؛ رهبر انجمن
⭕️دفاع علمی از عقیده به وجود مقدس امام عصر پیام تسلیت آیت‌الله جعفر سبحانی ✍ بسم الله الرحمن الرحیم إنّا للّه و إنا الیه راجعون دریافت خبر درگذشت دانشمند محترم، حضرت حجه‌الاسلام والمسلمین جناب آقای سید حسن افتخار زاده سبزواری موجب تأسف شد. آن فقید سعید عمر پر برکت خود را صرف تبیین و تدریس تعالیم نورانی مذهب شیعه و تألیف کتابهای فراوان کرد و به دفاع علمی از عقیده به وجود مقدس امام عصر علیه‌السلام پرداخت. این جانب این ضایعه را به محضر امام عصر ارواحنا فداه و نیز به شاگردان و علاقه مندان ایشان و به خانواده محترمشان تسلیت می گویم و برای آن عالم پرتلاش غفران و رضوان مسألت دارم. ‍ قم المقدسه - جعفر سبحانی ۲۸ دیماه ۱۴۰۳ ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ خیزش حوزه سنتی؟ در حاشیه درگذشت سیدحسن افتخارزاده ✍ رضا تاران ۱. صدور پیام‌های تسلیت به مناسبت درگذشت سیدحسن افتخارزاده از سوی حضرات آیات: جعفر سبحانی، علی کریمی جهرمی، سیدصادق شیرازی، یدالله دوزدوزانی، سیدجعفر سیدان، سیدمحمدجواد علوی بروجردی، محمد سند بحرانی و سیدمحمد حسینی زنجانی را نه در جهت گسترش انجمن حجتیه بلکه باید در جهت گسترش و تقویت اندیشه «حوزه سنتی» تحلیل کرد. ۲. دال مرکزی اندیشه «حوزه سنتی» حفظ و اولویت «تشیع» در دوره غیبت است؛ در دوره غیبت امام (عج) شیعیان سوار بر قایقی کوچک در اقیانوس بزرگ و پرتلاطم و پرخطر هستند؛ اولویت در این دوره حفظ و بقاء تشیع و شیعیان است. حوزه علمیه به عنوان کانون حفظ فرهنگ شیعی باید راه امام صادق (ع) و امام باقر (ع) را در پیش گیرد و از درگیری‌ها پرهیز کند که اقلیت در درگیری‌ها پیروز نخواهد بود. به باور آنها حفظ نظامات اجتماعی(زندگی و معیشت مردم نباید آسیب ببیند) در درون و حفظ کیان اسلامی و جلوگیری از تجاوز فرهنگی و نظامی اولویت حاکمان است. باتوجه به غیبت امام، علما و مراجع تقلید مسولیتی در انجام همه فرامین اسلامی ندارند و به قدر مقدور باید اکتفا کنند. قدر مقدور نه اجرای خط به خط شریعت اسلامی بلکه حفظ هویت شیعی است(غدیر، عاشورا و زمینه‌سازی برای ظهور امام دوازدهم)، حفظ تشیع نه بر پایه زور بلکه باید مبتنی بر تبلیغ، کار فرهنگی و تربیت اخلاقی باشد؛ آمادگی برای ظهور نیز چنین معنایی دارد. ۳. به نظر می‌رسد این قرائت از اسلام تا اواخر دهه سی شمسی نگرش قالب علمای شیعی بوده است، با شکل‌گیری اسلام سیاسی در دهه چهل و پنجاه و پیروزی انقلاب ۵۷ اسلام سیاسی با داشتن ذیل اجتماعی و با استفاده از قدرت سیاسی، حوزه سنتی را به حاشیه راند. بسیاری از علمای معتقد به اسلام سیاسی مناصب سیاسی را بر تدریس و تربیت شاگرد ترجیح دادند. در غیاب نمایندگان اسلام سیاسی در حوزه علمیه قم مهم‌ترین کرسی‌ها تدریس فقه و اصول چهاردهه در دست حضرات آیات وحید خراسانی و میرزا جواد تبریزی و... بود، نمایندگان اسلام سیاسی تا به خود آمدند متوجه شدند بسیاری از اساتید سطوح و خارج حوزه علمیه تربیت شده اساتید حوزه علمیه سنتی هستند و طلبه‌های جوان‌تر هر قدر به دانش خود اضافه می‌کنند و با تحولات اجتماعی مواجه می‌شوند از اسلام سیاسی فاصله می‌گیرند. فروپاشی رژیم بعث در عراق و عملکرد آیت‌الله سیستانی نیز موجب تقویت سنتی‌ها در حوزه علمیه شد چه آنکه تجربه‌ای از عدم دخالت مستقیم علما در سیاست را مشاهده کردند. ۴. در دوره جمهوری اسلامی دو جریان اصلی از سنتی‌ها قابل مشاهده است؛ بخش از سنتی‌هایی که تداوم خط تاریخی این جریان است و با اهل سنت غیریت‌سازی می‌کنند و مساله‌های جهان جدید مورد توجه آنها نیست، گروه دوم که از دهه هشتاد رشد کرده‌اند مساله‌های کلامی یا شبهات جهان جدید را نیز مطالعه می‌کنند و خود را موظف می‌دانند در مقابل کلام جدید از تشیع دفاع کنند. حوزه سنتی در درون خود طیف‌های مختلفی دارد و نمی‌توان همه آنها را طیف واحدی در نظر گرفت؛ از کسانی که برای پیشبرد برنامه‌های خود از منابع جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند تا کسانی که ساکت هستند و برخی هم نظام جمهوری اسلامی را مشروع نمی‌دانند و گاه انتقادی مطرح می‌کنند. ۵. حامیان حوزه سنتی درباره امر سیاسی در دهه ۶۰ و ۷۰ همواره ساکت بوده‌اند. از سال ۸۴ و با موضع‌گیری برخی دولتمردان علیه روحانیت و مشاهده تحولات ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ و شعارها و اقدامات علیه روحانیت و حوزه‌های علمیه و اوضاع نابسامان اقتصادی کشور، نمایندگان حوزه سنتی را به این نتیجه رساند که اسلام سیاسی در عمل کارآمد نبوده است و موجب بدبینی مردم به مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه شده است، و تداوم چنین رویکردی می‌تواند تشیع را با خطر مواجه کند، به همین جهت باید این پیام را به مردم منتقل کرد که مرجعیت و حوزه‌های علمیه موید نظام سیاسی نیستند. در حوزه نظر نیز برخی معتقدند سیاست امری تخصصی است و باید به اهلش سپرده شود و مراجع تقلید و روحانیت فقط زمانی باید دخالت کنند که کیان اسلامی به خطر بیفتند یا منفعت بزرگی از شیعیان ضایع شود. ۶. مرور یافته‌های موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان نشان می‌دهد علی‌رغم گرایش بسیاری از مردم به جدایی نهاد دین از نهاد سیاست، علاقه و حضور مردم در عزاداری عاشورا در دهه ۷۰ و اواخر دهه ۹۰ تغییری نکرده است و شاید این یافته نشان‌دهنده همراهی بخش مهمی از جامعه با نگرش حوزه سنتی باشد همچنان که قوت گرفتن فعالیت‌های هیات‌های مذهبی در مقابل فعالیت‌های بسیج نیز بتواند چنین نگاهی را تقویت کند، چه آنکه حوزه سنتی بر حفظ و تقویت هویت شیعی بجای اجرای شریعت اسلامی تاکید دارد و در دوره غیبت ادعایی درباره اداره سیاست و اقتصاد و بهداشت و ... ندارد./ نامه‌های حوزوی ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat