eitaa logo
°•{دوره های تربیت و تعالی}•°
57 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
151 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ مختصری از زندگانی امام حسن عسکری(علیه‌السلام) 🔰 امام حسن عسکری(علیه‌السلام) در سال 232 ق در مدينه چشم به جهان گشود. مادرش «سوسن» يا «سليل» زنی لايق و صاحب فضيلت بود و در سفری که امام به سامرا داشت، همراه امام بود و در سامرا از دنيا رفت. کنيه آن حضرت ابامحمد است، صورتی گندم‌گون و بدنی در حد اعتدال داشت، چشمانی درشت و پيشانی گشاده و خالی بر گونه راست داشت، ایشان بيانی شيرين و جذاب و شخصيتی با شکوه و وقار داشتند. 👈 به طور کلی دوران عمر 29 ساله امام حسن عسکری(علیه‌السلام) به سه دوره تقسيم می‌گردد: 1️⃣دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدينه گذشت؛ 2️⃣ دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت؛ 3️⃣و دوره سوم نزديک 6 سال امامت آن حضرت می‌باشد که از این شش سال، سه سال را در زندان گذرانيد. ✅ «عبيدالله خاقان» وزير معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت ملاقات می‌کرد به احترام آن حضرت برمی‌خاست، و آن حضرت را بر مسند خود می‌نشاند و پيوسته می‌گفت: «در سامراه کسی را مانند آن حضرت نديده‌ام، وی زاهدترين و داناترين مردم روزگار است.» 🔶 حضرت در مدت شش سال امامتش، آثار مهمی از تفسير قرآن و نشر احکام و بيان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی شيعيانی که از راه‌های دور برای کسب فيض به محضر امام می‌رسيدند بر جای گذاشت. امام با تعليمات عاليه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی، جنبش علمی خاصی را تجديد کرد، و فرهنگ شيعی را اعتلا بخشید و افرادی چون «يعقوب بن اسحاق کندی» نیز شاگرد حضرت شده و به نشر معارف شیعی پرداختند. ✔️ در نهایت حضرت در روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260 ق به شهادت رسید. 💢 در کيفيت شهادت آن امام بزرگوار فرزند عبيدالله بن خاقان می‌گويد: «روزی برای پدرم خبر آوردند که امام حسن عسکری(علیه‌السلام) رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد، خليفه پنج نفر از معتمدان خود و طبيبی را نزد آن حضرت فرستاد. اين کارها را برای آن می‌کرد که زهری را که به حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و پيوسته ملازم خانه آن حضرت بودند تا به شهادت رسید.» 🔺بعد از آن، خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی خواهد شد و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او می‌کردند ... . اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او امام داشتند. ________________ 📎 📎 📎 📎
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️مؤمنین چه تکالیف و وظايفی نسبت به (عج) بر عهده دارند؟ (بخش اول) 💠 در مورد (عج) و موقعيت آن حضرت بر عهده دارند که به برخى از آنها اشاره مى كنيم: 1⃣ايمان به (عج)؛ در روايات اهل سنت مى خوانيم كه پيامبر اكرم (ص) فرمود: «مَنْ اَنْكَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِىِّ فَقَدْ كَفَرَ بِمَا اُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ؛ هر كس (عج) شود به آنچه بر محمد (ص) نازل شده كفر ورزيده است». [۱] 2⃣صبورى و به در فتنه ها؛ امام صادق (ع) فرمود: «طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ؛ خوشا به حال كسى كه در ما متمسك به امر ما شده و قلب او بعد از هدايت منحرف نشود». [۲] 3⃣ به ؛ امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده كه ایشان فرمود: «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ ... ؛ خوشا به حال كسى كه اهل بيت مرا درك كند و در او قبل از قيامش به او اقتدا كند و...». [۳] 4⃣ (عج) از خداوند متعال؛ شيخ كلينى (ره) به سند خود از ابو بصير نقل كرده كه امام باقر (ع) به من فرمود: «هَلْ عَرَفْتَ إِمَامَكَ؟ قَالَ قُلْتُ: إِي وَ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ أَخْرُجَ مِنَ الْكُوفَةِ، فَقَالَ حَسْبُكَ إِذاً؛ آيا را شناخته اى؟ عرض كردم آرى به خدا سوگند قبل از آنكه از كوفه خارج شوم، فرمود: همین تو را بس است». [۴] 5⃣ و ؛ در دعاى عهد از امام صادق (ع) مى خوانيم: «اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ... ؛ بار خدايا همانا من براى او [حضرت مهدى (عج)] در اين روزم عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم تجديد مى كنم، بيعتى كه از آن بازنگشته و هرگز آن را زايل نمى سازم، بار خدايا مرا از ياران و كمك كاران و مدافعين از آن حضرت قرار بده» که در اين دعا سخن از با امام خود در هر روز است. 6⃣ و اشكالات؛ امام صادق (ع) در حديثى فرمود: «فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ انْفُوا عَنْ نُفُوسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حُذِّرْتُمْ فَاحْذَرُوا وَ مِنَ اللَّهِ أَسْأَلُ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ؛ پس خود را از و ترديد دور كنيد و از شك ها بپرهيزيد، شما بر حذر شديد پس حَذَر كنيد و من توفيق و ارشاد شما را از خداوند خواستارم». [۶] پی نوشت: [۱] فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم (عليهم السلام)‏، ابراهيم بن سعد الدين شافعى‏، مؤسسة المحمود، بيروت‏، چ اوّل، ج ‏۲، ص ۳۳۴ [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، اسلاميه‏، تهران، چ دوم‏، ج ‏۲، ص ۳۵۸، باب ۳۳ [۳] كمال الدين و تمام النعمة، همان، ج ‏۱، ص ۲۸۶، باب ۲۵؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، چ دوم، ج ‏۵۱، ص ۷۲، باب ۱ [۴] الكافي، كلينى، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، تهران، چ چهارم، ج ‏۱، ص ۱۸۵ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ‏۹۹، ص ۱۱۱، باب ۷؛ مصباح الزائر و جناح المسافر، أبي القاسم علي بن موسى بن طاوس الحسيني الحلي، تحقيق: مؤسسة آل البيت لإحياء التراث، مؤسسة آل البيت لإحياء التراث، قم، ۱۴۱۷ ق، ص ۲۳۵ [۶] بحار الأنوار، همان، ج ‏۵۱، ص ۱۴۷، باب ۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
🍀 نقش الگوها در جامعه 💠 قرآن زنان پیامبر را مخاطب قرار داده و می‌فرماید: «یا نساء النبیّ من یأت منکنّ بفاحشة مبیّنة یضاعف لها العذاب ضعفین» هر کدام از شما مرتکب خلافی آشکارا شوید، دو برابر سایر زنان عذاب می‌شوید. 💠 این به خاطر آن است که زن پیامبر عملاً الگو و مدل سایر مردم است و نقش رهبری را ایفا می‌کند. 💠 در حدیث می‌خوانیم: «یُغفر للجاهل سبعون ذنباً قبل أن یغفر للعالم ذنب واحد» هفتاد گناه از جاهل بخشیده می‌شود قبل از آنکه یک گناه از عالم بخشیده شود. 💠 آری انسان عالِم و دانشمند، در جامعه سرآمد و الگوی مردم است، لذا خطای او هم بزرگ به حساب می‌آید. 💠 بزرگان گفته اند: گناه صغیره عالم و دانشمند، گناه کبیره به حساب می‌آید، زیرا عمل او در دیگران بیشتر اثرگذار است. اینکه می‌بینیم گناه بدعت گذار و کسانی که در جامعه پیشگام و برنامه ریز و پایه گذار انحراف هستند چند برابر سایرین است، به خاطر آن است که آنها نقش الگو و رهبری را دارند. 🌿 برگی از تاریخ 💠 از امام هادی علیه السلام پرسیدند: چرا حضرت علی علیه السلام در جنگ جمل هر که را زخمی می‌شد رها می‌کرد، ولی در جنگ صفین فرمان داد زخمی‌ها را هم بکشند؟ 💠 امام هادی علیه السلام در پاسخ فرمود: در جنگ صفین رهبر مخالفان زنده بود و زخمی‌های فراری را دوباره جمع و کمبودها را جبران و ضعف‌ها را تقویت و بیماران را عیادت و دلجوئی می‌نمود و ریشه فساد در آب بود، (تا ریشه در آب است امید ثمری هست) و لذا برای خشکاندن ریشه فساد و پایان دادن به توطئه باید اثری باقی نگذارد، امّا در ماجرای جنگ جمل، پس از کشته شدن بزرگان دشمن مثل طلحه و زبیر و از هم پاشیده شدن فرماندهی سپاه دشمن، امید و پناهگاهی برای فریب خوردگان فراری و زخمی‌ها نبود، لذا هر کدام زخمی می‌شدند یا پا به فرار می‌گذاشتند، مورد تعقیب قرار نمی گرفتند. 💠 از این ماجرا به خوبی می‌توان نقش رهبر را در جبهه باطل و تفاوت عکس العمل‌ها را در جبهه حق دریافت. ☀️ انعکاس امامت در قیامت 💠 در قرآن می‌خوانیم: «یوم نَدعوا کلّ اُناس بامامهم» روز قیامت هر گروه را در کنار رهبرشان فرا می‌خوانیم. 💠 این آیه نقش امام را در هدایت یا گمراهی پیروان به خوبی روشن می‌کند. نقشی که بهشت وجهنم را برای پیروان رقم می‌زند. 💠 در قیامت مستضعفان به رهبران فاسد خود می‌گویند: «لو لا أنتم لکنّا مؤمنین» 📚 👤استاد قرائتی
🔶‌هدف امامت و رهبری 💠 از نظر اسلام، دنیا و مال و مقام و قدرت و حکومت، همه وسیله اند نه هدف و لذا اولیای خدا هر گاه به قدرت و حکومت می‌رسند، هرگز از زندگی ساده خود دست برنمی دارند و در فکر بزرگ منشی و فخر فروشی و استکبار و فساد نیستند و تنها به تکلیف الهی فکر می‌کنند. 💠 خداوند می‌فرماید: «تلک الدار الآخرة نجعلها للّذین لایریدون علوّاً فی الارض و لا فساداً» سرای آخرت، با آن همه نعمت‌های بی پایان را مخصوص کسانی قرار می‌دهیم که در فکر بزرگی و فساد در زمین نباشند. این عباس می‌گوید: خدمت حضرت علی علیه السلام رسیدم و امام مشغول وصله زدن کفش خود بود، در حالی که او امیرمؤمنان و حاکم بر جان و مال مسلمانان بود. 💠 امام پرسید: قیمت این کفش چقدر است؟ گفتم: (این کفش پاره و وصله وصله) ارزشی ندارد. امام فرمود: «و اللّه لهی أحبّ الیّ من اِمرتکم الاّ أن اُقیمَ حقّاً او أدفَعَ باطلاً» به خدا سوگند همین لنگ کفش نزد من بیش از حکومت بر شما ارزش دارد مگر آنکه حقی را به پا دارم یا باطلی را از بین ببرم. 💠 آری امامت و رهبری برای اجرای دستورات الهی و رساندن مردم به کمال و نجات مردم از شرک و ظلم و جهل و تفرقه است، نه برای کسب قدرت و رسیدن به ثروت. بنابراین امامت در اسلام پست نیست بلکه مسئولیّت است، رفاه نیست که بار است و لذا شخص امام دارای زندگی عادّی است و با لباس و غذای بسیار ساده به سر می‌برد. همچون دیگران کار می‌کند و هیچ گونه مزایای فوق العاده ای برای خود نمی خواهد. 💠 حضرت علی علیه السلام در نامه ای به ابن عباس چنین نوشتند: «امّا بعد، فلا یکن حظّک فی ولایتک مالا تستفیده و لا غیظا تشتفیه ولکن اماتة باطل و احیاء حقّ» در حکومت داری، نباید ثروت اندوزی کنی و حق نداری از قدرت خود سوء استفاده کنی و غیظ خود را نسبت به رقیب و مخالف اعمال نمائی بلکه هدف تو باید نابود کردن باطل و زنده کردن حق باشد. 💠 حضرت علی علیه السلام پس از پذیرش حکومت، خطاب به مردم فرمود: «دخلتُ بلادکم بأشمالی هذه و رحلتی و راحلتی‌ها هی فاِن أنا خرجتُ من بلادکم بغیر ما دخلتُ فانّنی من الخائنین» وارد شهر شما شدم با همین لباس‌های کهنه و با همین اثاثیه ساده و با همین مرکب و اگر دیدید پس از مدتی بغیر از وضع موجودم از شهر بیرون رفتم بدانید که در بیت المال خیانتی کرده ام. 💠 در جای دیگر می‌فرماید: «لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ اللّه علی العلماء ألاّ یُقارّوا علی کِظّةِ ظالم و لا سَغَبِ مظلوم لألقَیتُ حَبلَها علی غارِبها و لسقیتُ آخرها بکأس اوّلها و لألفیتُم دنیاکم هذه أزهَدَ عندی من عَفطَةِ عَنْز» اگر اجتماع مردم به دور من و نیاز آنان به رهبری نبود و اگر به خاطر اعلام یاری مردم، حجّت بر من تمام نمی شد و اگر خداوند از علما پیمان نگرفته بود که بر پرخوری ستمگر و گرسنگی ستمدیده آرام نگیرند، من ریسمان و افسار حکومت را بر کوهان آن می‌انداختم و با همان ظرفی که درخت خلافت را اولین بار آب دادم (و در خانه نشستم) اکنون هم آب می‌دادم و خود به خوبی درک می‌کردید که این دنیای شما با مال و مقام وحکومتش نزد من بی اعتبارتر از آبی است که به هنگام عطسه کردن از بینی بزغاله بیرون می‌آید. 💠 آن حضرت در خطبه ۲۱۴ نیز می‌فرماید: خداوند بر گردن هر یک از من و شما حقی متقابل قرار داده و چنین نیست که تنها حاکم حق امر و نهی داشته باشد و از مقام و موقعیّت خود لذّت ببرد و فرمان بدهد. 💠 بنابراین در اسلام، هدف از حکومت، کامیابی و لذّت جویی و رفاه طلبی حاکم نیست وگرنه نباید حضرت علی علیه السلام در زمان فرمانروایی اش، کفش وصله دار بپوشد و در سختی زندگی کند به شکلی که برای تأمین زندگی روزانه خود مجبور شود شمشیرش را بفروشد و بگوید: «واللّه لو کان عندی ثمن اِزار ما بِعتُه» به خدا سوگند اگر به اندازه خرید لباسی پول می‌داشتم، هرگز شمشیرم را نمی فروختم. 💠حضرت امام رضا علیه السلام در همان زمانی که ولایتعهدی به او تحمیل شد روی حصیر زندگی می‌کرد و با بردگان غذا میل می‌فرمود. حضرت سلیمان علیه السلام نیز با آن همه عظمت، همواره در کنار مستضعفان و با آنها مأنوس بود. 📚 👤استاد قرائتی
🍀صفات امام 💠 برای آشنایی با صفات امام، به صورت گذرا و کوتاه صفاتی را بیان می‌کنیم. البتّه نیاز به یادآوری نیست که صفات امام همان صفات پیامبر است. 💠اینک به برخی از آن صفات اشاره می‌کنیم. 🌿 عصمت 💠عصمت یعنی آنکه انسان نه تنها گناه نکند بلکه در فکر گناه هم نباشد. ما در برخی گناهان حالت عصمت داریم، زیرا تاکنون مرتکب آن نشده ایم و فکر آن را هم نکرده ایم؛ نظیر عریان به کوچه و بازار رفتن، خودکشی و یا کشتن دیگران. همان گونه که ما در بسیاری گناهان به خاطر علم و آگاهی که به زشتی و پستی و بد عاقبتی آن داریم هرگز به فکر انجام آن نیستیم، امام هم به خاطر علم و یقینی که به ناپسندی همه گناهان چنین حالتی دارد، هرگز گرد آن نمی رود. 💠 لزوم عصمت امام از خطا و نسیان نیز به جهت آن است که ما معمولاً در رفتار و منش خود دچار خطا و اشتباه می‌شویم، پس نیاز به یک امام معصوم داریم تا به او مراجعه کرده و حقیقت را بازشناسیم و او ما را حفظ کند. بنابراین او نباید خطا کار باشد. ❓سؤال: اگر امام معصوم است، پس سبب این همه گریه و زاری و توبه و انابه که از امامان نقل شده چیست؟ ✅پاسخ: اگر در تاریکی شب، وارد یک انبار بزرگ شدید و در دست شما تنها یک چراغ قوّه بود، شما اشیای بزرگ را براحتی می‌بینید، اما چیزهای کوچک را به دلیل نور کم نمی بینید. حال اگر نورافکنی قوی در اختیار شما باشد، حتی چیزهای بسیار ریز روی زمین را می‌بینید. کسانی که نور ایمانشان کم است، فقط گناهان بزرگ را می‌بینند و بسیاری از گناهان دیگر را نمی بینند و یا اهمیّتی به آن نمی دهند، امّا کسانی که دارای نور ایمان قوی هستند، چیزهای به ظاهر بی اهمیّت و ناچیز را هم می‌بینند. 💠 گریه و انابه انبیا و امامان به خاطر آن بود که نور ایمانشان بسیار زیاد بود و خود را در محضر خدا می‌دیدند. لذا حتی امور عادی دنیوی که گناه نیست امّا مایه غفلت می‌شود، در نزد آنان گناه بوده و به خاطر آن گریه می‌کردند. 💠 چنانکه اگر بنده در خانه سرفه کنم، برای سرفه کردن از کسی عذرخواهی نمی کنم، اما به هنگام ضبط برنامه تلویزیون و پشت تریبون، اگر یک سرفه کنم، فوراً معذرت خواهی می‌کنم. مگر با سرفه کردن مرتکب گناهی شده‌ام که عذرخواهی می‌کنم؟ خیر، بلکه چون مردم را حاضر و خود را در محضر مردم می‌بینم چنین می‌کنم. 💠آری کسی که خود را در محضر خدا بداند، از کارهایی که گناه هم نیست، عذر خواهی می‌کند. 📚 👤استاد قرائتی
‌🌷امام مهدی شناسی ۱۲۸۲🌷 🍀الگو بودن امام انسان برای رسیدن به کمال نیاز به الگو دارد و یکی از اصول تربیت، الگوسازی و استفاده از الگو می‌باشد. در واقع انسان اگر نمونه و مدلی نداشته باشد، سرگردان می‌شود. 💠 امام، الگوی کاملی است که باید همه انسان‌ها سعی کنند مثل او شوند. امام، مدل، نمونه و میزان است. 💠 اگر الگوهای کامل و واقعی را پیش چشم خود مجسم نکنیم و به آنان عشق نورزیم، الگوهای کاذب و باطل با تبلیغات نابجا فراروی ما قرار خواهند گرفت و به آنان گرایش پیدا خواهیم نمود و ما را به سوی خود خواهند کشید. 💠 قرآن، تنها آن قسمتی از داستان پیامبران را که می‌تواند برای دیگران الگو باشد بیان می‌کند. به نام همسر و تعداد فرزند و تاریخ تولد و وفات آنان کاری ندارد. یعنی هرگز قرآن قصد داستان سرایی ندارد بلکه هدفش الگو سازی است. 💠 امام تنها راهنما نیست، بلکه امام است، تنها سرپرست نیست، بلکه امام است، یعنی کار و عبادت و خوردن و جنگیدن و سکوت و فریادش برای ما الگو و درس است. 💠 امام به گفته‌ها و تئوری ها، عینیّت می‌بخشد. 💠 امام طرح ذهنی اسلام را به حقیقت خارجی، تصوّر را به واقعیّت و خیال را به حقیقت تبدیل می‌کند و بیان می‌کند که اسلام تنها اسم بی مسمی نیست. 💠 امام با آن صفات و افکار و اعمال همه جا و در همه وقت و برای همه افراد امام است، چنانکه ابراهیم علیه السلام اکنون نیز امام است.چه جالب تعبیری است و چه نیکو مقامی است و چه زیبا لفظی است کلمه امام. این کلمه به قدری بار و محتوا دارد که هرگز لغات دیگر از قبیل معلم، مرشد، هادی، مبلغ، واعظ این همه معنا ندارد، زیرا همه لغات دلالت بر آموزش و ارشاد می‌کند نه حرکت و پیشوایی، ولی امام یعنی کسی که خود می‌رود و عملاً پیشواست و دیگران از او پیروی می‌کنند. 💠 از بزرگ ترین راه‌های نفوذ استعمارگران ارائه الگوهای بد و دور کردن جوانان از امامان و الگوهای حقیقی است و شاید یکی از فلسفه‌های زیارت امامان نیز همین است که انسان هر گونه که هست، در برابر انسانی که باید باشد بایستد و فاصله‌ها و کمبودها را دریابد. 💠شاید یکی از فلسفه‌های عزاداری امام حسین علیه السلام نیز همین باشد که انسان بنشیند و صبر و پشتکار رهبران خود را در احیای مکتب و ایثار آنان را بشنود و با خود مقایسه کند و بداند که چگونه باید زندگی کند و بمیرد و چه راهی را باید انتخاب نماید. 📚