eitaa logo
دفتردل
167 دنبال‌کننده
811 عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... # ارسال نظرات به : @Reza_F_313
مشاهده در ایتا
دانلود
32.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سه دقیقه رو از دست ندید... نمازشب راه سعادت و نیک بختی این از محبت خدا به ماست؛ با اینکه به ما نیازی نداره، اما سحر انتظار میکشه تا ما بریم در خونش... محبتش به ما خیلی زیاده و ما رو دوست داره... ___________ «» 🍃❤️ @Sagheb_mabar
مردم ایران ببینید چه میگوید! همتی به من گفت : شبکه‌ای از خانواده مدیران دولت آقای روحانی ذينفع گران‌سازی ارز هستند و برای گران‌سازی ارز اعمال فشار می‌کنند. مظلومیت نظام را ببینید! چطور معیشت مردم را دستخوش منفعت شخصی خود و خانواده و دوستان هم پیاله خود میکنند؟! مردم شریف ایران! دروغ میگویند که حمایت ما از مقاومت، دلیل مشکلات اقتصادی ماست. دروغ میگویند که ناترازی بانکها و رشد نقدینگی صرفا دلیل تورم است. دروغ میگویند که کسری بودجه داریم و باید ارز را گران کنیم. دلیلش زالوهایی اینچنینی هستند که مثل بختک به جان اقتصاد ما افتادند. از این حرف و ادعا نباید به راحتی گذشت. دادستانی به عنوان مدعی العموم موظف است ورود کند! یا گنجی دروغ میگوید که مستحق مجازات است یا گنجی درست گفته و همتی مستحق اشد مجازات هستند. عاملین گران سازی باید مجازات شوند لااقل مرهمی بر دل بینوای مردم مظلوم ایران باشد .
ساکن عراق بود می‌گفت: شنیدم که تومان ایران به پایین‌ترین سطح خود در برابر دلار سقوط کرده است. احساس شادی عجیبی کردم و به همسرم گفتم: “این یک فرصت بی‌نظیر است، می‌روم ارز تبدیل کنم تا در سفر آینده‌مان به ایران سود ببریم!” به صرافی رسیدم، جایی که مملو از جمعیت بود. صرافی‌ای را که می‌شناختم صدا زدم و گفتم: “عجله کن برایم تبدیل کن، تومان ضربه فنی شد!” اما او با لبخندی آرام پاسخ داد: “بله، اما نوبتت را صبر کن!” در حالی که منتظر نشسته بودم، مردی پنجاه‌ساله با سیمایی موقر و آرام در کنارم نشسته بود. او تسبیحی از خاک کربلا در دست داشت و چشمانش آرامشی عمیق را نشان می‌داد. ناگهان قطره اشکی بر گونه‌ی صافش جاری شد و با صدایی آرام اما پر از درد گفت: “برادر، از حرفت دلم شکست.” احساس شرمندگی کردم و با تردید پرسیدم: “چرا حاجی؟” او با چشمانی که حکمت سال‌ها را در خود داشت به من نگاهی انداخت و پرسید: “آیا شیعه هستی؟” سریع جواب دادم: “بله، قطعاً!” سرش را با اندوه تکان داد و گفت: “به نظر می‌رسد که آن‌طور که باید، در زیارت عاشورا تأمل نکرده‌ای… چگونه می‌توانی از سقوط ارزش پول کشوری که پرچم‌دار تشیع است، خوشحال باشی؟ کشوری که مردمش بهای تحریم‌ها و دشمنی‌ها را به دلیل ایستادگی در برابر استکبار و ظلم می‌پردازند؟” لحظه‌ای سکوت کردم، سپس پرسیدم: “این چه ارتباطی با زیارت عاشورا دارد؟” او با اندوه لبخند زد و گفت: “مگر در زیارت امام حسین (ع) نمی‌گویی: (من با کسانی که با شما در صلح‌اند، در صلح هستم و با کسانی که با شما در جنگ‌اند، در جنگ هستم)؟ پس چگونه از ضعف اقتصادی کشوری که در کنار مستضعفان ایستاده، خوشحال می‌شوی؟ کشوری که خون فرزندانش در عراق، سوریه، یمن و فلسطین برای دفاع از عقیده و مقدسات جاری شده است؟ آیا خون فرمانده سلیمانی را فراموش کرده‌ای، کسی که جانش را فدا کرد تا سرزمین‌های ما مورد تجاوز قرار نگیرد و ناموسمان محفوظ بماند؟” سکوتی سنگین بین همه حاکم شد، گویی کلماتش ما را از خواب غفلت بیدار کرده بود. سپس با صدایی پر از یقین ادامه داد: “من فقط کالای ایرانی می‌خرم و از حمایت اقتصاد کشورهایی که به سوی سازش رفته‌اند، خودداری می‌کنم. زیرا هر درهمی که به آنها برسد، به گلوله‌ای تبدیل می‌شود که بر سر کودکان یمن، سوریه و عراق فرود می‌آید.” سرم را پایین انداختم و از شادی‌ای که بی‌معنا بود، شرمنده شدم… تومان سقوط نکرد، بلکه ما در آزمون سقوط کردیم، و تومان ما را شرمنده کرد!
♦️❣️گرد و خاک ناشی از نشست و برخاست بالگردهای بعثی، آسمان منطقه را تیره و تار کرده بود ..!! ❣️به خوبی می شد حضور آدم بسیار مهمی را حدس زد اما هنوز کسی از این شخصیت بعثی خبر نداشت...!!؟؟ ❣️گرد و خاک ها که فرو نشست از فاصله ای نه چندان دور هیبت چند افسر ارشد بعثی پیدا بود که یکی از آنها چند سر و گردن بالاتر به نظر می رسید...!! ❣️خیلی زود هویتش افشا و معلوم گردید که آن فرمانده ارشد کسی نیست جز « ژنرال ماهر عبدالرشید» که از ستون های اصلی قدرت صدام ملعون بود...!! ❣️با همان تکبر فرعونی و با گام هایی که نشان دهنده سرمستی و غرور به ظاهر پیروزمندانه اش بود به ما نزدیک و نزدیکتر شد...!!!؟؟ ❣️بی آنکه حرفی بگوید قمقمه آبش را از کمر خارج کرد و مقداری آب خورد ...!! ❣️سکوت محض بر فضا حاکم شده بود که در این هنگام اکبر قاسمی یکی از اسیران ایرانی سکوت میدان را شکست و طلب آب کرد...!!!؟ ❣️مطالبه آب اکبر مرا به شدت به هم ریخت ...!!؟ از اینکه کسی مثل من با ۱۶ سال سن، تشنگی را تحمل کرده و در مقابل دشمن و برای جرعه ای آب سر خم نکرده ام بر خود بالیدم...!! و برای اکبر با دو برابر سن و سالی که نسبت به من داشت و نتوانسته بود تشنگی را تحمل کند بسیار متاسف شدم...!! ❣️ماهر عبدالرشید که احساس کرد صید خود را به تور انداخته است با خنده ای شیطانی نگاهش را به سمت اکبر برد...!! این ژنرال کارکشته عراقی که که شانه هایش تحمل سنگینی درجات بسیار زیادش را نداشت و متخصص جنگ روانی بود با همان خنده شیطانی راهش را بسوی اکبر تغییر داد تا اشتهای سیری ناپذیر خود را در تحقیر اسیر ایرانی تجربه کند...!! ❣️ وقتی با گام های آرام خود در مقابل اکبر قرار گرفت و در حالی که نفس های همه در سینه ها حبس شده بود از اکبر پرسید تو چی گفتی؟ ❣️و اکبر دوباره از او آب طلب کرد... و تکرار دوباره این درخواست شرمندگی اسرای ایرانی را بیشتر و احساس کاذب پیروزی را در دشمن بیشتر کرد...!! واقعا از شخصیتی چون اکبر بعید بود در مقابل دشمن برای جرعه ای آب خود را خوار و خفیف نماید...!!؟؟ ❣️تجسم چنین صحنه ای کار سختی نیست... شاید چنین سکانس هایی را بتوان در فیلم های هندی تجربه کرد اما اینجا خبری از هالیوود و یا بالیوود نبود...!! بلکه میدان مبارزه ای واقعی بود که یک طرف آن دشمنی بعثی در اوج قساوت و در طرف دیگر اسرایی که رمقی در بدن نداشته و مجروح و زخمی اسیر چنین دشمنی بودند...!! ❣️اما هنوز هم معمای اکبر آزارمان می داد و هیچ کس توقع نداشت او در مقابل دشمنش برای قطراتی آب زانو بزند...!!؟؟ ❣️این لحظات سخت و نفس گیر به سختی می گذشت...ماهر عبدالرشید در حالیکه به چشمان اکبر خیره شده بو قهقهه مستانه اش او را به وجد آورده بود به آهستگی درب قمقمه آبش را باز کرد تا اکبر را به خواسته اش برساند ...!! ❣️اما اکبر به دستان بسته اش اشاره کرد و خواست که دستانش را باز کنند... و با اشاره ژنرال دست های او باز شد تا بتواند در مقابل دوست و دشمن آب گوارایی را بنوشد... ❣️یک متخصص جنگ روانی مثل ماهرعبدالرشید بخوبی قدر این لحظات را دانسته و حداکثر بهره برداری را از حقارت دشمن خود و آنهم در مقابل جرعه ای آب می نماید...و لذا با صرف وقت و طنازی های خاصی سعی داشت از این فضا لذت ببرد... ❣️لحظات به سختی می گذشت و برای من و دیگر اسرا مشاهده چنین صحنه هایی واقعا شکنجه بود ...!!؟؟ ❣️هنوز کسی از پایان این بازی خبر نداشت اما ظاهر ماجرا برای اسرای ایرانی اصلا قابل تحمل نبود ...!!؟؟ ❣️با باز شدن دستان اکبر همه منتظر بودند او با دریافت قمقمه آب، آنرا به لب های تشنه اش برساند و خود را از آب گوارای دشمن سیراب سازد... اما اکبر در مقابل نگاه های کنجکاو و متحیر دوست و دشمن با گرفتن قمقمه آب آستین های خود را بالا زد و به جای نوشیدن آب ، شروع کرد به گرفتن وضو و پس از پیدا کردن جهت قبله آماده اقامه نماز شد...!!! ❣️چهره خندان ماهرعبدالرشید با دیدن این صحنه ها تبدیل به خشمی عمیق شد... او هرگز باورش نمی شد در مصاف با یک اسیر ایرانی بازنده جنگی باشد که خود را برنده قطعی آن می دانست.. ❣️و این گونه بود که « اکبر قاسمی » دشمن را هم « کیش » و هم «مات » کرد به گونه ای که حتی ما هم هرگز نتوانستیم بازی او را با دشمن به خوبی تشخیص دهیم و غیرمنصفانه قضاوتش کردیم.... @Sagheb_mabar 🌺 آری سرتاسر دوران اسارت و نیمه پنهان دفاع مقدس سرشار از اخلاص وجوانمردی امثال اکبر قاسمی هاست ، همان هایی که از زنجیر اسارت بال پروازی ساختند تا آزادگی همچنان زنده بماند....🌺 بخوانید و درس گذشته را هرگز فراموش نکنیم .. مردانی درسهای داده‌اند که در کتابها نمی شود گنجاند
📌سردار حاجی‌زاده: اگر مراکز هسته‌ای ما را بزنند چنان آتشی در منطقه به‌ پا خواهد شد که ابعاد و گسترۀ آن قابل محاسبه نیست، ما آماده جنگ هستیم اما دشمنان جرئت حمله ندارند پس مردم نگران نباشند @Sagheb_mabar اینکه گفته می‌شود اگر مذاکره نکنیم دشمنان حمله می‌کنند توجه نکنید، آن‌ها هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 امام جماعت روستای کفرکلا، پیروزی بر اشغالگران را به رهبر انقلاب تقدیم کرد سید عباس فضل‌الله امام جماعت کفرکلا خطاب به رهبر انقلاب: امام خامنه‌ای، این پیروزی را به شما تقدیم می‌کنیم. راهنمایی‌ها، حمایت‌ها و صداقت شما در مسئله فلسطین و لبنان، نشان می‌دهد که یک رهبر الهام‌بخش چگونه باید باشد. خدا شما را حفظ کند، ما با شما هستیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️برخی جزئیات دو عملیات وعده صادق از زبان سردار حاجی زاده امیرعلی حاجی زاده: در وعده صادق یک ۱۵۰ تا ۱۶۰ فروند پهپاد پرتاب کردیم/ غربی‌ها اعلام کردند ایران بزرگترین حمله پهپادی را انجام داد این سردار بزرگ و محبوب ایران افزود: در عملیات‌های وعده صادق باید سر تعداد موشکهای پرتابی با مسئولان چانه‌زنی می‌کردیم (یعنی افرادی در دولت و امنیت ملی مایل نبودند انتقام درستی گرفته شود) سردار حاجی زاده که سمبل و مایه افتخار نیروهای نظامی ما هستند افزودند: وعده صادق یک برای ما یک دست‌گرمی بود. ▫️بارها گفته‌ام و البته هیچوقت هم انکار نکرده‌ام: بهت افتخار میکنم حاجی زاده، هر چقدر هم برخی عوام ساده لوح و دشمن و غرب گراها و وطن فروشان کوشیدند نتوانستند کوچکترین تاثیری بر میزان عشق و علاقه‌ای که به شما دارم بگذارند. جان منی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید سردار حاجی‌زاده: صنعت موشکی ما تاکنون یک روز هم متوقف نشده است. صهیونیست‌ها به دنبال متوقف کردن زنجیره تولید بودند، اما به هدفشان نرسیدند. اتفاقا تحرکات آنها برای ما بد نشد، چرا که مسئولان پول و امکانات بیشتری به ما دادند و صنعت موشکی رونق بیشتری گرفت. ▫️درود بر این بینشمندی و شرفت، اما سردار عزیز بهتر نبود این حقایق را یک ماه پیش و قبل از چرت و پرتهای ظریف و زرت و پرتهای ترامپ می‌گفتید؟ هر چند همین الانش هم دیر نبود اما اگر یک ماه پیش اینها را گفته بودید زبان برخی دلقک‌ها و بی وطن‌های زبان دراز هم کوتاه می‌شد و ترامپ هم دیگر غلط زیادی نمی‌کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عملیاتی شدن سامانه پدافندی تخصصی ضد بالستیک ایران سال آینده سردار حاجی زاده: سه سال است که روی سامانه پدافندی ضد بالستیک کار شده است و تا سال آینده آماده بهره‌برداری خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سرانجام وعده صادق۳ از زبان سردار حاجی‌زاده: به اذن الله انجام خواهد شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار حاجی‌زاده: اگر از امروز هر هفته از یک شهر موشکی ایران رونمایی کنیم تا ۲ سال دیگر هم این رونمایی‌ها تمام نمی‌شود.