🔹هُژبر شاید یکی از بزرگترین گُنده دزدای تاریخ ایران بوده(البته بعد ممدرضا شاه که ۳۵میلیارد دلار رو بالا کشید) که هنوز که هنوز است با ظهور بابک زنجانی و شهرام جزایری و خاوری و این جَک و جانورا کسی به گرد پاش نرسیده! 🔹هژبر یزدانی مثل باباقلیش از گاو و گوسفند شروع کرد و کم کم زد تو کار کشتارگاه و بعدش با چرب و چیلی کردن این و اون کار و بارش گرفت و بازم بعدش رفت دنبال امپراتوری ! ازونجایی که امپراتوری گیروگور داشت رفت زیر چتر حمایتی ارتشبد نصیری و عبدالکریم ایادی (پزشک مخصوص ممدرضا) ! ا با پرویز ثابتی ساواک هم ، این وسط موس موس میکرد ! کارش که گرفت با شمسی خاله (خواهرشاه) و احمدرضا و ممدرضا (برادرای شاه ) هم محکم بست جوری که تکون بخور نبود ! 🔹هژبر که دیگه با گاو و گوسفند ارضا نمیشد ، جفت پا میره تو بانک و بانک داری و ازونجایی که تو این قصه هیچی بارش نبود گند میزنه تا جایی که یه روز هویدا ( نخست وزیر) بهش میگه خواهشا از بانک بکش بیرون و برو تو همون دام و طیور ! هژبر هم قاط میزنه هیکل هویدا رو آفتوبه میگیره به بانک بازیاش ادامه میده !!! و چند تاشون رو حتی ورشکسته میکنه ! 👈 ( هژبر توانسته بود با رشوه دادن به مدیران بانک، پرداخت چک‌هایش را به تعویق بیندازد و با استفاده از چک‌های فاقد موجودی (درحدود یک میلیارد تومان آن موقع )ولی برگشت‌نخورده سهام بانک‌های مختلف را بخرد. رئیس بانک مرکزی وقت، حسنعلی مهران، متوجه این مسئله شد و آن را با نخست‌وزیر وقت، امیرعباس هویدا در میان گذاشت. هویدا از هژبر خواست تا سامانهٔ بانکی را به حال خود واگذارد و در عوض در بازار گوشت سرمایه‌گذاری کند. چندی پس از این ملاقات، رئیس بانک مرکزی نامه‌ای شدیداللحن از دادگستری دریافت کرد که چرا برای کارآفرین زحمت‌کشی همچون هژبر یزدانی دردسر ایجاد می‌کند. هژبر پس از این نامهٔ حمایت‌آمیز به دفتر هویدا رفت و به مسئول دفترش گفت «به رئیست بگو من بانک را خریدم!» ) 🔹هژبر اینقد رو اعصاب بود که ننه فرح میگفت محمد‌رضا برای آن که متهم به حمایت از بهائیان نشه هیچ وقت این گُنده وَگ رو تو جشناش راه نمیداده و فرح هم اصلا باهاش حال نمیکرده !!! 🔹یه روز هژبر جهت پاچه مالی ،یه سری جواهر عتیقه مال کاترین دوم (امپراتریس روسیه) رو برا جشن تولد فرح خاله ( زن ممدرضا شاه ) میفرسته و ازونجایی که " فرح خاله "باهاش حال نمیکرده ، جواهرات رو قبول نمیکنه !! ولی چند هفته بعدش ، این رشته جواهر رفت رو گردن شمسی خاله ( خواهر ممدرضا شاه ) !!! میگن هژبر برای این که چشم فرح رو دربیاره هدیه داده به شمسی خاله !!! 🔹فردوست رفیق گرمابه وگلستان ممدرضا میگه: " هژبر اینقد گردن کلفت شد که یک روز ابتهاج( مدیر عامل بانک ایرانیان) به من تلفن کرد که دیگه تو بانک هیچ کاره ست و همه سهام و ساختمان بانک رو هژبر یزدانی خرید ! یک روز هم سمیعی (رئیس بانک توسعه کشاورزی‌) اومد پیشم شکایت که یه بی‌تربیت ( هژبر) با دو گارد مسلح به مسلسل بدون اجازه وارد دفتر کارم شده و آش و با جاش میخواد (سهام بانک رو با ساختمان و همه وسایلش )!!!! " 🔹البته بهائیا سیاستشون این بود که خرخره اقتصادی مملکت رو در زمینه‌هایی مثل نان، گوشت، قند و شکر، امور زراعی و دامپروری و صنعت رو بگیرن و خودشون رو کُلُفت کنن و این وسط از همه کُلُفت ترشون ، هژبر یزدانی شد که تو همه چی سرک می کشید!!! 🔹هژبر که سیر نمیشد غیر خرید ساختمان‌های مهم تهران، گاو و گوسفند و جواهرات !!! شرکت قند قزوین، شرکت شاهین‌کی، کشت و صنعت ایران و آمریکا، شرکت پاکریز، کفش اطمینان، کفش ایران، فلور ایران، کارخانه‌های PVC سنگسر و اصفهان، کارخانه‌های پنبه و شرکت پوست و نیز عمران بلوچستان و ... برد زیر بلیت خودش !!! هژبر ساختمان پلاسکو رو هم با پولای حرومش خرید و برد تو آرشیوش!!! (طبق خاطرات محمد یگانه منتشرشده در مجموعه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، هژبر یزدانی این ساختمان‌را در سال ۱۳۵۴ از حبیب الله القانیان با قیمت ۲۰ میلیون تومان خرید ) 🔹با اوج گیری انقلاب ،جمشید آموزگار به بهانهٔ آرام کردن و شیره مالیدن سر ملت ، طرح مبارزه با فساد راه میندازه و یکی از تارگت هاش " هژبر خیکی " بود ، که فرستادنش زندان و تا انقلاب هم همانجا برا خودش می چرید و با پیروزی انقلاب و آزادی زندانیا ، یه تیمسار ( گمنام الهویه ) و چند نفر دیگه ، دیوارِ ساختمان زندان را شکستند و پدرسوخته خیکی رو فراری دادند !!! یه مدت در سنگسر مخفی شد و بعدش فرار کرد آمریکا و ته روزگارش خورد به کاستاریکا ! در کاستاریکا هم به گنده باقالی بازیاش با پولای دزدی ادامه داد و دومین بانک کاستاریکا رو به اسم خودش زد و حتی تو کار قهوه هم زد که با پایین آمدن قیمت جهانی قهوه ، به گِل نشست و یه مدت هم یکی از پسراش رو گروگان گرفتن و آخرش هم همونجا رفت زیر گِل ! 🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم... @Hs_Land

🔹از اعلام نبوت حضرت مسیح تا بعثت پیامبر اسلام چه اتفاقاتی در دنیا افتاد؟!

🌸 ولادت حضرت مسیح 🔹۶۶میلادی/ 🔸نرون ، امپراتور روم ، شورش یهودیان در شرق مدیترانه را سرکوب کرد . 🔹۲۶۰میلادی/ 🔸شاپور یکم ، ارتش روم رو میترکونه و والرین امپراتور روم رو مجبور به زانو زدن می‌کنه! 🔹۳۲۵ میلادی/ 🔸شاپور دوم عربهای شورشی رو دستگیر کرد و بعد از سوراخ کردن کتف هاشون ، اونا رو از عربستان به عراق کوچ اجباری داد . 🔹۳۲۵میلادی/ 🔸اولین شورای نیقیه تشکیل شد و چهار انجیل رسمی شد . انحیل هایی که مژده ظهور پیامبر جدید میدادند رو از دور خارج کردن! 🔹دوباره ۳۲۵ میلادی/ 🔸سنت گریکور از خاندان ایرانی سورن ، خدابیامرز شد.ایشون رهبر ارمنیان بود و مخ تیرداد سوم رو برای رسمی شدن مسیحیت زد ! 🔹۳۳۱میلادی/ 🔸یولیانوس امپراتور روم، از مسیحیت برگشت و دستور به بت پرستی داد. 🔹۳۶۳ میلادی/ 🔸ایرانی ها در نبرد تیسفون ، رومیا رو به رهبری یولیانوس مرتد پاره کردند! فرمانده ایرانیا، سپهبد مرنا بود. 🔹۳۹۴میلادی/ 🔸آخرین المپیک باستانی برگزار شد! سال بعدش «تئودوسیوس» آخرین امپراتور روم، المپیک رو تعطیل کرد. 🔹۳۹۵میلادی/ 🔸روم دو تیکه شد ، شرقی و غربی! شرقیا فرهنگ یونانی و مسیحی ارتدوکس بودن و غربیا لاتین و کاتولیک. 🔹۴۱۴ میلادی/ 🔸از ترس رشد مسیحیت در ایران، موبدان ساسانی دستور توقیف و شکنجه مسیحیان رو صادر کردند! 🔹۴۴۱میلادی/ 🔸 از آتیلا در اروپا رونمایی شد. رومی ها بهش باح میدادن که بهشون حمله نکنه! 🔹۴۷۶میلادی/ 🔸 سقوط امپراتوری روم! دار و دسته آتیلا ، کرکره امپراتوری روم رو کشیدن پایین! 🔹۴۸۰کیلادی/ 🔸آغاز شورش های داخلی در ایران! مسیحیان در ارمنستان، هپتال ها در شرق، مزدکیان هم در داخل، برای حکومت شاخ و شونه کشیدن! 🔹۴۸۰میلادی/ 🔸آرتور شاه در جزیره انگلیس، استارت جنگ رو زد! 🔹۵۲۸میلادی/ 🔸انوشیروان دستور قتل عام مزدکیان رو داد! مزدکیان همین عدالتخواهای امروزی بودن و به نظام طبقاتی ساسانیان اعتراض داشتن! 🔹۵۲۹میلادی/ 🔸آکادمی افلاطون در روم تعطیل شد. دانشجوها و اساتید ، دَمبلی دَستک رو جمع کردن و اومدن ایران! 🔹۵۳۴میلادی/ 🔸ایران و روم ، باز به جون هم افتادن. 🔹۵۶۲ میلادی/ 🔸در جنگ لازستان ، انوشیروان کرکره روم شرقی رو می‌کشه پایین! 🔹۵۷۰میلادی/ 🔸ابرهه به مکه حمله کرد، ولی از لشگر پرندگان شکست سختی خورد . 🔹۵۷۰ میلادی/ 🌸حضرت رسول اکرم (ص)به دنیا آمدند. 🔹۵۸۱ میلادی/ 🔸« امپراتوری سویی» بعد از چهار قرن شورش و ناآرامی ، آرامش رو به چین برگرداند و صاحب تاج و تخت شد. 🔹۵۹۰ میلادی/ 🔸خسروپرویز،پادشاهی ایران را به‌دست گرفت . 🔹۵۹۱ میلادی/ 🔸کودتای بهرام چوبین ( یکی از سرداران بزرگ که از خاندان مهران بود) علیه خسروپرویز ، که منجر به فرار خسرو به سمت روم و پناهنده شدنش به دربار موریکیوس امپراتوری بیزانس شد . 🔹۵۹۲ میلادی/ 🔸خسرو پرویز با کمک امپراتور روم ، تاج و تختش را از بهرام چوبین پس گرفت و دوباره شاه ایران شد. 🔹۶۰۲میلادی/ 🔸جنگهای ۲۵ ساله ایران و روم آغاز شد .در این نبرد طولانی ایرانی ها تا فتح اورشلیم پیش رفتند ( قبلاً یه پرونده براش کار کردیم)ولی در پایان ، رومی ها توانستند در نبرد نینوا در۶۲۷میلادی، ایرانی ها را شکست دهند. 🔹۶۰۹ میلادی/ 🌸حضرت محمد مصطفی که در مکه به جوانمردی و پاکدامنی و امانتداری مشهور بود به مقام پیامبری خداوند برگزیده شد. 🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم... @Hs_Land

اولین شناسنامه ایرانی (همون سجل قدیمیا) در زمان پادشاهی احمدچاقال(احمدشاه) و در تاریخ ۳ دی ۱۲۹۷ برای دختری به نام «فاطمه ایرانی» صادر شدو تقریبا یک سال قبل از قحطی بزرگ در ایران بود !!! در جریان باشید تو پاچه تون نکنند ! هفت سال قبل اینکه رضا قلدره (البته برای مردم ایران قلدر بود و برا خارجیا عمو موشی بود ) تاج و تخت رو به جیب بزنه ، سجل تو مملکت استارتش خورد !!! 🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم... @Hs_Land

🔸میدونستین ایده جشن های۲۵۰۰ساله رو « تدی کولک » شهردار اورشلیم به اسدالله علم داده بود و این جشنا بیشتر ماله کشی برا اسراییلیا بود تا تاریخ ایران؟! 🔻منتظر باشید!!!!

🔴نان،عشق،موتورهزار !!!

🔹۲۰ مهر ۱۳۵۰ ، تقریبا یکسال بعد از شوهر دادن بحرین، پهلوی دوم ، جشن ۲۵۰۰ساله را با جمله کوروش آسوده بخواب !!! در پاسارگاد استارت زد و تن و بدن کوروش رو دوباره برد رو ویبره !!! اولش قرار بود جشن ها سال ۱۹۶۱(۱۳۴۰)برگزار بشه ولی به دلیل لا پولوس و کمبوددلار رفت برا ده سال بعد ۱۹۷۱(۱۳۵۰)( در این سال ایران یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار نفت فروخته بود ) 🔹پیشنهاد برگزاری جشن رو هم " تدی کولک " که بعدها شهردار اورشلیم شد ، داد ! تدی کولک بعد یه سفر 14 روزه مخ اسدالله علم رو برای جشنای 2500 ساله میزنه ! صهیونیستا عقیده داشتن کوروش در 539 قبل میلاد ، اونا رو از دست بابِلیا نجات داد و باید براش مراسم بگیرن! محاسبه سال 1961 هم که میشد 2500 مین سال فتح بابِل هم کار مورخای یهودی بود !!! در ایران هیچ استاد تاریخی این مورد روگردن نگرفت بجز شجاع الدین شفا !!! " شجاع الدین شفا " همونی بود که متن سخنرانی شاه رو می نوشت و جمله معروف «کورش، آسوده بخواب که ما بیداریم…» روی زبون ممدرضا انداخت! صهیونیستا که آن زمان مشکل اعتبار داشتن خیلی تلاش کردن خودشون رو به کوروش بچسبونن ! جار و جنجال هم کردن تا تشکیل دولت غصبی شون رو به فتح بابل توسط کوروش گره بزنن ! چون میگفتن در هر دومورد ما برگشتیم تو لونه مون !!! ( حالا گرفتید علت کوروش بازی صهیونیستا رو 😏) ا 🔹مراسم چهارشب بزن و بکوب و یک روز سان از سربازان هخامنشی و رژه نمادین سلسله های ایرانی بود! 🔹ده میلیون هم مراسم رو از تلویزیون ، ویو زدن و رییس روسای ۶۹ کشور (۲۰ پادشاه و امیر، ۵ ملکه، ۲۱ شاهزاده، ۱۶ رئیس‌جمهور، ۳ نخست‌وزیر، ۴ معاون رئیس‌جمهور و ۶۹ وزیر خارجه) جهان شرکت کردند و تو هم لولیدن و کیفور شدن!!!غذا هم فراوانی نعمت بود از طاووس سلطنتی به سرآشپزی فرانسویا بگیر تا ته دم خرچنگ با سس نانتوآ و خاویار و حتی شراب فرانسوی شتو لافیت (شیشه ای صددلار) و شونصد مدل دیگه آب شنگولی و ... (البته اسم غذاها رو بیارم سر تو گیج میره ) خلاصه بخوربخور بود همراه با رقص و دنس و ارکستر و این حرفا ! (جالب این که در جشن ملی ، اثری از غذای ایرانی نبود و همه غذاها بنام کشور مُرده خور فرانسه تمام شد ) 🔹شاه اولش با دعوت رهبران اسراییل و کشورای عربی میخواست همه رو چرب و چیلی کنه و یه مراسم آشتی کنان هم راه بندازه و البته تیز کرده بود برای جایزه صلح نوبل !!!! ولی دستش رو شد و ازونجایی که کشورای عربی بیشتر بودن و با نیومدنشان جشن از اعتبار می افتاد !!! بی خیال صهیونیستا شد ! با اینکه همه کاره جشن بودن ! 🔹روایت های هزینه جشن هم متعدده . اونوریا میگن 25 میلیون دلار، این وریا از 100 میلیون تا 300 میلیون دلار هم آمار دادن !!! که البته از جیب ملت ، آب خورد و کُل کارهای جشن رو هم پیمانکاری دادن به شرکت های اسراییلی و فرانسوی و انگلیسی!!! میگفتن شاه سال بعد خرج جشن رو با توریستای خارجی در آورد و این حرفا ، ولی دروغه درنیاورد !!! غیر از خرج و بَرج ، پشت پرده خ خفن تر ازین حرفا بود ، نونش رفت تو شکم فرانسویا ، عشق و حالش رفت برا اسراییل ! خرحمالی و دودش هم مال ملت ایران ! 🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم... @Hs_Land

🌺ولادت دُردانه پروردگار مبارکباد

🔹52 سال بعد از ترور ناصرشاه ، ناصر فخر آرایی (خبرنگار و عکاس روزنامه پرچم) در 15 بهمن 1327 رفت که ادای میرزارضای کرمانی رو دربیاره !!! ولی ممدرضا پهلوی که رفته بود دانشگاه تهران سرک بکشه خیلی خرشانس تر ازین حرفا بود و هر پنج تیر ناصر( به جز یکی که به صورت پهلوی دوم خورد ) به خطا رفت ! بعد از جان سالم به در بردن ممدرضا که حاصل تلاش خودش بود(چون محافظا حین تیراندازی همشون رفتن تو سوراخ موش و شانس آوردن که تیر ششم در اسلحه گیر کرد ) فهمید که اوضاع چقد خیطه و دستور داد ساواک راه بیفته ! حزب توده را منحل کرد و اعلام حکومت نظامی کرد! 🔹اما پشت پرده ترور ، دارک تر ازین حرفا بود !!! انگلیسیا که بعد از لغو قرارداد دارسی ، برا رضاخان خط و نشان کشیده بودن و بعدها با شوتینگش به موریس دلی از عزا در آورده بودن!!! به ممدرضا هم با این ترور کدهای لازم رو دادن ! نشان به این نشان که "گس " نماینده شرکت نفت انگلیس، که قرار بود 14 بهمن (یه روز قبل ترور) به ایران بیاد، شش روز سفر رو کشید جلو و 20 بهمن مثل بختک سر ایران خراب شد و ممدرضا هم که قبلا کد رو گرفته بود ، از ترس چونش قرارداد چرب و چیلی نفت رو به نفع انگلیسیا امضا کرد !!! 🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم... @Hs_Land

🔴 آخر و عاقبت پهلوی جماعت و ننه و زن باباشون چی شد!!! به زودی در این کانال ....

🔹 رضاخان با شعار نهضت ادامه دارد، بالاخره سر پنجمی ترمز کشید!

🔹رضاخان ،سنت چهارتا رو هم رد کرد و پنج بار ازدواج کرد. اولیش دخترعموش مریم بود که تا ده سال باهاش زیست مسالمت آمیز داشت و ۱۴سال قبل شاه شدن رضا، فوت کرد. 🔹دومین همسر رضا خان، زهرا سوادکوهی بود که سه چهار سال باهاش در همدان زندگی کرد و این بنده خدا هم ده سال قبل شاه شدن همسرش با بیماری سل ، فوت کرد. 🔹تاج الملوک همسر سوم پهلوی اول،تُخس ترین زنش هم بود ! وی که اصالتش به قفقاز شوروی برمیگشت سال۱۲۹۵با پهلوی دوم وصلت کرد و بعد شاه شدن رضا، ملکه ایران هم شد و بعدا ننه شاه هم شد! مصدق بعد ملی شدن نفت شمسی خاله(خواهرشاه) و تاجی ننه (همون تاج الملوک) رو از ایران اخراج کرد! بعد مرگ رضا،« ننه تاجی» شوگر مامی یه خرپول شیرازی شد و اون هم (آقا داماد)بعد نماینده مجلس شدن زد زیرش !!! ننه تاجی آخرش در مکزیک مرد و جنازه ش رو هم هیچ کی گردن نگرفت!(یه خیریه تو نیویورک پول گرفت جمعش کرد) 🔹سال۱۳۰۱،پهلوی حرکت چهارم رو هم زد و نشان داد که دود از کُنده بلند میشه! همسر چهارم از تبار قاجارها بود اسمش توران امیرسلیمانی و نوه پسردایی ناصرالدین شاه بود! ازدواج این دو کفتر عاشق،یکسال و نیم بیشتر طول نکشید! 🔹سال ۱۳۰۲، رضا پهلوی با شعار نهضت ادامه دارد نوه فتحعلیشاه را با سی سال اختلاف سنی، تور کرد! عصمت دولتشاهی بعد ازدواج ، سوگلی رضا شد و رفت رو اعصاب ننه تاجی!!! به خاطر همین ،رضاخان برا همشون یه کاخ جدا درست کرد! البته ننه تاجی ، حسابی در مجلس عروسی گرد و خاک کرده بود ! بعضی مواقع هم ، ننه تاجی تارگت میزد رو عصمت الملوک!!! و فرمان اَتَک میداد به پاچه مالاش تا با چوب و چماق بیفتن به جون عصمت!( البته عصمت زرنگ تر ازین حرفا بود و قبلش دیوار دفاعی رو می بست!) عصمت تا تبعیدگاه موریس ، همراه رضاخان رفت! بعدش طاقت نیاورد و برگشت! 🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم... @Hs_Land