یادداشت کانال عصر حقوق بشر🌫
حق بر شادی😂 و نسبت آن با عزاداریهای مذهبی😭؛ تناقض و ضدیت، یا هم افزایی و تقویت
شادی در ادبیات روانشناسی و حقوق بشر دو معنای کاملا متفاوت دارد؛ یک معنا از آن برای توصیف «شادی» استفاده میشود که یک احساس ناشی از یک رویداد کوتاه مدت و نوعی هیجان ناپایدار است.
معنای دوم خوشبختی شامل احساس مثبت طولانی مدت ناشی از زندگی درد یک جامعه مطلوب است.
بعد از این تعریف به نظر میرسد تصور اینکه عزاداری های مذهبی، جامعه را افسرده کرده و رتبه شادی و حق بر بهزیستی درونی در جامعه را کاهش میدهد، تصور خطایی است بلکه عزاداریها از رهگذر مسائل زیر میتواند معنای حقیقی و درازمدت شادی را در جامعه محقق نماید:
1. مطابق نتایج دانش روانشناسی، احساس مثبت ناشی از حضور در مجالس عزاداری، ماندگارتر از هیجان های کوتاه مدت و ناپایدار است.
2. از آنجایی که تحقق معنای حقیقی شادی در گرو شکل گیری ساختار اجتماعی و اقتصادی مناسب است، جامعه عزادار و متدین در ایجاد چنین الگوی مطلوبی آماده تر، همبسته و منسجم تر بوده و تحقق آن را به دلیل توقع از دولت به تاخیر نخواهد انداخت.
3. برخلاف مجالس عزاداری، محیط ها و مجالس شادی کوتاه مدت، رسیدن به شادی را به صورت غیر همه جانبه و غیر کل نگر نگاه میکنند و از این رو ظرفیت مجالس عزاداری در شکل گیری یک زندگی کامل و خوشبختی همه جانبه را نخواهد داشت.
4. خوشبختی به عنوان یک حق، زمانی حاصل میشود که فرد نسبت به تمام جنبه های زندگی اش احساس رضایت و خشنودی داشته باشد و به عبارتی تمام حقها و آزادیهایی که افراد از طریق آن به شادی و خوشبختی و بهزیستی میرسند، محقق شود و در این میان، عزاداری، پتانسیل ایجاد این جامعه مطلوب را دارد، همچنانکه در کاهش جرم و نقض حقوق و آزادیها موثر است.
بر این اساس حق بر خوشبختی و شادی و بهزیستی درونی، نه تنها با عزاداری ها در تضاد نیست بلکه عزاداری میتواند حس طولانی مدت و پایدار شادی را فراهم نماید گرچه که هیجان کوتاه مدت(در قالب خنده) در آن نباشد.
#حق_بر_بهزیستی_درونی
#حق_بر_شادی
#حق_بر_خوشبختی
#عزاداری_های_مذهبی
کانال عصر حقوق بشر
https://eitaa.com/HumanRightsInWorld