eitaa logo
- والقلم ‌-
306 دنبال‌کننده
77 عکس
29 ویدیو
0 فایل
گمشده‌ای‌در‌اعماق‌کتاب‌ها ؛ من؟ دختری دیوانه، ساخته شده از کلمات. یك قلم معمولی همراهِ زاویه دید متفاوت. حتما سنجاقها رو بخون دوستِ عزیز.
مشاهده در ایتا
دانلود
اره ، شبیه ستاره بود. سفید، نورانی، زیبا، خاص ولی دور و دست نیافتنی :) شبیه ماه بود. جذبت میکرد توی خودش؛ شبای تاریکی تو با نورش روشن میکرد و سیاهیا و چاله چوله هاش رو میزاشت برای خودش نه،هیچکس شبیه اون نبود؛ نه ماه و نه ستاره و نه حتی خودش. - @aykaall
تو یك حالِ خوبی، میونِ غم و غصه ها یك خنده ی از ته دلی وسطِ گریه و بغض یك« چیه باز افسرده شدی، نکنه منِ خونت افتاده ای » یدونه از اون ادمایی که با خنده و مسخره بازی مشکلاتو حل میکنن و حال بقیه رو خوب میکنن. تو یك انرژی مثبت بزرگی که تو زندگی هرکسی لازمه - @hashtadiegang
همیشه خستم ولی کافیه تا یکی رو پیدا کنم که کشتیاش غرق شده باشه.. بغلش میکنم و بجای اینکه بهش بگم غصه نخور و گریه نکن، خودمم پا به پاش اشک میزیزم و غصه میخورم و گریه میکنم. گریه هامون که تموم شد با کلمه ها انقدر قلقلکش میدم تا بخنده =) - @abad_103
لازم به توضیح اضافات نیست. بچه مثبتی که دل باخته و حالا بجای معشوقش، اشعارو بغل میکنه و میبوسه. شاعر ها دیگه برای چشم و زلف یار شعر نمیگن، برایِ چاپ کتب و در اوردن خرج زندگی شعر میگن اما تو شاعری هستی که شعر نمیگی چون میترسی در راه شهرت و پول خرجش کنی؛ - @JIPSOFILA
غم و اندوهت جمع شده و دور چشمات حلقه زده و اون سیاره های عسلی رو شبیه به زحل کرده .. ستاره ها توی صدات جریان پیدا کرده و ارامش رو به گوش اطرافیانت می‌رسونه. لبخندت پر شده از نور خورشید و عطر خوبِ بابونه؛ ابروهات مثل موجِ دریا میمونه، مژه هات مثل کوه های بلند ایران، و لپات شبیه به ابرهای آسمون.. راستی ، لطفا هیچوقت قوز نکن اخه میترسم پیرهنِ دلت چروك بشه=) - @mane_felhal
لازم نیست از کلمه ها استفاده کرد. تورو میشه احساست کرد میشه احساس کرد تو غم داری، ولی میخندی میشه احساس کرد تو مطمئن و قابل اعتمادی میشه احساس کرد که وجودت سبزه و قلبت مهربونه مثل موسیقی بیکلامی، میشه فهمید شادی یا غمگینی بدون هیچ حرفی .. - Haunted
نه یکی و دوبار بلکه بارها شنیده ام که میگویند غم و اندوه زمانی که بزرگ میشود، تبدیل به سکوت میشود .. غم کوچکت بزرگ شده و تو سکوت کرده ای در برابر تمام سئوالاتی که جویای احوالات بوده اند - Mahmood family
من که این نبودم! نه؛ من ادمی سرخوش، خندان، پر ذوق و امیدوار بودم .. این انتظار کشیدن بی پدر بود که موهای سرم را سفید کرد و خروار خروار غم و اندوه روی خانه ی امیدم آوار کرد. من این نبودم. انتظار بود که لبخندم را کشت و پیرم کرد. - @Chashmberahto
آشفتگی؛ همان داستان همیشگی.. دلم میخواهد فرار کنم، از دنیایی که در آن هیچ شوالیه ای با اسب سفید وجود ندارد تا مرا از دستِ جادوگر افکار بیهوده ام نجات دهد دلم میخواهد فرار کنم و بروم در لابه لای جوهر پخش شده ی نامه های دو عاشق زندگی کنم. راستش فرار راهِ حل نیست، تنها درمان آشفتگی من [دوست داشته شدن] است - @Talare_asrsr
یه روزی، یه ساعتی، یه مکانی، یه بغل بهم میدیم .. یه بغل پر از دلتنگی پر ازغم و خستگی یه بغل که حس « اخیش، بعد اونهمه سختی شد ». اره :) یه بغل بهم میدیم و زخم های همو مرهم میذاریم. - @ghalamkhodam
تکرار، تکرار، تکرار .. روز مردگی هایِ ادم های بزرگ و تکرار آن ها خسته ام میکند ، ترجیح میدهم غرق شوم در اعماق کتاب های یک کتابخانه ی کوچک و چای ام را بنوشم؛ و انقدر به مشکلات و سختی ها بی توجهی کنم تا خودشان خسته شوند و بروند! - @bookcafea
دنیا تلخ از قهوه و رنج ها وسیع تر از کهکشان‌ست. اما هیچکدام از اینها باعث نمیشود که از دیدن قطرهٔ کوچك روی برگ گل خوشحال نشوم و افسار خیالاتم را رها نکنم تا عبارت هارا برقصاند و در کنار لبخندِ عمیقم روی کاغذ بنشاند. - https://eitaa.com/joinchat/1106117334Ce4284508c3