روزهای منفی بازار فرصت طلایی برای افزایش دانش بورسی روزهایی مثل این روزها به جای زل زدن مات و مبهوت به نقشه ی بازار و هزار بار چک کردن سبد سهام و غصه خوردن و آه و ناله کردن در گروه های بورسی، فرصت مناسبی است برای افزایش دانش بورسی. حداقل کاری که میشه کرد، رفتن به سایت کدال و مطالعه ی گزارش سالیانه و عملکرد هیأت مدیره ی شرکت هایی است که سهامشون رو دارین تا هم بیشتر با کار و محصولات این شرکت ها آشنا بشین و هم ریسک هاشون رو بدونین، میزان سودآوری شان، سود یا زیان انباشته شون، برنامه های توسعه و اجرای آینده شون و... تا دستتون بیاد آیا نمادهای باارزشی دارین که در این صورت نگران نوسانات این روزها نباشید و یا شرکت های زیان دهی هستند که در اولین فرصت باید ردشون کنید. آتشین صدف @ITM1398

شنیده شده قراره کانون سهامداران حقیقی بورس تاسیس بشه. تاسیس این کانون در کوتاه مدت و بلندمدت می تونه آثار مثبتی واسه بازار سرمایه داشته باشه.

دیروز هم عده ای از فعالان بازار با کمیسیون اقتصادی مجلس جلسه داشتند. امیدواریم که آثار مثبت این جلسات هر چه زودتر خودش رو نشون بده.

فردا هم عرضه اولیه داریم.

طبق عرضه اولیه های قبلی احتمالا ۱۶۰ تا ۱۷۰ تومن نقدینگی کافی باشه.

عرضه ی اولیه توی این شرایط بازار مثل یه منفذ کوچیک برای نفس کشیدن واسه بیچارگانیه که زیر آوار موندن و منتظرند نیروهای امداد به دادشون برسن.

بورس، غصه یا حسرت؟ این روزها جو بیشتر گروه های بورسی و سوالات بورسی ای که در پی وی ها از استادان می پرسند، جو نگرانی و استرس و عصبانیت است که البته تا حد زیادی هم طبیعی است و باید بهشون حق داد. طرف میاد روزی صدبار هی به سبدش نگاه می کنه که قرمز شده و غیر از یکی دو سهم اولیه که سبز هستند که البته مالی نیستند، بقیه ی سهامش توی ضررند. این روزها رو به خاطر داشته باشید. دور نمی بینم روزهایی رو که این دوستان دو دسته بشوند: آنهایی که به زحمت بر استرس خودشان غلبه کردند و نفروختند و به خودشون می گن چه خوب شد که نفروختیم و افرادی که فروختند و آن روز حسرت می خورند که اگر نفروخته بودیم چقدر سود می کردیم. دسته ی سومی هم هست که رندان دانای بازارند که در این کف قیمت ها، سهامی رو خریده اند که وقتی بازار سبز بشه، سود آنها، تمام یا بیشتر ضررهاشون رو جبران می کنه. این دسته که تعدادشون خیلی کم هست سه ویژگی مهم دارند: ۱. به بورس نیامده اند که مثلا توی چند ماه سود کلانی بکنند و بعد پولشون رو در بیارن از بورس خداحافظی بکنند بروند با سود پولشون چیزهای دیگری بخرند یا جای دیگری سرمایه گذاری کنند. آمده اند که بمانند. ۲. پولی را وارد بورس کرده اند که زندگی شان لنگ آن نیست. ۳. سهامشون را با تحلیل درست خریده اند و می خرند حالا یا خودشان قدرت تحلیل کافی دارند یا با مشورت و راهنمایی آدم های کاربلدی که قدرت تحلیل کافی دارند. این دسته نگرانی چندانی ندارند و دارند با خیال راحت زندگی شون رو می کنند و منتظر آخر پاییز هستند! آتشین صدف @ITM1398

دشنه ای در شاخص! نوجوان که بودم سریالی رومانیایی از تلویزیون پخش می شد به نام «بادبان های برافراشته» که همین چند وقت پیش هم دیدم در یکی از شبکه ها بازپخش شد. حوادث داستان پیرامون یک کشتی باری و کاپیتان و ملوانان آن بود. در یکی از قسمت ها دزدی دریایی که خودش را به عنوان ملوانی جا زده بود، پنهانی دشنه ای را در دستگاه قطب نمای کشتی فرو برد و همین باعث شد که از آن به بعد، قطب نما جهت را اشتباه نشان دهد و سرانجام کشتی را به سویی برد که گرفتار دزدان دریایی شدند. حالا ماجرای شاخص کل بورس ایران در این ایام است، قرار بوده شاخص کل، نشانگر راستگوی بورس باشد و حالِ عمومی بازار را نشان دهد و تا مدتی پیش هم تا حد زیادی همین گونه بود و می شد بدان اعتماد کرد و همین سبب می شد که چشم معامله گران به آن باشد و اوج و فرودهایش را در تحلیل ها و تصمیم هایشان دخالت دهند. این ماجرا گذشت تا عده ای پیدا شدند که انگار گفتند حالا که همه چشمشان به شاخص است و حال خوب و بد بورس را از آن می پرسند، بد نیست اکنون که دستمان می رسد، بیاییم حال بازار را آن گونه که خود می خواهیم به دیگران نشان دهیم. شما می بینید که اگر مایه اش را داشته باشی می توانی با افزایش بازیگرانه ی عرضه در چند سهم (حتی مورد داشتیم در یک سهم) یا افزایش تقاضا برای آن، شاخص را بالا و پایین کنی و بیچاره ما قوم هیجانی صف نشین که حرف شاخص را هنوز باور می کنیم و به سمتی و سویی که آن نشان داده می رویم و نهایت اینکه می بینیم دست ما کوتاه شده و خرما در جیب کسان دیگری است. الغرض تا دشنه ای در این شاخص است، من حرفش را باور نمی کنم بلکه واقعیت های بنیادی بازار را مبنای قضاوت و تحلیلم قرار می دهم. شما خود دانید. آتشین صدف @ITM1398

🔵 بازگشت بازار و یک تجربه خوشبختانه با چند تصمیم عاقلانه ی مسئولان، بازار دارد برمی گردد. امیدوارم این ریزش (یا اصلاح در حد ریزش) تجربه ای رو به دوستان داده باشد که در وقت مستی سرخوشانه ی بازار سبزپوش، هر سهمی را نخرند. ممکن است دوستی بگوید در ریزش اخیر، سهام بنیادی هم زیان دادند؛ بله اما نکته اینجاست که در چنین مواقعی سهام بنیادی کمتر ریزش می کنند و زودتر هم سر پا می شوند؛ برای نمونه شخصا سهمی داشتم که قبل از شروع اصلاح، 40 درصد سود داده بود؛ یعنی هنوز به بازدهی که انتظار داشتم که حدود 90 درصد بود نرسیده بود. خب اصلاح که شروع شد، آن هم ریزش کرد ولی تا چهارشنبه ی گذشته که به نظر، روز پایانی اصلاح باشد، حتی به قیمت سر به سر هم نرسید بلکه هنوز 6 درصد در سود بود. و خوشبختانه بیشترین درصد را در پورتفویم دارد. آتشین صدف @ITM1398

راه حل مشکلات بازار، دست حقیقی ها این روزها هزار و یک راهکار برای به تعادل رساندن بازار پیشنهاد یا مصوب شده؛ اینکه این راهکارها چقدر کارشناسی شده س، چه قدر به موقع هستندو چه قدر مؤثر جای بحث دارند؛ اما اجمالا بعضی از این راهکارها تنها در کوتاه مدت موثرند و بعضی نیز فقط در درازمدت اثر مثبتشان ظاهر می شود؛ اما چیزی را که مطمئن هستم این است که اصلی ترین عامل ریزش های اخیر و وضعیت پرالتهاب این روزها نابلدی بخش بزرگی از معامله گران است که بهترین فرصت را برای حرفه هایی رند و فرصت طلب فراهم کرد و می کند تا کیسه های خود را پر کنند. راه حل اصلی مشکلات بازار هم فقط و فقط آموزش دیدن یا حرکت با نظر مشاوران باتجربه است. مثال این روزهای بازار مثل جاده ای شلوغ است که ۸۰ درصد رانندگان آن بدون گواهینامه هستند و از رانندگی و اصول آن و تابلوها و شرایط جوی و وضعیت ماشین خود هیچ اطلاعی ندارند و تنها چیزی که می شناسند (جسارت نباشد) گاز و بوق است! آتشین صدف @ITM1398