💠♥️💠
♥️💠
💠
#part
براي بار دوم....
به راستی من تسلیم این دختر شده ام؟
:_باشه،تسلیم حق با توعه...
لبخند میزند و از ماشین پیاده میشود.
در هنوز باز است،خم میشود و رو به من میگوید
:+خداحافظ.. ممنون که منو رسوندین...
سرم را تکان میدهم،میخواهد در را ببند که میگویم
:_نیکی؟
دوباره سرش را خم میکند
:_پول داري ؟
لبخند گرم او ،در سردترین روزهاي اسفند رگ هایم را ذوب میکند.
:+بله،دارم..ممنون...خدانگه دار..
:_مواظب خودت باش..
#ادامه_دارد
قسمتـ اولـ #مسیحاے_عشق 😍👇🏻💙
https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534
🌱
.
"رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق"
.
یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنهی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد.
.
به قَلَــــم:فاطمه نظری
.
@siibgolab
🌱
Instagram:@fa_na_za_ri
.
🌱
💠
♥️💠
💠♥️💠
💠♥️💠
♥️💠
💠
#part
امروز،اختیار زبانم را ندارم...
نیکی آرام و موقر وارد دانشگاه میشود.
استارت میزنم و راه میافتم.
چند خیابان آن طرف تر،ماشین را پارك میکنم و پیاده میشوم.
کاپشن زرشکیسرمهاي ام را از صندلی عقب برمیدارم.
زمستان آخرین نفس هایش را عمیق میکشد.
زیپ کاپشن را تا سینه ام میکشم و دست هایم را داخل جیب هایم
فرو میکنم.
به سمت دانشگاه،آرام قدم برمیدارم.
هنوز نمیدانم دقیقا چه در سر دارم و آرامش درونم،هشداردهنده ي
کدام طوفان است؟
فقط میدانم که نیرویی از درون ، مرا به سمت دانشگاه هل میدهد.
جلوي در که میرسم،پسرجوان حدودا بیست ساله اي میبینم که
مشغول صحبت با موبایل،از دانشکده بیرون میآید.جلو میروم و دست روي شانه اش میگذارم.
برمیگردد،موبایل را جلوي دهانش میگیرد.
:_گوشی...جانم؟
:+ببخشید... شما از بچه هاي حقوق هستین؟
:_من،نه...
به طرف ورودي برمیگردد
:_مجیــــد؟ مجیـــــد؟؟ بیا ببین این آقا چی کار دارن؟
دو پسر هم و سن و سال مانی،شیک پوش و منظم به طرفم میآیند.
یکی چهارشانه تر است و کت قهوه اي پوشیده..
دیگري، شلوار مشکی و کت چرم مشکی تن کرده.
:_اینا از بچه هاي حقوقن..
+:ممنون
به طرف مجید و دوستش میروم.
#ادامه_دارد
قسمتـ اولـ #مسیحاے_عشق 😍👇🏻💙
https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534
🌱
.
"رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق"
.
یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنهی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد.
.
به قَلَــــم:فاطمه نظری
.
@siibgolab
🌱
Instagram:@fa_na_za_ri
.
🌱
💠
♥️💠
💠♥️💠
💠♥️💠
♥️💠
💠
#part
:+سلام
مشکوك نگاهم میکنند.
:_سلام
دستم را دراز میکنم و با هردو دست میدهم.
:+یه چند تا سوال داشتم،ممکنه کمکم کنین؟
به هم نگاه میکنند.
پسر قدبلند تر که چند سانتی از من کوتاه است میگوید
:_بفرمایید
:+راجع یکی از بچه هاي دانشکده تون،چند تا سؤال داشتم...
پسر کوتاه تر،سقلمه اي به دوستش میزند و با شیطنت میخندد.
پسر قدبلند میگوید
:_عه آقا پس امر خیره... در خدمتم
حس میکنم تکه اي از قلبم کنده میشود.آب دهانم را قورت میدهم
:+شما شریفی نامی میشناسین؟؟
:_شریفی؟
:+آره بهم گفتن از بچه هاي حقوقه...
:_ورودي چنده؟؟
:+نمیدونم راستش...
با تعجب به هم دیگر نگاه میکنند..
پسر کوتاه تر میگوید
:+من شریفی نمیشناسم بین بچه ها...
ولی از ما میشنوین،دختر به دانشجوي حقوق ندید... ما از صبح تا
شب با جرم و شکایت و پزشکی قانونی سر و کار داریم....
مصرانه میگویم
:+آخه بهم گفتن اینجا دیدنش...
#ادامه_دارد
قسمتـ اولـ #مسیحاے_عشق 😍👇🏻💙
https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534
🌱
.
"رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق"
.
یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنهی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد.
.
به قَلَــــم:فاطمه نظری
.
@siibgolab
🌱
Instagram:@fa_na_za_ri
.
🌱
💠
♥️💠
💠♥️💠
[🎈🐾] #بیو
It’s worthy of having a pretty thing please have!
لیاقت داشتن چیز قشنگیه لطفا داشته باشید!
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🌻🐾] #تیکتاک
اون رمز گوشیته ک بت 3 بار فرصت میده😹
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقونه ❣️
♥️کلیپ های عاشقانه❤️
عااااااااشقتونم
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS