باهم بزرگشدیم ، باهم رفتیم مدرسه ، و یهو چشمام و باز کردم و دیدم تنهام گذاشتی ..
هدایت شده از خلوتگاهِامنِمن ؛
اگه منم مث بقیه خنده هام قشنگ بود ، معلومه ک همیشه لبخند روی لبم بود :)
دوباره تنها میشی ، تنها میخوابی ، تنها غذا میخوری و تنها میمیری . زندگی چیزی نیست ؛ جز روایت دویدنهای پشتسرهم ، شادیهای کوتاه ، غمهای عمیق ، و مرگ .