eitaa logo
🏴پورتال امام حسین علیه السلام
10.2هزار دنبال‌کننده
575 عکس
1هزار ویدیو
40 فایل
خادم کانال @hooyahadi ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: 👈ایتا: eitaa.com/imamhusaynportal 👈بله: ble.ir/imamhusaynportal 👈تلگرام t.me/ImamHusaynPortal 👈آپارات: www.aparat.com/imamhusaynportal
مشاهده در ایتا
دانلود
شدت بارش و اصابت تیر بر بدن امام حسین(ع) آنچنان بود که پس از شهادت، بیش از ۱۰۰۰ زخم بر تن امام شمردند که تنها ۳۲ ضربه آن، غیر از زخم تیر بود. به مرکز باز شد سلطان ابرار/ که آساید دمی از رزم و پیکار فلک، سنگی فکند از دست دشمن/ به پیشانیِ وجهُ اللهِ احسن که گلگون گشت رویِ عشقِ سرمد/ چو در روز احد، روی «محمد» به دامان کرامت خواست آن شاه/ که خون از چهره بزداید، بناگاه یکی الماس وش تیری ز لشکر/ گرفت اندر دل شه جای، تا پر که از پشتِ پناه اهل ایمان/ عیان گردید زهر آلود پیکان امام مظلوم(ع) تشنه و مجروح و خسته، اندکی ایستاد تا نفسی تازه کند و دمی از خستگی جنگ بیاساید. در این لحظه یکی  از دشمنان سنگی زد که به پیشانی حضرت اصابت کرد و خون بر صورت وی جاری شد. امام خواست آن خون را با لباسش پاک کند که تیری سه شاخه و زهرآلود بر سینه و قلب حضرت نشست. امام گفت: “بسم الله و باللّه و عَلیٰ مِلّة رسول الله” و سر به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت: “خدایا! تو می‌دانی این قوم مردی را می‌کُشَند که روی زمین پسر پیغمبری غیر از او نیست”. آنگاه تیر را گرفت و از پشت کمر بیرون کشید. خون مانند ناودان بیرون جست، پس امام دست خود را از آن خون پر کرد و به سوی آسمان پاشید. حاضران گفته‌اند که حتی یک قطره از آن خون به زمین برنگشت… و از آن لحظه بود که آسمان کربلا به رنگ سرخ درآمد… سپس دوباره دست خود را از آن خون پر کرد و صورت و محاسن خویش را با آن آغشته نمود و فرمود: “جد خود رسول الله را اینچنین خضاب شده دیدار می‌کنم و از دست اینان به او شکایت می‌برم”. عده‌ای از پیاده نظام دشمن، دور امام مجروح را گرفتند. یکی از آنان با شمشیر آنچنان ضربتی بر سر آن حضرت زد که کلاهخود امام دریده شد و تیغ به سر مبارک وی رسید و خون روان گشت. در همین هنگامه، «شمر» با عده‌ای از سپاهیان دشمن به سوی خیمه‌گاه حمله کردند و خواستند که آن را آتش زنند. امام(ع) سر برداشت و چون این صحنه را دید بانگ زد و آن جملهٔ تاریخی خویش را بر زبان آورد که: “وای برشما! اگر دین ندارید و از روز رستاخیز نمی‌هراسید، لااقل در دنیا آزاده و جوانمرد باشید”… آنگاه خطاب به فرماندهان لشکر یزید نهیب زد: “اهل و عیال مرا از دست سرکشان و بی خردانِ خود حفظ کنید”. «شبث» خود را به شمر رساند و با تندی او را از تعرض به خیمه‌گاه بر حذر داشت. شمر خجالت کشید و به سپاهیانش دستور داد: “از حرم دور شوید و به سوی خود حسین بروید؛ که حریفی بزرگ و جوانمرد است”. در همین حین، «عبدالله» فرزند امام حسن مجتبی(ع) که نوجوانی نابالغ بود از خیمه‌ها بیرون دوید تا از عموی خویش دفاع کند؛ اما وی نیز با وضعی دلخراش به شهادت رسید (که مصیبت آن در روضهٔ مکتوب شب پنجم گذشت). سپاه دشمن به امام(ع) نزدیک شد و دایره محاصره را بر وی که از شدت زخمها و هُرم تشنگی، تاب و توان نداشت تنگ‌تر و تنگ‌تر کرد. «زرعة بن شریک» به حضرت نزدیک شد و شمشیری به دست چپ آن حضرت زد. سپس شخصی دیگر، از پشت، تیغ بر شانه امام وارد آورد که حضرت از شدت آن ضربت، با صورت بر خاک افتاد. این دو ملعون عقب نشستند، در حالی که امام افتان و خیزان بود؛ گاه به مشقت از جای برمی‌خاست ولی دوباره بر زمین می‌افتاد… «سنان بن انس» بر امام حمله کرد و با نیزه بر پشت امام زد، آنقدر سخت که نوک نیزه از سینه حضرت بیرون آمد. امام در گودال قتلگاه افتاد و واپسین راز و نیاز خود با خدای خویش را آغاز کرد… شگفت اینکه هر چه می گذشت امام حسین(ع) زیباتر و برافروخته تر می شد… یکی از راویان لشکر اشقیاء نوشته است: “به خدا قسم، هیچ کُشتهٔ به خون آغشته‌ای را نیکوتر و درخشنده روی تر از حسین ندیدم. ما برای کشتن او رفته بودیم ولی رخسار و زیبایی‌اش، اندیشهٔ قتل وی را از یاد من برد”…
دژخیمان ، همچون گرگان گرسنه، دور قتلگاه حلقه زدند تا به خیال خود کار را تمام و حق را برای همیشه ذبح نمایند. حضرت زینب(س) که دیگر صدای تکبیر و “لاحول و لاقوة”ی امام را نمی‌شنید فهمید که ماه فاطمه در محاق رفته است؛ پس از خیمه بیرون دوید در حالی که شیون می‌کشید : “وا اخاه، وا سیداه! وا أهل بیتاه! ... ای کاش آسمان بر زمین می‌افتاد! ای کاش کوهها خرد و پراکنده بر دشت می‌ریخت…” زینب(س) خود را به تلّی (تپه کوچکی) مشرف بر گودال قتلگاه رساند و آن صحنه دلخراش را مشاهده کرد… وی با دیدن گرگانی که برای قتل امام حسین(ع) در آنجا جمع شده بودند به «عمر سعد» نهیب زد: “وای بر تو ای عمر! آیا ابا عبدالله را می‌کشند و تو نگاه می‌کنی؟” قطرات اشک عمر سعد بر گونه اش جاری شد اما پاسخی نداد و روی از زینب برگرداند! زینب(س) فریاد زد: “وای بر شما! آیا مسلمانی میان شما نیست؟” هیچکس جواب نگفت. شمر بر سر یارانش فریاد کشید: “چرا این مرد را منتظر گذاشته‌اید؟!” و دستور داد که یکی از آنان کار را تمام کند. «خولی بن یزید» با شتاب از اسب فرود آمد تا سر مبارک آن حضرت را جدا کند، اما تا به امام(ع) نزدیک شد بر خود لرزید و نتوانست. شمر گفت: “بازوی تو ناتوان باد! چرا می‌لرزی؟” آنگاه خود تیغ به دست گرفت و به همراه سنان برای بریدن رأس مطهر امام(ع) رهسپار گودال قتلگاه شد… زیر خنجر بود، اما دیده باز/ اشک او بر گونه، سرگرم نماز اشک او می‌شُست خونِ گونه را/ شرمگین می‌کرد این گردونه را در دل گودال کرد از بس سجود/ شد ز فرط سجده چشمانش کبود یک نفر «پهلو شکسته» در برش/ کیست یارب این، به غیر از مادرش؟ مادرش آمد و لیکن مضطر است/ بر گلوی تشنهٔ او خنجر است خنجر از بس بوسه زد بر حنجرش/ رفت تا گردون صدای مادرش… ألا لعنة الله علی القوم الظالمین؛ و سیعلم الذین ظلموا أيّ منقلب ینقلبون. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. سید بن طاووس؛ اللهوف في قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، ۱۳۶۴. ۲. شیخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقیق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی‌القربی، ۱۳۷۸. ۳. اشعار، زبان حال هستند و برگرفته‌اند از جزوه آموزشی آداب مرثیه‌خوانی با عنوان طنین عشق؛ تهیه و تنظیم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، ۱۳۸۰. ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇴🇲 ۸. عمان - مسقط: 🌷 حملۀ تروریستی به یک حسینیه در عمان / ۴ عزادار به شهادت رسیدند شب گذشته، یک هیأت عزاداری حسینی در استان مسقط در کشور پادشاهی عمان هدف حمله مسلحانه قرار گرفت و شماری از مردم بی‌گناه شهید و مجروح شدند. پلیس مسقط با انتشار بیانیه‌ای با تأیید این حمله مسلحانه اعلام کرد که در جریان تیراندازی به عزاداران حسینی ۴ نفر شهید و شماری مجروح شدند. این حملهٔ تروریستی به یک هیأت عزاداری در منطقه «وادی الکبیر» در حومه مسقط انجام شد و ده‌ها تن به خاک و خون کشیده شدند. پیش از اعلام پلیس، برخی کاربران عربی تصاویر و ویدیو‌هایی از حمله مسلحانه به یک حسینیه در استان مسقط، در عمان را منتشر کرده و گفتند که بیش از ۷۰۰ عزادار در این حسینیه به محاصره مهاجمین در آمده‌اند و نیرو‌های امنیتی نیز در محل حاضر شدند. برخی کاربران نیز از شهادت و زخمی شدن عده‌ای خبر داده بودند. ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
روضه‌های مکتوب دههٔ اول محرم 🖤💔 1⃣1⃣ روضه روز عاشوراء ـ داغ پیامبر(ص) در مصیبت حسین(ع) ... و به روضه روز عاشورا رسیدیم ...  خبر شهادت جانسوز امام حسین(ع) را خداوند متعال قرن‏‌ها پیش از عاشورا، به فرشتگان و پیامبرانش داده بود. در حقیقت، اولین روضه‏‌خوان‏‌های آن امام شهید، خود «خداوند» و «جبرئیل امین» بودند. در تفسیر آیه ۲۷ سوره بقره (و علَّمَ آدَمَ الأَسمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي باسمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادقین) گفته‌‏اند که این تعلیم اسماء اینگونه بود که جبرئیل به حضرت آدم تلقین کرد که بگو: "یا حمیدُ بحق محمد، یا عالي بحق علي، یا فاطرُ بحق فاطمة، یا محسنُ بحق الحسن و یا قدیمَ الإحسان بحق الحسین" و آدم هم تکرار کرد؛ اما چون نام حسین را آورد دلش خاشع و اشکش سرازیر شد. گفت: "برادرم جبرئیل! چرا به یاد پنجمین نفر، دلم می شکند و اشکم جاری می‌‏شود؟" جبرئیل پاسخ داد: "این فرزندت مصیبتی خواهد دید که همه مصیبت‌ها در مقابل آن کوچک است". نظیر این اِخبار به شهادت امام حسین(ع)، درباره حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت زکریا و حضرت عیسی هم وارد شده است. اما سوزناک‏ترین آنها، خبر دادن به پیامبری است که امام، جگرگوشه و پاره‏ تن و سبط و ریحانهٔ اوست: روزی پیامبر(ص) نزد همسرش «اُمّ سَلَمَة» بود که جبرئیل نازل شد. پیامبر به اندرون رفت و به وی فرمود: "نگذار هیچکس وارد شود". اندکی بعد امام حسین(ع) آمد و خواست نزد پیامبر برود. اُم سلمة او را گرفت و در آغوش کشید. امام حسین(ع) گریه می کرد و ام سلمة با او شیرین‏‌زبانی می‏‌کرد تا آرامش یابد؛ اما گریهٔ حسین(ع) شدت یافت. ام سلمة ناچار رهایش کرد تا آنکه وارد اتاق شد و در دامان پیامبر نشست. جبرئیل با دیدن این صحنه به حضرت گفت: "«امت تو این فرزندت را خواهند کشت". در حدیث دیگری، شیخ صدوق به سند خود از امام باقر(ع) روایت می کند که شاید ادامه حدیث بالا باشد: اُم سلمة بر پیامبر وارد شد، دید که حسین بر سینه رسول الله نشسته است؛ و آن حضرت هم می‏‌گرید و در دستش چیزی است که آن را می‌بوسد. پیامبر با دیدن ام سلمة فرمود: "ای ام سلمة! اینک این جبرئیل است که به من خبر می‏‌دهد که این فرزند کشته خواهد شد. این هم تربتی است که بر آن کشته می‏‌شود. آن را پیش خود نگه دار، هرگاه به خون تبدیل شد، عزیز من کشته شده است". ام سلمه عرض کرد: "ای رسول خدا! از خداوند بخواه که این داغ را از تو بردارد". پیامبر(ص) فرمود: "این کار را کردم، اما از سوی خداوند به من وحی آمد که او را مرتبه‏‌ای است که هیچیک از خلایق به آن نمی‏رسند؛ و او را پیروانی است که شفاعت می‌کنند و شفاعتشان پذیرفته می‌شود؛ و همانا «مهدی» از فرزندان اوست؛ پس خوشا به حال آنکه از دوستداران حسین باشد. به خدا سوگند شیعیان او رستگاران روز قیامت هستند". عبدالله بن عباس نقل می‌کند: در خانه خود (در مدینه) خوابیده بودم که ناگهان از خانه ام سلمة همسر پیامبر صدای شیون بلندی شنیدیم. مردم مدینه از زن و مرد به سوی خانه او رفتند. من نیز به سوی خانه او رفتم و وقتی به آنجا رسیدم گفتم: "ای اُم‏‌ّالمؤمنین چرا ناله و شیون می‏‌کنی؟" ام سلمة رو به زنان هاشمی کرد و گفت: "ای دختران عبدالمطلب! با من همناله شوید و گریه کنید... به خدا سوگند سرور شما، سید جوانان بهشت، فرزند عزیز پیامبر، حسین، کشته شد". پرسیدند: "از کجا دانستی؟" گفت: "اکنون پیامبر را در خواب دیدم در حالی که غبارآلود و پریشان بود و بر سر و صورتش خاک نشسته بود. سبب را پرسیدم، فرمود: فرزندم حسین و خاندان او کشته شدند و من آنان را دفن کردم". از خواب برخاستم و به تربت حسین نگاه کردم که جبرئیل آن را از کربلا آورده بود و من آن را در شیشه‌ای نگه داشته بودم. دیدم که آن خاک به خون تازه تبدیل شده بود و در آن شیشه می‏‌جوشد... ما هم به تو تسلیت می‌گوییم ای رسول خدا ؛ «یا رسول الله! آجَرَكَ الله في مصیبةِ ریحانتِكَ وسبطِكَ الحسین» ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. الطبرانی؛ المعجم الکبیر؛ جلد هشتم؛ صفحه ۲۸۵. ۲. شیخ صدوق، أمالي؛ صفحه ۱۲۰. ۳. شیخ طوسی؛ أمالي؛ صفحه ۳۱۴. ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇮🇷 ۹. ایران - ساری: ⚫️ مراسم شام غریبان با سخنرانی رییس بنیاد بین‌المللی عاشوراء امشب و همزمان با شام غریبان امام حسین(ع) و آغاز غربت اهل‌ بیت عصمت و طهارت، مراسم سوگواری حسینی و گرامیداشت شهدای مدافع وطن، شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع سلامت و شهدای خدمت برگزار می‌شود. سخنران این مراسم آیت الله «محمدحسن اختری» رییس شورای عالی مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و مدیرعامل بنیاد بین‌المللی عاشوراء خواهد بود. 🗓 زمان: شامگاه سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ (شام عاشورای ۱۴۴۶ ق.) - بعد از نماز مغرب و عشاء 📌 مکان: ساری - کیلومتر ۸ جادهٔ قائمشهر - حسینیهٔ قمر بنی هاشم ماهفروجک ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇾🇪 ۱۰. یمن - صنعاء: ✊ صدها هزار نفر از مردم قهرمان یمن در شهرهای مختلف این کشور در عزای امام حسین(ع) به سوگواری پرداختند./ تصویر بالا جمعیت عظیم عزاداران در "صنعاء" پایتخت یمن را نشان می‌دهد. ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
روضه‌های مکتوب دههٔ اول محرم 🖤💔 2⃣1⃣ روضه شب یازدهم (شام غریبان) ــ مصائب ام المصائب ... عاشورا به پایان رسید... و شام تار غریبان شد... امشب بايد از كدام غربت گفت؟ چه روضه‌ای خواند؟ و مصيبت كدامين غريب را بازگو نمود؟... آيا از بدن پاره پارهٔ حسين(ع) بگوييم كه عريان در گودال قتلگاه افتاده است؟ ... يا از بدن عباس علمدار كه نه سر در بدن دارد و نه دست؟... آيا از علی اكبر بگوييم كه صورت پيامبرگونش را بر نيزه برافراشته‌اند؟ ... يا از علی اصغر شش ماهه كه اينک در گهواره خاكی خويش به خواب ابدی رفته؟... آیا از ياران حسين(ع) بگوييم كه غريبانه در گوشه گوشهٔ ميدان جان باختند؟ ... يا از كودكان حسين(ع) كه غم يتيمی و اسيری و آوارگی، يكجا بر آنان وارد شده است؟... از غريبی بگوييم يا از مظلوميت؟  از وفا بگوييم يا از پيمان‌شكنی؟ از عطش بگوييم يا از آتش؟ از عشق بگوييم يا از زينب؟ ... خوب نامی بر زبان گذشت.. زينب... آري! بگذارید از زينب بگويم؛ كه كربلا، از اينجا به بعد، از‌ آنِ زينب است... و پيام كربلا، مرهون زينب... بگذارید از زينب بگويم و از رنج‌های زينب... از زينب و از غصه‌های زينب... از زينب و از قصه‌های زينب... از زينب و از حماسه‌های زينب... و از زينب و از دل زينب ... و امان از دل زينب ... اما از كدامين غم زينب بگويم؟ از برادرانی كه از دست داد؟ يا از برادرزادگانش كه يک به يک به ميدان رفتند و باز نگشتند؟ يا از پسرانش كه جلوی چشمان گریان او ذبح شدند؟ اگر چه زينب «ام المصائب» است و از كودكی داغ‌های فراوان ديده ــ در خردسالی داغ بزرگ رحلت جدش پيامبر خدا(ص) و مصيبت شهادت مادر جوانش، و در جوانی فرق شكافتهٔ پدرش علی(ع) و سپس جگر پاره پارهٔ برادر معصومش امام حسن مجتبی را ــ اما روزی مانند عاشورا نبود، و داغی مانند كربلا... قصهٔ بی سر و سامانیِ من گوش کنید/ دوستان، غصهٔ تنهایی من گوش کنید گر چه این قصهٔ پر غصه به گفتن نتوان/ نه به گفتن نتوان، بلکه شنفتن نتوان دختر دخت نبی، «اُمِّ مصائب» نامم/ کرده لبریز ز غم، ساقیِ گردون جامم صبر، بی تاب شد از صبر و شکیباییِ من/ ناتوان شد خِرَد از درک و توانایی من باغبانم من و یک سر شده غارت باغم/ چرخ بگذاشته بس داغ به روی داغم نه که چون جد عزیزی چو پیمبر دادم/ پدر و مادر و فرزند و برادر دادم پیشِ من، در پسِ در ، مادرِ من آزردند/ ریسمان بسته، به مسجد، پدرم را بردند من هم اِستاده و این منظره را می‌دیدم/ مات و وحشت زده می‌دیدم و می‌لرزیدم بود در سینه هنوز آتش داغ مادر/ که فلک، زهر دگر ریخت مرا سوخت جگر دیدم آن تاج سرم را که دو تا گشته سرش/ بسته خونِ سر او هاله به دورِ قمرش بعد از آن بود دلم خوش که برادر دارم/ به سرم سایهٔ دو سرو صنوبر دارم غافل از آنکه غم و دردِ من آغاز شده/ به دلم تازه درِ غصه و غم باز شده رفت از دست حسن، گشت دلم خوش به حسین/ شد مرا روح و روان، قوت دل، نور دو عین بعد از آن واقعهٔ کرب و بلا پیش آمد/ راه جانبازیِ در راه خدا پیش آمد... حضرت زینب (س) از صبح تا عصر عاشورا، داغ پنج برادر، پنج برادرزاده، چهار پسرعمو و سه پسر (یا پسر خوانده) را مشاهده کرد و شهادت ده‌ها تن دیگر از بستگان و یاران برادرش را دید... و شاید آنها همه، در برابر رنج اسیری و در به دری ــ که تازه از امشب آغاز شد ــ بسیار اندک بود... روز طی گشت و نگویم که چه بر ما آمد/ شب جانکاه و غم افزا و محن ‏زا آمد آن زمان کو که بگویم چه بدیدم آن شب/ خارها بود که از پای کشیدم آن شب چه بگویم چه شبی را به سحر آوردم/ کوهِ غم شد دل و چون کوه به پای استادم...
چون جنگ به پايان رسيد و رأس مطهر حسین(ع) را از بدن جدا كردند؛ به لباس‌های پارهٔ آن حضرت نيز رحم نكردند و عمامه، پيراهن و كفش‌های امام(ع) را نیز ربودند… اسب امام، با سر و مويی خون آلود به سوی خيمه‌ها رفت... زنان و دختران اهل بيت (ع) با ديدن اسب خونين و بی‌سوار، فهميدند كه ديگر بی‌کس و يتيم شده‌اند و صدا به گريه و شيون بلند كردند... «ام كلثوم» خواهر امام(ع) فرياد كشيد: "يا محمد! يا علی! يا جعفر! يا حسن! كجاييد كه ببينيد با حسين چه كردند؟"... پس لشكر اشقیاء به سوی حرم پيامبر(ص) حمله كرد... از يک سو خيمه‌ها را آتش می‌زدند و از سوی ديگر هر آنچه می‌ديدند غارت می‌کردند. آنان حتی به حجاب زنان نيز رحم نمی‌کردند و لباس‌های بانوان اهل بيت(ع) را می‌کشیدند... زنان و دختركان، هراسان از خيمه‌ها فرار می‌کردند در حالي كه خار و خس بيابان، پایِ برهنه آنان را می‌درید… بانوان حرم، كه از خيمه‌ها به سوی بيابان دويده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پيكر بی‌سرِ حسين(ع) روبرو شدند... راوی می‌گوید: به خدا فراموش نمی‌کنم زينب دختر علی(ع) را كه زاری می‌کرد و به آواز سوزناک می‌گفت: "يا محمداه! صلّیٰ عليكَ مليكُ السماء، هذا حسينٌ مُرمّلٌ بالدِّماء مقطّع الاعضاء... و بناتك سبایا، و إلی الله المشتكیٰ ..." عقیلهٔ بنی هاشم با سوز و گداز نوحه می‌کرد که: "يا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر كه اين حسین توست، به خون آغشته، با اعضايی از هم جدا گشته... بنگر كه اين دختران تو هستند، اسير شده... به خدا شكايت بريم، و به علی مرتضی و فاطمه زهرا و حمزه سيدالشهداء... يا محمد! اين حسين توست كه در اين دشت افتاده، به دست زنازادگان كشته شده و باد صبا گرد و غبار بر پيكر او می‌پراكند... ای اصحاب محمد! برخيزيد و ببينيد كه اين‌ها فرزندان مصطفی هستند كه اينگونه اسير شده‌اند…" مویهٔ زینب آنقدر دلخزاش بود که دشمنان و دژخیمان را نيز گريان کرد. آنگاه «سكينه» پيكر مبارك پدرش حسين(ع) را در آغوش گرفت و شروع به زاری ‌كرد؛ تا اينكه جماعتی از زنان اعرابی چادرنشين ريختند و او را كشيدند و از بدن پدر جدا كردند، تا جان ندهد... لشكريان يزید كه به غارت خيمه‌ها مشغول شده بودند، به خيمه‌ای رسيدند كه علی بن الحسين السجاد(ع) در آن بيمار و تب آلود افتاده بود. «شمر بن ذي الجوشن» شمشير كشيد تا حضرت را بكشد، اما عده‌ای از همراهانش به او نهيب زدند: "آيا شرم نمی‌کنی و می‌خواهی اين جوان بيمار را هم بكشی؟" شمر لعین گفت: "فرمان امير است كه همه فرزندان حسين را بكشم". همراهان با شدت مانعِ آن پلید شدند تا سرانجام دست از اين كار برداشت… و خداوند در زرهی از بيماری، جان ولیّ خويش را حفظ فرمود. سپس دشمن دنی، رذالت و پستی خويش به منتها رساند؛ «عمر سعد» در بين لشکريانش فرياد كشيد: "چه كسی حاضر است كه بر پيكر حسين، اسب بتازاند؟!" ده نفر ـ که راویان شهادت داده‌اند هر ده، حرامزاده بودند ــ حاضر شدند كه اين جنايت و وقاحت بزرگ را انجام دهند. پس اسب‌ها را آماده كردند و آنان را بر پيكر بي‌سر و قطعه قطعهٔ امام(ع) تازاندند؛ آنگونه كه استخوان‌های سينهٔ امام شكست و نرم شد… (ای قلم! چگونه اين جملات را می‌نگاری و از شدت مصيبت، خشک نمی‌شوی؟‍ ای دست! چگونه می‌نویسی و نمی‌شکنی؟!) ... اينک، حال زينب را تصور كنيد… از يک سو ، شاهد اين مصيبت‌های پی در پی و جانسوز است؛ از دیگر سو بايد مراقب فرزند بيمار برادر باشد؛ و از سوی ديگر بايد دختران و زنان حرم را از بيابان‌ها جمع نماید و زير خيمه‌های نيم سوخته گرد آورد… آفتاب عاشوراء غروب کرد؛ و صحرای كربلا می‌رفت كه تاريک و تاریک‌تر شود ؛ و گرگان گرسنه، در جای جای آن به دنبال دختركان و طفلان می‌دویدند تا شايد گوشواره‌ای از گوش آنان بكشند یا خلخالی از پای آنان بربايند… زينبا! چه كشيدی آن شب، در آن شام سیاه غريبان… ألا لعنة الله علی القوم الظالمين؛ و سيعلم الذين ظلموا أيَّ منقلب ينقلبون... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. سيد بن طاووس ؛ اللهوف في قتلي الطفوف؛ قم: منشورات الرضي، ۱۳۶۴. ۲. شيخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوي‌القربی، ۱۳۷۸. ۳. شيخ صدوق ؛ أمـالـي؛ ترجمه‌ آية الله کمره‌ای؛ تهران: انتشارات کتابچی، ۱۳۷۰. ۴. اشعار فارسی، زبان حال هستند و برگرفته‌اند از جزوه آموزشی آداب مرثيه‌خوانی با عنوان طنين عشق؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، ۱۳۸۰. ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇮🇷 ۱۱. ایران - تهران: 🎞 ویدیو/ مرثیهٔ شهریار از زبان رییس‌جمهور دکتر «مسعود پزشکیان» رییس جمهور منتخب، در مراسم عاشورایی حسینیهٔ اعظم مکتب العباس(ع) شرکت کرد. وی در این مراسم به قرائت مرثیه‌ای حسینی به زبان آذری، اثر شاعر بزرگ ایران «سید محمدحسین بهجت تبریزی» متخلص به «شهریار» پرداخت. ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇮🇶 ۱۲. عراق - کربلای معلی: 🕌 آغاز ورود دسته چند صدهزار نفری طویریج به کربلاء هم‌اکنون و همزمان با بعدازظهر روز عاشوراء در عراق، ورود دستهٔ عزاداری طُوَیریج - یا به عربی: «رَکضة طویریج» - به حرم مطهر امام حسین(ع) آغاز شده است. این دستهٔ چند صدهزار نفری همه ساله به یاد «تلاش نافرجام اهالی روستای طویریج برای یاری امام حسین(ع) در سال ۶۱ هجری» و با شرکت اهالی مناطق مختلف اطراف کربلاء و نیز زائران و مجاوران بارگاه امام حسین(ع) بر پا می‌گردد. اهالی طویریج فعلی - که تبدیل به شهری با نام «الهندیة» شده و در ۲۰ کیلومتری کربلاء قرار دارد - صبح روز عاشوراء به طرف کربلاء حرکت می‌کنند و بعدازظهر به حرم می‌رسند. در این ساعات، دیگر عزاداران حسینی نیز به آنها پیوسته و دسته‌ای بالغ بر چندصدهزار نفر را تشکیل می‌دهند که غالباً به‌ صورت هَرْوَله (دوان دوان) خود را به دو حرم مطهر سیدالشهداء(ع) و حضرت عباس(ع) می‌رسانند. این برنامه تا عصر ادامه دارد. ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🚩 از عاشوراء تا 🏴 اربعین؛ چهل برش از چهل کتاب 1⃣ کتاب اول در منزل اول: [اسلام] مى‌رفت با کجروى‌هاى تفاله جاهلیت و برنامه‌هاى حساب شدهٔ احیاى ملی‌گرایی و عروبت با شعار «لا خبر جاءَ و لا وحيٌ نَزَل» محو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامى یک رژیم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا کشاند؛ که ناگهان شخصیت عظیمى که از عصارهٔ وحى الهى تغذیه و در خاندان سید رسل «محمد مصطفى» و سید اولیاء «على مرتضى» تربیت و در دامن «صدیقهٔ طاهره» بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکارى بى‌نظیر و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى را به وجود آورد که کاخ ستمکاران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید... حال اى ملت اسلام و امت محمد! بر ماست که از امام بزرگمان پیروى کنیم و با فداکارى از انقلاب اسلامى پاسدارى کنیم و براى ادامه این مکتب عزیز که رهایى مستضعفان جهان و سرکوبى مستکبران است، از هواهاى نفسانیه که میراث شیطان است بر حذر باشیم و توطئهٔ دشمنان کشور اسلام را که ایجاد یأس و سستى است، در نطفه خفه کنیم... بهوش باشید که دشمن در کمین است و طرفداران شیطان بزرگ و رژیم غاصب، دست‌اندرکار توطئه. صحيفه امام، ج ۱۲، ص ۴۴۱ 📚 مشخصات کتاب ✓ نام: ‏‏صحیفه امام؛ مجموعه آثار امام خمینی‏‏(س)‏‏ ✓ موضوع: بیانات، پیام‌ها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات‏‏ شرعی و نامه‌های امام خمینی(ره) ✓ نویسنده: آیت‌الله العظمی سید روح الله موسوی خمینی ✓ تعداد مجلدات: ۲۲ جلد ✓ ناشر: تهران - مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‏‏(س)‏ ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇺🇸 ۱۳. آمریکا - دیربورن: 🎞 ویدیو/ دسته‌های عزاداری باشکوه در میشیگان همچون هر سال، مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی با حضور مشترک دسته‌های عزاداری در شهر «دیربورن» واقع در ایالت میشیگان آمریکا برگزار شد. عزاداران - که حضور جوانان و نوجوانان در بین آنها بسیار چشمگیر بود - با نوای «لبیک یا حسین» با سیدالشهداء(ع) و فرهنگ عاشورایی تجدید میثاق کردند. آنچه امسال در عزادارای ایالت میشیگان آمریکا بسیار جالب توجه بود برافراشتن «پرچم فلسطین» در حمایت از مردم غزه و بنرهایی در محکومیت جنایات رژیم کودک‌کُش صهیونیستی بود. آنها تابلوها و تصاویری نیز در دست داشتند که بین جنایت یزید در سال ۶۱ هجری و جنایات اسرائیل در جهان امروز مقارنه ایجاد کرده بود. عزاداران حسینی میشیگان همچنین خواهان تحریم کالاهای اسرائیلی از سوی مسلمانان و آزادیخواهان جهان شدند. ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛ با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب 2⃣ منزل دوم - کتاب دوم - قطعهٔ دوم [هدف قیام امام حسین(ع) «حکومت» بود یا «شهادت»؟] کسانی که گفته اند هدف «حکومت» بود، یا هدف «شهادت» بود، میان هدف و نتیجه، خلط کرده‌اند. هدف، اینها نبود. امام حسین(ع) هدف دیگری داشت؛ منتها رسیدن به آن هدف دیگر، حرکتی را می‌طلبید که این حرکت، یکی از دو نتیجه را داشت: حکومت یا شهادت. البته حضرت برای هر دو هم آمادگی داشت... هرکدام هم می‌شد، درست بود و ایرادی نداشت؛ اما هیچ کدام هدف نبود، بلکه در نتیجه بود. هدف چه بود؟ هدف، «بازگرداندن جامعهٔ اسلامی به خط صحيح» بود. منتها وقتی انسان به دنبال این هدف راه می‌افتد و می‌خواهد علیه حکومت و مرکز باطل قیام کند تا اسلام و جامعه و نظام اسلامی را به مرکز صحیح خود برگرداند، یک وقت است که این قیام به حکومت می‌رسد؛ یک وقت است که به حکومت نمی‌رسد، به شهادت می‌رسد؛ آیا در این صورت، واجب نیست؟ چرا، به شهادت هم برسد واجب است. آیا در صورتی که به شهادت برسد، دیگر قيام فایده‌ای ندارد؟ این قیام و این حرکت در هر دو صورت فایده دارد چه به شهادت برسد، چه به حکومت. انسان ۲۵۰ ساله، ج ۱، صص ۱۴۵ - ۱۵۳ 📚 مشخصات کتاب ✓ نام: ‏‏انسان ۲۵۰ ساله ✓ موضوع: زندگی یکپارچه سیاسی - مبارزاتی ائمه معصومین(ع) بمثابهٔ یک انسان واحد در طول ۲۵۰ سال ✓ پدیدآورنده: آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای ✓ تعداد مجلدات: ۳ جلد ✓ ناشر: قم - مؤسسه فرهنگی ایمان جهادی (صهبا) ✓ شابک: 9786006275215 ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 شب جمعه است، هوایت نکنم می‌میرم... دل سراپرده‌ی محبت اوست ذکر هر کس به قدر همت اوست علیه السلام ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇳🇿 ۱۴. زلاند نو - اوکلند: 📸 عزاداری در مسجد امام رضا(ع) اوکلند همچون هر سال، مراسم سوگواری دهه اول محرم با حضور پرشور عزاداران در شهرهای مختلف استرالیا و زلاند نو برگزار شد. مسجد امام رضا(ع) در شهر «اوکلند» پرجمعیت‌ترین شهر کشور زلاند نو (نیوزیلند) نیز همچون هر سال میزبان عزاداران بود. ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛ با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب 3⃣ منزل سوم - کتاب سوم - قطعهٔ سوم گذر از شهر توره یک ساعتی طول کشید. بعد از آن به روستای نهرمیان رسیدیم. من هنوز پشت تریلی بودم. مردم یا حسین گویان، انگار که بخواهند تریلی را فتح کنند سمت ضریح می‌دویدند. چند دقیقه ایستادیم تا مردم لبهٔ حفاظ تریلی را رها کنند. پسر جوانی سماجت می‌کرد. گفتم: «پسرجان! ول کن. الان زمین می‌خوری.» پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند، به من گفت: «ببین! من فرشادم. کربلا رسیدی، من را به اسم دعا کن.» بعد تریلی را رها کرد. داشتیم دور می‌شدیم که داد زد: «فرشاد ... یادت نره.» همان جا نشست به گریه و کف دستش را بر زمین کوبید. دور می‌شدیم و فرشاد همان جا کنار جاده نشسته بود. من هم پشت تریلی نشستم به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم و جایم را با فرشاد، جوان نهرمیانی، عوض کنم. پنجره‌های تشنه، ص ۱۴۰ -------------- توره: شهری در شهرستان شازند واقع در استان مرکزی ایران، در ۳۵ کیلومتری اراک. نهرمیان: روستایی در استان مرکزی در ۵۵ کیلومتری اراک، با مردمی از طوایف ایل زیار که به زبان لری سخن می‌گویند. -------------- 📚 مشخصات کتاب ✓ نام: ‏‏پنجره‌های تشنه ✓ موضوع: روزنوشت‌های انتقال ضریح جدید امام حسین (علیه السلام) از قم به کربلا ✓ نویسنده: مهدی قزلی ✓ تعداد مجلدات: ۱ جلد ✓ ناشر: تهران - انتشارات سوره مهر چاپ اول: ۱۳۹۲ ✓ شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۷۵۲۱۹۳ ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇮🇷 ۱۵. ایران - اینچه‌بُرون: 📸 برگزاری عزاداری سیدالشهداء(ع) به وسیله اهل سنت ایران همزمان با سوگواری شیعیان جهان در دههٔ اول محرم ۱۴۴۶، اهل سنت ایران نیز در مناطق مختلف به بزرگداشت مقام سبط النبی الاکرم(ص) حضرت (ع) پرداختند. تصاویر بالا گوشه‌ای از مراسم اهل سنتِ شهر اینچه‌بُرون را نشان می‌دهد. اینچه‌بُرون شهری مرزی در شهرستان گنبد کاووس واقع در استان گلستان است. این شهر مرکز بخش داشلی‌برون است و اکثریت ساکنان آن ترکمن و اهل سنت هستند. منبع: مفتاح گلستان ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛ با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب 4⃣ منزل چهارم - کتاب چهارم - قطعهٔ چهارم قضایای عاشورا یکی از روشن‌ترین بیان‌ها بر قدرت انتخاب و اختیار انسان‌هاست. در این حادثه، کسانی در دو طرف قضیه واقع شده بودند که چه بسا از یک پدر و مادر متولد شده، در یک خانه پرورش یافته بودند؛ اما یکی به لشکر امام حسین(ع) آمد و تا بالاترین درجه جانفشانی کرد و دیگری به لشکر عمر بن سعد و عبیدالله بن زیاد رفت و تا توانست به رذالت و قساوت پرداخت. اینکه قرآن کریم می‌فرماید: «علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل إذا اهتدیتم...» نمونه بارز آن در کربلا واقع شد. یکی از نمونه‌های این قضیه، ماجرای دو برادر به نام‌های «عمرو بن قرظة الانصاری» و «علی بن قرظة الانصاری» است. عمرو در لشکر حضرت جنگید و مقام رفیع شهادت رسید؛ اما برادری داشت که طبق برخی نقل‌ها اسمش علی بود اما با اینکه اسمش بهتر از اسم برادرش بود در لشکر یزیدیان در مقابل برادر قرار گرفت. دو برادر هر دو در یک محیط، با یک خانواده و یک تربیت زندگی کردند اما در نهایت یکی به لشکر امام حسین(ع) می‌پیوندد و دیگری در لشکر یزیدیان قرار می‌گیرد. اَبَر آتشفشان جاوید هدایت، صص ۲۲۰ تا ۲۲۳ -------------- 📚 مشخصات کتاب ✓ نام: ‏‏اَبَر آتشفشان جاوید هدایت ✓ موضوع: نگاهی تحلیلی به زمینه‌ها، اهداف، آثار و ابعاد قیام امام حسین(ع) ✓ نویسنده: سید محمدرضا مدرسی طباطبایی یزدی ✓ تعداد مجلدات: ۱ جلد ✓ ناشر: قم - دار التفسیر چاپ دوم: بهار ۱۴۰۳ ✓ شابک: ۹۷۸۹۶۴۵۳۵۷۷۹۳ ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 عزاداری حسینی در جهان 🇳🇱 ۱۶. هلند - لاهه: 📸 برگزاری عزاداری سیدالشهداء(ع) با همکاری نمایندگی بنیاد بین‌المللی عاشوراء در دههٔ اول محرم با همکاری مشترک هفت مؤسسه فعال شیعیان هلند و با شعار «حبّ الحسين يجمعنا ولا يفرقنا» مراسم سوگواری حضرت سیدالشهداء(ع) در دههٔ اول محرم ۱۴۴۶ با شکوه کم‌نظیر برگزار شد و به پایان رسید. هفت مرکز مشارکت‌کننده در برنامه‌های امسال عبارت بودند از: - مجمع اهل‌بيت هلند؛ - هيئت عشاق الحسين (عليه السلام)؛ - مركز فرهنگى اهل‌بيت (عليهم السلام)؛ - نمایندگی بنیاد بين المللى عاشوراء در هلند؛ - مؤسسة صراط مديا؛ - مؤسسة ثامِن فُر آیت؛ - مؤسسة بقيع هلند. جا دارد از خادمان، فراشان و دست‌اندرکاران این مراسم کمال تقدیر و سپاس را داشته باشیم. اجرهم عندالله 🤲 ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛ با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب 5⃣ منزل پنجم - کتاب پنجم - قطعهٔ پنجم چرا امام در حجاز باقی نماند تا آنجا را جایگاهی برای شروع انقلاب خود قرار دهد؟ شاید علّت رد کردن آن از سوی حضرت، به موارد زیر برگردد: ۱. محیط حجاز با اندک بودن منابع اقتصادی روبرو بود؛ زیرا معاویه، فقر و بینوایی را در آن گسترش داده بود و انقلاب به پشتیبانی مالی زیادی نیازمند بود. ۲. اکثریت غالب مردم آن از مسائل سیاسی دوری گزیده بودند، در حالی که عراق، مشعل آگاهی سیاسی در سرزمینهای عربی بود. ۳. حجاز، برای مرکزیت انقلاب، مناسب نبود؛ زیرا پیوسته در معرض حمله نیروهای اموی قرار داشت. ۴. حجاز، دارای پادگان نظامی نبود تا امام به آن پناه ببرد تا دفاع و حمایت از او را بر عهده گیرد. ۵. اکثریت غالب مردم حجاز نسبت به اهل بیت علیهم السّلام کینه توز و نسبت به بنی امیه متمایل بودند. «ابو جعفر اسکافی» می‌گوید: «اما اهل مکه، همگی با علی دشمنی داشتند و همه قریش با وی مخالف و اکثریت مردم با بنی امیه بودند». امام علی بن الحسین (علیه السّلام) می‌فرماید: «در مکه و مدینه بیست نفر هم دوستدار ما نیستند».😭 زندگانی حضرت امام حسین (علیه السلام)، ج ۳، ص ۲۰ 📚 مشخصات کتاب ✓ نام: ‏‏زندگانى حضرت امام حسين (علیه السلام) ✓ موضوع: بررسي و تحليل زندگی و قیام سیدالشهداء(ع) ✓ نویسنده: علامه باقرشريف قرشی(ره) ✓ مترجم: سید حسين محفوظی ✓ تعداد مجلدات: ۳ جلد ✓ ناشر: قم - بنياد معارف اسلامی - ۱۳۸۰ ✓ شابک: 964-6289-78-9(دوره) ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛ با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب 6⃣ منزل ششم - کتاب ششم - قطعهٔ ششم [آیا همهٔ اهل کوفه از امام حسین(ع) دعوت کرده بودند؟] با توجه به ترکیب جمعیتی کوفه و ساختار گروه‌های سیاسی و مذهبی آن، نمی‌توان از اجماع ایشان بر مسئله دعوت از امام حسین(ع) سخن به میان آورد؛ زیرا بنیان‌های تفکری اندیشه‌های "علوی"، "عثمانی"، اعتزال" و "خارجی‌گری" در کوفه در چالش با یکدیگر شکل گرفته بودند... اندیشه‌هایی که طرفداران خود را به نزاع و تقابل در کوفه سوق می‌دادند... یکی از طرفداری از اهل‌بیت(ع) سخن می‌گفت و دیگری اطاعت از امویان را در سرلوحه برنامه‌های خود داشت؛ خوارج با هر دوی این گروه‌ها در تعارض بودند؛ و اهل اعتزال نیز کناره‌گیری از نزاع‌های درون دینی را در آموزه‌های خویش مطرح می‌ساختند. در این شرایط، آیا می‌توان از هم رأیی ایشان در سپردن حکومت به امام حسین(ع) سخن گفت؟ خاصه آنکه در کوفه گروه‌هایی به ضدیت با تشیع شهره بوده‌اند. تبیین جایگاه کوفیان در فرآیند نهضت امام حسین (ع)، ص ۳۱۷ 📚 مشخصات کتاب ✓ نام: ‏‏تبیین جایگاه کوفیان در فرآیند نهضت امام حسین(ع) ✓ موضوع: بررسی ترکیب جمعیتی کوفه و نقش آنها در دعوت از سیدالشهداء(ع) و تنها گذاشتن حضرت ✓ نویسنده: حسين قاضی‌خانی ✓ تعداد مجلدات: ۱ جلد ✓ ناشر: قم - پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - ۱۳۹۸ ✓ شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۹۵۵۱۷۴ ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref