🍁
از حضرت علی روایت است که
قرائت ده سوره مانعی برای ده حالت است :
1 - قرائت سوره حمد ← مانع از خشم و غضب خداوند،
2 - قرائت سوره یس ← مانع عطش روز محشر،
3 - قرائت سوره دخان ← مانع از هول روز قیامت،
4 - قرائت سوره واقعه ← مانع از فقر و پریشانی،
5 - قرائت سوره ملک ← مانع عذاب،
6 - قرائت سوره کوثر ← مانع از خصومت و تسلط دشمنان،
7 - قرائت سوره کافرون ← مانع از کفر در حال مرگ،
8 - قرائت سوره اخلاص ← مانع نفاق است،
9 - قرائت سوره فلق ← مانع از حسد حاسدین،
10 - قرائت سوره ناس ← مانع قروض و وسوسه شیطان می باشد.
@imamkazem
🌻🌻راهکار های زندگی موفق در جزء بیست و چهارم قرآن کریم
#نشر_حداکثری_لطفا
#به_کانال_مکتب_الرضا_بپیوندید
@imamkazem
👇مرحلهی سوم👇
🌹رزمایش کمک مومنانه
🌹به 30خانواده نیازمند👨👩👧👧👨👩👧👧👨👩👧👧
🌹که براباراول دریافت میکنند👨👦
🌹بازهم منتظر کمک های مومنانه ی شماهستیم.🙏🙏🙏🙏
تلفن تماس
09158634362
مسجد امام کاظم علیه السلام شهرک مهرشهر بیرجند
@ImamKazem
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
#تفسیر_نماز
🔅عبادت، داروخانه شبانه روزی🔅
🔹 هر کس در هر لحظه و در هر شرایطی بدون هیچ وقت قبلی و واسطه ای میتواند با خدا ارتباط برقرار کند.
🔹هر چند اوقاتی مخصوص از قبیل هنگام سحر، غروب جمعه، پس از خطبههای نماز جمعه، هنگام نزول باران و یا شب قدر، دعا و عبادت حال دیگری دارد، اما دعا و نیایش اختصاصی به این اوقات ندارد.
🔹عبادت در هر حال داروی غفلت و نسیان و عصیان است. «أَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکرِی» [۱] مایه آرامش و اطمینان خاطر و زدونِ اضطرابها و دل نگرانی هاست. «اَلا بِذکرِاللّهِ تَطمَئنُّ القُلُوب» [۲]
----------
[۱]: ۱۹) سوره طه، آیه ۱۴.
[۲]: ۲۰) سوره رعد، آیه ۲۸.
@ImamKazem
📝 #حدیث_روز
رسول اكرم صلى الله عليه و آله
الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ فَالْمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ عَلَى أَهْلِ بَيْتِ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهِ وَ هِيَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُم
مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سئوال مى شود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وى سئوال مى شود.
مجموعه ورام ج1 ، ص6
@ImamKazem
✨﷽✨
#افشای_راز_پادشاه
✍پادشاهی با وزیر و سرداران و نزدیکانش به شکار می رفت. همین که آن ها به میان دشت رسیدند پادشاه به یکی از همراهانش به نام جاهد گفت:جاهد حاضری با من مسابقه اسب سواری بدهی؟ جاهد پذیرفت و لحظه ای بعد اسب هایشان را چهار نعل به جلو تاختند تا از همراهانشان دور شدند. در این هنگام پادشاه به جاهد گفت: هدف من اسب سواری نبود ، می خواستم رازی را با تو در میان بگذارم، فقط یادت باشد که نباید این راز را با کسی در میان بگذاری .
جاهد گفت: به من اطمینان داشته باش ای پادشاه. پادشاه گفت: من حس می کنم برادرم می خواهد مرا نابود کند و به جای من بنشیند. از تو می خواهم شبانه روز مواظب او باشی و کوچکترین حرکتش را به من خبر بدهی. جاهد گفت: اطاعت می کنم سرور من. دو سه ماه گذشت و سر انجام یک روز جاهد همه چیز را برای برادر پادشاه گفت و از او خواست مواظب خودش باشد. برادر پادشاه از جاهد تشکر کرد و پس از مدتی پادشاه مرد و برادرش به جای او نشست. جاهد بسیار خوشحال شد و یقین کرد که پادشاه جدید مقام مهمی به او می دهد. اما پادشاه جدید در همان نخستین روز حکومت، جاهد را خواست و دستور کشتن او را داد.
جاهد وحشت زده گفت: ای پادشاه من که گناهی ندارم، من به تو خدمت بزرگی کردم و راز مهمی را برایت گفتم. پادشاه جدید گفت: تو گناه بزرگی کرده ای و آن فاش کردن راز برادرم است، من به کسی که یک راز را فاش کند، نمی توانم اطمینان کنم و یقین دارم تو روزی رازهای مرا هم فاش می کنی.
@ImamKazem