eitaa logo
«پیروان امامین انقلاب»
301 دنبال‌کننده
126 عکس
27 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ وحدت نامضبط بزرگ ترین خطر علیه مبانی فکری انقلاب اسلامی 1️⃣ هر چند انقلاب اسلامی، انقلاب شیعی صرف نیست و در لایه های بالاتر _ به جهت اشتراکات موجود_ برای ادیان و فرق ابراهیمی، نیز برنامه دارد، ولی مسلم است که تفکر شیعی برخواسته از غدیر، در قالب ولایت مطلقه فقیه، ستون، محور و مغز پیش برنده آن است. 2️⃣ معتقدین به ولایت بلافصل سیاسی امیرالمومنین (علیه السلام) در جمهوری اسلامی، بار اصلی انقلاب اسلامی را به دوش کشیدند. غیرت دینی برخواسته از عقاید مکتب حقه امامیه، باعث شد که صدها هزار نفر از جوانان با هدف دفاع از حرم اهل بیت (علیهم السلام) در جنگ ناتوی عبری_تکفیری_آمریکایی علیه ایران جان خود را فدا کنند. 3️⃣ فریاد حسین حسین بود که باعث قوام جبهه ها در هشت سال دفاع مقدس بود! بی شک موتور محرکه شهدای انقلاب، کینه و نفرت از دشمنان صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بود به انگیزه انتقام از سیلی که مادر خورد، جانفدای انقلاب می شدند! مظلومیت این خاندان آتش غیرت دینی را شعله ور می کرد و بسیجی ها را در کف میدان مجاهدت و ایثار جان حاضر می نمود. 4️⃣ بسیار روشن است که جهاد تبیین، بازگویی حقایق تاریخی، تبیین انحرافات اسلام برخواسته از سقیفه _ به عنوان یکی از نمایندگان اسلام آمریکایی در زمان ما_، شرح مظلومیت های خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله) عامل اصلی به وجود آمدن این شور و غیرت دینی است. 5️⃣ بزرگ ترین خطر وحدت نامنضبط، طرح ممنوعیت بیان مظلومیت های اهل بیت (علیهم السلام)، ممنوعیت بیان ظلم های وارد شده به صدیقه طاهره (علیها السلام) از سوی خلفا، ممنوعیت «تبیین انحرافات جریان اسلام سقفی با هدف تبیین حقایق مرتبط با اهل بیت (علیهم السلام)» است. روشن است این امر باعث از بین رفتن مرزهای اعتقادی شیعه و عدم شناخت صحیح از ماهیت امامت اهل بیت (علیهم السلام) خواهد شد این امر منجر به استحاله فکری و از بین رفتن غیرت دینی در مهم ترین و محوری ترین لایه نظام اسلامی خواهد شد. 6️⃣ وقتی تفکرات جریان های وحدت نامنضبط مثل اخوت، امت واحده و ... با نمایندگی افرادی مثل کمیلی، مسائلی و ... میدان دار هستند روشن است که روزنه های تفکراتی که می گویند: 🔻ابوبکر، عمر، عثمان غیر از مشکل حکومت، هیچ مشکلی با اهل بیت نداشتند. زندگی مسالمت آمیز داشتند و به یکدیگر محبت می کردند! 🔻متحجر نباشید! در تاریخ نمانید! اختلاف حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ابوبکر امری تاریخی است. معضل تاریخی هزار و چهارصد قبل را به الان مربوط نکنید! 🔻هر مسلمانی _ اعم از شیعه و سنی_ می تواند از هر فقیهی تقلید کند و عمل او مجزی است. اگر کسی در حوزه دینی از ابوحنیفه تقلید کند مجزی است از جعفر بن محمد (علیه السلام) هم تقلید کند مجزی است و تفاوتی میان این دو نیست. تعدد اجتهاد و تصویب و حق بودن آنها امری صحیح است! 🔻و ... را شاهد باشیم! ✅ دقت کنید! این تفکرات و صدها مورد دیگر، به صورت خزنده در لایه های فکری جوانان هیأتی نفوذ می کند و مانند مخدری افسون گر، غیرت دینی آنها را بر باد می دهد. اگر علمای مذهب با این خطای مهلک مقابله نکنند بی شک شاهد بزرگ ترین ضربات به اسلام، تشیع و انقلاب اسلامی خواهیم بود! عقل حکم می کند در موضوع نفوذ و استحاله فکری جوانان شیعه به شدت احتیاط کنیم. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
تکمله یکی از دوستان نسبت به پست اخیر 👇👇
✍ تربیت بدون بغض انگیزه کافی برای حرکت نمی دهد. میگه بَده ولی جوری نیست که برای از بین بردنش فداکاری و ایثار کنه و به آب و آتش بزنه لذا بغض نسبت به کفر و نفاق در تربیت دینی خیلی هم مهمه. اما نکته مهمش اینه که حرکت در مسیر اسلام نیازمند بغض کنترل شده است نه افسار گسیخته. برای جبهه گیری مقابل کفر و ضربه زدن بهش گاهی باید با منافق عنتری مثل بن سلمان هم راه بیایی هنر این نیست که موتور حرکت را خاموش کنیم، هنر اینه که بدونیم کجا ترمز بغض را بکشیم، والا ماشین حرکت نمیکنه
⏹ تبیین دیدگاه سست و غلط و توطئه آمیز برخی کنشگران فضای مجازی در تبیین مفهوم و مراد از وحدت 1️⃣ در روزهای اخير در برنامه چاووش در شبکه چهار صدا و سیمای جمهوری اسلامی، دو نفر از کنشگران وحدت در عرصه فضای مجازی، از کمرنگ شدن و از بین رفتن عنصر مذهب سخن به ميان آوردند! (کلیپ این ادعا به متن فوق پیوست می شود) 2️⃣ این در حالی است که امام خامنه ای در دیدار اقشار مختلف مردم و مسئولان و جمعی از شیعیان استان سرحدّ پاکستان‌ به مناسبت هفته وحدت فرموده است: 🔹« البتّه بعضى وقتى این حرفها را میزنند، در بیان مطلب اشتباه میکنند؛ [براى] آنها هم شاید خیلى ساده نباشد. وقتى میخواهند وحدت اسلامى را بیان کنند میگویند در صدر اسلام نه شیعه بود نه سنّى، پس شیعه و سنّى غلط است! نه، این حرف حرف سستى است، حرف درستى نیست. بحث سرِ این نیست که در صدر اسلام آیا شیعه و سنّى وجود داشت یا نه. خب، بالاخره بعد از پیغمبر، آراء مسلمین متفاوت شد: یک عدّه‌اى در مسئله‌ی امامت نظرى داشتند، عدّه‌اى نظر دیگرى داشتند؛ بعضى منبع حکم را و احکام الهى را چیزى دانستند، بعضى [هم] منبع را چیز دیگرى دانستند. بنابراین از همان اوّل، اختلافاتى بین مسلمانها در اصول و فروع به وجود آمد. اینکه ما بگوییم در صدر اسلام نه شیعه بود نه سنّى، حرف غلطى است. درحقیقت امروز این حرف به معناى نفى کردن و از بین بردن معارف و فقه و محصول فرهنگى همه‌ی فِرَق مسلمین است. روى هرچه دست بگذارند، میگویند این شیعه است یا سنّى است و در صدر اسلام نبوده، پس این غلط است! این خودش یک حرفى شبیه است. در ایران هم اوایل انقلاب، بعضی‌ها بودند ‌-آدمهاى یا کج‌سلیقه یا واقعاً سوءنیّت‌دار- که از این حرفها میزدند؛ حالا هم در دنیا بعضى آدمهایى که اصلاً از اسلام چیزى سرشان نمیشود، از این حرفها میزنند. نه، ما این را نمیگوییم.ما میگوییم بالاخره این دو جریان عمده یعنى تسنّن و تشیّع [وجود دارد]؛ جریان عمل به فقه اسلام از طریق اهل‌بیت که جریان شیعه است، و جریان عمل به شریعت اسلام از غیر طریق اهل‌بیت که این طریقه‌ی برادران اهل سنّت است. البتّه آنها هم اهل‌بیت را قبول دارند؛ منتها مثل ما، منتهاى سلسله را اهل‌بیت نمیدانند؛ [بلکه] آنها را به‌عنوان راوی‌اى که ممکن است چیزى را از پیغمبر نقل بکند ملاک قرار میدهند. ما نه، ما هرچه را که اهل‌بیت رسول اکرم فرمودند، آن را حکم خدا میدانیم و مثل بیان پیغمبر میدانیم؛ ما آنها را معصوم میدانیم. هر کسى مبنائى دارد. ما میگوییم این دو جریان که از اوایل اسلام ‌-بعد از رحلت پیغمبر- بودند و تا حالا هم هستند، هر کدام زندگى خودشان را بکنند، با هم دشمنى نکنند. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2201 ✅ در منظومه فکری مقام معظم رهبری، وحدتی که برآيند آن «حذف و کم رنگ کردن ویژگی های مذاهب اسلامی»، درست نيست! در انديشه علمدار وحدت، افراد خيرخواهی كه اين‌گونه وحدت را تقرير می‌نمایند حداقل به صورت ناخواسته در ورطه كج سليقگی خواهند افتاد. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
✧❁﷽❁✧ ✍️لزوم تبلیغ حقانیت شیعه از سوی علمای دین و مبلغان برجسته در دیدگاه امام خامنه ای « این را، هم جوانان ما - جوانان فرزانه‌ی ما، دانشجویان ما، طلاب فاضل ما - هم مجموعه‌هائی که متصدی آموزشند، متصدی تبلیغند، متصدی پرورش افکار و اذهان هستند، باید توجه کنند. نشان دادن آن حقیقتی که در اختیار و پیروان اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) هست به مخاطب، مساوق با قبول مخاطب و همراه با تصدیق و پذیرش مخاطب است. حقیقت را باید نشان داد. باید سعی کنیم پیرایه‌ها، خرافه‌ها، ادعاهای دروغین، کج‌فهمیها، بدفهمیها دخالت نکند. البته نقش علمای دین، مبلغان برجسته، روشنفکران در این زمینه نقش برجسته‌ای است. و ملت ما با عمل به تعالیم اهل‌بیت (ع) و عمل به قرآن، چه در دوران انقلاب، چه در دوران دفاع مقدس، چه در حوادث گوناگونی که برای کشور ما پیش آمده است، حقانیت این تعالیم را نشان داد. بسیاری از مردم دنیا در دوران دفاع مقدس با حقانیت آشنا شدند و به آن گرایش پیدا کردند و آن را قبول کردند و پذیرفتند؛ همچنانی که خیلی از ناظران جهانی در دوران دفاع مقدس، در دوران انقلاب، با حقائقی که در عمل امام بزرگوار ما و حواریون او - که همین جوانهای مبارز و مجاهد و مجاهدان راه حق بودند - دیده شد، به حقانیت اسلام اعتقاد پیدا کردند. ... نشان دادن حقیقتِ صحیحِ دین و نشان دادن آن بخصوص در عمل، چنین خاصیت معجزآسائی دارد» https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3644 «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
﷽ ✍️ تبیین التقاط و انحراف در تبیین عناصر کلیدی وحدت از سوی برخی کنشگران وحدت 1️⃣ یکی از مهم ترین انحرافات جریان های وحدت نامنضبط، خطر التقاط در اندیشه های بنیادین است. مشاهده شده است که برخی از کنشگران وحدت، در تفسیر و تبیین نظرات امامین انقلاب و توضیح مراد از «امت ابراهیم» و ویژگی های تمدن اسلامی، سخن از پائین آمدن نقش و اثرگذاری عنصر مذهب شیعه نموده اند. 2️⃣ این در حالی است که با تضعیف جایگاه اندیشه های شیعه، هیچ مفهوم صحیحی از «امت ابراهیم» یا تمدن نوین اسلامی نمی توان مطرح کرد و به تبع آن، شائبه تاثیرپذیری از اندیشه های التقاطی پیش می آید. 3️⃣ چرا که یکی از مهم ترین شیوه های شیاطین برای انحراف بشر از صراط مستقیم «همه حق پنداری» است. این روش در زمان ما با بیان های متعددی از سوی فرق انحرافی و افکار التقاطی مطرح شده است برای مثال: 🔸یکی از اصول دوازده گانه فرقه استعماری و ضاله بهائیت، وحدت ادیان است. در اندیشه این فرقه انحرافی، وحدت عالم انسانی، راهی برای برون رفت از تضاد ها و جنگ ها و اختلافات بشری است. 🔸پلورالیسم، کثرت‌انگاری یا کثرت‌باوری، یکی از مهم ترین مبانی لیبرالیزم غربی است. یک پلورالیست، حقانیت همه ادیان را مى پذیرد و اینگونه نیست که نجات و رستگاری را فقط در انحصار دین و یا مذهب خاصی بداند. 🔸با چنین خوانشی؛«دین ابراهیم» پروژه شیطان بزرگ آمریکا، با هدف عادی سازی روابط کشور های اسلامی با اسرائیل با سوء استفاده از اشتراک یهود، مسیحیت و اسلام در مورد شخصیت حضرت ابراهیم علیه السلام است. سازندگان این دین جدید مدعی هستند این پروژه حلال مشکلات میان این سه دین بزرگ است. 🔸اتحاد و اتفاق طریقت ها، برآیند اندیشه مدارا و تساهل و تسامح فرق انحرافی صوفی است. هدف این تفکر، زندگی در کمال صلح و آرامش، با وجود عقاید متعدد و متضاد در کنار یکدیگر است. آنها می گویند: در آرمان شهر جهانی «طرق الی الله بعدد نفوس الخلایق» است. ✅ از کنشگران بی انضباط وحدت می خواهیم که بگویند: مفهوم «امت ابراهیم» و تمدن نوین اسلامی _ با حذف عقاید حقه شیعه و یا کمرنگ کردن آن_ چه تفاوتی با اندیشه های انحرافی فوق دارد؟ «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
✍ یادداشت حجت الاسلام دکتر یوسفعلی تبار در موضوع انحراف برخی کنش‌گران وحدت در تبیین مراد از «امت ابراهیم» 👇👇👇
سلام علیکم اينطور تلقي از وحدت يعني ذبح تمدن نوين اسلامي و ذبح ظرفيت كنشگري تمدن ايماني در مقابل كفر: توضيح : 1. ما بايد توجه به سير تقابل تاريخ ايمان و كفر داشته باشيم. در اين سير يك توسعه اي را در جبهه ايمان مي بينيم كه از مرحله تحقق امت ايماني (در زمان حضرت موسي ع ) به مرتبه تشكيل حكومت ايماني (در زمان رسول اكرم )رسيد. بعد از صلح حديبيه با آغاز دعوت حضرت رسول از تمدنهاي پيراموني ما شاهد تلاش براي تحقق تمدن اسلامي هستيم. ركن اساسي تحقق تمدن توحيدي كه بار تمدن توحيدي بر روي دوش او هست مساله امامت است. خطاب «اليوم يئس الذين كفروا» اشاره به اين حقيقت دارد. با توجه به اين نكته، طرح شعار بازگشت به امت ابراهيم بدون توجه به طرح خداوند متعال، يعني عقب گرد و اين عقب گرد اساسا با توجه به رشد در جبهه ايمان بي معناست. 2. هر جبهه اي به راهبر نياز دارد. راهبر حقيقي جهان اسلام را هم نه صرف كلام بلكه مياندار وسط صحنه مشخص ميكند و فعلا مياندار جهان اسلام در تقابل با كفر، انقلاب اسلامي برآمده از تشيع اثني عشري است. 3. ميانداري با سر و صدا حاصل نميشود. ميانداري و راهبري تقابل، بواسطه انديشه هاي راهبرانه اي كه نحوه كنشگري متفاوت را تبيين مي كند صورت مي پذيرد. سالهاي سال جهان اسلام تحت استضعاف زورگويان و ستمگران خارجي و داخلي بود اما انقلاب اسلامي رهاورد مقاومت را مبتني بر استراتژي پيروزي خون بر شمشير به ملت هاي مقاوم منطقه هديه داد. امروز نفس انقلاب اسلامي و بسط انديشه هاي آن در مرزهاي فراتر از جمهوري اسلامي همان طليعه هاي صبح تمدن نوين اسلامي است. همان چشمه جوشاني كه ريشه اش در معارف شيعي است. امروز مردم غزه اگرچه شيعه نيستند اما منطق فكر شيعي را پذيرفته اند و بزودي شاهد پيروزي چشمگير اين منطق در طي روزهاي آتي خواهيم بود. 4. تاكيد بيش از حد بر عناصر مشترك و بي توجهي به تلاش ها و دستاوردهاي فكري و تاريخي اهلبيت، به يقين منجر به خشكيدن چشمه جوشان انقلاب اسلامي _(كه ريشه در مكتب اهلبيت دارد)_ خواهد شد. 5. طرح شعار امت ابراهيم در منطق قراني يك عام فوقاني نيست بلكه اين شعار را بايد در تناسب با ساير اجزاي طرح اسلام و از جمله عنصر امامت ديد. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
🛑 آیت الله حسینی قزوینی در همایش مرزبان تشیع🔻 1⃣ برخی به جای تقریب مذاهب، تبدیل یا تخریب مذهب را طرح میکنند 2⃣ آیت الله وحید خراسانی فرمودند با مطالعه سخنان آقای واعظ زاده خراسانی قلبم به درد آمد! 3⃣ آیت الله شبیری زنجانی گفتند: به آیت الله بروجردی افترا زدند 👈 استاد حسینی قزوینی؛ ۱۴۰۲/۷/۲۹🔻 🔹آیت الله العظمی بروجردی «تقریب» را برای اعتلای تشیع میخواستند نه اینکه از تقریب به عنوان حذف عقاید شیعه و نادیده گرفتن مبانی فکری اهل بیت (ع) استفاده شود. 🔹بعضی از شاگردان آیت الله بروجردی، اجتهاد در برابر نص کردند و به جای "تقریب"، "تبدیل" را مطرح کردند که مصداقش، عزیزمون جناب آقای واعظ زاده خراسانی (غفر الله لنا و له) است. ایشان قبلا در مجله هفت اسمان مصاحبه‌ای داشت. آیت الله العظمی سبحانی و آیت الله سند جواب [او را] دادند. بعد ایشان در فصلنامه [پژوهشهای] نهج البلاغه ش ۴و۵، تابستان و پاییز ۸۱، یک‌مسئله‌ای را مطرح کرد که از آیت الله وحید خراسانی نقل کردند که فرمود من با مطالعه این، قلبم به درد آمد. آقای واعظ زاده، دو مسئله شاخص برای تقریب ذکر کرد: ۱. برای تقریب، باید از منصوص الخلافه [بودن حضرت علی علیه‌السلام و ] اهل بیت (ع) دست برداریم، چون با تکیه بر منصوص الخلافه، اهل بیت (ع) از ما رنجیده خاطر می‌شوند که شما با این کار عقاید ما را مورد هجمه قرار می‌دهید! ۲. نکته عجیب دیگر آنکه باید به فکر مشروعیت خلافت شیخین باشیم! 🔹بعد آیت الله سبحانی و آیت الله دین‌پرور و آیت الله خزعلی از بنده خواستند که به این سخنان پاسخ دهم و ما در همان فصلنامه ش۶، س۳، بهار و تابستان۱۳۸۳ جواب دادیم. مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی شاید سه بار به من فرمود من جواب شما را چندبار مطالعه کردم و لذت بردم و شما را دعا کردم و بهتر از این نمی‌شود جواب نوشت. البته همین جواب باعث شد که بعضی آقایان تقریبی [افراطی] در حوزه علیه ما قیامتی برپا کردند که تا هنوز هم ادامه دارد. ولی برای ما مهم نیست من بارها گفتم که انسان باید برای اهل بیت (ع)، تاوان بدهد: ای که از کوچه معشوقه ما می‌گذری / بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش. 🔹بعد این بزرگوار (آقای واعظ زاده) در مجله حوزه متعلق به دفتر تبلیغات، س ۱۳۸۶، ش ۱۴۱، مطالبی مطرح کرد که دور از انتظار همه بود یک تجلیلی از بنی‌امیه و تلاش‌های آنها برای تمدن سازی و غیره کرد [و گفت اگر رفتار بنی‌امیه اسلام نیست، پس اسلام چیست؟!]. حضرت آیت الله حسینی بوشهری -مدیر وقت حوزه های علمیه- شب به من زنگ زدند. خلاصه حرفش یک امر ولائی و حکومتی بود که شما باید جواب دهید. من هم ۳مقاله در افق حوزه (ش۱۸۸ و ۱۸۹ و ۲۰۰) نوشتم 🔹لذا منظومه و مبانی فکری ایت الله بروجردی در تقریب غیر از چیزی است که برخی شاگردان آقای واعظ زاده خراسانی دارند. آیت الله بروجردی به استاد دوانی فرمود: معمولا وقتی اقلیتی بخواهد به سمت اکثریت برود، [در آن هضم می‌شود و] چنانچه ذوق زده شود، طرف مقابل فکر می‌کند که خبری شده است. 🔹آیت الله حسینی قزوینی در بخش دیگری افزودند: در آن زمانی که بعضی آقایان به جای تقریب، تخریب را مطرح کرده بودند، در یکی از صحبت‌های عزیزمون آقای واعظ زاده خراسانی، در مصاحبه‌ای که با مجله هفت آسمان داشت، برای دانشگاه ادیان. آنجا گفت نظر آیت الله بروجردی این بود که ما حدیث ثقلین را مطرح کنیم و از طرح احادیث دیگر مربوط به ولایت (مثل حدیث غدیر، حدیث منزلت و...) خودداری کنیم من از آیت الله شبیری زنجانی که با آیت‌الله بروجردی ارتباط داشت و از دوستان نزدیک شیخ محمدتقی قمی [نماینده آیت الله بروجردی درامر تقریب] بود، از محضرشون سوال کردم، ایشان قاطعانه فرمودند: این افتراء به آیت الله العظمی بروجردی است. ایشان به هیچ وجه معتقد نبود که حدیث ثقلین را در برابر اهل سنت مطرح کنیم، ولی احادیث امامت را بیان نکنیم، بلکه نظر ایشان این بود با طرح حدیث ثقلین و مرجعیت علمی اهل بیت (ع) می توانیم نظر مساعد اهل سنت را نسبت به اهل بیت (ع) در حوزه مرجعیت علمی جلب کنیم و پس از آن خودشان دیگر احادیث را به صورت خودکار درک خواهند کرد. 🔹اخیرا یکی از تقریبی‌های [افراطی] نوشته: ما باید تلاش کنیم جوانان شیعه و اهل سنت آزاد باشند در عمل به فقه ابوحنیفه یا فقه جعفر بن محمد [ع]! من نمی‌دانم این آقایان اینها را از کجا در می‌آورند؟! آیا مدرکی از قرآن و سنت و از مراجع دارند یا باید بگوییم: ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم اگر به نام تقریب اینگونه چوب حراج به مذهب شیعه بزنیم، یقیناً آیندگان ما را نفرین خواهند کرد 🔹اقدامات تقریبی آیت‌الله بروجردی سبب شد تا شیخ شلتوت فتوا داد که می‌شود از یکی از مذاهب اسلامی یعنی حنفی، حنبلی و مالکی و... به مذهب شیعه منتقل شد و این در حقیقت ره‌آورد سنگین و بزرگی برای شیعه بود که این مرد بزرگ به دست آورد
حسینی قزوینی.mp3
24.42M
┈┅ ❁❁ ┅┈ 🎙 سخنرانی شنیدنی آیت الله حسینی قزوینی در همایش "مرزبان تشیّع" 💥موضوع: بازکاوی مواضع آیت الله العظمی بروجردی (ره) درباره تقریب مذاهب و بهائیت 🔰 برگزارکنندگان برنامه: 🔹پژوهشکده تاریخ معاصر 🔹موسسه امام خمینی (ره) 🔹مدرسه عالی فقه و اصول امام حسین (ع) تحت اشراف آیت الله العظمی مکارم شیرازی ▫️ سالن اندیشه مؤسسه امام خمینی(ره) | ۲۹ مهر ۱۴۰۲ ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ 🌐 eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯
چند خط به بهانه‌ی نشر تهمت شیعه‌ستیزی به مجاهدان فلسطینی ☀️ شکی نیست در شرایطی که جبهه حق در برابر جبهه باطل ایستاده وظیفه‌ هر مومنی تقویت جبهه حق و جلوگیری از هر چیزی است که سبب تضعیف آن شود. ☀️ همچنین شکی نیست که این معرکه، معرکه‌ی حق و باطل است و اسرائیل امروز تجسد خبیث‌ترین دشمن خدا است. 🥀 در سوی دیگر نیز مردم فلسطین هستند که اولاً مسلمان‌اند ثانیاً مظلوم‌اند و ثالثاً در حال نبرد درون جبهه‌ حق هستند. ⬅️ با توجه به این مقدمات، پرسش این‌جاست که چه چیزی مانع از آن است که شیعیان آن‌چنان که باید و شاید به همبستگی با مردم فلسطین بپردازند؟ نگارنده، این سه عامل را مهم می‌داند: 1️⃣ ضعف در فهم جبهه‌بندی حق و باطل 🔖 حتی در سپاه خود وجود مقدس امیر مؤمنان صلوات الله علیه نیز بسیار بودند کسانی که دچار فساد اعتقادی بودند؛ تا جائی که گه‌گاه نسبت به امر و نهی حضرت، صریحاً دهن‌کجی می‌کردند(شاید یکی از گویاترین مثال‌ها نهی حضرت از نماز تراویح باشد) 🔖 بدیهی است مادامی که ایشان در رکاب حضرت شمشیر می‌زنند؛ پیروزی‌شان پیروزی جبهه حق و شکست‌شان شکست جبهه‌ی حق خواهد بود. ⬅️ در نتیجه: ⏺ در چنین صحنه‌ای تقلیل معرکه به دعوای یک مشرک با یک فاسد العقیده ناشی از ندیدن درست صحنه است. ⏺ بی تفاوتی و بی طرفی در چنین معرکه‌ای برای هیچ مومنی سزاوار نیست. 🔖 اگرچه محبت فلسطینیان (مانند اکثر اهل‌سنت) به اهل بیت علیهم السلام محبتی همراه با اعتقاد به افتراض طاعت حضرات نیست اما باید به این نکته توجه داشت که این امر، پیش از هر چیز معلول فرهنگی است که در آن زاده شده، بزرگ شده و تنفس کرده‌اند و لزوما برخاسته از انکار عالمانه امامت حجج طاهرین علیهم السلام نیست. پس، از این جهت ایشان ابدا قابل مقایسه با کسانی نیستند که در حضور حضرت بودند و با این‌که حجت بر آن‌ها تمام بود باز هم به لج‌بازی ادامه می‌دادند. 🔖گرویدن بسیار از فلسطینیان به تشیع پس از انقلاب اسلامی و رواج یافتن توجه به سیدالشهدا علیه السلام خصوصا در سال‌های اخیر خود دلیلی بر این مدعا است. 2️⃣ نشر اکاذیب و تحلیل‌های تفرقه‌افکنانه 🔖همین‌که فتنه‌گرانی که هیچ دلی در گرو مذهب ندارند با انتشار چنین اکاذیبی همراه هستند کافی است برای پی بردن به این‌که این تفرقه به سود چه کسی و به زیان چه کسی است. 3️⃣ تضعیف تشیع به بهانه‌ی دفاع از فلسطین 🔖 قضیه فلسطین در جهان، هواداران بسیاری دارد و هر کسی از ظن خود به یاری فلسطین آمده است؛ برخی از منظر عربیت قضیه را دنبال می‌کنند؛ برخی صرفا از نگاه انسانیت؛ عده‌ای رویکردهای حقوق بین‌الملل یا حقوق بشری دارند و ... 🔖تنها چیزی که یک شیعه پایبند به مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله را به همراهی در قضیه فلسطین وامی‌دارد رسیدن به این تشخیص است که این معرکه، معرکه حق و باطل و در امتداد دفاع از دین حق یعنی مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله است. 🔖متأسفانه عده‌ای به جای تبیین این حقیقت، تریبون دفاع از فلسطین را تبدیل به فرصتی برای ترویج پلورالیسم دینی و ایجاد تردید در حقانیت مکتب کرده‌اند؛ برای نمونه: https://eitaa.com/muslimnair/1641 ❌ در این فرسته، نویسنده، با استناد نادرست به آیاتی که شأن نزول‌شان درباره اهل کتابی است که نسبت به دعوت اسلام تکبر می‌ورزیدند، ساحت بحث شیعه و سنی را از ساحت جدال میان حق و باطل به دعواهای من و توئی فروکاسته‌(گویا هیچ حقیقتی فراتر از فرقه‌گرائی در میان نباشد) و اعتقاد به حقانیت مکتب را مصداق "خودبرتربینی" و "تضمینی تصور کردن نجاتِ خود در قیامت" و "خود بیمه پنداری نزد خداوند" معرفی کرده است. همچنین منحصر دانستن حق در مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله را با تعابیری مانند "منحصر دانستن حق در خود" و "تفرق در دین به جای اقامه‌ی آن در راه گسترش منافع خود" مورد نکوهش قرار داده و آن را از "خصال و اوصاف متعفن" و از "میراث نامیمون اهل کتاب در میان مسلمانان" خوانده است. و در این میان از هیچ توهین و تهمتی نسبت به کسانی که حق را منحصر در تشیع می‌بینند فروگذار نکرده است. حاصل آن‌که نویسنده می‌خواهد به بهانه‌ی دعوت به همبستگی با فلسطین خواننده را در برابر این پرسش قرار دهد که: اصلا از کجا معلوم حق با تو (تشیع) باشد؟ ❌نمونه دیگر، این فرسته است: https://eitaa.com/komeilialireza/407 که دعوت به تبدیل حماس به یک "برند سنی" محبوب در جامعه شیعی است؛ اما اشکال آنجا آغاز می‌شود که نویسنده بر برجسته کردن وصف عنوانی "سنی" اصرار می‌ورزد و در همین راستا حتی اشاره "به اینکه حقیقت بر اینها عرضه اگر بشود چه شود" را نشان از تحجر و قرار گرفتن در جریان تشیع لندنی می‌خواند. ☀️ در جائی که تریبون دفاع از آرمان قدس و مردم مظلوم و مجاهد فلسطین در دست کسانی است که اعتقاد به حقانیت مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله را فلسطین‌ستیزی معرفی می‌کنند؛ پس زدن برخی از شیعیان دور از انتظار نیست.
✍️«میثم کشی»؛ انحراف بزرگ جریان های نامنضبط وحدت 🔸«تقیه» در اندیشه فقهی امامیه، شیوه تقابل با مفاسد پیش رو، با تحمل کمترین صدمه احتمالی است. مبنای اصلی تقیه حکم عقل و روش صحیح زیست عقلایی در جامعه است. این مبنا در تمام ادله قرآنی و روایی موجود در این کلان قاعده فقهی، قابل رهگیری است. 🔻ائمه علیهم السلام با سپر تقیه، فضای جامعه اسلامی را مدیریت می کردند. از یک سو در برخی موارد، از نقل هر نوع فضیلت، مطاعن و یا لعن برخی صحابه معروف، نهی می کردند ولی از دیگر سو، در مجالس خصوصی و یا در حضور برخی اصحاب و خصصین خود، علاوه بر نقل مقامات خود، مطاعن دشمنان خود را برمی شمردند و تولی و تبری را علامت اسلام حقیقی معرفی می کردند. 🔺علاوه بر این نکات، معصومین در بسیاری از موارد، با تربیت افسران جنگ نرم، در حوزه دفاع از کیان اسلام و مذهب، آنها را به مناظره و بالاتر «مناضله» و تبیین انحرافات دشمنان و رسوا ساختن فضائح آنها دستور می دادند. 🔹این مدیریت هوشمند باعث شد تا هشام ها و مومن الطاق ها تربیت شوند! در سیره اهل بیت علیهم السلام، بیشترین مودت، توجه صَرف آنها می شد! چرا که مصلحت حفظ اساس تشیع و اساس اسلام، اقتضای این را داشت که از این مدافعان مرزهای تشیع و اسلام حقیقی حمایت شود. 🔺این افراد در جامعه شیعی، هیچ گاه از سوی ائمه علیهم السلام تفسیق نشدند! عناصر افراطی و تند رو قلمداد نشدند! در مقابل، این جریان اختناق و تزویر بود که مومن الطاق ها را «شیطان الطاق» خطاب می کرد! زبان میثم تمارها را _ به دلیل نقل فضائل و مطاعن نواصب_ می برید! 🔸مرز خودی از غیر خودی روشن بود! معتقدین واقعی به ولایت سیاسی امیرالمومنین علیه السلام خودی بودند! دیگران یا «الناس» یا «الحمیر» یا «الناصب» و ... بودند. زیرا در بستر ولایت سیاسی عترت و محوریت حجت و امام مفترض الطاعه است که توحید صحیح و مبارزه با طاغوت حقیقتا شکل می گیرد. ♦️فهم «مدیریت هوشمند» اهل بیت علیهم السلام و تبیین برون رفت از تزاحمات، نیاز به فقاهت دارد چرا که: 👈 از یک سو جریان پلید تشیع انگلیسی، با عدم رعایت مرزهای تقیه، باعث فتنه و ریختن خون شیعیان شده است. 👈 از دیگر سو برخی از کنشگران نامنضبط وحدت به راحتی آب به آسیاب دشمن می ریزند و صدها انگ و برچسب مثل«گروهک»، «افراطی»، «تفسیقی»، «تکفیری» و ... به مرزبانان تشیع در زمان ما می زنند و به راحتی و قربة الی الله، «میثم کشی» می کنند! ✅ هر دو نگاه و جریان، فاقد فهم صحیح از مدیریت هوشمند مفاسد و مصالح است. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
✍🏻 معيار اساسى اخوّت اسلامى، ايمان و اعتصام به حبل ‏اللّه و استقامت در صراط ايمان است؛ به همين دليل است كه آيه وحدت با جملة «اطيعوا الله و رسوله» آغاز شده است؛ چرا كه براى ايجاد و حفظ وحدت بايد به «حبل ‏اللّه» كه همانا قرآن، رسول‏ خدا و ولايت امامان معصوم عليهم السلام‏ است، روى آورد. 📚شفيعى مازندرانى، محمد، درسهايي از وصيت نامه امام خميني(ره)، ص93، 1جلد، دفتر نشر معارف - ايران - قم، چاپ: 58، 1390 ه.ش. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
﷽ ⏹ برخی از کنشگران وحدت در لزوم لعن علنی بنی امیه _خصوصا معاویه _ تشکیک می کنند؛ این در حالی است که امام خمینی در مهم ترین و آخرین بیانات خود در وصیت نامه الهی سیاسی خود می فرماید: ✍🏻 «... و بدانند آنچه دستور ائمه- عليهم السلام- براى بزرگداشت اين حماسه تاريخى اسلام است و آنچه لعن و نفرين بر ستمگران آل بيت است، تمام‏ فرياد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم ‏پيشه در طول تاريخ الى الابد. و مى ‏دانيد كه لعن و نفرين و فرياد از بيداد بنى‏ اميه‏- لعنة اللَّه عليهم- با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‏اند، فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن اين فرياد ستم‏شكن است...» 📚 خمينى، روح الله ( رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران)، وصيت نامه سياسى - الهى امام خمينى (ره)، ص11، 1جلد، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره)، موسسه چاپ و نشر عروج - ايران - تهران، چاپ: 18، 1387 ه.ش. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
⏺ جهاد تبیین، تبلیغ هجومی و پاسخ به شبهات به قوی ترین شکل ممکن در سیره علمای شیعه ✍🏻حفظ دین و زدودن شبهات و دفاع از کیان مذهب شیعه یکی از مسلم ترین مصالح امت اسلامی است. امام خامنه ای در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی در سال ۱۳۷۴/۰۹/۱۳ خاطر نشان کرده است: 🔸اگر در نیشابور یا بلخ یا هرات یا طوس که اقصی نقاط دنیای اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود، چند نفر شیعه زندگی می کردند و سؤال فقهی یا کلامی داشتند، «شیخ مفید» آنان را از بغداد هدایت و راهنمایی می کرد. یعنی «شیخ مفید» از زمان خودش عقب نبود. 🔹یا در زمان «شیخ طوسی»، اگر دشمنِ مکتبِ اهل بیت می گفت : «أن لا مصنَّفَ لکم»؛ شما کتاب و تصنیف ندارید، «شیخ طوسی» خودش به تنهایی وارد میدان میشد و بزرگترین کتاب رجالی را تلخیص می کرد و اختصاصاً یک کتاب و فهرست رجالی دیگر می نوشت. یعنی بدون معطّلی، رجال «کشّی» را تلخیص کرد، رجال خود را نوشت و فهرست «شیخ» را هم نگاشت! 🔻هنوز پاسخ در خانه‌ی اشکال کننده بود که می گفت فقه ندارید؛ ناگهان یک کتاب عظیم پرفرع پر تحقیق - به حسب سطح تحقیق آن روز - مبسوط از آب در می آمد. اگر «محمدبن زکریای رازی»، چهار کلمه‌ی الحادی بر زبانش جاری می شد، فوراً «سید مرتضای رازی» در ردّ او کتاب می نوشت و نمی گذاشت حرف او بی جواب بماند. اگر فلان نویسنده‌ی معاند اهل بیت، کتابی می نوشت و حقایق و اعمال شیعه را مسخره می کرد، بلافاصله «عبدالجلیل رازی قزوینی» حقّش را کف دستش می گذاشت و کتاب «النقض» را می نوشت. بنابراین، هرکسی که در زمینه‌های فقهی و کلامی - بخصوص - چیزی به شیعه می گفت، شیعه با قدرت و قوت، به زبان علمی به او جواب میداد و سخن تلخِ رقیب و حریف و معاند را به خانه نمی‌برد. 🔺تا اواخر هم وضعیت این گونه بوده است. در هند یک نفر پیدا شد و کتاب «تحفه‌ی اثنی عشریه» را که بر ضدّ و ذّم شیعه و در قدح اهل بیت است، نوشت. «سید حامد حسین»، کتاب «عبقاتِ» به آن عظمت را در جوابش نگاشت و آن‌طور که به نظرم می رسد، شاید حدود ده ردّ بر کتاب «تحفه‌ی اثنی عشریه» نوشته شده است. 🔸من فهرستی را نگاه میکردم که متعلّق به کتب علمای هندىِ شیعه بود که البته بزرگان و اَعلام درجه‌ی یک هم در میان آنان بودند. به نظرم ده ردّ و شاید هم بیشتر علیه این کتاب نوشتند. بنابراین، حوزه های علمیه از زمان خودشان عقب نبودند. یک نفر پیدا میشد حرفی را در یک کتاب خطّی میزد و یک نسخه می نوشت و دیگری پخش می کرد و دیگری می خواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع می شدند؛ عالم شیعه هم برمی‌داشت همین کار را عیناً جواب می داد و گاهی تندتر و سریعتر و بهتر از او اقدام می کرد و عقب نمی‌ماند. 🔹تا زمان «شهید اوّل» کتب فقهی ما غالباً متضمّن آرای فقهای اهل سنّت - مثل کتب «علاّمه» و «فخرالمحقّقین» - هم بوده است؛ ولی بعد از آن زمان، کتب شیعه غالباً دیگر آرای اهل سنّت را ذکر نمیکنند. وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که در آن کتابها، رأی فقهای اهل سنّت، با اَدلّه‌ی متعدّد جواب گفته شده است. فقط کتاب «خلاف» را نگاه نکنید که «شیخ طوسی» در آن‌جا فقط به اجماع تمسّک کرده است. غالباً استدلال های محکمِ کتب «علاّمه» و دیگران و نیز کتاب خودِ«شیخ»، مبسوط است. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3962 ✅ در اندیشه مقام معظم رهبری، پاسخ عالمانه، به روز، بدون تأخیر، قاطع و هجومی به شبهات مخالفین، سیره مسلم همه علمای شیعه بوده است. به یقین این امر هیچ منافاتی با حفظ وحدت و عدم تنازع میان فرق اسلامی ندارد. روش علمای بزرگی مثل علامه شیخ مفید، شیخ طوسی، میر حامد حسین، علامه حلی، شهید اول، عبدالجلیل رازی قزوینی و ... همین بوده است. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 هم‌اکنون؛ KHAMENEI.IR ✏️ بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت علامه طباطبائی منتشر شد 👈 تشکیل پایگاه فکری تهاجمی را از علامه طباطبائی یاد بگیریم 👈 اغلب شاگردان علامه، جزو نقش‌آفرینان در انقلاب اسلامی‌اند 💻 Farsi.Khamenei.ir
👆👆 اهمیت تشکیل پایگاه فکری تهاجمی از دیدگاه امام خامنه ای
⏺ تبیین دیدگاه امام خمینی نسبت به مانعین تشکیل حکومت از سوی اهل بیت علیهم السلام ✍🏻 سخنرانى امام خمينی در جمع مقامات كشورى و لشكرى تحت عنوان موانع تشكيل حكومت اسلامى توسط ائمه علیهم السلام در صبح 18 مرداد 1363 دارای نکات برجسته ای از آخرین دیدگاه های ایشان است. ✍🏻برای نمونه از دیدگاه امام خمینی، دشمنان امیرالمومنین علیه السلام را _ که مانع تشکیل حکومت از سوی ایشان شدند _ منافق و از کفار بدتر معرفی می کند: 🔻 «...در زمان ساير ائمه- عليهم السلام- هم، حتى زمان حضرت امير كه مواجه بود با آن جنگ هاى داخلى و آن منافق هايى كه از كفار بدتر هستند و نگذاشتند حكومت شكل بگيرد به طورى كه دلخواه باشد. اگر گذاشته بودند، مهلت داده بودند، و لو در يك دوره كوتاهى حكومت تحقق پيدا كرده بود، آن الگويى كه آنها به عالم نشان مى‏دادند، براى بشر تا آخر يك درس بزرگى بود...» 📚صحيفه امام ؛ ج‏19 ؛ ص6 ✅ متاسفانه شاهد هستیم برخی جریان های وحدت نامنضبط در صدد ترسیم چهره ای عادل و اسلامی از این منافقین هستند. بسیار روشن است که دیدگاه این افراد هیچ شباهتی به مبانی فکری امام خمینی ندارد. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
✍🏻 مولف این کتاب والی هرات در افغانستان است. اخیرا میان پژوهشگران فرق اسلامی مباحثی از دیدگاه های تکفیری نویسنده کتاب درباره دیگر مسلمین خصوصا شیعه مباحثی مطرح شده است. عده ای ریشه کشتارهای شیعه و ترورهای علمای امامیه بعد از روی کار آمدن طالبان را در افکار غلط و انحرافی والی هرات جستجو می کنند. در ادامه تحلیل یکی از پژوهشگران را درباره این کتاب خدمت شما ارسال می کنیم: 👇👇
هدایت شده از محمد یونس عارفی
نگاهی به کتاب مولوی نوراحمد اسلام جار، والی طالبان در هرات و نقش آن در ترور هزاره‌ها/شیعیان افغانستان پس از افزایش حمله‌های تروریستی در شهر هرات، به‌ویژه شهادت پنج‌تن از عالمان مردم هزاره در دو هفته‌‌ای اخیر، علما و متنفذان این مردم نزد مولوی نوراحمد اسلام جار، والی طالبان، رفته و از او خواهان تامین امنیت و پی‌گیری این رویدادهای تروریستی شده‌اند. والی هرات این ترورها را کار دشمنان مردم افغانستان به‌منظور نفاق‌افکنی میان مردم این شهر خوانده است. این‌که دشمنان نفاق‌افکن کی‌ها هستند، شاید نتوان با قاطعیت سخن گفت؛ اما این‌که این تروریست‌ها در سایۀ حاکمیت کدام جریان و با کدام پشتوانۀ فکری و اعتقادی، این چنین بی‌پروا و بدون پی‌گیری به این کشتارها اقدام می‌کنند، نزد مردم افغانستان روشن است. مدت‌ها است که اندیشه‌ و ادبیات تکفیری مولوی‌ منان نیازی، مولوی انصاری، مولوی اسلام جار و مانند این‌ها، هرات را با آن‌ پیشینۀ درخشان از فرهنگ و هنر و مدنیت به سرزمین تکفیر و ترور و خشونت تبدیل کرده است. سال‌ها است که در هرات، ادبیات تکفیری جایگزین عرفان جامی و ادبیات عاشقانه و عارفانه خواجه عبدالله انصاری شده است. این ادبیات، همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام و پیروان مذاهب مختلف در هرات را نشانه رفته و هزاره‌ها را به‌مثابۀ مردم بیگانه هر از گاهی به مسلخ می‌برند. مولوی نوراحمد اسلام جار، استاد دارالحدیث هرات و والی کنونی طالبان در این شهر، کتابی دارد به نام «مُعتَمَدُ ماتُریدُ مِن مُعتَقَدِ ماتُرِید». موضوع کتاب بیان اعتقاد اهل سنت و جماعت مطابق مذهب فقهای ملت؛ ابوحنیفه، ابویوسف، شیبانی و سایر فقهای حنفی و متکلمان ماتریدی خوانده شده است. ماتریدیه، منسوب به محمد بن محمود ابومنصور ماتریدی است که مانند مذهب حنفی در میان اهل سنت، به اعتدال و میانه‌روی مشهور است! کتاب، سه‌سال پیش (۱۴۴۲ق) در هرات به زبان عربی چاپ و در تیراژ ۳۰۰۰ نسخه منتشر شده است. فصل آخر کتاب مربوط به عقاید فرقه های معاصر عصرانیه، علمانیه (سکولاریسم)، شیعه و فرقۀ قرآنیه است. منظور مؤلف از «فرقۀ شیعه» امامیه، اسماعیلیه، نُصیریه، حلولیه و زیدیه است. او بدون تفکیک، حکم همۀ این‌ها را یک‌جا بیان کرده است! مولوی اسلام جار، شیعه را «فرقه قبوریه» (مرده‌پرست)، «تکفیری»، «غالی»؛ اهل افراط درمحبت اهل‌بیت و بغض صحابه به‌ویژه اصحاب عشرۀ مبشره و بنیانگذار شیعه را عبدالله بن سبأ یهودی معرفی می‌کند. او قبیح‌ترین عقیدۀ شیعه را «امامت» و امامت را مستلزم انکار ختم نبوت، بلکه مستلزم انکار توحید می‌داند (ص ۱۷۴). شاید تنها همین اتهام انکار توحید، برای مشرک خواندن شیعه‌ها کافی باشد. قول به‌«تحریف قرآن»، «بدا»، «رجعت»، و «عدل مزعوم» از دیگر عقاید مورد مذمت شیعه است. او «تقیه» را به‌عنوان «زشت‌ترین اعمال شیعه» می‌خواند و نیز شیعه را به «تلبیس» متهم می‌کند؛ تلبیس، یعنی شیعه‌ها برخی چهره‌های مشهورشان را سنی معرفی و بعد ادعا می‌کنند که آن‌ها شیعه شده‌اند و در کتاب‌های‌شان چنین گفته‌اند. او در این مورد از ابن جریر طبری و تیجانی نام می‌برد و در پاورقی از ابن تیمیه نقل قول می‌کند که «شیعه دروغگوترین طوایف است». «سبّ سلف» (پیشینیان از صحابه)، «متعه» (ازدواج موقت)، «مخالفت با جماعت» (در برخی مسایل فقهی)، «اکل خمس» از دیگر موارد و مفاهیمی است که او در معرفی و مذمت شیعه به کار می‌برد. او در یک قضاوت کلی می گوید: «شیعه در طول تاریخ در میان مسلمانان ایادی کفار بوده‌اند». او در این مورد از یک مستشرق نقل قول می‌کند که «اگر صفویه (روافض) در ایران نبودی، امروز ما در بلژیک و فرانسه مانند مردم الجزایر قرآن می‌خواندیم. این صفوی‌ها بودند که دولت عثمانی را مشغول کردند و از استمرار فتوحات شهرهای اروپا بازداشتند» (ص ۱۷۶). اسلام جار، قوی‌ترین شبهه‌های شیعه را استدلال به احادیث «غدیر»، «فدک»، «قرطاس» (طلبیدن کاغذ و دوات هنگام رحلت پیامبر برای معرفی جانشینی حضرت علی ع)،«قتل عمار»، «ثقلین»، «عبا» (اصحاب کسا)، «مشاجرات بین اخیار»، «استخلاف صدیق اکبر» می‌داند و در هر مورد تلاش می‌کند در پاورقی کتاب به این احادیث پاسخ بگوید (ص۱۷۶). در نهایت، در حکم او برای فرقۀ شیعه، منکر ضروریات دین کافر شمرده شده است؛ مانند کسی‌که معتقد به الوهیت علی (ع) باشد، یا معتقد باشد که جبرئیل در وحی اشتباه کرده (یعنی به جای علی وحی را به پیامبر رسانده)، یا معتقد به تحریف قرآن باشد، یا مرتکب قذف نسبت به سیدۀ صدیقه (عایشه) شود. او در پاورقی می‌‌آورد که مرتکب قذف نسبت به سایر زنان پیامبر کافر نیست؛ اما مستحق لعنت است. گفته شده کسانی‌که شیخین را سب و لعن کند، یا کسی‌که منکر امامت ابوبکر باشد، مبتدع است (و کافر نیست).
هدایت شده از محمد یونس عارفی
بعد می‌گوید اصح این است که منکر امامت ابوبکر کافر است و بنا بر اصح اقوال، منکر خلافت عمر نیز کافر است؛ بنا بر قولی منکر خلافت این دو کافر نیست و حق همین است؛ زیرا خلافت این دو با نص صریح ثابت نشده است. البته مولوی اسلام جار، پس از اما و اگرها و ملامت و مذمت شیعه می‌گوید، در تکفیر تمام فرقه‌های شیعه باید احتیاط کرد؛ زیرا در میان آن‌ها شاید کسانی باشند که یا جاهل‌‌اند، یا منکر این عقیده‌اند، یا ممکن است به آن شک داشته باشند (ص۱۷۷). بدون شک، وقتی کتابی با چنین محتوا، پر از تهمت و نفرت و مذمت‌، آن‌هم از فرمان‌روایان طالبان، در چنین شرایطی به دست افراطی‌های خونخوار بیفتد، ثمرۀ آن می‌شود همین امواج ترور و کشتار و خشونت در هرات و سایر ولایت‌ها و مولوی اسلام‌ جار، پیش از متهم کردن دشمنان به نفاق، خود باید پاسخگویی این خون‌های ریخته شده و ترورهای وحشیانه باشد. از سویی؛ نشر این‌گونه کتاب‌ها باید پاسخی باشد به تطهیر کنندگان طالبان در دو کشور ایران و افغانستان، به‌ویژه برخی افرادی که خود را متخصص اندیشه‌های طالبان معرفی و مرتب القا و تبلیغ می‌کنند که در میان طالبان افرادی با اندیشۀ تکفیری وجود ندارد. در سویی دیگر؛ علما و مبلغان شیعه نیز مطابق سفارش بسیاری از مراجع معظم تقلید، متوجه باشند تا با نفرت‌افکنی مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام را به‌دیگران یک مکتب افراطی و مذهب تکفیری معرفی نکنند؛ چنان‌که از نخستین اتهام‌های مولوی اسلام جار، تکفیری بودن فرقۀ شیعه است!
مستندات کتاب:👇👇