eitaa logo
امام شناسی
369 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 خداوند فرمود: امر نشدند مگر به پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ؛ و آن دین و آیین یکتاپرستی آسان محمدی است. و این کلام خدا که فرمود: «نماز به پا دارند» ، پس هر کس که ولایت مرا به پا داشت را به پا داشته است. و برپا داشتن من سخت و دشوار است.... ❓.... سلمان گفت: عرض کردم ای برادر رسول خدا! و هر کس نماز را به پا داشت ولایت شما را به پا داشته است؟ 🌳 فرمود: آری ای سلمان! این سخن خدای تعالی در قرآن عزیز تصدیق کننده ی این حقیقت است که فرمود: «به صبر و نماز یاری و مدد بجویید و هرآینه آن جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است» و نفرمود آن دو ؛ زیرا هر آینه ولایت ، حملش جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است و خاشعان همان شیعیان روشن بین و اهل می باشند. 📚 بحارالانوار / ج26 / ص1 / ح1
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 ▪️به مناسبت سالروز (احزاب) 👇🏻 ☀️🌴☀️🌴☀️🌴☀️🌴☀️ ▫️ ابن بابویه در خصال از حضرت امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود: 💢 قریش با قبائل عرب جمع شدند و عهد و پیمان محکمی با یکدیگر بستند که تا حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم را با سایر فرزندان عبدالمطلب نکشند برنگردند ، پس آمدند با حدت و شدت تمام و اسلحه و دواب بسیار تا فرود آمدند بر دور با نهایت وثوق و اعتماد بر کثرت و شوکت خود. 💢 پس جبرئیل نازل شد و پیش از آمدن ایشان خبر آورد و حضرت بر دور خود و مهاجران و انصار خندقی کند ، پس قریش آمدند و خندق را فرو گرفتند و ما را محصور ساختند و خود را در نهایت قوت و ما را در نهایت ضعف می یافتند و را تهدید و وعید می کردند و حضرت رسول صلی الهه علیه و آله و سلم ایشان را به سوی خدا دعوت می فرمود و ایشان را سوگند به قرابت و رحِم می داد ؛ و اینها باعث مزید طغیان ایشان می شد و قبول و برگشتن نمی نمودند. 💢 در آن وقت فارِسِ ایشان و شجاع عرب عمرو بن عبدود بود که فریاد می کرد مثل شتر مست و مردم را به مبارزه می طلبید و رجزها می خواند ، و گاهی نیزه را جولان می داد و گاهی شمشیر را و هیچ کس جرأت اقدام بر مبارزه او نمی نمود و هیچیک را طمع جنگ با او در خاطر نمی گذشت و نه احدی از صحابه را حمیّتی به حرکت می آورد و نه در دین داعی می شد ایشان را به مبارزه ی آن لعین ، پس حضرت مرا به جنگ او فرستاد و عمامه به دست خود بر سر من بست و این شمشیر را به دست من داد (و اشاره به ذوالفقار فرمود). 💢 چون داخل میدان شدم از زنان مدینه شیون برخاست زیرا از عمرو بن عبدود بر من می ترسیدند ، پس خدا او را به دست من کشت ، و عرب فارِسی که با او مقاومت کند بغیر او نمی شمردند و این ضربت را بر سر من زد (و اشاره فرمود به فرق سر مبارکش) ، پس قبائل قریش و قبائل عرب به همان ضربت و سایر ضربت ها که از من در آن جنگ به ایشان رسید گریختند. 📚 الخصال / ص368-369
🔆🔅🔆 ابوحمزه ثمالی 🔆🔅🔆 ✍ روايت شده كه شخصى ابو جعفر نام وافد اهل خراسان بود و جماعتى از اهل خراسان نزد او جمع شدند و از او درخواست كردند كه اموالى و متاعى بود كه بايد به حضرت صادق عليه السلام برسد آنها را با خود حمل كند و براى آن حضرت ببرد با مسائلى كه بعضى استفتاء بود و پاره اى در مشاوره. ابوجعفر آن اموال و سؤ الات را با خود حمل كرده و حركت كرد چون وارد كوفه گشت منزل كرد و به زيارت قبر اميرالمؤ منين عليه السلام رفت ، ديد در ناحيه قبر، شيخى نشسته و جماعتى دور او حلقه زده اند. همين كه از زيارت خود فارغ شد به قصد ايشان رفت ديد كه ايشان فقهاء شيعه مى باشند و از آن شيخ استماع فقه مى كنند از آن جماعت پرسيد كه اين شيخ كيست ؟ گفتند: ابوحمزء ثمالى است . گفت من نزد آنها نشستم. 🔰 آن مرد خراسانى مى گويد در اين بين كه ما نشسته بوديم مردى اعرابى وارد شد و گفت : «جِئْتُ مِنَ الْمَديْنَةِ وَ قَدْ ماتَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام» ؛ يعنى من از مدينه مى آيم و جعفر بن محمّد عليه السلام وفات كرد! 🏴 💔ابوحمزه از شنيدن اين خبر وحشت اثر ، نعره زد و دو دست خود را بر زمين زد، آن وقت سؤ ال كرد از آن اعرابى كه آيا شنيدى كه كى را خويش كرد؟ ◽️ گفت : وصى خود را قرار داد، پسرش عبداللّه و پسر ديگرش موسى عليه السلام ، و منصور خليفه را. ◽️ ابوحمزه گفت : خدا را كه ما را هدايت كرد و نگذاشت كه گمراه شويم ! 🕯 «دَلَّ عَلَى الصَّغيرِ وَ بيَّنَ علَى الْكَبيرِ وَ سَتَرَ الاَمْرَ الْعَظيمَ» 🕯 ◽️ پس ابوحمزه رفت نزد قبر اميرالمؤ منين عليه السلام و مشغول شد ما نيز مشغول به نماز شديم ، پس من رفتم نزد او و گفتم : تفسير كن براى من اين چند كلمه كه گفتى . 💡 پس ‍ ابوحمزه تفسير كرد كلام خود را به چيزى كه حاصلش اين است كه منصور ظاهر است كه براى است كه وصى او را به قتل نرساند و فرزند كوچك كه امام موسى است با فرزند بزرگتر كه عبداللّه است ذكر كرد تا مردم بدانند كه عبداللّه قابل امامت نيست ؛ زيرا كه اگر فرزند بزرگ علتى در بدن و نداشته باشد مى بايد كه او امام باشد. و عبداللّه در بدن فيل پا بود و دينش ناقص بود و جاهل بود به احكام شريعت ، اگر او علتى نمى داشت به او اكتفا مى كرد، پس از آنجا دانستم كه امام موسى عليه السلام است و ذكر آنها براى مصلحت است. شهادت علیه السلام 📚 منتهی الآمال / ج2 / ص218
🌴 ابو جعفر حضرت جواد فرمود امير المؤمنين عليه السّلام مى ‏فرمود هيچگاه تيمى و عدوى (ابو بكر و عمر) خدمت پيامبر اكرم اجتماع نكردند در حالى كه او سوره‏ ☀️«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»☀️ را با خشوع و گريه مي خواند جز اينكه مى ‏گفتند چقدر شما نسبت به اين سوره رقت دارى ، به آن دو مى‏ فرمود به واسطه چيزى است كه با چشم ديده‏ ام و دلم آن را دربرگرفته و آنچه بر دل اين شخص پس از من وارد مى‏ شود. ❔مى‏ پرسيدند چه ديده ‏اى و او چه خواهد ديد؟ ❗️روى خاك براى آنها مى‏ نوشت‏: ☀️«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»☀️ ❓سپس مى ‏فرمود ديگر چيزى باقى مى‏ ماند بعد از اينكه خداوند مى‏ فرمايد: ☀️«مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»☀️ از هر چيز؟ ❕آنها در جواب مى‏گفتند: نه. ❓مى‏ پرسيد آيا مى ‏دانيد اين امر به كه نازل مى‏ شود؟ ❕مى‏ گفتند: شما بهتر مى‏دانيد. ❗️مى ‏فرمود: آرى. ❓مى ‏پرسيد آيا ليلة القدر بعد از من نيز هست و آيا اين امر نيز پس از من نازل مى ‏شود؟ ❕جواب می دادند: آرى . ❓سؤال مى ‏كرد پس بر كه نازل مى ‏شود؟ ❕در جواب می گفتند: نمی دانيم. 🌻 پيامبر اكرم دست بر سر من مى ‏گذاشت و مى ‏فرمود اگر شما نمى‏ دانيد اينك بدانيد آن شخص اينست بعد از من. 🔥 آن دو اين شب را مى‏ دانستند پس از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم بواسطه شدت ترسى كه به ايشان در آن شب مي رسيد. 📚 ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار (بخش امامت) / ج‏3 / ص53