🕋 خداوند فرمود: امر نشدند مگر به پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ؛ و آن دین و آیین یکتاپرستی آسان محمدی است. و این کلام خدا که فرمود: «نماز به پا دارند» ، پس هر کس که ولایت مرا به پا داشت #نماز را به پا داشته است. و برپا داشتن #ولایت من سخت و دشوار است....
❓.... سلمان گفت: عرض کردم ای برادر رسول خدا! و هر کس نماز را به پا داشت ولایت شما را به پا داشته است؟
🌳 فرمود: آری ای سلمان! این سخن خدای تعالی در قرآن عزیز تصدیق کننده ی این حقیقت است که فرمود: «به صبر و نماز یاری و مدد بجویید و هرآینه آن جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است» و نفرمود آن دو ؛ زیرا هر آینه ولایت ، حملش جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است و خاشعان همان شیعیان روشن بین و اهل #بصیرت می باشند.
📚 بحارالانوار / ج26 / ص1 / ح1
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹
▪️به مناسبت سالروز #جنگ_خندق (احزاب) 👇🏻
☀️🌴☀️🌴☀️🌴☀️🌴☀️
▫️ ابن بابویه در خصال از حضرت امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود:
💢 قریش با قبائل عرب جمع شدند و عهد و پیمان محکمی با یکدیگر بستند که تا حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم را با سایر فرزندان عبدالمطلب نکشند برنگردند ، پس آمدند با حدت و شدت تمام و اسلحه و دواب بسیار تا فرود آمدند بر دور #مدینه با نهایت وثوق و اعتماد بر کثرت و شوکت خود.
💢 پس جبرئیل نازل شد و پیش از آمدن ایشان خبر آورد و حضرت بر دور خود و مهاجران و انصار خندقی کند ، پس قریش آمدند و خندق را فرو گرفتند و ما را محصور ساختند و خود را در نهایت قوت و ما را در نهایت ضعف می یافتند و #مسلمانان را تهدید و وعید می کردند و حضرت رسول صلی الهه علیه و آله و سلم ایشان را به سوی خدا دعوت می فرمود و ایشان را سوگند به قرابت و رحِم می داد ؛ و اینها باعث مزید طغیان ایشان می شد و قبول #اسلام و برگشتن نمی نمودند.
💢 در آن وقت فارِسِ ایشان و شجاع عرب عمرو بن عبدود بود که فریاد می کرد مثل شتر مست و مردم را به مبارزه می طلبید و رجزها می خواند ، و گاهی نیزه را جولان می داد و گاهی شمشیر را و هیچ کس جرأت اقدام بر مبارزه او نمی نمود و هیچیک را طمع جنگ با او در خاطر نمی گذشت و نه احدی از صحابه را حمیّتی به حرکت می آورد و نه #بصیرت در دین داعی می شد ایشان را به مبارزه ی آن لعین ، پس حضرت مرا به جنگ او فرستاد و عمامه به دست خود بر سر من بست و این شمشیر را به دست من داد (و اشاره به ذوالفقار فرمود).
💢 چون داخل میدان شدم از زنان مدینه شیون برخاست زیرا از عمرو بن عبدود بر من می ترسیدند ، پس خدا او را به دست من کشت ، و عرب فارِسی که با او مقاومت کند بغیر او نمی شمردند و این ضربت را بر سر من زد (و اشاره فرمود به فرق سر مبارکش) ، پس قبائل قریش و قبائل عرب به همان ضربت و سایر ضربت ها که از من در آن جنگ به ایشان رسید گریختند.
#حدیث #جنگ_احزاب #امام_شناسی
📚 الخصال / ص368-369
🔆🔅🔆 #بصیرت ابوحمزه ثمالی 🔆🔅🔆
✍ روايت شده كه شخصى ابو جعفر نام وافد اهل خراسان بود و جماعتى از اهل خراسان نزد او جمع شدند و از او درخواست كردند كه اموالى و متاعى بود كه بايد به حضرت صادق عليه السلام برسد آنها را با خود حمل كند و براى آن حضرت ببرد با مسائلى كه بعضى استفتاء بود و پاره اى در مشاوره. ابوجعفر آن اموال و سؤ الات را با خود حمل كرده و حركت كرد چون وارد كوفه گشت منزل كرد و به زيارت قبر اميرالمؤ منين عليه السلام رفت ، ديد در ناحيه قبر، شيخى نشسته و جماعتى دور او حلقه زده اند. همين كه از زيارت خود فارغ شد به قصد ايشان رفت ديد كه ايشان فقهاء شيعه مى باشند و از آن شيخ استماع فقه مى كنند از آن جماعت پرسيد كه اين شيخ كيست ؟ گفتند: ابوحمزء ثمالى است . گفت من نزد آنها نشستم.
🔰 آن مرد خراسانى مى گويد در اين بين كه ما نشسته بوديم مردى اعرابى وارد شد و گفت : «جِئْتُ مِنَ الْمَديْنَةِ وَ قَدْ ماتَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام» ؛ يعنى من از مدينه مى آيم و جعفر بن محمّد عليه السلام وفات كرد! 🏴
💔ابوحمزه از شنيدن اين خبر وحشت اثر ، نعره زد و دو دست خود را بر زمين زد، آن وقت سؤ ال كرد از آن اعرابى كه آيا شنيدى كه كى را #وصی خويش كرد؟
◽️ گفت : وصى خود را قرار داد، پسرش عبداللّه و پسر ديگرش موسى عليه السلام ، و منصور خليفه را.
◽️ ابوحمزه گفت : #حمد خدا را كه ما را هدايت كرد و نگذاشت كه گمراه شويم !
🕯 «دَلَّ عَلَى الصَّغيرِ وَ بيَّنَ علَى الْكَبيرِ وَ سَتَرَ الاَمْرَ الْعَظيمَ» 🕯
◽️ پس ابوحمزه رفت نزد قبر اميرالمؤ منين عليه السلام و مشغول #نماز شد ما نيز مشغول به نماز شديم ، پس من رفتم نزد او و گفتم : تفسير كن براى من اين چند كلمه كه گفتى .
💡 پس ابوحمزه تفسير كرد كلام خود را به چيزى كه حاصلش اين است كه #وصیت منصور ظاهر است كه براى #تقیه است كه وصى او را به قتل نرساند و فرزند كوچك كه امام موسى است با فرزند بزرگتر كه عبداللّه است ذكر كرد تا مردم بدانند كه عبداللّه قابل امامت نيست ؛ زيرا كه اگر فرزند بزرگ علتى در بدن و #دین نداشته باشد مى بايد كه او امام باشد. و عبداللّه در بدن فيل پا بود و دينش ناقص بود و جاهل بود به احكام شريعت ، اگر او علتى نمى داشت به او اكتفا مى كرد، پس از آنجا دانستم كه امام موسى عليه السلام است و ذكر آنها براى مصلحت است.
#حدیث #امام_شناسی شهادت #امام_جعفر_صادق علیه السلام
📚 منتهی الآمال / ج2 / ص218
🌴 ابو جعفر حضرت جواد فرمود امير المؤمنين عليه السّلام مى فرمود هيچگاه تيمى و عدوى (ابو بكر و عمر) خدمت پيامبر اكرم اجتماع نكردند در حالى كه او سوره ☀️«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»☀️ را با خشوع و گريه مي خواند جز اينكه مى گفتند چقدر شما نسبت به اين سوره رقت #قلب دارى ، به آن دو مى فرمود به واسطه چيزى است كه با چشم ديده ام و دلم آن را دربرگرفته و آنچه بر دل اين شخص پس از من وارد مى شود.
❔مى پرسيدند چه ديده اى و او چه خواهد ديد؟
❗️روى خاك براى آنها مى نوشت: ☀️«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»☀️
❓سپس مى فرمود ديگر چيزى باقى مى ماند بعد از اينكه خداوند مى فرمايد: ☀️«مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»☀️ از هر چيز؟
❕آنها در جواب مىگفتند: نه.
❓مى پرسيد آيا مى دانيد اين امر به كه نازل مى شود؟
❕مى گفتند: شما بهتر مىدانيد.
❗️مى فرمود: آرى.
❓مى پرسيد آيا ليلة القدر بعد از من نيز هست و آيا اين امر نيز پس از من نازل مى شود؟
❕جواب می دادند: آرى .
❓سؤال مى كرد پس بر كه نازل مى شود؟
❕در جواب می گفتند: نمی دانيم.
🌻 پيامبر اكرم دست بر سر من مى گذاشت و مى فرمود اگر شما نمى دانيد اينك بدانيد آن شخص اينست بعد از من.
🔥 آن دو اين شب را مى دانستند پس از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم بواسطه شدت ترسى كه به ايشان در آن شب مي رسيد.
#حدیث #بصیرت
📚 ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار (بخش امامت) / ج3 / ص53