چشم مجنون:
جانان امیر
عمری در پی آرامش بودم و آن را در دورهمی ها و سرزمین های بیگانه جستجو میکردم؛ غافل از اینکه در همسایگیم معدنی از آرامش و عشق است...
بشرای امیر به راستی چه رازی در لبخند های توست که ضربان قلبم را تنظیم میکند و چه قدرتی در جام عسلهای توست که سرور را برای لبانم به ارمغان می آورد؟!
نمیدانم که خداوند به پاس کدام کار نکرده ام یکی از فرشته هایش را به قلب من هدیه داده است اما اورا به خاطر وجودت شاکرم....
#ارسالی_چشممجنون
مهاجر تشکر میکنه 🌷🌷🌷