eitaa logo
کانال بصیرتی و سیاسی نیاک
67 دنبال‌کننده
2هزار عکس
370 ویدیو
111 فایل
﷽ ✔کانال آموزشی-خبری پایگاه مقاومت امام سجاد(ع)_نیاک ☫هدف کانال آموزش تربیتی، معرفتی، بصیرتی و آگاهی سیاسی از طریق آموزش مجازی بوده و توسط جوانان انقلابی نیاک اداره می‌شود🇮🇷 🙏 نثار روح شهدای نیاک صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
‏۴شهریور روز کارمند گرامی باد 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
شب هفتم محرم: # عبدالله بن حسین بن علی مشهور به علی اصغر که عبدالله رضیع نیز خوانده می‌شود فرزند شیرخوار امام حسین(ع) است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. برخی کتاب‌های تاریخی قاتل او را حرملة بن کاهل اسدی نوشته‌اند. در بین مردم مشهور است که او شش‌ماهه بوده و با تیر سه‌شعبه‌ شهید شده، هر چند در منابع متقدم چیزی در این‌باره نیامده است. شیعیان به عنوان باب الحوائج به او متوسل می‌شوند. در دهه محرم معمولا یک روز به سوگواری علی‌اصغر اختصاص داده می‌شود و مراسم همایش شیرخوارگان حسینی در بزرگداشت او برگزار می‌گردد. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
آب به طور رسمی در روز هفتم محرم در کربلا قطع شد. کاروان امام حسین (ع) در روز هفتم محرم شاهد آغاز رسمی قطع آب در کربلا بودند. عبد‌الله‌بن‌حصین‌ازدی در این روز خطاب به امام حسین (ع) گفت:آیا آب را نمی‌بینی که به روشنی آسمان است؟ به خدا یک قطره از آن نمی‌چشی تا از تشنگی بمیری. امام سوم شیعیان در حق او نفرین کرد که خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را نبخش. حمید‌بن‌مسلم می‌گوید فرجام او بیماریی بود که آب می‌خورد و قی می‌کرد و سیراب نمی‌شد و آن‌قدر آب خورد تا جان داد. عمرو‌بن‌حجاج صدا زد‌ای حسین این فرات است که سگان و خوکان و گرگان از آن می‌نوشند، اما تو قطره‌ای از آن نخواهی نوشید تا آب گداخته جهنم را بنوشی! همه این فشار‌ها برای تسلیم امام حسین (ع) با بهره‌گیری از ناتوانی کودکان و بی‌تابی زنان بود. پس از چیره شدن تشنگی بر خیمه‌ها و یاران، امام حسین (ع) پشت خیمه‌های زنان، نوزده قدم به سمت قبله برداشت و زمین را با تبر حفر کرد ناگاه آبی زلال جوشیدن گرفت همگان نوشیدند و مشک‌ها را پر کردند. سپس چشمه فرو شد و هیچ نشانی از آن به جا نماند. در مناقب نُه گام و در مدینة‌المعاجز آمده است فرشته‌ای نازل شد و پشت خیمه‌ها خطی کشید و نهر آب جاری شد. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
شهیدسیدعزت الله فاضلی نام پدر: سید اصغر نام مادر: سیده زهرا تاریخ تولد: 1345/6/31 محل تولد : کنارانجام وضعیت اشتغال: دانش آموز تحصیلات: دوره متوسطه یگان خدمتی: لشکر 25 کربلا عضویت: بسیج سپاه پاسداران تاریخ شهادت: 1362/12/5 محل شهادت: دهلران نحوه‌ی شهادت: عملیات والفجر 6 محل دفن: آمل در 1371/9/20 سن: 17 سال 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
بازگشت با شکوه ┄┅┅❁☘✨🌸✨☘❁┅┅┄ ✅ والدین حتما داستان تحول « حُر» را برای فرزندان نقل کنند. چرا⁉️ با این کار «امید به بازگشت» در ذهن فرزندتان، جوانه می‌زند. وقتی فرزند شما در قرار بگیرد و از اطرافیان خجالت بکشد، را برای خود رقم میزند👏 ✍ همیشه جایی برای برگشت فرزندان خود باز بگذارید 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما‌ملت‌امام‌حسینیم✋🏻🖤 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
ویژه نو نهالان زیر ۱۳سال 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تماس مستقیم و عدم رعایت فاصله ایمن یکی از اصلی‌ترین راه‌های انتقال ویروس کرونا از افراد مبتلا یا ناقل به افراد سالم است.در فیلم بالا به راحتی می‌توان نحوه انتشار و انتقال گسترده ویروس کرونا را مشاهده کنید 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکه بنشست سر منبر وگوید مُهمل نی بوَدمرضی حقّ ونه رضای مُرسل یاوه ها را، خِرد و شرع بداند باطل پای سلمان بشود،هیمهٔ دیگ و مَنقل؟ آمل-نیک نژادنیاکی۱۳۹۹/۶/۵ 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
شب هشتم محرم: بن حسین بن علی بن ابی‌طالب مشهور به علی‌اکبر فرزند امام حسین(ع) و از شهدای بنی‌هاشم در روز عاشورا بود. امام حسین(ع) او را شبیه‌ترین مردم به پیامبر اسلام معرفی کرده و فرموده که هر وقت مشتاق دیدن پیامبر(ص) می‌شدیم به او نگاه می‌کردیم. علی اکبر در روز عاشورا نخستین فردی از بنی‌هاشم بود که به شهادت رسید، پدرش بر بالای جنازه او حاضر شد و قاتلان او را نفرین کرد. علی اکبر در پایین پای پدر دفن است و قبر او داخل ضریح امام حسین قرار دارد. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
نافع‌بن‌هلال پاسخ داد:منم نافع‌بن‌هلال. آمده‌ایم آب بنوشیم. آبی که بر همگان حلال است. عمرو‌بن‌حجاج گفت:خوش آمدی، بنوش! نافع گفت:هرگز! یک قطره نخواهم نوشید تا وقتی حسین (ع) تشنه است. عمرو گفت:نه، اجازه نمی‌دهم. ما را اینجا گماشته‌اند تا حسین (ع) آب ننوشد. نافع به یاران گفت:مشک‌هایتان را پر کنید. پیاده‌ها مشک‌ها را پر کردند. عمرو‌بن‌حجاج حمله کرد. جنگی کوتاه درگرفت. در حال جنگ، پیادگان مشک‌ها را پر کردند. چند تن از نگهبانان کشته شدند و از یاران امام کسی شهید نشد. رزم ابوالفضل‌العباس در این نبرد کوتاه یاران را سرشار از شجاعت کرد. برخی گفته‌اند لقب «سقایت» از این لحظه به ابوالفضل‌العباس داده شد. پس از اینکه آب به خیمه‌ها رسید سهم هیچ کس بیش از یک بار نوشیدن نشد. پس از محاصره شدید و تشنگی امام حسین (ع) مقابل دشمن آمد و در حالی‌که بر شمشیر تکیه داده بود، یک بار دیگر خود را به دشمن شناساند و پس از معرفی پیامبر به عنوان جد و پدرش علی (ع) و عموهایش و مادرش، پرسید با اینکه می‌دانید من کیستم چرا قصد کشتن مرا دارید؟ گفتند:این همه را می‌دانیم، اما نمی‌گذاریم قطره‌ای از آب بنوشید تا از تشنگی بمیرید. اهل حرم با شنیدن این سخنان گریستند و شیون کردند. امام حسین (ع) فرمود:آرام باشید که بعد از این بسیار خواهید گریست. (این ماجرا را برخی به پیش از تاسوعا نسبت داده‌اند که دقیق‌تر آن است که این خطبه امام حسین (ع) در روز عاشورا بوده است. خاطرنشان می‌شود عمر‌سعد، گزارش کربلا را به عبیدالله‌زیاد نوشت و عبیدالله با خواندن نامه عمر‌سعد گفت:این نامه گواه اندرزگویی عمر‌سعد است به امیر خویش. من آن را می‌پذیرم (رفتن حسین را) شمر که در مجلس بود برخاست و گفت:حسین اکنون در سرزمین تو و کنار توست. آیا می‌پذیری که از اینجا برود. به خدا سوگند اگر برود دیگر به او دست نمی‌یابی. آنگاه او قوی و تو ضعیف خواهی بود. با بازگشت حسین موافقت نکن که نشانه ناتوانی و سستی است. باید او و یارانش تسلیم حکم تو شوند. پس از تسلیم، هر گونه خواهی می‌توانی رفتار کنی (ببخشی یا بکشی). من شنیده‌ام عمر‌سعد کوتاهی می‌کند و با حسین میان دو لشکر نشست و گفت‌وگو برگزار می‌کند. عبیدالله گفت:نظر تو درست است. عبیدالله‌زیاد پس از این گفت‌وگو، نامه‌ای نوشت و به شمر ذی‌الجوشن سپرد تا به کربلا برساند. در نامه نوشته شده بود:باری، تو را نفرستاده‌ام تا شانه از زیر کار خالی کنی. تو به آرامش و صلح و آسایش دل بسته‌ای. اگر حسین و یارانش تسلیم شدند آن‌ها را نزد من بفرست وگرنه، بر ان‌ها حمله‌ور شو پس از قتل آنان، اعضای بدنشان را قطعه قطعه کن. پس از کشتن حسین بر سینه و پشت وی اسب بتاز که وی ناسپاس و سرکش و گستاخ و بیدادگر است. اگر به دستور من عمل کردی پاداش فرمانبر مطیع را دریافت خواهی کرد و اگر چنین نمی‌کنی، سپاه را به شمر‌بن‌ذی‌الجوشن بسپار که فرمان لازم را به او داده‌ایم. عبیدالله‌زیاد به شمر گفته بود اگر عمر‌سعد پذیرفت که با حسین بجنگد مطیع او باش وگرنه، گردنش را بزن و سرش را به کوفه بفرست و خود فرماندهی سپاه را عهده‌دار باش. نوشته‌اند:عبیدالله‌بن‌زیاد، حویرة‌بن‌یزید‌تمیمی را مأمور کرد که به محض رسیدن نامه به عمر‌سعد اگر برای جنگ اقدام نکرد او را بگیرد و در بند بکشد. شمر با این زمینه‌سازی و با استفاده از موقعیت و روحیات عبیدالله‌بن‌زیاد، به سمت کربلا حرکت کرد. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
خبر حفر چاه در روز هشتم محرم به عبیدالله‌زیاد رسید و در همین روز از حفر چاه جلوگیری شد. خبر حفر چاه در روز هشتم محرم به عبید‌الله‌زیاد رسید و او به عمر‌سعد نوشت: شنیده‌ام چاه حفر می‌کند و آب می‌نوشد. با رسیدن نامه جلوگیری کن و تنگ بگیر تا همچون عثمان‌بن‌عفان از عطش بمیرند. جلوگیری از حفر چاه و تهدید عمر‌سعد یکی از حوادث این روز بود. عمر‌سعد تهدید کرد اگر چاه را نپوشانی حمله خواهم کرد؛ بنابراین گزارش، عبیدالله بن‌زیاد در مسجد کوفه سخنرانی و تهدید کرد که هر کس به کربلا نرود ذمه‌ای از او بر گردن نیست (خون او مباح و حقوقش از بیت‌المال قطع می‌شود.) لشکریان از نخیله، گروه گروه و لشکر لشکر به کربلا اعزام شدند. عبیدالله‌زیاد، عمرو‌بن‌حریث را کارگزار کرد و به کثیر‌بن‌شهاب، محمد‌بن‌اشعث، قعقاع‌بن‌سوید و اسماء‌بن‌خارجه فرمان داد در میان مردم بچرخند و تهدید و تحریک و ارعاب و روش‌های گوناگون را به کار گیرند تا همه به کربلا بروند. یزید‌بن‌معاویه برای تأمین هزینه نظامی چهار‌هزار دینار و دویست‌هزار درهم برای عبید‌الله‌زیاد فرستاد.ابن‌زیاد بیست و پنج‌هزار نفر را تجهیز کرد. امام حسین (ع) به حبیب‌بن‌مظاهر نامه نوشت و او را دعوت کرد. حبیب در کنار همسرش مشغول غذا خوردن بود که پیک امام سوم شیعیان رسید. همسرش او را برانگیخت و حبیب که خود بی‌تاب این پیوستن بود، به کربلا آمد و امام حسین (ع) پرچمی را که نگه داشته بود و به یاران گفته بود که صاحب آن در راه است را به حبیب سپرد. شایان ذکر است حبیب‌بن‌مظاهر که خود از بنی‌اسد بود به اباعبدالله گفت:قبیله بنی‌اسد با من خویشاوندند و به کربلا نزدیک. اگر اجازه دهی، بروم و با آنان برای همراهی گفت‌وگو کنم. امام اجازه داد. حبیب شبانگاه حرکت کرد و به قبیله بنی‌اسد رسید. وقتی قبیله جمع شدند حبیب فرمود:آمده‌ام تا شما را به خیر و سعادت راهبر باشم و آن یاری فرزند رسول خداست. او اکنون در کربلاست و عمر‌سعد با انبوه سپاه محاصره‌اش کرده است. اگر جویای شرافت دنیا و آخرت هستید با وی همراه شوید. هیچ کس از شما در این راه کشته نشود مگر هم‌نشین پیامبر در علی‌علیین باشد. نخستین کسی که لبیک گفت: عبدالله‌بن‌بشر بود که این ارجوزه را خواند: قد علم‌القومُ اذا تواکلوا و اَجحَم الفُرسانُ او تناضَلوا انی شجاعٌ بَطَلٌ مقاتلٌ کاننی لیثُ عرینٍ بِسلٌ این رجز دیگران را برانگیخت و نود تن مسلح شدند. یکی از افراد قبیله، خبر به عمر‌سعد رساند و عمر‌سعد، ازرق را با چهارصد سوار رزم‌آزموده برای سرکوب فرستاد. در سر راه درگیری آغاز شد. تعدادی از بنی‌اسد کشته شدند و دیگران گریختند و از تاریکی شب استفاده کردند و دور شدند. حبیب به سختی خود را به امام حسین (ع) رساند و ماجرا بازگفت. امام سوم شیعیان فرمود:لاحول و لاقُوَة الا بالله. گفتنی است امام حسین (ع) با عمر‌سعد دیدار کرد. امام سوم شیعیان، عمرو‌بن‌قرظه‌انصاری را فرستاد تا عمر‌سعد را به مذاکره دعوت کند. امام حسین (ع) با بیست تن و عمر‌سعد نیز با همین تعداد آمدند و در میان اردوگاه دیدار کردند. مقرر شد همراهان دور شوند تا گفت‌وگو‌ها سری باشد. بعد‌ها متن مذاکرات به این گونه مطرح شد:اباعبدالله به عمر سعد پیشنهاد داد یکی از این سه امر را بپذیر:۱. مرا بگذار از همان راهی که آمده‌ام بازگردم.۲. بگذار پیش یزید بروم و بیعت کنم؟! و ۳. بگذار سوی مرز‌ها بروم (بی‌تردید از ساحت وجود مقدس امام حسین (ع) دور است که چنین پیشنهاد‌هایی داده باشد. این پیشنهاد‌ها محتوای نامه عمر‌سعد به عبیدالله‌زیاد است که به دروغ نگاشته بود تا شاید جنگ کربلا را به تأخیر بیندازد و به راه‌حل مسالمت‌آمیز برسد.) قول دیگر آن است که امام حسین (ع) فرمود:با من پیش یزید‌بن‌معاویه بیا و دو اردو را به جای می‌گذاریم. عمر‌سعد پاسخ داد:خانه‌ام را ویران خواهند کرد. اباعبدالله (ع) فرمود:برایت آن را خواهم ساخت. عمر‌سعد گفت:املاکم را می‌گیرند. امام حسین (ع) فرمود:از املاک خودم بهتر از آن را به تو خواهم داد. عمر‌سعد گفت:نگران عیال و فرزندانم هستم. امام سوم شیعیان سکوت کرد و روی برگرداند و فرمود:وای بر تو، خداوند به زودی تو را در بسترت بکشد و در قیامت نبخشد. امیدوارم از گندم عراق جز اندکی نخوری. عمر‌سعد به طنز و طعنه گفت:به جای گندم، جوی عراق را می‌خورم! وقتی تشنگی در خیمه‌ها بالا گرفت امام حسین (ع) برادرش عباس را فراخواند. وی بر اسب نشست و همراه سی‌نفر سواره و بیست نفر پیاده رهسپار شریعه شد. حرکت در دل شب بود و بیست مشک که باید پر می‌شدند. علی‌اکبر نیز همراه عموی خویش بود. پرچم را نافع‌بن‌هلال‌جملی در دست داشت. گروه امدادی آب‌رسان به کنار فرات رسیدند. عمرو‌بن‌حجاج‌زبیدی که با ۵۰۰ نفر نگهبان فرات بود فریاد زد کیستید؟ برای چه آمده‌اید؟
شهید سید محسن خاتمی نیاکی نام پدر: سید ابراهیم نام مادر: ایران تاریخ تولد: 1333 وضعیت اشتغال: سرباز تحصیلات: دیپلم یگان خدمتی: ارتش تاریخ شهادت: 1357/11/22 محل شهادت: تهران نحوه‌ی شهادت: تیر مستقیم در راهپیمایی 22 بهمن محل دفن: تهران سن: 24 سال 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
«با حسینی یا یزید؟» ای‌ آنکه‌‌ دل ‌افگار و عزادار‌ حسینی از حُزن‌ بنالیده ‌و در شیون‌ و شِینی در مجلس ‌او سینه ‌زنی ‌چاک‌،‌ ولٰکن حقِ دگران ‌گردن ‌‌و مدیون‌ به دِینی طبّال‌ یزیدی ‌و ‌زنی‌ هم ‌زحسین ‌دَم یکرنگ ‌شو ، اَر ‌‌ زائر ‌ بین‌الحرمینی یا رومی‌ رُم ‌‌باش ‌و یا زنگ ز ‌‌‌زنگی تکلیف ‌‌هویدا بنما ، طرفة العینی گندم‌ طلبی ‌از ری وخرما تو ز بغداد بُگزین‌ یکی ‌را،ز چه ‌وا ماندهٔ‌ بِینی؟ دل‌ صاف ‌نما،گاف‌‌ مده،لاف‌‌‌‌ مزن‌ تو برگو «حبیبا» که ‌کدامین ‌طرفینی؟ آمل-نیک نژادنیاکی۱۳۹۷/۶/۲۹ 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برکت مجالس عزاداری 🔰 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
مداحی آنلاین - عظمت دهه اول محرم - حجت الاسلام عالی.mp3
1.94M
🎙🏴عظمت دهه اول محرم 🔴 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
🔴 💠 من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به می‌رفتند، آخر شب می‌آمدم خدمت پدر. پدرم این پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل می‌کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می‌کشید و همین‌طور مقید بودم و گوش می‌کردم. وقتی این برنامه‌اش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می‌کرد. 🔺اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به می‌کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می‌گذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می‌گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می‌کند. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/Hl3ciYoYKGf7OCZnOfHZpT
شب نهم محرم: بن علی بی ابی‌طالب، مشهور به ابوالفضل پنجمین پسر امام علی(ع) و اولین فرزند ام البنین است. در مورد زندگی و احوالاتش تا قبل از محرم سال ۶۱ق اطلاعات چندانی وجود ندارد. جز این‌که بر اساس برخی گزارش‌ها در جنگ صفین حضور داشته است. او در واقعه کربلا فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین(ع) بود و برای همراهان امام حسین از فرات آب آورد. او به همراه برادرانش دو امان‌نامه از طرف عبیدالله بن زیاد را رد کردند و جزو س‍پاه امام حسین(ع) جنگیدند و شهید شدند. به گفته برخی از کتاب‌های مقتل در روز عاشورا در حالی که دو دستش بریده شده بود و گرز آهنین بر سرش فرود آمده بود، شهید شد. برخی، گریه امام حسین(ع) بر بالین او را گزارش کرده‌اند. برخی منابع او را دارای قدی بسیار بلند و چهره‌ای‌ زیبا توصیف کرده‌اند. امامان شیعه در احادیثی مقام بالایی برای حضرت عباس در بهشت بیان کرده‌اند. و نیز کرامات فراوانی از او با مضمون برآورده کردن حاجات مردم حتی غیر شیعیان و غیر مسلمانان نقل شده است. شیعیان برای حضرت عباس جایگاه معنوی بالایی قائلند. او را باب الحوائج می‌خوانند و به او متوسل می‌شوند. حرم حضرت عباس در نزدیکی حرم امام حسین(ع) است. هم‌چنین شیعیان از او با تعبیر سقای کربلا یاد می‌کنند و روز تاسوعا، نهم محرم را به یاد حضرت عباس عزاداری می‌کنند. هم‌چنین در ایران روز تولد حضرت عباس با عنوان روز جانباز نامگذاری شده است. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
شمر‌بن‌ذی‌الجوشن ضبابی با نامه عبید‌الله‌بن‌زیاد در بعد از ظهر تاسوعا وارد کربلا شد. آمدن شمر‌بن‌ذی‌الجوشن ضبابی به کربلا مهم‌ترین و بزرگ‌ترین حادثه روز نهم محرم (تاسوعا) به حساب می‌آید. شمر با نامه عبیدالله‌بن‌زیاد در بعد از ظهر روز تاسوعا وارد کربلا شد؛ بنابراین گزارش، با ورود شمر به کربلا و آوردن نامه عبیدالله‌زیاد، عمر‌سعد دریافت که موقعیتش در خطر است و شمر سر جانشینی او را دارد. گفت:وای بر تو! خداوند تو و خانه‌ات را از آبادانی دور کناد. (خانه‌ات خراب باد.)‌ای پیس! نگذاشتی کار به صلح بینجامد. حسین هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علی‌بن‌ابی‌طالب است. به ناچار با او خواهم جنگید. شمر پس از خواندن نامه، از عمر‌سعد پرسید چه خواهی کرد؟ اگر اطاعت عبیدالله می‌کنی بکن وگرنه فرماندهی را به من بسپار. عمر‌سعد گفت:نه، این کرامت به تو نیامده است (تو شایسته نیستی)، فرمانده پیاده‌ها باش، من فرماندهی لشکر را به عهده دارم. شمر هنگام آمدن به کربلا همراه با عبدالله‌بن‌ابی‌محل که ام‌البنین مادر ابوالفضل‌العباس، عمه‌اش بود، امان‌نامه‌ای از عبیدالله دریافت کردند تا عباس‌بن‌علی و سه برادرش عبدالله، جعفر و عثمان را از صحنه کربلا خارج کنند. عبیدالله امان‌نامه را به عبدالله سپرد و وی همراه غلامش کُزمان آن را به کربلا آورد. (برخی به جای کُزمان، عرفان نوشته‌اند.) وقتی شمر مقابل یاران امام حسین (ع) ایستاد و فریاد کشید:پسران خواهر ما کجایند؟ (منظور ابوالفضل‌العباس، عبدالله، عثمان و جعفر بود.)، ابوالفضل‌العباس همراه برادران بیرون آمدند و گفتند چه می‌گویی! شمر گفت:ای پسران خواهر ما! شما در امانید. خودتان را با حسین به کشتن ندهید و به فرمان امیرالمؤمنین یزید درآیید. (برخی نوشته‌اند ابتدا سکوت کردند و جواب شمر را ندادند و امام حسین (ع) فرمود::پاسخش دهید هر چند فاسق است. آنگاه عباس و برادرانش پاسخ گفتند.) ابوالفضل و برادرانش گفتند:دستت بریده باد‌ای شمر، امان‌نامه آورده‌ای؟ خداوند تو و امان‌نامه‌ات را لعنت کند.‌ای دشمن خدا، از ما می‌خواهی که برادرمان حسین فرزند فاطمه و پیامبر را رها کنیم و به فرمان لعنت‌شدگان و فرزند لعنت‌شدگان درآییم؟ هرگز! آیا ما در امان باشیم و فرزند پیامبر را امانی نباشد؟ زهیر‌بن‌القین با شنیدن فریاد شمر و نگرانی از خروج ابوالفضل‌العباس و برادرانش از کربلا، بلافاصله نزد ابوالفضل آمد. (در برخی مقاتل نزد عبدالله آمد و از او خواست پرچم را تحویل دهد. عبدالله گفت:مگر در من ضعف دیده‌ای. گفت:پرچم را بده و پرچم را نزد ابوالفضل‌العباس آورد.) زهیر به ابوالفضل گفت:می‌خواهم حدیثی (رازی) را با تو بازگو کنم. ابوالفضل فرمود: کزود بگو، فرصت اندک است. زهیر گفت:وقتی پدرت علی (ع) با برادرش عقیل که عرب‌شناس بود برای ازدواج مشورت کرد، علی (ع) به وی گفت:می‌خواهم زنی را خواستگاری کنی که دارای حسب و نسب و شجاعت باشد تا فرزندی از او زاده شود که یاور و بازوی فرزندم حسین (ع) در کربلا باشد. پدر تو، تو را برای امروز می‌خواست. مبادا در یاری و پاسداری از حرم برادران و خواهران خود کوتاهی کنی! با شنیدن این سخنان، لرزه بر اندام ابوالفضل افتاد و چنان پای در رکاب کرد که تسمه رکاب پاره شد و با خشم فرمود::ای زهیر در چنین روزی می‌خواهی به من شجاعت بیاموزی؟ به خدا قسم اکنون چیزی ببینی که هرگز ندیده‌ای. آنگاه اسب را به سمت دشمن تاخت و آن را تا قلب میدان حرکت داد. شمر پس از شنیدن پاسخ کوبنده ابوالفضل‌العباس و برادرانش ناسزاگو و پرخاشگر و خشمگین به لشکرگاه خویش بازگشت. شایان ذکر است عمر‌سعد، پس از نامه عبیدالله‌زیاد و آمدن شمر، خود را برای جنگ آماده کرد. سعد‌بن‌عبیده گوید:همراه عمر‌سعد در فرات آب‌تنی می‌کردیم که یکی پیش آمد و آهسته به عمر‌سعد گفت:ابن‌زیاد جویرة‌بن‌بدر تمیمی را فرستاده و به او دستور داده اگر عمر‌سعد نجنگید گردنش را بزن. عمر‌سعد بلافاصله از آب بیرون آمد سوار اسب شد سلاح خود را خواست و آماده جنگ شد. با آمدن شمر و قطعی شدن جنگ، لشکریان عمر‌سعد خود را آماده کردند. این نکته گفتنی است که عبیدالله و شمر در پی تکرار تجربه جنگ امام حسن مجتبی (ع) و فریفتن فرماندهان بودند. بیرون کشیدن ابوالفضل و برادرانش ضربه‌ای بزرگ به کربلا بود که با یأس شمر و پاسخ دندان‌شکن رشید غیور کربلا خنثی شد. پس از این ماجرا، شرایط و اوضاع برای نبرد مهیا شده بود. از وقایع بعدی معلوم می‌شود که عمر‌سعد سپاه را برای جنگ آماده کرده است.
در عصر تاسوعا زمینه‌ها برای جنگ کاملا آماده است. عمر‌سعد مصمم به جنگ، سپاه را آماده کرده است. بعد از نماز عصر، عمر‌سعد سپاه خود را آماده کرد و شعار پیامبر را سر داد:یا خلیل‌الله ارکبی و بالجنةابشری (ای لشکر خدا سوار شوید و مژده بهشتتان باد!) همگان سوار شدند و حرکت خود را به سوی لشکرگاه امام حسین (ع) آغاز کردند. امام حسین (ع) جلوی خیمه خود نشسته و به شمشیر تکیه داده و سر بر زانو نهاده بود. در این هنگام حضرت زینب (س) که صدای سواران و حرکت سپاه را شنیده بود نزد برادر آمد و گفت:آیا همهمه و خروش سپاه دشمن را می‌شنوی؟ امام سوم شیعیان سر برداشت و فرمود::هم‌اکنون رسول خدا را در خواب دیدم که می‌گفت:به زودی نزد ما خواهی آمد و آن لحظه بی‌شک نزدیک شده است. (در برخی مقاتل پدرم علی (ع)، مادرم فاطمه (س) و برادرم حسن (ع) نیز در کنار رسول خدا در خواب دیده شدند.) حضرت زینب (س) با شنیدن این سخن بر صورت زد و فریاد کرد:وای! وای! امام حسین (ع) به خواهرش فرمود::آرام باش، آرام باش. سکوت کن و صیحه نزن تا دشمن ما را سرزنش و ریشخند نکند. در این هنگام امام سوم شیعیان به ابوالفضل‌العباس فرمود::فدایت شوم برادر، سوار شو، برو و بپرس چه می‌خواهند؟ اگر بتوانی آنان را منصرف کن و برگردان. ابوالفضل‌العباس با بیست تن از جمله زهیر‌بن‌قین و حبیب‌بن‌مظاهر به نزدیک سپاه آمدند و علت تهاجم را پرسیدند. آنان گفتند:امیر فرمان داده است هجوم آوریم تا فرمان او را گردن نهید. عباس فرمود::شتاب نکنید تا من بازگردم و با اباعبدالله (ع) در میان بگذارم. سواران درنگ کردند. سردار رشید عاشورا بازگشت و ماجرا بازگفت. امام حسین (ع) فرمود: باز گرد و بگو یک امشب را به تأخیر بیندازید تا ما امشب را به نماز و شب‌زنده‌داری و استغفار و دعا بگذرانیم. خدا می‌داند که من نماز و قرائت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم. در این فاصله زمانی، همراهان ابوالفضل‌العباس به موعظه و هشدار پرداختند و با مهاجمان گفت‌وگو کردند. ابوالفضل برگشت و گفت:امشب بازگردید تا ما در این کار مطالعه کنیم. فردا صبح که رو در رو شدیم به خواست خدا یا تکلیف شما را قبول می‌کنیم و یا پیشنهاد را رد خواهیم کرد. نحوه سخن گفتن ابوالفضل‌العباس (ع)، نوعی مهلت و امان خواستن است که در ذهنیت دشمن سوسوی امیدی برای تسلیم باقی می‌گذارد. در گفت‌وگو‌های بعدی عمر‌سعد با سرداران و فرماندهان سپاه این نکته محسوس است. نکته مهم دیگر از این امان خواستن، گذراندن شبی به نیایش و زمزمه و نماز است. امام حسین (ع) فرمود::لعلنا نصلی لربنا فی هذه اللیلة فانَهُ یعلمُ انی اُحبُ الصلاةَ لهُ و تلاوةَ کتابه (تا این شب را به نماز بگذرانیم. خدا می‌داند من عاشق نماز و تلاوت قرآن هستم.) بلافاصله بعد از امان‌خواهی اباعبدالله، عمر‌سعد شورای فرماندهان را تشکیل داد و از آن‌ها نظرخواهی کرد. عمر‌سعد نخست از شمر پرسید نظر تو چیست؟ شمر گفت:فرمانده لشکر تو هستی. عمر‌سعد از دیگران نظرخواهی کرد. عمرو‌بن‌حجاج‌زبیدی گفت:سبحان‌الله! اگر اینان (امام حسین (ع) و یارانش) از دیلم (اهل کفر) بودند و امان می‌خواستند موافقت می‌کردیم. قیس‌بن‌اشعث‌بن‌قیس گفت:بپذیر. به جان خودم سوگند، جنگ، فردا صبح زود آغاز خواهد شد. عمر‌سعد گفت:اگر بدانم چنین است، جنگ را به تأخیر نمی‌اندازم. در قولی دیگر است که عمر‌سعد گفت:کاش هرگز این مأموریت را نمی‌پذیرفتم و به این مهلکه نمی‌افتادم. عمر‌سعد سفیری همراه با حضرت عباس فرستاد. این سفیر نزدیک لشکرگاه اباعبدالله آمد و فریاد زد:یک امشب شما را مهلت دادیم اگر بامداد سر به فرمان فرود آورید شما را نزد عبیدالله‌بن‌زیاد خواهم فرستاد و اگر نپذیرید رهایتان نمی‌کنم تا کار را با شمشیر تمام کنم. پس از این اعلام، دو سپاه به خیمه‌های خویش بازگشتند. در برخی مقاتل آمده است که شمر به عمر‌سعد گفت:فرمانده تویی اگر من فرمانده بودم کار را هم‌اکنون تمام می‌کردم؛ و در قول عمرو‌بن‌حجاج‌زبیدی این نکته نیز هست که اگر ترک و دیلم بودند امان می‌دادیم و اینان که امان می‌خواهند خانواده پیامبرند. گفتنی است در طول مدتی که ابوالفضل‌العباس پیام امام حسین (ع) و پیام سپاه دشمن را رد‌و بدل می‌کرد، حضرت حبیب‌بن‌مظاهر و زهیر‌بن‌قین و دیگر همراهان به بحث و گفت‌وگو با سپاه عمر‌سعد پرداختند. حبیب خطاب به سپاه عمر‌سعد گفت:به خدا سوگند، فردای قیامت، در پیشگاه الهی بد مردمی خواهید بود. در آن حال شما خدا را ملاقات می‌کنید و قاتل فرزندان پیامبر و خاندان و یاوران وی هستید، قاتل کسانی که شبانگاه به عبادت و نماز می‌ایستند و هماره خدا را یاد می‌کنند. عزرة‌بن‌قیس گفت:این همه از خودت تعریف نکن!
زهیر به عزرة گفت:ای عزرة، حسین را خداوند ستوده و راه نموده است. از خدا بترس که من خیرخواه توام.‌ای عزرة مراقب باش که از آنانی نباشی که یاریگر گمراهان بر کشتن پاکان و پاک‌دامنان باشی. عزرة‌بن‌قیس گفت:ای زهیر، پیش‌تر، از دوستان و پیروان این خانواده نبودی و عثمان را طرف‌داری می‌کردی؟ زهیر پاسخ داد:گذشته، گذشته است هم‌اکنون شیعه و پیرو حسین‌بن‌علی (ع) هستم. به خدا سوگند که من نه نامه‌ای و نه پیکی برای حسین فرستادم و نه وعده یاری‌اش دادم همین که او را بر حق یافتم در راه به او پیوستم. با این سخنان، طرفین از هم جدا شدند. امام حسین (ع) پس از امان، یاران را جمع کرد و فرمود::دور خیمه‌ها گودالی همچون خندق حفر کنید و در آن آتش روشن کنید تا از یک طرف درگیر باشیم و به حرم پیامبر دست‌درازی نکنند. یاران خار‌ها و هیزم‌های بیابان را جمع کردند و در خندق انداختند و آتش زدند. در گزارش امام سجاد (ع) از آخرین تصفیه‌ها و اتمام حجت‌ها چنین آمده است: امام حسین (ع) در آغاز شب یاران خویش را جمع کرد. در آن هنگام من سخت بیمار بودم. خودم را به زحمت نزدیک کردم تا سخنان پدر را بشنوم. امام حسین (ع) فرمود::خدا را به بهترین ثنا و سپاس می‌ستایم و در سختی و آرامش شکر می‌گویم. خدایا، ستایشگر توام به پاس اینکه ما را با پیامبری محمد (ص) عزت و کرامت بخشیدی، قرآنمان آموختی و دین‌شناس و فقیهمان ساختی و گوش و چشم و دل افریدی و ما را از مشرکان قرار ندادی. باری، من یاران و همراهان وفادار و بهتر از یاران خودم و خانواده‌ای نیکوکارتر و دل‌بسته‌تر از خانواده خودم سراغ ندارم. خدایتان پاداش نیک عنایت کند. آگاه باشید که فرجام فردایتان را با این دشمنان به خوبی می‌دانم. شما را آزاد می‌گذارم، همه با فراغ خاطر بروید که من بیعت خویش را از شما برداشتم. شب همه جا را پوشانده است، این تاریکی را مرکب راهوار خویش بسازید و بروید. در برخی کتب این نکته نیز هست که امام حسین (ع) فرمود: هر کس دست دیگری یا یکی از مردان ما را بگیرید و در این تاریکی شب بروید و مرا با این گروه (دشمن) تنها بگذارید که آنان جز مرا اراده نکرده‌اند و اگر بر من دست بیابند از پی شما نخواهند آمد. در برخی کتب هست که امام سوم شیعیان خطاب به خانواده حضرت مسلم فرمودند: شما بروید، شهادت مسلم شما را کافی است. پس از خطبه امام حسین (ع) و دعوت به بازگشت، خون غیرت در رگان یاران جوشید. پس یک یک برخاستند و اعلام وفاداری کردند. امام حسین (ع) در پاسخ یاران فرمود::پس بدانید همگان کشته خواهید شد و هیچ کس باقی نخواهد ماند. خداوند به همه شما پاداش خیر عنایت فرماید. پس از این گفت‌وگو‌ها امام حسین (ع) به خیمه خویش بازگشت. 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
شهید سید محسن خاتمی نیاکی نام پدر: سید ابراهیم نام مادر: ایران تاریخ تولد: 1333 وضعیت اشتغال: سرباز تحصیلات: دیپلم یگان خدمتی: ارتش تاریخ شهادت: 1357/11/22 محل شهادت: تهران نحوه‌ی شهادت: تیر مستقیم در راهپیمایی 22 بهمن محل دفن: تهران سن: 24 سال 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شڪر‌خدا‌ ڪہ‌دیدم‌محرمتو🖤 🏴 مقاومت بسیج امام سجادع نیاک لینک کانال در ایتا 👇👇 https://eitaa.com/InsightCulturalNiak لینک کانال در واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/JHBLSXlUTwl7GGgX3evqxy