eitaa logo
مبلغان بدون مرز
783 دنبال‌کننده
156 عکس
144 ویدیو
4 فایل
کانالی برای تمامی افرادی که دغدغه رساندن پیام اسلام به سراسر جهان را دارند. ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد. ادمین: @preacher
مشاهده در ایتا
دانلود
| @IntMob ✳️ برخی دختران جوان در ایران از پوشش نیم بندشان ناراحتند و دختران فرانسوی روز به روز میل بیشتری به پوشش دارند. 🔹یادمان باشد غرب، راهِ رفته است ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ گفتگویی با جوان ملحدِ عضو یک خانواده‌ی مدرن! 🔷 ❄️ 🔹بخش ۲ از ۲ (احتمالا برای همین به عنوان راننده اوبر کار می‌کند چون کار موسیقی درآمد کافی ندارد. در صنعت موسیقی عمده‌ی افراد به امید مشهور شدن و درآمد نجومی در آینده کار می‌کنند. در حالی که درصد بسیار کوچکی ستاره می‌شوند و عمده‌ی افراد باید با شغل دوم نیازهای مالی را تامین کنند.) مرد یخی: چقدر آدم‌هایی که مثل خودت بچه‌دار شده‌اند دیده‌ای؟ آستین: نمی‌توانم بگویم یک امر عادی است و زیاد می‌بینم. اما در گذر زمان به دلایلی که گفتم در حال ازدیاد است. مرد یخی: پدر و مادرت هنوز با هم زندگی می‌کنند؟ آستین: نه، با وجود این که هر دو کاتولیک هستند، از هم طلاق گرفته‌اند (در مذهب کاتولیک، مشابه اسلام طلاق ناپسند است و حتی طلاق از نظر شرعی تعریف نشده است! از نظر تاریخی هم، یکی از دلائل رواج زندگی‌های بدون ازدواج در غرب، به خاطر سخت بودن جدا شدن زوج‌ها به دلیل ریشه‌ی مسیحی این جوامع است. آستین هم احتمالا در یک خانواده‌ی مشکل‌دار بزرگ شده است و برای همین دوران کودکی خوبی نداشته.) مرد یخی: پس در یک خانواده‌ی مذهبی بزرگ شده‌ای؟ آستین: بله، پدر و مادر، من را کاتولیک بزرگ کردند و حتی من مدرسه‌ی کاتولیک رفتم. البته الان ملحد (atheist) هستم. مرد یخی: چطور شد مسیحیت را ترک کردی؟ آستین: داستان تحولات دینی من جالب است. من حدود ۱۶-۱۷ سالگی دچار تردیدهای عمیق در مورد مسیحیت کاتولیک گشتم و بی‌دین شدم. اما یک دوست پروتستان داشتم که اصرار کرد با هم کتاب مقدس را بخوانیم. حرفش را قبول کردم و بعد از ۷-۸ ماه مطالعه یک روز که از خواب بیدار شدم احساس کردم توسط مسیح نجات داده شدم و یک پروتستان معتقد شدم. در جلسات کلیسا شرکت می‌کردم و تا جایی که می‌توانستم کمک می‌کردم. اما در همین حین به مطالعات علمی علاقمند شدم و هر چه بیشتر مطالعه کردم دیدم ادعاهای مسیحیت و کتاب مقدس غیر عقلی است. از سویی در مدرسه‌مان یک پسر تاجیکستانی هم بود که مسلمان بود و من را دعوت کرد قرآن بخوانیم. وقتی قرآن را خواندم متوجه شدم مسیحیت قلابی‌ترین دین است اما اسلام را هم قانع‌کننده نیافتم. به شکل کمتر در مورد ادیان شرقی مثل هندوئیسم و بودیسم هم مطالعه کردم. اما هیچ یک قانع‌کننده نبودند. برای همین ملحد شدم. مرد یخی: وقتی که مسیحی معتقد بودی بچه‌دار شدی؟ آستین: نه، بعدتر وقتی ملحد شدم. مرد یخی: وقتی مسیحی معتقد بودی، به صحت مسیحت اطمینان داشتی؟ آستین: بله، کاملا! اتفاقا بعضی دوستان مسیحی می‌گویند ایمان من حقیقی نبوده وگرنه کسی که توسط مسیح نجات داده شده باشد، ملحد نمی‌شود. اما من صادقانه به مسیح باور داشتم و در یک رابطه‌ی عاطفی عمیق با او بودم. چیزی که من را به الحاد رساند، مطالعات علمی و تعقل بود. مرد یخی: دانشگاه هم رفته‌ای؟ 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob آستین: نه! مرد یخی: ببین من دانشجوی دکتری مهندسی هستم. بعید می‌دانم آشنایی من با علم تجربی و همین طور فلسفه از تو کمتر باشد. دین و دینداری همیشه دغدغه‌ی من هم بوده است. با این سابقه، توصیه می‌کنم از نتیجه‌گیری خودت مطمئن نباش. علی‌الخصوص که خودت می‌گویی روزی به صحت مسیحیت اطمینان داشتی و نظرت تغییر کرد. شاید در آینده نظرت در مورد الحاد هم تغییر کرد. آستین: پس باید آدم باهوشی باشی! راستش، من با ایده‌ی ایمان به خدا مشکلی ندارم. حتی هنوز می‌گویم خدا زیباست. منظور من از خدا، نظم طبیعت و شگفتی‌های آسمان است. مشکل من با ادیان است. من با مطالعات علمی-سیاسی به این نتیجه رسیدم که ادیان ساختارمند همگی قلابی هستند و در جهان مدرن جایی ندارند. ادیان ساختارمند ساخته‌ی قدرتمندان در طول تاریخ برای کنترل توده ها هستند. انسان‌های متفکر امروزی چنین ساختارهایی را قبول نخواهند کرد. مرد یخی: باز می‌گویم این قدر صریح و قاطع نتیجه‌گیری نکن. خیلی از متفکران بزرگ همین امروز هم متدین هستند. درست است خیلی از متفکرین و دانشمندان هم ملحد هستند. این فقط نشان می‌دهد ایمان دینی مساله‌ای نیست که بشود به سادگی در مورد آن نتیجه‌گیری کرد. آستین: خانه‌ات آنجاست؟ مرد یخی: بله، تقریبا رسیدیم. آستین: از بحثی که داشتیم لذت بردم. ممنونم. اینستاگرام داری تا در ارتباط باشیم؟ مرد یخی: نه! آستین: چرا؟ مرد یخی: یک تصمیم شخصی است. از شبکه‌های اجتماعی برای دوست‌یابی استفاده نمی‌کنم. از سوی دیگر، مطمئن نیستم حریم خصوصی حفظ بشود. آستین: تو بهتر از من باید پشت پرده شبکه‌های اجتماعی را بدانی! گودبای. مرد یخی: ممنون. پیاده می‌شوم. خداحافظ. پ.ن.: نظر شما در مورد چنین دیدی به خانواده چیست؟ آیا می پسندید در آینده در جامعه ایران شاهد تکرار تجربه غرب باشیم؟ 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ در و کودکان بیدار!! 🔹در بروشورهای موسسات جهانگردی آلمانی، به عنوان یکی از مکان های دیدنی شهر هامبورگ معرفی شده است. 🔹مرکز اسلامی هامبورگ با معماری زیبای اسلامی (عکس پایین👇) در کنار دریاچه زیبای ، محل بازدید برای بسیاری از آلمانی ها و ها در آلمان به شمار می رود. 🔹شب های قدر در این مرکز، و ایرانی های بسیاری جمع می شوند و مراسم مخصوص این شب ها را در کنار همدیگر برگزار می کنند. مراسم ساعت حدود هشت و نیم عصر (در حالی که خورشید وسط آسمان می درخشد!) شروع می شود و در دو ساعتی که تا باقی مانده، بسیاری از دعاها خوانده می شود، چون بعد از اذان و نماز و یک افطار مختصر، ساعت یازده شب است، و زمان زیادی نمی ماند برای انجام اعمال شب های قدر. در این شب های کوتاه، دعای را معمولا در سه قسمت در سه شب می خوانند. مراسم شب های قدر در مرکز اسلامی هامبورگ، با اقامه نماز صبح در ساعت ۱:۲۰ بامداد تمام می شود. https://telegram.me/bayeganitabligh/374 🔹کودکان در آلمان ساعت هفت الی هشت شب (که در سه چهار ماه سال عملا روز است و خورشید وسط آسمان!!)‌ می خوابند. 🔹صبح زود بسیاری از را می بینی که همراه والدینشان، سرحال و شاداب در حال دوچرخه سواری یا اسکوتر سواری به یا می روند. 🔹در حالی که معمولا احساسات آلمانی ها را در چهره شان به راحتی نمی شود دید، و در حالی که معمولا به کار دیگرانی که نمیشناسند کاری ندارند، شب های قدر که ساعت دوازده و نیم یا یک نیمه شب با کودک چهارساله ام سوار می شدم تا به خانه برگردم، تعجب و نگاه خیره بسیاری از آلمانی ها را کاملا احساس می کردم. یک بار هم یکی شان با نگاهی که حس بد تحقیر به من می داد، پرسید، "چطور کودکت را تا این وقت شب نگه داشته ای؟ به نظر مسافر هم نیستی!" به او گفتم که این مساله مربوط به دین و مذهب ماست، ما معتقدیم در این شب، تقدیرها نوشته می شود، و توصیه شده ایم به زیاد دعا کردن در این شب. برای همین ظهر کودکم را زودتر از مهدکودک برداشته ام تا استراحت کند و شب بتوانیم در مراسم مذهبی مان شرکت کنیم... برایش خیلی جالب بود و شنیدم که گفت: "نباید زود قضاوت کرد...". ** حال خوب و بهترین مقدرات را برای شما و کشور عزیزمان آرزو می کنیم. 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس یا 🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ می‌کنند. 🔸 بخش 1 از 3 وقتی قطار از سیاتل به سمت نیوجرسی راه افتاد، رو به توبیاس کردم و این ترانه را برایش خواندم که: يا شوفير دوس دوس! [ای راننده حواست به بنزین باشد] الله يبعتلك عاروس [که خدا برایت همسری برگزیند] دیدم که سریعا مطلب را گرفت و شروع به خندیدن کرد؛ چه اینکه این ترانه را کودکان غزه در کوچه پس کوچه‌های رفح و خان‌یونس می‌خوانند. لذا ادامه دادم: بیضا شقرا من طرطوس [سفیدروی و زرد موی اهل شهر طرطوس] ما بتاكل إلا مگدوس [تا همواره برایت مگدوس بپزد!] بیشتر خندید که یعنی ترانه اطفال غزه؟! یعنی تو هم بله؟‌! @IntMob توبیاس ذهابیان دانشجوی دکترای مطالعات خاورمیانه در دانشگاه واشنگتن آمریکاست. لیسانس و فوق لیسانسش را در دانشگاه تل آویو به پایان رسانده و این قدر قوی‌ کار کرده بوده که توانسته در یکی از دانشگاه های برتر جهان در مطالعات خاورمیانه‏، به عنوان دانشجوی دکترا پذیرفته شود. وی هفت سال قبل دکترای خود را در واشنگتن شروع کرده بود و امسال دفاع می‌کرد. بعد از آن هم قصد داشت در اسرائیل و یا امریکا استاد دانشگاه شود و سال‌های آینده عمرش را درباره الهیات اسلامی و روابط مسلمانان و یهودیان به تحقیق بپردازد. telegram.me/bayeganitabligh/580 توبیاس چهره‌اش به یهودیان مزراحی می‌ماند و فامیلی‌اش کاملا فارسی و ایرانی بود. اما خود می‌گفت که اصالتا از یهود عراق است که خانواده‌اش به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند. و شما می‌دانید که یهود عراق بسیار موثرتر در جامعه عراق بوده‌اند تا یهود ایران در جامعه ایران. در ضمن عباراتی از زبان فارسی را هم می‌فهمید که خود می‌گفت در دانشگاه واشنگتن آموخته. به هر صورت من نهایتاً مطمئن نشدم که او از یهود کدام سرزمین است؟ و نام فامیلش چرا فارسی است؟ این بود که با او جانب احتیاط را داشتم؛ چه این که صادق مصدق فرموده‌اند که ”التقیه دینی و دین آبائی“. 🔺 : اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است. ادامه دارد ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ نشست آشنایی با اسلام در دانشگاه پالرمو ایتالیا 🔹با حضور مبلغ بین الملل حجت‌الاسلام علی اکبر بدیعی 🔺بدون عرضه معارف اسلامی، قضاوت ها مبتنی بر پیش فرض های ناشی از تخریب ها، هجمه ها و اسلام هراسی های گسترده رسانه های غربی خواهد بود. برای قضاوت صحیح در مورد اسلام باید با حضور جدی آکادمیک در مراکز علمی غرب، به صورت مستقیم سخن ناب اسلام را به مخاطبان رساند. کارهای زیادی مانده است که حوزه باید انجام داده و عقب ماندگی فعلی را جبران نماید. نخبگان حوزوی بسم الله ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس یا 🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ می‌کنند. 🔸 بخش 2 از 3 از فضائل علمی او همین بس که هارون گلاسرمن را بی‌برنامه و جنگولک و بی‌سواد می‌دانست! به منابع مکتوب کهن و جدید، از عهد عتیق گرفته تا منابع اسلامی و نیز مقالات و کتاب‌های حدید انگلیسی و فرانسه تسلط بسیار خوبی داشت. تقریبا هر بحثی که استاد مطرح می‌کرد، چند ثانیه بعد از لب‌تابش یک مقاله در همان موضوع پیدا می‌کرد و نظری می‌داد. تقریباَ هر بحثی که در اندیشه اسلامی مطرح می‌شد، اظهار نظر دقیقی می‌کرد؛ به عنوان نمونه اظهارنظرهایش درباره غزالی و ابن تیمیه برایم جالب بود. از دانشمندان شیعی هم اطلاع خوبی داشت و آثار مهم از اصحاب فکر شیعی را مطالعه کرده بود. اما خودش اظهار می‌داشت که تخصص و علاقه‌اش ”تاریخ فکر“ است. آثارش نیز گواه همین امر است. سخنرانی او در مدرسه درباره احمد بن محمد مقری تلمسانی و کتاب ”احکام لاهل الذمه“ او بود. در انتخاب این اثر نیز تعمد ویژه‌ای داشته، چه اینکه تلاش داشت تا نشان دهد این کتاب یک اثر یهودستیزانه است و نقش مهمی در تعذیب و آزار یهود شمال آفریقا ایفا کرده است.. من چون پیش‌تر کتاب ”یهودیان اسلام“ نوشته برنارد لویس را خوانده بودم و به عنوان تکلیف درسی برای دوره اسلام و ادیان ابراهیمی دانشگاه اکستر ملاحظاتی نوشته بودم،‌ دیدگاه او را در اینباره نقد کردم که شرحش به زمان دیگر احتیاج دارد. باری من و توبیاس و دوست ایرانی دیگر حاضر در مدرسه تابستانی، ساعت‌ها با او گفتگو کردیم و سعی کردیم اسرار تحصیل او را استخراج و برای دوستانمان شرح دهیم. به این ترتیب موضوعات مختلفی را از او جویا شدیم. در مدرسه هم جای من و او کنار هم قرار داده شده بود. یک بار به مناسبتی دیدم که متنی به زبان عبری را می‌خواند که یک عکس تعزیه وسطش بود. متن عبری را نمی‌فهمیدم و لذا سوال کردم که این چه متنی است؟ و او توضیح داد که ترجمه یک تعزیه‌نامه شیعی به زبان عبری است که در اسرائیل منتشر شده؟! به هر صورت او هویت یهودی کاملی داشت و یک بار بر سر مناقشه اسرائیل - حماس، که در ایام دوره ما جریان داشت،نزدیک بود با دوست ایرانی مدافع آرمان فلسطین بگو مگو پیدا کند. 🔺 : اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است. ادامه دارد ... 🔸لینک بخش اول 👈👈👈 https://eitaa.com/IntMob/52 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ برای مبلغ بودن باید جهادی بود؛ مُبلّغی از جنس مردم 🔹کمک‌رسانی روحانی شیعه برزیلی شیخ رودریگو جلول به نیازمندان در ایام شیوع کرونا در سائوپائولو 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ ژاپن نیازمند مبلغان شیعه و آشنا با زبان ژاپنی است. 🔹فاطمه هوشینو، مترجم ژاپنی متاسفانه تبلیغ دین اسلام و تعداد مبلغان در کشورم زیاد نیست و خیلی کم اند و مشکل دیگر اینجاست که با زبان ژاپنی آشنا نیستند... خانم فاطمه هوشینو، بانوی ژاپنی که 12 سال پیش از دین بودایی به اسلام گرویده است و در حال حاضر مترجم متون اسلامی به ژاپنی است. وی در گفت و گوی خود با خبرگزاری «حوزه» از علاقه مردم ژاپن برای آشنایی با اسلام و کمبود مبلغان آشنا با زبان ژاپنی گفت. * لطفا خودتان را معرفی کنید و از نحوه آشنایی تان با اسلام بگویید؟ من حدود 12 سال پیش با اسلام آشنا شدم. مذهب قبلی من بودایی بود و با اسلام و مسلمان ها آشنایی نداشتم. تنها عمویم مسیحی بودند. در ابتدا با با خواندن قرآن به زبان انگلیسی با دین مبین اسلام آشنا شدم. در اوایل اسلام آوردنم فقط قرآن برایم مهم بود و اول سنی شدم بعد از مطالعه و تحقیق، حدود 6 ماه بعد متوجه شدم که شیعه مطالب بیشتر و جواب های کامل تری به سوال های من می دهد و شیعه شدم. * آیا در این مدت توانستید به خانواده خود کمک کنید تا آنها را با دین مبین اسلام آشنا کنید؟ @IntMob چه زمانی که در ژاپن زندگی می کردم و چه الان سعی می کنم با پدر و مادرم گفت و گو کنم و آنها را با اسلام آشنا کنم.آنها می گویند تو شستشوی مغزی شدی اما به آنها استدلال می کنم که شما تحت تاثیر تبلیغات غرب هستید. هر بار که با مادرم صحبت می کنم به او می گویم که ایران با تروریست ها می جنگد و در این راه شهدایی داده است. اما این قدر تبلیغات غرب و آمریکا در رسانه های جهان زیاد است که مادرم از مسلمان شدن و در جمع مسلمان ها بودن می ترسد؛ کشورهای غربی و انگلیس، مسلمانی را به داعش تعبیر کردند از این رو خانواده من از مسلمان شدن می ترسد. سیاه نمایی غرب از اسلام موجب شده افرادی که در دنیا اطلاعاتی کمی از اسلام دارند از مسلمان شدن بترسند. * چرا ایران را برای محل زندگی خود انتخاب کردید؟ در جریان مسلمان شدنم همواره سوال هایی داشتم و آن را از طریق فضای مجازی از مسلمان های دیگر می پرسیدم و حدود 5 سال پیش با یک مرد ایرانی آشنا شدم و ایشان بسیاری از سوال های دینی من را پاسخ داد و با وی ازدواج کردم. دوست داشتم در ایران زندگی کنم و در کنار خواهران و برادران مسلمان خود باشم و از اینکه به ایران مهاجرت کردم خوشحالم . * وضعیت تبلیغ دین اسلام در کشور ژاپن را چگونه می دانید؟ همانطور که گفتم تبلیغات رسانه های غربی و سیاه نمایی آنها در ژاپن زیاد است و رسانه ها دروغ را رواج می دهند از سوی دیگر متاسفانه تبلیغ دین اسلام و تعداد مبلغان در کشورم زیاد نیست و خیلی کم اند و مشکل دیگر اینجاست که با زبان ژاپنی آشنا نیستند البته زبان ژاپنی سخت است و تعداد شیعیان در ژاپن کم است و نیروی زیادی برای معرفی و ترویج گسترده فرهنگ تشیع وجود ندارد. telegram.me/bayeganitabligh/1574 * تبلیغات وهابیت در ژاپن چگونه است؟ متاسفانه وهابیت پول زیادی دارد و آن را به کار می گیرد و نیروی زیادی برای تبلیغ اسلام وهابی خود دارند و سعی می کنند مردم را به اسلام خود ساخته خود دعوت کنند و فعالیت خود را در ژاپن توسعه می دهند. در مقابل منابع کافی برای آشنایی با اسلام ناب در کشورم موجود نیست و ضرورت دارد آثار و متون اسلامی به زبان ژاپنی ترجمه شود. * در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟ از آنجا که مهمترین مانع برای آشنایی مردم ژاپن با اسلام ناب نبود منابع کافی به زبان ژاپنی است سعی می کنم منابع اسلامی همچون قر آن نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را از زبان فارسی به زبان ژاپنی تر جمه کنم همچنین مقاله های مختلف را سعی می کنم از فارسی به ژاپنی ترجمه کنم البته این کار را زیر نظر یک استاد روحانی انجام می دهم. 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ حجت الاسلام زمانی و گوشه هایی از فعالیت های تبلیغی مدرسه ناصریه در اصفهان 🔹گردشگری اسلامی از حوزه های تخصصی و ارزشمندی است که از مصادیق بارز اقتصاد فرهنگ است؛ با تحصیل تخصص در این حوزه میتوان تأثیر شگرفی در عرصه تبلیغ بین المللی اسلام داشت؛ فعالان بین الملل بسم الله ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس یا 🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ می‌کنند. 🔸 بخش 3 از 3 آنچه برای من جالب بود خودآگاهی توبیاس و تعهدش برای انتخاب موضوعی در تاریخ فکر اسلامی بود که به نحوی به سود جریان فکری یهودی تمام شود. درست برخلاف دوست فلسطینی اهل غزه و حاضر در مدرسه ما که وقتی من با او عربی حرف می‌زدم و توبیاس گوشش تیز می‌شد، او با من انگلیسی حرف می‌زد. دوست ایرانی می‌گفت من از این فلسطینی بی‌غیرت‌تر ندیده‌ام و راست می‌گفت. توبیاس به اهمیت Statement of Purpose خود در پذیرش دکترایش و در مرحله بعد توصیه‌نامه‌های عالی‌اش برای اخذ این پذیرش تاکید می‌کرد. در ارائه اطلاعات علمی هم بسیار گشاده‌دست بود و بخلی نمی‌ورزید. بعد از سخنرانی من، تا به امروز نیز اگر مقاله‌ مناسب کار من پیدا کند برایم می‌فرستد و من نیز برایش چنین می‌کنم. @IntMob سخن را در اینجا با این نکته به پایان می‌برم که توبیاس می‌گفت: کتابی دارم در سه جلد، به زبان عبری، شامل دست‌نوشته‌ها، خاطرات و تاملات یهودیان مناطق مختلف جهان که در آنها دلالت از یهودستیزی وجود داشته. این کتاب سه جلدی، هشتاد سال قبل در برلین چاپ شده و ”کتاب اشک“ نام دارد. توبیاس می‌گفت او این کتاب را به دقت خوانده و برنامه مفصلی دارد تا به آنالیز دست نوشته‌های موجود در آنها بپردازد و آنها را در کنفرانس‌ها و نشست‌های علمی ارائه دهد تا آنچه ”مظلومیت تاریخی“ یهود می‌دانست، را عملاً به جامعه نخبگان جهانی،‌ که در مراکز علمی جهان مشغول به فعالیت هستند،‌ اثبات کند. من نمی‌توانم ایرادی به این منش او بگیرم چه این که ”الناس مسلطون علی اموالهم“ و تبعا علی ”افکارهم و اوقاتهم“. اگر هم تناقضی ذاتی و نتیجه‌گیری ناجوانمردانه‌ای از او سوی او نسبت به تاریخ و عقاید مسلمانان ببینم، صریحاَ به او گوشزد می‌کنم، اما ای کاش ما نیز همین هویت را داشته باشیم، ”کتاب اشک‌“های خود را فراموش نکنیم، آن نقد عمری که در کف داریم را به راحتی از دست ندهیم و همچون توبیاس در بالاترین سطح دانشگاهی جهان،‌ به آنچه مرضی جناب حق و در مسیر منفعت مکتب است،‌ مشغول باشیم‏، سخن را کوتاه کنم که ”در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!“ 🔺 : اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است. 🔸لینک بخش اول 👈👈👈 https://eitaa.com/IntMob/52 🔸لینک بخش دوم 👈👈👈 https://eitaa.com/IntMob/54 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
| @IntMob ✳️ خاطرات یک دانشجوی محجبه در آمریکا 🔹 قسمت دوم: سختی‌های ورود به دانشگاه 🔸سارا بور بور/ دانشجوی دکترای علوم کامپیوتر، شهر ماینز کلورادو در ایران دوره کارشناسی ارشدم رو در رشته ریاضی تمام کرده بودم و قاعدتاً دوست داشتم که در رشته خودم ادامه تحصیل بدم و برای دکترای ریاضی اپلای کرده بودم. ضمناً سابقه‌ی چند سال تدریس هم داشتم. بعد از اخذ پذیرش در دکترای ریاضی، قرار بود برای جلسه‌ای برم پیش رئیس گروه که با توجه به سوابقم تصمیم بگیره که من برای تدریس کدام درس مقطع لیسانس مناسب‌تر هستم. وقتی وارد اتاق رئیس گروه شدم، ظاهراً از حجاب من تعجب کرد. احتمالاً حدس هم می‌زنید که دست ندادم و البته توضیح دادم که به دلایل مذهبی نمی‌تونم دست بدم. بعد از کمی صحبت، رئیس گروه رک بهم گفت که آيا با اين قيافه می‌خوای بری سر كلاس و تدريس كنی؟ اگر در آمریکا زندگی کرده باشید حتماً متوجه شدید که معمولاً کسی بطور مستقیم نشون نمی‌ده که داره تبعیض قائل میشه، ولی رئیس گروه در این موضوع کاملاً رک بود تصميم گرفتم با رئیس دانشكده صحبت کنم چون آدم خوش برخوردی به نظر می‌رسید. وقت گرفتم و در اتاق منشی منتظر بودم؛ ولی از شانس بد من ايشون با چند نفر دیگه وارد اتاق شد و دستش رو به سمت من دراز كرد که با من دست بده! من كه حسابی هول كرده بودم، عذرخواهی كردم و توضیح دادم که نمی‌تونم باهاش دست بدم... احتمالاً حدس می‌زنید که عاقبت کار چی شد. اینقدر فضای دانشكده رياضی سنگین شد كه نهایتاً تصميم گرفتم به رشته علوم كامپيوتر تغییر رشته بدم. البته گذشت زمان بهم ثابت کرد که رشته‌ی علوم کامپیوتر برای من خیلی بهتر بود و آخر این سختی‌ها، خوب شد برام. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد... در ترم اول درسی داشتم به نام آمار پيشرفته که توسط یک استاد معروف تدریس می‌شد. استاد درس، فارغ التحصيل دانشگاه بركلی بود و با توجه به اينكه دانشگاه بركلی دانشجويان خارجی زياد داره، توقعم اين بود كه با حجابم مشكلی نداشته باشه. ولی تصورم كاملاً غلط بود... کلاس مخصوص دانشجویان دکترا بود و بنابراین تعداد کمی دانشجو در کلاس حاضر بودند. استاد درس برای اینکه مطمئن بشه که همه درس رو متوجه شدند، همه‌ی دانشجوها رو به اسم صدا می‌کرد. مثلاً جکی متوجه شدی؟ رایان سوالی نداری؟ حتی دانشجویان پسر ایرانی رو به اسم صدا می‌کرد ولی هيچ بار اسم من در بين اين دانشجوها نبود . این کلاس تکالیف سختی داشت. با توجه به اينكه معمولاً ما ایرانی‌ها از لحاظ علوم تئوری قوی‌تر هستيم، بيشتر مواقع من تمرين‌ها رو حل می‌كردم و دانشجويان آمريكایی میومدن پیش من که کمک‌شون کنم و جوابی شبیه به جواب من در حل مسأله می‌آوردند. ولی استاد کلاس دقيقاً برعكس، فكر می‌كرد که من از بقیه کمک گرفتم . يادمه یک روز كه جكی داشت از روی تمرينهای من كپی می‌كرد، پرسيد که تو از كدام كشوری كه اينقدر آمار و رياضی رو خوب بلدی؟ جواب دادم: ايران. گفت من كه شنيدم در كشور شما زنان اجازه تحصيل ندارن! بعد از كمی حرف زدن متوجه شدم كشور ما رو با كشور افغانستان اشتباه گرفته و فرق اين دو کشور رو نمی‌دونه! وقتی براش توضیح دادم كه در ايران، تعداد دختران دانشجو بیشتر از پسران دانشجو هست، خیلی تعجب كرد! 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob