eitaa logo
مبلغان بدون مرز
670 دنبال‌کننده
144 عکس
135 ویدیو
4 فایل
کانالی برای تمامی افرادی که دغدغه رساندن پیام اسلام به سرتاسر جهان را دارند. ادمین: @preacher
مشاهده در ایتا
دانلود
| @IntMob ✳️ تجربه یک دانشجوی مسلمان از سوئد 🔹به عنوان یک شیعه در سوئد احساس تنهایی می‌کنم. 🔸در سوئد انجمنی زیر نظر جمهوری اسلامی ایران فعالیت های فرهنگی می کند! کافیست به سایت آن مراجعه کنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید! تازه به کشور سوئد وارد شده بودم و منتظر تجربه های جدید و اتفاقات نو بودم. از سرمای هوای سوئد و برخوردهای سرد مردم خیلی شنیده بودم ولی با دید مثبت شروع کردم و سعی کردم پیش قضاوت نداشته باشم. اولین بار که از خوابگاه دانشگاه بیرون رفتم، چشمم به عده‌ای دختر و پسر عرب افتاد و مطلبی که توجه من را به خودش جلب کرد بی‌حجابی یکی از خانم ها بود که کم کم این موضوع را در ذهنم ساخت که باید منتظر دیدن اسلام ویرایش شده بود؛ هرچند علت نداشتن حجاب می توانست مسلمان نبودن فرد هم باشد. بعد از گذشت مدتی فهمیدم که ارتباط منسجمی بین شیعیان وجود ندارد و انگار تمایلی برای صحبت کردن در مورد دین اسلام و به خصوص شیعه وجود ندارد. مهاجر بودن و ترس از دیپورت شدن می توانست دلیل اصلی بی‌تحرکی شیعیانی باشد که اغلب از افغانستان به آنجا مهاجرت کرده بودند و تمایلی به برگشت به کشورشان نداشتند. قرار گرفتن در چارچوب پادشاهی کشور سوئد هم انگار تاثیر خودش را روی برخوردهایشان داشت و به نظر می آمد که تیزی و برندگی اسلام واقعی را از آن‌ها گرفته بود. عدم وجود مسجد ویژه شیعیان، خودش را خوب نشون میداد و اکثر این مساجد توسط عربستان ساخته شده بودند تا اسلام سلفی را گسترش دهند. در نماز جماعت ها، اقلیت بودن شیعه به چشم می آمد و سردی در برخورد با شیعیان دیده می شد. @IntMob نماز خواندن شیعه ها اکثرا بصورت فرادی بود و همبستگی بینشان دیده نمی شد. برای مثال، نزدیک رستوران دانشگاه ساختمانی بود که در طبقه سومش یک نمازخونه کوچک تعبیه شده بود. نماز جماعت غیر شیعی ظهرها برگزار میشد و تعداد کمی مهر هم در قفسه کتاب های قرآن و دینی بود. البته گاهی هم این مهرها ناپدید شد! بچه های دانشجو (گاهاً دانشجوی دکتری از ایران) به صورت فرادی نماز می‌خواندند. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم که ما هم یک نماز جماعت کوچک راه بیندازیم که البته اوایل سه نفر بیشتر نبودیم و گاهی هم بعضی از برادران اهل تسنن به امام جماعت شیعه اقتدا می کردند ولی متاسفانه به تدریج به دلیل تداخل زمانی با بقیه کارها (بخوانید عدم توجه به ارزش نماز جماعت) نماز جماعت کمرنگ شد. بعد از آن تصمیم گرفتیم که نماز را حداقل اول وقت و با برادران اهل تسنن به جماعت بخوانیم. از آنجایی که رفتن به سوئد مقارن با ماه رمضان شده بود، دنبال پیدا کردن انجمن های شیعی بودم. اسم یکی از این انجمن ها را از دوستم که قبلا سوئد بود پرسیدم. قبل از رفتن اینترنت را گشتم تا سایت و برنامه های این انجمن را که زیر نظر جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کرد ببینم ولی با یک سایت تقریبا بدون استفاده روبرو شدم. در ماه رمضان با این انجمن تماس گرفتیم تا در جلسات مذهبی شرکت کنیم. خانمی اعلام کردند که ساعت شش عصر جلسه ختم قرآن برگزار می شود و ما هم فاصله یک ساعته از خانه تا محل برگزاری را با قطار برقی رفتیم تا در این جلسه شرکت کنیم. با کلی گشتن یک تابلوی کوچیک در بالای یک ساختمان قدیمی که درب ورودی چوبی داشت به چشم ما آشنا آمد و وقتی نزدیک رفتیم دیدیم آدرس را درست آمده‌ایم اما با کمال تعجب آن ساختمان بیشتر به یک متروکه شبیه بود! دوباره تماس گرفتیم و اینبار آقایی گوشی را برداشت و گفت جلسه تمام شده و فقط دو روز در هفته هم برگزار خواهد شد! جا خوردم! فهمیدم که فعالیت‌های شیعیان در سوئد بسیار کمرنگ و ناامید کننده است! 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ✳️ وقتی خانم سوئدی توقع دیدن یه محجبه رو نداشت ... بعضی وقتا اتفاقات جالبی برای آدم میوفته که نمی تونه لبخندشو پنهان نگه داره. امروزم یکی از اون روزها بود , شاید برای خیلیا این اصلا چیز مهمی نیست , اما برای من و امثال من خیلی مهمه. متاسفانه چندین ماهه حمله به محجبه ها خیلی زیاد شده اونم از طریق رسانه ها خصوصا روزنامه های مهم سوئدی و احزاب بورژوایی. امروز یک خانم سوئدی که پرونده ی پدر و مادرش زیر دستم بود , بهم زنگ زد تا از طی روند صحیحش مطمئن بشه و همچنین اگر مدرکی کم بود برام بفرسته.. بعد تقریبا بیست و پنج دقیقه صحبت کردن و برسی کامل و ارسال تصمیم نهایی بهم گفت: - اجازه دارم باهات راحت باشم ؟ * بله حتما . - آیات من ازت خیلی ممنونم, این چند وقته کلا درگیر پدر و مادرم بودم اما الان در این تماس برام حلش کردی ومیتونم شنبه یکشنبه ام رو با خیال راحت با خانواده ی خودم سپری کنم * خوشحالم که چنین حسی داری .. این وظیفه ی من هست که به شهروندان کمک کنم. - اما همکارت که روز دوشنبه باهاش حرف زدم اینقدر عصبی بود که ترجیح دادم دیگه زنگ نزنم ( دوشنبه مرخصی و بودم و همکارم به جای من تماس هامو جواب میداد) اما تو خیلی خوش برخورد و آرومی.. آدرس دقیق اداره رو میدی میخوام بیام و باهات دست بدم و ازت تشکر کنم. @IntMob اون لحظه واقعا موندم چی بهش بگم؟ چون هیچ دلیلی برای اومدنش نبود. اینکه خوب برخورد کنیم و چوپ لای چرخ کسی نذاریم واقعا وظیفه ی همه ی کارمنداس هر جای دنیا که باشن ( اگر وجدان کاری داشته باشن) بهش گفتم : *هوای هفته ی آینده خوب نیست و ادارمون هم بد مسیر هست و همین که فهمیدم شما خوشحال و راضی هستین برای من ارزشمنده. - یعنی نمیخوای بیام و از نزدیک ببینمت و فقط باهات دست بدم؟ من با دوچرخه میام مشکلی ندارم. وقتی اصرارشو دیدم .. برای یک لحظه مقاله ی هفته ی گذشته که در روزنامه ضد تمام محجبه ها چاپ شده بود اومد جلو چشمم .. گفتم واقعا چرا که نه .. بزار یه فرد سوئدی بیاد و ببینه که محجبه ها بد نیستن. اگر یک نفر دیدشو عوض کنه این شخص به نوبه ی خودش حس خوب و کمکی که از یک محجبه دریافت کرده رو حتما تا مدتها با خودش حمل میکنه و به دیگران نیز منتقل میکنه .. آدرس دقیق رو دادم. 🌹 ایشون اومدن، توقع دیدن یه محجبه رو نداشت اما خیلی عالی رفتار کرد، کلی ابراز خوشحالی و تشکر کرد. آیات سالمی پ.ن ۱ در سوئد و خیلی از کشورهای اروپا برای کارهای اداری نیاز به مراجعه نیست و همه چی رو تقریبا با پست ارسال میکنن. بخاطر همین خیلی از مردم نمیدونن مسئولشون چه شکلیه و کی هست به جز یک اسم و شماره تلفن. این کپشن برای سال ۲۰۱۹ است. 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ✳️ آیا دولت سوئد بچه‌های مسلمان رو از خانواده هاشون جدا میکنه؟ 🔹نویسنده: آیات سالمی، ایرانی مقیم سوئد (منبع) / قسمت اول سلام دوستان خوبین؟ چند روز پیش کتابی به دستم رسید با عنوان هویت زدایی کودکان مسلمان در سوئد, نوشته سید عیسی موسوی که دوتا دخترشو دولت سوئد ازش گرفتن. ظاهرا این کتاب یا نوشته های مشابه این کتاب در فضای مجازی باعث ایجاد دیدگاهی شده که دولت سوئد بچه ها رو از خانواده‌ها جدا میکنه. (خصوصا بچه های مسلمان رو) قانون گرفتن بچه از والدین در سوئد و در بیشتر کشورهای غربی وجود داره و به هیچ وجه انکارپذیر نیست. اما فکر می‌کنید این مسأله ساده ست و به سادگی و همیشه رخ میده؟ باید بگم خیر. این مساله مراحل و جزئیات فراوانی داره و به آسونی و فقط با یک شکایت ساده, بچه رو از خانواده جدا نمیکنن. لازمه به نکته ای اشاره کنم. وقتی میگم بچه منظورم همه بچه‌ها با تمام ادیان و قومیت‌هاست. در سوئد بچه‌ها از سنین بسیار پایین آموزش میبینن تا در شرایطی که احساس خطر میکنن به 112 زنگ بزنن. برای آموزش این شماره به بچه‌ها میگن شماها یک دهان, یک بینی و دوتا چشم دارین پس میشه یک یک دو. این شماره پلیس, آمبولانس و آتش نشانی ست. @IntMob در مدارس به صورت مستقیم و غیر مستقیم بچه یاد میگیره که از طرف هیچ کس نباید مورد ضرب و شتم قرار بگیره و این کار اشتباهی هست. معلمین هم مسئولن اگر مورد مشکوکی دیدن به خدمات تأمین اجتماعی گزارش بدن تا پرونده ای تشکیل بشه و تحقیقات لازم صورت بگیره و بعد از اتمام تحقیقات لازم، تصمیم نهایی گرفته میشه. البته بر اساس قانون (1990:52) دولت این حق رو داره که در شرایط اورژانسی بدون هیچ تحقیقاتی تا سن 19 سالگی بچه رو از والدین جدا کنه. میخوام براتون از دو اتفاقی که در اطرافیانم رخ داده و خودم شاهدش بودم بگم. 🔴 کیس اول درباره‌ی دختر نوجوانی که از پدرش بخاطر کتک زدن شکایت کرده بود. تحقیقات خدمات تأمین اجتماعی نشون داد که مادر این دختر هم صلاحیت داشتن حضانت کامل رو نداره, چون مادرهم مورد ضرب و شتم قرار میگرفت. اما عمه‌ی دختر نوجوان ضمانت داد که ایشون امکان مراقب کامل از برادر زاده‌اش رو داره و از اونجایی که ایشون یک شخص متاهل و مادر دو بچه بود حضانت دخترک به ایشون سپرده شد. چند سال بعد مادر دختر نوجوان موفق شد مسکنی جدا از همسرش تهیه کنه و پرونده دوباره به اجرا افتاد و بعد از بررسی های خدمات تأمین اجتماعی حضانت دختر نوجوان به مادر سپرده شد. ادامه دارد... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
| @IntMob ✳️ تجربه یک دانشجوی مسلمان از سوئد 🔹به عنوان یک شیعه در سوئد احساس تنهایی می‌کنم. 🔸در سوئد انجمنی زیر نظر جمهوری اسلامی ایران فعالیت های فرهنگی می کند! کافیست به سایت آن مراجعه کنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید! تازه به کشور سوئد وارد شده بودم و منتظر تجربه های جدید و اتفاقات نو بودم. از سرمای هوای سوئد و برخوردهای سرد مردم خیلی شنیده بودم ولی با دید مثبت شروع کردم و سعی کردم پیش قضاوت نداشته باشم. اولین بار که از خوابگاه دانشگاه بیرون رفتم، چشمم به عده‌ای دختر و پسر عرب افتاد و مطلبی که توجه من را به خودش جلب کرد بی‌حجابی یکی از خانم ها بود که کم کم این موضوع را در ذهنم ساخت که باید منتظر دیدن اسلام ویرایش شده بود؛ هرچند علت نداشتن حجاب می توانست مسلمان نبودن فرد هم باشد. بعد از گذشت مدتی فهمیدم که ارتباط منسجمی بین شیعیان وجود ندارد و انگار تمایلی برای صحبت کردن در مورد دین اسلام و به خصوص شیعه وجود ندارد. مهاجر بودن و ترس از دیپورت شدن می توانست دلیل اصلی بی‌تحرکی شیعیانی باشد که اغلب از افغانستان به آنجا مهاجرت کرده بودند و تمایلی به برگشت به کشورشان نداشتند. قرار گرفتن در چارچوب پادشاهی کشور سوئد هم انگار تاثیر خودش را روی برخوردهایشان داشت و به نظر می آمد که تیزی و برندگی اسلام واقعی را از آن‌ها گرفته بود. عدم وجود مسجد ویژه شیعیان، خودش را خوب نشون میداد و اکثر این مساجد توسط عربستان ساخته شده بودند تا اسلام سلفی را گسترش دهند. در نماز جماعت ها، اقلیت بودن شیعه به چشم می آمد و سردی در برخورد با شیعیان دیده می شد. @IntMob نماز خواندن شیعه ها اکثرا بصورت فرادی بود و همبستگی بینشان دیده نمی شد. برای مثال، نزدیک رستوران دانشگاه ساختمانی بود که در طبقه سومش یک نمازخونه کوچک تعبیه شده بود. نماز جماعت غیر شیعی ظهرها برگزار میشد و تعداد کمی مهر هم در قفسه کتاب های قرآن و دینی بود. البته گاهی هم این مهرها ناپدید شد! بچه های دانشجو (گاهاً دانشجوی دکتری از ایران) به صورت فرادی نماز می‌خواندند. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم که ما هم یک نماز جماعت کوچک راه بیندازیم که البته اوایل سه نفر بیشتر نبودیم و گاهی هم بعضی از برادران اهل تسنن به امام جماعت شیعه اقتدا می کردند ولی متاسفانه به تدریج به دلیل تداخل زمانی با بقیه کارها (بخوانید عدم توجه به ارزش نماز جماعت) نماز جماعت کمرنگ شد. بعد از آن تصمیم گرفتیم که نماز را حداقل اول وقت و با برادران اهل تسنن به جماعت بخوانیم. از آنجایی که رفتن به سوئد مقارن با ماه رمضان شده بود، دنبال پیدا کردن انجمن های شیعی بودم. اسم یکی از این انجمن ها را از دوستم که قبلا سوئد بود پرسیدم. قبل از رفتن اینترنت را گشتم تا سایت و برنامه های این انجمن را که زیر نظر جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کرد ببینم ولی با یک سایت تقریبا بدون استفاده روبرو شدم. در ماه رمضان با این انجمن تماس گرفتیم تا در جلسات مذهبی شرکت کنیم. خانمی اعلام کردند که ساعت شش عصر جلسه ختم قرآن برگزار می شود و ما هم فاصله یک ساعته از خانه تا محل برگزاری را با قطار برقی رفتیم تا در این جلسه شرکت کنیم. با کلی گشتن یک تابلوی کوچیک در بالای یک ساختمان قدیمی که درب ورودی چوبی داشت به چشم ما آشنا آمد و وقتی نزدیک رفتیم دیدیم آدرس را درست آمده‌ایم اما با کمال تعجب آن ساختمان بیشتر به یک متروکه شبیه بود! دوباره تماس گرفتیم و اینبار آقایی گوشی را برداشت و گفت جلسه تمام شده و فقط دو روز در هفته هم برگزار خواهد شد! جا خوردم! فهمیدم که فعالیت‌های شیعیان در سوئد بسیار کمرنگ و ناامید کننده است! 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
@IntMob ✳️ وقتی خانم سوئدی توقع دیدن یه محجبه رو نداشت ... بعضی وقتا اتفاقات جالبی برای آدم میوفته که نمی تونه لبخندشو پنهان نگه داره. امروزم یکی از اون روزها بود , شاید برای خیلیا این اصلا چیز مهمی نیست , اما برای من و امثال من خیلی مهمه. متاسفانه چندین ماهه حمله به محجبه ها خیلی زیاد شده اونم از طریق رسانه ها خصوصا روزنامه های مهم سوئدی و احزاب بورژوایی. امروز یک خانم سوئدی که پرونده ی پدر و مادرش زیر دستم بود , بهم زنگ زد تا از طی روند صحیحش مطمئن بشه و همچنین اگر مدرکی کم بود برام بفرسته.. بعد تقریبا بیست و پنج دقیقه صحبت کردن و برسی کامل و ارسال تصمیم نهایی بهم گفت: - اجازه دارم باهات راحت باشم ؟ * بله حتما . - آیات من ازت خیلی ممنونم, این چند وقته کلا درگیر پدر و مادرم بودم اما الان در این تماس برام حلش کردی ومیتونم شنبه یکشنبه ام رو با خیال راحت با خانواده ی خودم سپری کنم * خوشحالم که چنین حسی داری .. این وظیفه ی من هست که به شهروندان کمک کنم. - اما همکارت که روز دوشنبه باهاش حرف زدم اینقدر عصبی بود که ترجیح دادم دیگه زنگ نزنم ( دوشنبه مرخصی و بودم و همکارم به جای من تماس هامو جواب میداد) اما تو خیلی خوش برخورد و آرومی.. آدرس دقیق اداره رو میدی میخوام بیام و باهات دست بدم و ازت تشکر کنم. @IntMob اون لحظه واقعا موندم چی بهش بگم؟ چون هیچ دلیلی برای اومدنش نبود. اینکه خوب برخورد کنیم و چوپ لای چرخ کسی نذاریم واقعا وظیفه ی همه ی کارمنداس هر جای دنیا که باشن ( اگر وجدان کاری داشته باشن) بهش گفتم : *هوای هفته ی آینده خوب نیست و ادارمون هم بد مسیر هست و همین که فهمیدم شما خوشحال و راضی هستین برای من ارزشمنده. - یعنی نمیخوای بیام و از نزدیک ببینمت و فقط باهات دست بدم؟ من با دوچرخه میام مشکلی ندارم. وقتی اصرارشو دیدم .. برای یک لحظه مقاله ی هفته ی گذشته که در روزنامه ضد تمام محجبه ها چاپ شده بود اومد جلو چشمم .. گفتم واقعا چرا که نه .. بزار یه فرد سوئدی بیاد و ببینه که محجبه ها بد نیستن. اگر یک نفر دیدشو عوض کنه این شخص به نوبه ی خودش حس خوب و کمکی که از یک محجبه دریافت کرده رو حتما تا مدتها با خودش حمل میکنه و به دیگران نیز منتقل میکنه .. آدرس دقیق رو دادم. 🌹 ایشون اومدن، توقع دیدن یه محجبه رو نداشت اما خیلی عالی رفتار کرد، کلی ابراز خوشحالی و تشکر کرد. آیات سالمی پ.ن ۱ در سوئد و خیلی از کشورهای اروپا برای کارهای اداری نیاز به مراجعه نیست و همه چی رو تقریبا با پست ارسال میکنن. بخاطر همین خیلی از مردم نمیدونن مسئولشون چه شکلیه و کی هست به جز یک اسم و شماره تلفن. این کپشن برای سال ۲۰۱۹ است. 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob